مؤلفه‎ها و موانع ایجاد دانشکدة کارآفرین از دیدگاه دانشجویان عضو و غیرعضو تعاونی دانشجویی دانشکدة کشاورزی دانشگاه شیراز

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش آموختة کارشناسی ارشد ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه شیراز

2 دانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه شیراز

چکیده

این پژوهش با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان دانشکدة کشاورزی دانشگاه شیراز نسبت به مؤلفه‏های ایجاد دانشکدة کارآفرین و موانع آن انجام گرفت. به این منظور، روش نمونه گیری تصادفی طبقهای چندمرحلهای برای انتخاب نمونة مورد مطالعه به کار رفت. حجم نمونه 200 نفر برآورد شد که تعداد 191 پرسشنامه از نمونة مورد مطالعه جمعآوری و تجزیه و تحلیل شد. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه بود که روایی صوری آن به تأیید متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی رسید. نتایج نشان داد که بین دانشجویان عضو و غیر عضو در تعاونی دانشجویی دانشکدة کشاورزی دانشگاه شیراز از نظر میانگین میزان اهمیت مؤلفههای دانشکده کارآفرین تفاوت معنیدار وجود دارد به طوری که دانشجویان عضو تعاونی اهمیت مؤلفههای انسجام فعالیتهای کارآفرینانه، کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی دانشکده، تشخیص و ایجاد فرصتها و کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده را بیشتر از دانشجویان غیر عضو میدانند. همچنین بر اساس مدل بوریچ، دانشجویان مؤلفة تشخیص و ایجاد فرصتها را مهمترین مؤلفه در ایجاد دانشکدة کارآفرین می دانند. براساس نتایج، ایجاد مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری برای حمایت از دانشجویان و استادان در دانشکده در راستای انجام فعالیتهای کارآفرینانه و تقویت کارآفرینی در دانشکده و نیز ارائه خدمات مشاوره‎ای به دانشجویان برای انجام فعالیتهای کارآفرینانه پیشنهاد شد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Components and Barriers of the College of Entrepreneurship Establishment from the Perspective of Cooperative Member and Non-member Students of Shiraz University

نویسندگان [English]

  • Nasim Vatan Khah 1
  • Kourosh Rezai Moghadam 2
چکیده [English]

The purpose of this study was to identify the students’ attitude toward components and barriers to establish the Entrepreneurship College at Shiraz University. The study carried out among undergraduate students of the College of Agriculture at Shiraz University. A multi-stage stratified random sampling was used to collect data from 191 students using questionnaire. The Face Validity of the questionnaire was confirmed by agricultural extension and education experts. The results showed that there were significant differences between the members and non-members of cooperative in components of an entrepreneurship college, so that cooperative members showed components integrated entrepreneurial activity, college social entrepreneurial environment, identify and create opportunities and entrepreneurial culture of college was more important to create Entrepreneur College. According to Borich model, identifying and creating opportunities for entrepreneurs was an important component in creating Entrepreneurship College. Science and technology parks and incubators were suggested to support the students and teachers in order to the improvement of entrepreneurship and entrepreneurial activities. Providing counseling services centers in entrepreneurship education for students were suggested as well.

کلیدواژه‌ها [English]

  • College of Entrepreneurship
  • Students
  • perspective
  • Student Cooperative
  • Components and Barriers
  • Shiraz University

تعاون و کشاورزی، سال چهارم، شمارة 15، پاییز 1394

  

 

مؤلفهها و موانع ایجاد دانشکدة کارآفرین از دیدگاه دانشجویان عضو و غیرعضو تعاونی دانشجویی دانشکدة کشاورزی دانشگاه شیراز

 

        نسیم وطن خواه[1]*، کورش رضائی مقدم[2]

تاریخ دریافت: 27/11/1393           تاریخ پذیرش: 28/4/1394

چکیده

این پژوهش با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان دانشکدة کشاورزی دانشگاه شیراز نسبت به مؤلفه‏های ایجاد دانشکدة کارآفرین و موانع آن انجام گرفت. به این منظور، روش نمونه گیری تصادفی طبقهای چندمرحلهای برای انتخاب نمونة مورد مطالعه به کار رفت. حجم نمونه 200 نفر برآورد شد که تعداد 191 پرسشنامه از نمونة مورد مطالعه جمعآوری و تجزیه و تحلیل شد. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه بود که روایی صوری آن به تأیید متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی رسید. نتایج نشان داد که بین دانشجویان عضو و غیر عضو در تعاونی دانشجویی دانشکدة کشاورزی دانشگاه شیراز از نظر میانگین میزان اهمیت مؤلفههای دانشکده کارآفرین تفاوت معنیدار وجود دارد به طوری که دانشجویان عضو تعاونی اهمیت مؤلفههای انسجام فعالیتهای کارآفرینانه، کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی دانشکده، تشخیص و ایجاد فرصتها و کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده را بیشتر از دانشجویان غیر عضو میدانند. همچنین بر اساس مدل بوریچ، دانشجویان مؤلفة تشخیص و ایجاد فرصتها را مهمترین مؤلفه در ایجاد دانشکدة کارآفرین می دانند. براساس نتایج، ایجاد مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری برای حمایت از دانشجویان و استادان در دانشکده در راستای انجام فعالیتهای کارآفرینانه و تقویت کارآفرینی در دانشکده و نیز ارائه خدمات مشاوره‎ای به دانشجویان برای انجام فعالیتهای کارآفرینانه پیشنهاد شد.

واژه‎های کلیدی:دانشکدة کارآفرین،دیدگاه دانشجویان، تعاونی دانشجویی، مؤلفهها و منابع، دانشگاه شیراز

مقدمه

عصرجدید عرصه رقابت برسر منابع و سرمایه هاست.کشورهای بزرگ صنعتی، که فاتحان این عرصه‎اند، بهره‎وری از منابع و سرمایه‎ها را سرلوحه کارخود قرار داده‎اند و در پرتو وجود افراد تحصیلکرده و متخصص، چرخ‎های رشد و توسعه را به حرکت درآورده و به نوآوری‎هایی دست یـافته‎انـد. دستـرسـی به ایـن نـوآوری‎هـا، که اقتـصاد کشـورهـای توسعه یافته را احیا کرده است،
بـا انـدیشـمندان و صـاحب‌نـظران حـوزه فعـالیت‎هـای اقتـصادی و کارآفـرینـی  در ارتباط است
(Shan et al., 2003). در دنیای رقابتی مبتنی بر دانایی امروز، توجه به کارآفرینی یکی از دغدغه‎های مهم نهادها و مراکز مختلف ازجمله دانشگاه ها در سراسر دنیاست به طوری که با تغییر و تحول در قوانین و مقررات و نیازهای بازار کار با هدف دستیابی به اقتصاد پیشرفته، نظام‎های آموزش عالی نیز می‎کوشند با ایجاد تغییراتی در برنامه‎های خود، با توسعه اقتصادی و بازار کار هماهنگ شوند و با اجرای طرح کارآفرینی در دانشگاه‎ها، دانشجویانی تربیت نمایند که قادر باشند پس از دانش‎آموختگی، شغل جدیدی همراه با نوآوری و خلاقیت ایجاد کنند. این تحولات مقدمه شکل‎گیری محتوایی دانشگاه‎های آینده در جهان، تحت عنوان دانشگاه کارآفرین، شده است (پورسلیمانی و طالبی کلیدبری، 1390). گفتنی است کارآفرینی روز به روز بیشتر تبدیل به بخش جدایی‎ناپذیر توسعه جهانی می‎شود و باید تبدیل به یک انتخاب‎ معقول و بدیهی شود (Schramm,2009). برای مواجهه با رقابت سخت در بازار کار، دانشجویان باید روش جدیدی بیابند که به کارگیری کارآفرینی یک راه تأثیر گذار و چالش برانگیز است.شاید دانشجویان به‌خوبی مفهوم کارآفرینی را درک نکنند. توسعه مهارت‎های کارآفرینی و روحیه کارآفرینی دانشجویان باید به یک هدف اساسی در آموزش عالی تبدیل شود (Gong & Xie,2009).  اگر دانشجویان بخواهند در تجارت خود موفق باشند، محیط بیرونی بسیار اهمیت دارد، اما موضوع اساسی این است که آنان دارای چه ویژگی های شخصیتی هستند ( Zang & Zang, 2013).  

آموزش عالی نیروی محرکه‎ای برای توسعه اقتصادی-اجتماعی به شمار می‎آید. کمک به توسعه سرمایه انسانی، خلق دانش از راه انجام تحقیقات، ظرفیت سازی با آموزش و تدریس و ارائه خدمات به گروه‎ها و انجمن‎ها، بعضی از عملکردهای آموزش عالی هستند که انتظار می رود در راستای تقویت توسعه اقتصادی-اجتماعی صورت گیرند.  جهانی شدن بازارها تشویق و پشتیبانی از کارآفرینی در کشورها را به امری ضروری مبدل ساخته است. ایجاد مرکز و جایگاهی برای کارآفرینان، که منابع تولید ثروت‎اند، به سود جامعه است. ایجاد این مراکز موجب انتقال فناوری از دانشگاه‎ها به بازار و استخدام دانشجویان خالق ایده است که به این سبب ایجاد این مراکز برای دانشگاهیان نیز سودمند است. یکی از ضرورت‎های ایجاد دانشگاه کارآفرین ایجاد سرمایه است. کارآفرینان برای عملی ساختن ایده‎های خود با مشکل مواجه هستند. از یک سو، سرمایه داران بزرگ فرصت شنیدن ایده های کارآفرینان و پرداختن به کارهای کوچک را ندارند و از سوی دیگر سرمایه های خود را صرف پروژه های کلان می‎نمایند. در نتیجه، وجود دانشگاه، یا همان مرکز پشتیبانی از کارآفرینی، به عنوان پل ارتباطی بین کارآفرینان و سرمایه‎داران ضروری است (پیوندی، 1384).

 هم‎زمان با پیشرفت جوامع از سنتی به صنعتی و جوامع اطلاعاتی، نقش دانشگاه‎ها نیز تغییر یافته و دانشگاه‎ها از یک انتقال دهنده دانش صرف به منبع قدرت ملت ها در تولید دانش و فناوری تبدیل شده اند. محققان، دانشگاه های آینده را سازمانی برای پرورش خلاقیت و نوآوری می دانند به طوری که دانشگاه ها در سال 2050 ساختار و قالب هایی خواهند داشت که خلاقیت و نوآوری را بیشینه می‎نمایند و ممکن است بسیار متفاوت از دانشگاه هایی باشند که ما امروزه می شناسیم. خلاقیت و نوآوری، که محققان از آن به عنوان خصیصه دانشگاه‎های آینده یاد می کنند، امروزه در قالب تربیت دانشجویان کارآفرین و دانشگاه کارآفرین دنبال می شود. دانشگاه کارآفرین دانشگاهی است که هم‎زمان با تأکید بر تولید علم و گسترش مرزهای دانش بشری نسبت به نیازهای آموزشی، پژوهشی و خدمات مشاوره ای تخصصی محیط حساس است و از طریق ایجاد خلاقیت و شیوه‎های تفکر هوشمندانه، ضمن پاسخگویی سریع و دقیق به نیازهای افراد، کمک می‎کند تا توانایی تعریف، فرموله کردن و برطرف ساختن مشکلات جامعه به صورت مستقل یا گروهی تحقق یابد و زمینه برای توسعه پایدار کشور آماده گردد (پور سلیمانی و طالبی کلیدبری، 1390).

اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازارهای کنونی که با تحولات و تغییرات سریع و شتابان محیط بین المللی و گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی و همچنین گذر از اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی همراه می باشد، مأموریت دانشگاه ها را تحت تأثیر قرار داده است .(Gibb, 2005) دانشگاه‎ها در گذشته به عنوان محیطی آموزشی شناخته می شدند، اما با توجه به تحولات کلان نظام،  رویکردی پژوهشی پیدا کردند و در واقع یک وظیفه به وظایف دانشگاه اضافه شد که تحصیلات تکمیلی محصول این تحولات بوده است (Subotzky, 1999). در واقع کارآفرین شدن دانشگاه‎هادومین‎انقلاب در مأموریت‎دانشگاه‌ها به شمار می‎رود (Yadollahi Farsi et al., 2012). این امر بیش از هر چیز، حیطه آموزش را تحت‎تأثیر قرار داده و تغییراتی‎را در راهبردها، اهداف نظام آموزشی، روش‎ها و موضوعات آموزشی به وجود آورده است(Kozeracki, 1998)  و به‎تدریج دانشگاه‎ها تغییر نقش دادند و به سوی کارآفرینی روی آوردند.(Etzkowitz et al; 2000)  در حال حاضر دانشگاه‎ها در سراسر دنیا ، فعالیت های مختلفی را در راستای توسعه کارآفرینی انجام می‎دهند که عبارت‎اند از: فعالیت‎های آموزشی، پژوهشی، ترویجی، مشاوره‎ای، ایجاد مراکز و دفاتر کارآفرینی، ایجاد مراکز رشد و فعالیت‎های فوق برنامه. در کشور ما نیز برخی دانشگاه‎ها در بخش دولتی و غیردولتی اقداماتی را در خصوص توسعه کارآفرینی انجام داده‎اند؛ شامل: برگزاری سمینارها، فعالیت های ترویجی در زمینه کارآفرینی، اجرای طرح های تحقیقاتی، تأسیس مراکز کارآفرینی و ارائه واحدهای درسی کارآفرینی به صورت واحدهای اختیاری.  نگاهی به تجربیات سایر دانشگاه ها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، فاصله ما را با وضعیت مطلوب، هر چه بیشتر آشکار می‎سازد .بنابراین، تحلیل وضعیت کارآفرینی در دانشگاه‎های کشور می تواند مسیرآینده را روشن سازد و راهکارهای مناسبی را جهت برخورد با چالش های پیش رو در اختیار گذارد (فیض، 1388).

متأسفانه نظام آموزشی ایران به جای اینکه کارآفرین باشد، عملاً" کارجو پرور" است به گونه‎ای که افراد کارآفرین در این نظام آموزشی کمتر پرورش می یابند. نقطه موفقیت و هدف این است که فرهنگ کارآفرینی باید در سطوح مختلف جامعه خصوصا ً قشر تحصیلکرده نهادینه گردد و فرهنگ کارمندپروری، که نتیجه استخدام های بی رویه و بدون برنامه ریزی در چند دهه گذشته بوده است، جای خود را به فرهنگ خلاقیت و کارآفرینی دهد (فاتح راد و  تقی یاری،1384).

نتایج پژوهشی در رابطه با دانشگاه کارآفرین نشان داد که توجه به مقوله کارآفرینی و تربیت و آموزش دانش آموختگان دارای توانایی‎ها و مهارت‎های لازم برای راه اندازی کسب و کار مناسب از وظایف اصلی هر دانشگاه محسوب می شود. همچنین دانشگاه از طریق آموزش، فرهنگ و علم‎آموزی می تواند در تربیت کارآفرینان نقش مهمی بازی کند و بر این اساس یک مدل راهبردی ارائه شد (نیازی و کارکنان نصرآبادی، 1387). نتایج پژوهشی که در رابطه با عوامل مؤثر بر استقرار دانشگاه های کارآفرین صورت گرفت نشان داد که در میان عوامل داخلی دانشگاه، فرایندهای دانشگاهی و در میان عوامل احیای سازمانی (دانشگاهی)، اعمال رهبری تحول بخش و در میان تغییرات اساسی و بنیادی دانشگاه، ایجاد یک محیط پویا و علمی بیشترین تأثیر را در شکل‎گیری و استقرار دانشگاه های کارآفرین دارند (صفرزاده و همکاران، 1388).

بررسی وضعیت آموزش‎های دانشگاهی برای ترویج کارآفرینی نشان داده است به عقیده دانشجویان، آموزش‎های فعلی دانشگاه، آموزش‎های ارائه شده توسط آموزشگران و محتوای آموزشی فعلی دانشگاه برای ترویج کارآفرینی نامناسب می‎باشند. همچنین به اعتقاد دانشجویان، از مهم‎ترین خصوصیات آموزش‎های فعلی دانشگاه، استفاده از روش های نوین تدریس به جای روش‎های سنتی و مهم‎ترین خصوصیات آموزشگران دانشگاه ایجاد انگیزه و علاقه در دانشجویان جهت انجام تحقیق و پژوهش و مهم‎ترین خصوصیات محتوای آموزشی فعلی دانشگاه، تناسب آن با توانایی‎ها و علایق دانشجویان می‎باشد (احمدی و امیدی نجف آبادی، 1388). در پژوهش دیگر، انتقال دانشگاه از نقش اولیه سنتی خود، یعنی آموزش و تحقیق، به الگوی دانشگاه کارآفرین نیازمند ایجاد ساختارهای جدید و اشاعه فرهنگ کارآفرینی است (معصوم زاده و انصاری، 1388).

در تحقیق دیگر بیان شده است که با سوق دادن دانشگاه‎ها به سوی دانشگاه‎های کارآفرین، ضمن ایجاد تحول در عملکرد دانشگاهی، به نیاز جامعه پاسخ مناسب تری داده می شود و ثانیاً زمینه اشتغال‎زایی و رفاه با تولید فزون‎تر و تجاری‎سازی نتایج تحقیقات و عملیات کارآفرینی فراهم می‎شود و ثالثاً به نهادینه شدن کارآفرینی دانشگاهی و دانشگاه کارآفرین کمک می‎کند (باقرنژاد، 1389). در بررسی ویژگی‎های دانشگاه‎های کارآفرین مشخص شد که دانشگاه تربیت مدرس ویژگی‎های دانشگاه کارآفرین از جمله فرهنگ سازمانی کارآفرینانه، تعامل مستمر با محیط، چشم انداز مشترک و راهبرد آینده نگر و منابع انسانی را دارد، اما ساختار کارآفرینانه و استقلال مالی مناسبی ندارد (کرد نائیج و همکاران، 1391). در پژوهش دیگر بیان شد که دانشگاه از طریق آموزش، فرهنگ و علم‎آموزی می تواند در تربیت کارآفرینان نقش مهمی ایفا نماید (یزدان بخش و همکاران، 1389).

 

روش تحقیق

پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان عضو و غیرعضو تعاونی دانشجویی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز نسبت به مؤلفه‎های دانشکده کارآفرین و موانع آن انجام گرفت. به این منظور از فن پیمایش استفاده شد. در این پژوهش، مؤلفه‎های دانشکده کارآفرین عبارت‎اند: انسجام فعالیت‎های کارآفرینانه، تأکید بر آموزش‎های عملی و مهارتی، آموزش کارآفرینانه، کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی،  ایجاد فضا برای حمایت از فعالیت‎های نوآورانه افراد، چشم‎انداز مشترک و راهبرد آینده‌نگر،  نوآوری سازمانی در دانشکده، تشخیص و ایجاد فرصت‎ها، کار گروهی، کارآفرینانه بودن مدیریت دانشکده، استقلال، کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده، کارآفرینانه بودن آموزشگران (اعضای هیئت علمی) که با تعداد 72 گویه در دو وضعیت شامل میزان توجه فعلی به مؤلفه‎های دانشکده کارآفرین در دانشکده کشاورزی و نیز نیازسنجی و میزان اهمیت هریک از مولفه ها از دیدگاه دانشجویان بر اساس مدل بوریچ[3] (Borich,1980) مورد سنجش قرار گرفتند. همچنین موانع ایجاد دانشکده کارآفرین با 28 گویه مورد سنجش قرار گرفتند و با انجام تحلیل عاملی گروه بندی شدند.

جامعه آماری این پژوهش دانشجویان کارشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز بودند که با استفاده از جدول کرجسی مورگان، 191 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه‌ای چند مرحله‎ای با انتساب متناسب انتخاب شدند و با پرسش‎نامه مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تعیین پایایی ابزار پژوهش تعداد 30 پرسش‎نامه به صورت تصادفی پیش‎آزمون شد و سپس از ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی مؤلفه‎های دانشگاه کارآفرین استفاده گردید. مقدار این ضریب بین 69/0 تا 9/0 به دست آمد. روایی پرسش‎نامه نیز توسط متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی تأیید شد. پس از تصحیح و تکمیل پرسش‎نامه‎ها، تجزیه و تحلیل داده‎ها با استفاده از نرم افزار Spss19 انجام گرفت.

 

نتایج و بحث

 

همان طور که در جدول 1 ملاحظه می‎شود، دانشجویان پاسخگو از 5 رشته تحصیلی مختلف بودند. در این میان، دانشجویان رشته ترویج و آموزش کشاورزی با 2/24 درصد بیشترین تعداد پاسخگویان را تشکیل دادند. 39 نفر از دانشجویان عضو تعاونی دانشجویی و152 نفر غیرعضو بودند. 24 درصد از دانشجویان در کارگاه های کارآفرینی شرکت کرده بودند در حالی که 76درصد آنان در این کارگاه ها شرکت نکرده بودند. از دیگر متغیرها سال ورود دانشجویان تعاونی دانشجویی بوده است که 89 نفر ورودی سال90 و 110 نفر ورودی سال 88 بودند. علاوه بر این، 25 درصد از دانشجویان عضو انجمن های دانشجویی و 75 درصد غیر عضو بودند.


 

جدول1. توزیع فراوانی دانشجویان به تفکیک رشته، سال ورود، عضویت در تعاونی و انجمن‎ها و شرکت در کارگاه کارآفرینی

متغیرها

گروه ها

فراوانی

درصد

رشته تحصیلی

ترویج و آموزش کشاورزی

اقتصاد کشاورزی

باغبانی

ماشین آلات کشاورزی

محیط زیست

43

32

35

30

38

2/24

18

7/19

9/16

3/21

عضویت در تعاونی

عضو

غیر عضو

39

152

4/20

6/79

شرکت در کارگاه کارآفرینی

شرکت

عدم شرکت

42

133

24

76

سال ورود

90

88

89

102

6/43

4/56

عضویت در انجمن ها

عضو

غیر عضو

38

114

25

75

   مأخذ: یافته‏های تحقیق

 

 از نظر وضعیت تحصیلی نیز میانگین معدل دیپلم دانشجویان 97/16 بوده است. همچنین میانگین معدل کل آنان در زمان تحقیق  06/15 بود.

 

آمار توصیفی مؤلفههای دانشکدة کارآفرین

 میانگین میزان اهمیت هریک از مؤلفه‎های دانشکده کارآفرین از دیدگاه دانشجویان در جدول 2 نشان می‎دهد که از دیدگاه دانشجویان، کارگروهی با میانگین 92/3، ایجاد فضا برای حمایت از فعالیت های نوآورانه افراد با میانگین 9/3 و کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده با میانگین 89/3 به ترتیب بالاترین اهمیت را برای ایجاد دانشکده کارآفرین دارند و کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی با میانگین 29/3 پایین ترین اهمیت را برای تبدیل دانشکده کشاورزی به دانشکده کارآفرین دارد.

جدول2. آمار توصیفی مؤلفههای دانشکدة کارآفرین در نمونة مورد مطالعه

مؤلفه‎ها

میانگین اهمیت

انحراف معیار

کار گروهی

92/3

98/0

ایجاد فضا برای حمایت از فعالیت های نوآورانه افراد

9/3

1

کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده

89/3

26/1

تشخیص و ایجاد فرصت‎ها

82/3

17/1

تأکید بر آموزش های عملی و مهارتی

81/3

02/1

کارآفرینانه بودن مدیریت دانشکده

79/3

98/0

کارآفرینانه بودن آموزشگران(اعضای هیئت علمی)

78/3

96/0

آموزش کارآفرینانه

75/3

98/0

تعامل مستمر با محیط(کشاورزی و صنعت)

74/3

04/1

انسجام فعالیت‎های کارآفرینانه

74/3

11/1

چشم انداز مشترک و راهبرد آینده نگر

7/3

94/0

نوآوری سازمانی در دانشکده

67/3

54/1

استقلال

63/3

03/1

کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی

29/3

73/0

 مأخذ: یافته‎های تحقیق

مقایسة میزان اهمیت و تأثیر مؤلفههای دانشکدة کارآفرین از نظر دانشجویان

برای مقایسه میزان اهمیت مؤلفه‎های دانشکده کارآفرین از دید دانشجویان عضو و غیرعضو در تعاونی دانشجویی از آزمون t بهره گرفته شد. مقایسه میانگین نشان داد که بین دو گروه از نظر مؤلفه‎های انسجام فعالیت‎های کارآفرینانه، کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی دانشکده، تشخیص و ایجاد فرصت‎ها و کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده تفاوت معناداری وجود دارد به طوری که دانشجویان عضو تعاونی میزان اهمیت مؤلفه انسجام فعالیت‎های کارآفرینانه (2/12) را بیشتر از دانشجویان غیر عضو(93/10) می دانند. به عبارتی دانشجویان عضو بر این باورند که حمایت و رشد استعدادهای خلاق، ایجاد و تقویت یادگیری سازمانی و همچنین ایجاد تحول در ارزش ها و باورها عواملی هستند که باعث انسجام فعالیت‎های کارآفرینی در دانشکده می‎شوند و دانشکده را به سمت دانشکده کارآفرین سوق می دهند. علاوه بر این، دانشجویان عضو تعاونی میزان اهمیت مؤلفه کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی دانشکده (65/10) را بیشتر از دانشجویان غیرعضو (6/9) می‎دانند زیرا دانشجویان عضو تجربه فعالیت های کارآفرینانه را دارند و می دانند که اگر محیط اجتماعی دانشکده کارآفرین نباشد، دانشجویان قادر نخواهند بود به فعالیت‎های خود ادامه دهند. از دیگر مؤلفه‎هایی که از دید دانشجویان عضو تعاونی از اهمیت بالاتری(22/21) نسبت به دانشجویان غیر عضو (52/18) برخوردار است، تشخیص و ایجاد فرصت‎هاست، بدین معنا که اگر در دانشکده فرصت‎ها تشخیص داده شوند و در اختیار دانشجویان قرار گیرند می توان امیدوار بود که دانشکده به سمت کارآفرینی پیش می‏رود. مؤلفه دیگری که از دید دانشجویان عضو تعاونی اهمیت بیشتری(83/21) نسبت به دانشجویان غیرعضو (77/18) در ایجاد دانشکده کارآفرین دارد، کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده است بدین معنا که فرهنگ کارآفرینی در بین اعضای دانشکده باید توسعه یابد و فرهنگ کار گروهی نیز در دانشجویان به وجود آید چرا که اگر دانشجویان بخواهند فعالیت‌های کارآفرینانه را به صورت گروهی در دانشکده انجام دهند می‌بایست فرهنگ کار گروهی را داشته باشند که این موجب کارآفرین شدن دانشکده می شود (جدول3).

 

 

مؤلفه‎ها

عضو

غیر عضو

t

Sig

میانگین

انحراف معیار

میانگین

انحراف معیار

انسجام فعالیت‎های کارآفرینانه

2/12

77/2

93/10

5/3

4/2

01/0

تأکید بر آموزش‎های عملی و مهارتی

12/32

69/7

45/29

71/8

87/1

06/0

آموزش کارآفرینانه

40

5/9

58/36

21/10

86/1

06/0

کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی دانشکده

65/10

04/2

6/9

22/2

65/2

009/0

تعامل مستمر با محیط(کشاورزی و صنعت)

47/27

63/7

48/25

44/7

45/1

14/0

ایجاد فضا برای حمایت از فعالیت‎های نوآورانه افراد

78/24

2/6

95/22

9/5

66/1

09/0

چشم انداز مشترک و راهبرد آینده نگر

18/23

08/5

77/21

92/5

33/1

18/0

نوآوری سازمانی در دانشکده

15/20

8/6

16/21

2/6

58/0

55/0

تشخیص و ایجاد فرصت‎ها

22/21

9/7

52/18

14/5

53/2

01/0

کار گروهی

44/16

51/3

43/15

06/4

39/1

16/0

کارآفرینانه بودن مدیریت دانشکده

08/12

87/2

15/11

02/3

68/1

09/0

استقلال

4/11

04/3

7/10

11/3

07/1

28/0

کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده

83/21

98/9

77/18

91/4

64/2

009/0

کارآفرینانه بودن آموزشگران (اعضای هیئت علمی)

94/11

25/3

16/11

79/2

64/1

12/0

 جدول3. نتایج آزمون t به منظور بررسی تفاوت دیدگاه دانشجویان عضو و غیر عضو تعاونیدانشجویی  از نظر میزان اهمیت و تاثیر مؤلفههای دانشکدة کارآفرین

مأخذ: یافته‎های تحقیق

دامنه متغیرها: فرهنگ کارآفرینانه منسجم، کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی-فرهنگی، کارآفرینانه بودن مدیریت دانشکده، استقلال، کارآفرینانه بودن آموزشگران (اعضای هیئت علمی) (15-3)؛ تأکید بر آموزش‎های عملی و مهارتی (40-8)؛ آموزش کارآفرینانه (50-10)؛ تعامل مستمر با محیط (کشاورزی و صنعت) (35-7)؛ نوآوری در دانشکده، چشم انداز مشترک و راهبرد آینده نگر (30-6)؛ تشخیص و ایجاد فرصت‎ها، کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده، ایجاد فضا برای حمایت از فعالیت های نوآورانه افراد (25-5)؛ کار گروهی(20-4)

 

رابطة میان میزان اهمیت مؤلفههایدانشکدة کارآفرین با وضعیت تحصیلی دانشجویان (براساس مدل کل)

نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که در سطح آماری 1 درصد رابطة معنی‎داری میان معدل کل و مؤلفه‎های انسجام فعالیت‎های کارآفرینانه، تأکید بر آموزش های عملی و مهارتی، آموزش کارآفرینانه، کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی دانشکده، تعامل مستمر با محیط(کشاورزی و صنعت) و کارآفرینانه بودن مدیریت دانشکده وجود دارد. همچنین در سطح آماری 5 درصد رابطه معناداری میان معدل کل دانشجویان و مؤلفه‎های ایجاد فضا برای حمایت از فعالیت‎های نوآورانه افراد، تشخیص و ایجاد فرصت‎ها، کار گروهی، استقلال، کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده و کارآفرینانه بودن آموزشگران(اعضای هیئت علمی) وجود دارد. در واقع دانشجویان دارای وضعیت تحصیلی بهتر، میزان اهمیت این مؤلفه‎ها را در ایجاد دانشکده کارآفرین بیشتر می دانند (جدول4).

جدول4. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن بین میزان اهمیت مؤلفههای دانشکدة کارآفرین

با معدل کل در نمونة مورد بررسی

مؤلفه‎ها

 

r

sig

انسجام فعالیت های کارآفرینانه

26/0

001/0

تاکید بر آموزش های عملی و مهارتی

23/0

004/0

آموزش کارآفرینانه

24/0

004/0

کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی دانشکده

23/0

005/0

تعامل مستمر با محیط(کشاورزی و صنعت)

23/0

004/0

ایجاد فضا برای حمایت از فعالیت‎های نوآورانه افراد

19/0

01/0

چشم انداز مشترک و راهبرد آینده نگر

15/0

06/0

نوآوری در دانشکده

08/0

31/0

تشخیص و ایجاد فرصت ها

17/0

03/0

کار گروهی

21/0

01/0

کارآفرینانه بودن مدیریت دانشکده

21/0

009/0

استقلال

2/0

01/0

کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده

16/0

05/0

کارآفرینانه بودن آموزشگران (اعضای هیئت علمی)

19/0

01/0

               مأخذ: یافته‎های تحقیق  *معنی‎داری در سطح 5 درصد** معنی داری در سطح 1 درصد

 

 

نیازسنجی مؤلفههای دانشکدة کارآفرین از دیدگاه دانشجویان بر اساس مدل بوریچ

جدول 5 میزان نیاز به هریک از مؤلفه‎های دانشکده کارآفرین از دیدگاه دانشجویان کل نمونه (عضو و غیرعضو تعاونی) را براساس میانگین بوریچ محاسبه شده برای آنان نشان می‎دهد. تیلور (1971) تفاوت بین شرایط موجود و هنجارهای مقبول را نیاز می نامد. این تعریف، پایه و اساس مدل بوریچ (1980) می باشد. فرض مدل نیازسنجی بوریچ این است که مخاطبان می توانند نیازسنجی بهتری در مورد عملکردها ارائه دهند. این مدل بر پایه اختلاف نمره بین میزان اهمیت موضوع و وضعیت فعلی در آن زمینه بنا نهاده شده است. مدل نیازسنجی بوریچ بر روش‎های رایج نیازسنجی برتری دارد، زیرا در این مدل، مخاطبان علاوه بر تعیین اهمیت موضوعات، وضعیت فعلی را نیز مشخص می نمایند. بدین ترتیب افراد فاصله بین آنچه انجام شده و آنچه باید انجام شود را تخمین می زنند. در مدل بوریچ، بر اساس تعریف نیاز، فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب، به وسیله تفاوت نمره اهمیت و وضعیت موجود به دست آمده و بدین‎وسیله نیازها مشخص می‎شود (زرافشانی و همکاران، 1390).

بر اساس نتایج، از دید کل دانشجویان مورد مطالعه، سه مؤلفه تشخیص و ایجاد فرصت ها (75/6)، کارآفرینانه بودن آموزشگران (اعضای هیئت علمی) (2/6) و کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده (16/6) به ترتیب رتبه‎های اول تا سوم مؤلفه‎های با اهمیت در ایجاد دانشکده کارآفرین هستند. این بدان معنی است که از دید دانشجویان اگر دانشکده بتواند فرصت های کارآفرینی را تشخیص دهد و آن‎ها را در اختیار دانشجویان قرار دهد و همچنین اگر آموزشگران دارای روحیه کارآفرینی باشند و آنان را تشویق به انجام فعالیت‎های کارآفرینانه کنند و محیط دانشکده نیز از لحاظ فرهنگی کارآفرینانه باشد و فرهنگ کار در آن ترویج شود می‎توان گفت که دانشکده کارآفرین است و یا حداقل به سوی کارآفرینی پیش می رود.


 

جدول5. نیازسنجی مؤلفههای دانشکدة کارآفرین از دیدگاه دانشجویان بر اساس مدل بوریچ در کل نمونة مورد بررسی

مؤلفه‏ها

میانگین اهمیت

میانگین بوریچ

اولویت

تشخیص و ایجاد فرصت ها

82/3

75/6

1

کارآفرینانه بودن آموزشگران(اعضای هیئت علمی)

78/3

2/6

2

کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده

89/3

16/6

3

کار گروهی

92/3

15/6

4

کارآفرینانه بودن مدیریت دانشکده

79/3

11/6

5

تعامل مستمر با محیط(کشاورزی و صنعت)

74/3

06/6

6

ایجاد فضا برای حمایت از فعالیت‎های نوآورانه افراد

9/3

6

7

تأکید بر آموزش های عملی و مهارتی

81/3

88/5

8

چشم انداز مشترک و راهبرد آینده نگر

7/3

82/5

9

آموزش کارآفرینانه

75/3

75/5

10

استقلال

63/3

69/5

11

نوآوری سازمانی در دانشکده

67/3

64/5

12

انسجام فعالیت‎های کارآفرینانه

74/3

56/5

13

کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی

29/3

5/2

14

      مأخذ: یافته‎های تحقیق

‎همان طور که در جدول 6 دیده می‎شود، از دید دانشجویان عضو تعاونی براساس میانگین بوریچ نیز اولویت اول همانند کل نمونه بوده و بر تشخیص و ایجاد فرصت‎ها تأکید کرده‎اند. اما اولویت دوم را کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده می‎دانند چرا که با فعالیت در قالب تعاونی دریافته اند که اگر فرهنگ دانشکده کارآفرینانه نباشد، فعالیت‎های کارآفرینی به‎سختی انجام خواهد شد. همچنین اولویت سوم از دید این دانشجویان تأکید بر آموزش های عملی و مهارتی می‎باشد که این نشان می‎دهد دانشجویان خود به طور عملی درگیر فعالیت‎های کارآفرینی بوده و بر این باورند که یکی از مؤلفه‏های مهم در ایجاد دانشکده کارآفرین تقویت آموزش‎های عملی و مهارتی به دانشجویان است چرا که اگر دانشجویان این مهارت‎ها را نداشته باشند نخواهند توانست در فعالیت های کارآفرینی مؤثر باشند.

مؤلفه‎ها

میانگین اهمیت

میانگین بوریچ

اولویت

تشخیص و ایجاد فرصت ها

24/4

41/9

1

کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده

38/4

12/9

2

تأکید بر آموزش های عملی و مهارتی

08/4

28/8

3

کارآفرینانه بودن آموزشگران(اعضای هیئت علمی)

98/3

1/8

4

کارآفرینانه بودن مدیریت دانشکده

02/4

03/8

5

آموزش کارآفرینانه

01/4

02/8

6

تعامل مستمر با محیط(کشاورزی و صنعت)

03/4

96/7

7

ایجاد فضا برای حمایت از فعالیت های نوآورانه افراد

17/4

9/7

8

کار گروهی

13/4

84/7

9

فرهنگ کارآفرینانه منسجم

06/4

66/7

10

چشم انداز مشترک و راهبرد آینده نگر

86/3

5/7

11

استقلال

8/3

13/7

12

نوآوری سازمانی در دانشکده

54/3

51/6

13

کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی

58/3

09/4

14

جدول6. نیازسنجی مؤلفههای دانشکدة کارآفرین از دید دانشجویان عضو تعاونی بر اساس مدل بوریچ

مأخذ: یافته‎های تحقیق

در جدول7 نیز میزان اهمیت مؤلفه‎های دانشکده کارآفرین از دیدگاه دانشجویان غیرعضو در تعاونی دانشجویی نشان داده شده است. براساس میانگین بوریچ، اولویت اول و دوم نیز همانند کل دانشجویان بوده و بر تشخیص و ایجاد فرصت ها و کارآفرینانه بودن آموزشگران تأکید شده است. اما اولویت سوم از دید این گروه از دانشجویان، کار گروهی بوده است شاید به  این دلیل که دانشجویان غیرعضو تجربه کار گروهی موفق را مانند دانشجویان عضو تعاونی نداشته‎اند یا اینکه به دلیل نداشتن مهارت در انجام کارهای گروهی از عضویت در تعاونی سر باز زده‎اند و به همین دلیل، یکی از مهم‎ترین عوامل در ایجاد دانشکده کارآفرین را تقویت مهارت کار گروهی در دانشجویان توسط دانشکده می دانند. از طرف دیگر، این دانشجویان بر این باورند که اگر مدیریت دانشکده کارآفرین باشد موجب می شود تا فعالیت‎های کارآفرینی و فرهنگ کارآفرینی در تمام قسمت های دانشکده گسترش یافته و دانشکده به سمت کارآفرین شدن پیش رود.

جدول7. نیازسنجی مؤلفههای دانشکدة کارآفرین از دیدگاه دانشجویان غیر عضو بر اساس مدل بوریچ

مؤلفه ها

میانگین اهمیت

میانگین بوریچ

اولویت

تشخیص و ایجاد فرصت ها

71/3

04/6

1

کارآفرینانه بودن آموزشگران (اعضای هیئت علمی)

73/3

7/5

2

کار گروهی

86/3

69/5

3

کارآفرینانه بودن مدیریت دانشکده

73/3

61/5

4

تعامل مستمر با محیط(کشاورزی و صنعت)

66/3

55/5

5

ایجاد فضا برای حمایت از فعالیت های نوآورانه افراد

83/3

51/5

6

نوآوری سازمانی در دانشکده

7/3

41/5

7

کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده

76/3

39/5

8

چشم انداز مشترک و راهبردی آینده نگر

65/3

39/5

9

استقلال

59/3

33/5

10

تأکید بر آموزش های عملی و مهارتی

73/3

21/5

11

آموزش کارآفرینانه

68/3

15/5

12

فرهنگ کارآفرینانه منسجم

65/3

5

13

کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی

21/3

02/2

14

 مأخذ: یافته‎های تحقیق

بررسی موانع ایجاد دانشکدة کارآفرین به روش تحلیل عاملی

در این قسمت با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی به بررسی موانع ایجاد دانشکده کارآفرین پرداخته شده است. بدین منظور برای تعیین ساختار سادة آن روش چرخش واریماکس مورد استفاده قرار گرفت. اندازه‌گیری انسجام درونی داده‌ها برای بهره‌گیری از تکنیک تحلیل عاملی با استفاده از آزمون KMO و آماره بارتلت صورت پذیرفت. محاسبات انجام شده نشان داد که انسجام درونی داده‌ها برای بهره‌گیری از تکنیک تحلیل عاملی مناسب است (89/0KMO=) و آماره بارتلت نیز معادل 075/1663 و در سطح یک درصد معنی‌دار می‎باشد. در این بررسی، با توجه به ملاک کیسر، 6 عامل دارای مقدار ویژه[4] بالاتر از یک استخراج شدند. ملاک پذیرش بار عاملی متغیر‌ها نیز 50/0 در نظر گرفته شد. در جدول 8 عامل‌های استخراج شده به همراه بار عاملی و درصد واریانس مربوطه آورده  شده است.

جدول8. نتایج تحلیل عاملی موانع و مشکلات موجود در زمینه ایجاد دانشکدة کارآفرین

عامل‎ها

نام عامل

گویه ها

 

 

بار عاملی

درصد واریانس تبیین شده

درصد واریانس تجمعی

1

اقتصادی

عدم دسترسی کافی به منابع برای معرفی ایده و شروع کار جدید

8/0

599/12

599/12

نبود حمایت مالی کافی برای شرکت های جدید و در حال رشد

77/0

عدم حمایت دولت از دانشگاه برای فراهم نمودن تسهیلات خود اشتغالی

68/0

2

آموزشی

به‎روز نبودن مواد آموزشی و محتوای درسی

7/0

761/10

360/23

متناسب  نبودن برنامه ریزی آموزشی و درسی با بخش کشاورزی

67/0

هماهنگ و متناسب  نبودن برنامه ریزی آموزشی و درسی با تغییرات جهانی

58/0

استفاده از روش های سنتی در تدریس محتوای آموزشی

53/0

3

حمایتی

نبود قوانین حمایتی مناسب و کافی برای حمایت از دانشجویان کارآفرین

71/0

617/10

977/33

ارائه  نشدن مهارت‎های اولیه و مورد نیاز برای شروع کار به دانشجویان در دانشگاه

68/0

منصرف‏شدن‎افراد از پی‎گیری ایده های خلاقانه‎شان به دلیل قوانین و مقررات دست و پاگیر

63/0

نبود امکانات کافی برای ارائه دروس عملی و کاربردی به دانشجویان

57/0

نبود رابطه بین دانشگاه و سازمان های اجرایی ذیربط

50/0

4

سنتی‎بودن سیستم آموزشی

عدم درک عمیق محتوای دروس توسط دانشجویان و صرفاً  حفظ آن

76/0

372/10

349/44

حداقل مشارکت دانشجویان در کلاس درس

67/0

استفاده  اندک از روش های مشارکتی و گروهی در تدریس

63/0

5

درک محدود کشاورزی

آگاهی کم دانشجویان از ماهیت رشته های کشاورزی و شرایط کاری آینده

75/0

929/7

278/52

آگاهی کم دانشجویان از شرایط تولید محصول و عدم کسب این آگاهی در دانشگاه

54/0

آشنایی کم دانشجویان با محیط روستایی

52/0

6

روانی-نگرشی

تمایل کم دانشجویان به کارآفرینی به دلیل نداشتن مهارت و تجربه مناسب و کافی

69/0

657/7

936/59

تمایل کم دانشجویان به کارآفرینی به دلیل ترس از موانع اداری

61/0

محدودیت منابع مالی جهت خود اشتغالی دانشجویان

57/0

تمایل کم دانشجویان به کارآفرینی به دلیل ترس دست دادن سرمایه شخصی

55/0

Bartletts test = 075/1663                            sig = 0001/0                                                KMO=89/0

مأخذ: یافته‎های تحقیق

همان‎طور که ملاحظه می‌شود، تحلیل عاملی صورت گرفته نشان داد که مقدار ویژه 6 عامل بزرگ‎تر از یک بوده است. در این جدول درصد واریانس هر عامل مشخص شده است و نهایتاً می‌توان استدلال کرد که 6 عامل شناسایی شده مجموعاً 93/59 درصد از کل واریانس مشاهده شده را تبیین می‌کنند. علاوه بر این، بار عاملی متغیر‌های هر یک از عامل‌ها نیز محاسبه شده است که بدین ترتیب می‌توان متغیر‌های دارای ارزش بالاتر و مهم‌تر را شناسایی و متغیر‌های دارای بار عاملی کمتر از 50/0 را حذف نمود. در ادامه به تشریح این عوامل پرداخته می‎شود.

عامل اقتصادی: گویه هایی که به نام عامل اقتصادی نام‎گذاری شده اند بالاترین بار عاملی را دارند بدین معنا که مهم‎ترین موانع و مشکلات موجود در زمینه ایجاد دانشکده کارآفرین عدم دسترسی کافی به منابع برای معرفی ایده و شروع کار جدید (8/0)، نبود حمایت مالی کافی برای شرکت های جدید و در حال رشد (77/0) و عدم حمایت دولت از دانشگاه برای فراهم نمودن تسهیلات خود اشتغالی(68/0) می‎باشند.

عامل آموزشی: پس از عامل اقتصادی گویه هایی که با نام عامل آموزشی نام‎گذاری شده‎اند بالاترین بار عاملی را دارند؛ یعنی، به‎روز نبودن مواد آموزشی، محتوای درسی(7/0) و متناسب نبودن برنامه‎های آموزشی با بخش کشاورزی (67/0)، تغییرات جهانی (58/0) و استفاده از روش‎های سنتی در تدریس(53/0) از جمله موانع آموزشی بر سر راه ایجاد دانشکده کارآفرین است.

عامل حمایتی: مانع سوم در ایجاد دانشکده کارآفرین از دید دانشجویان موانع حمایتی و شامل موارد زیر است: نبود قوانین حمایت از دانشجویان، کارآفرین(71/0)، ارائه نشدن مهارت‎های اولیه و مورد نیاز برای شروع کار به دانشجویان در دانشگاه (68/0)، منصرف‎شدن افراد از پیگیری ایده‎های خلاقانه‎شان به دلیل قوانین و مقررات دست و پا گیر(63/0)، نبود امکانات کافی برای ارائه دروس عملی و کاربردی به دانشجویان(57/0)، و نبود رابطه بین دانشگاه و سازمان‎های اجرایی ذیربط (5/0) است.

عامل سنتی بودن سیستم آموزشی: از دیگر عواملی هستند که از ایجاد یک دانشکده کارآفرین جلوگیری می کنند. عدم درک عمیق محتوای دروس توسط دانشجویان و صرفاً حفظ آن(76/0)، حداقل مشارکت دانشجویان در کلاس(67/0) و استفاده اندک از روش های مشارکتی و گروهی در تدریس(63/0) عواملی هستند که با نام عامل سنتی بودن سیستم آموزشی به عنوان چهارمین مانع ایجاد دانشکده کارآفرین از دیدگاه دانشجویان مشخص شده اند.

عامل درک محدود کشاورزی: شامل آگاهی کم دانشجویان از ماهیت رشته‎های کشاورزی و شرایط کاری آینده(75/0)، آگاهی کم دانشجویان از شرایط تولید محصول و عدم کسب این آگاهی در دانشگاه (54/0) و آشنایی کم دانشجویان با محیط روستایی(52/0) است.

عامل روانی- نگرشی: شامل تمایل کم دانشجویان به کارآفرینی به دلیل نداشتن مهارت و تجربه مناسب و کافی (69/0)، تمایل کم دانشجویان به کارآفرینی به دلیل ترس از موانع اداری(61/0)، محدودیت منابع مالی جهت خوداشتغالی دانشجویان (57/0) و تمایل کم دانشجویان به کارآفرینی به دلیل ترس از دست دادن سرمایه شخصی(55/0) است. 

 

نتیجه گیری و پیشنهادها

این پژوهش با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان عضو و غیرعضو تعاونی دانشجویی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز نسبت به مؤلفه‎های دانشکده کارآفرین و شناخت موانع آن انجام شد. بر اساس نتایج پژوهش، دانشجویان عضو تعاونی میزان اهمیت مؤلفه‎های انسجام فعالیت‎های کارآفرینانه، کارآفرینانه بودن محیط اجتماعی دانشکده، تشخیص و ایجاد فرصت ها و کارآفرینانه بودن فرهنگ دانشکده  را بیشتر می دانند، زیرا خود درگیر آن هستند. به همین دلیل، پیشنهاد می‎شود از آنجا که عضویت در تعاونی با هدف راه‎اندازی کسب و کار می‎باشد، تعاونی‎های دانشجویی تقویت گردند تا دانشجویان با تمایل بیشتری در این فعالیت‎ها شرکت کنند. این کار نه تنها موجب ایجاد فرصت می شود، بلکه باعث انسجام فعالیت‎های کارآفرینی شده و فرهنگ و محیط اجتماعی کارآفرینانه را در دانشکده ایجاد می کند.

از نظر اولویت‎بندی مؤلفه‏های دانشکده کارآفرین بر اساس مدل بوریچ نتایج نشان داد که تمامی دانشجویان تشخیص و ایجاد فرصت ها را مهم‎ترین مؤلفه در یک دانشکده کارآفرین می‎دانند. پیشنهاد می شود مراکز رشد و پارک‎های علم و فناوری برای حمایت از دانشجویان و استادان در دانشکده ایجاد شود. همچنین به دانشجویان برای انجام فعالیت‎های کارآفرینانه  در مراکز مشاوره و آموزش کارآفرینی که در دانشکده ایجاد می شود، خدمات مشاوره ای ارائه گردد.

با توجه به اینکه از دید دانشجویان، اولویت دوم مؤثر در ایجاد دانشکده کارآفرینی کارآفرینانه بودن آموزشگران است، پیشنهاد می شود که روحیه کارآفرینی در بین استادان تقویت و برای فعالیت‎های کارآفرینانه آنان مشوق هایی در نظر گرفته شود. همچنین ارتباط اعضای هیئت علمی با محیطی که دانشجویان را برای کار در آنجا تربیت می کنند بیشتر شود؛ یعنی، استادان علاوه بر انجام کارهای پژوهشی تئوریک، به طور عملی نیز در فعالیت‎های کارآفرینانه کشاورزی فعالیت کنند.

از دید دانشجویان، از میان موانعی که بر سر راه ایجاد دانشکده کارآفرین وجود دارد، موانع اقتصادی در اولویت اول و موانع آموزشی در اولویت دوم قرار دارند. در همین راستا، پیشنهاد می‎شود سازوکارهایی مناسب جهت استمرار فعالیت‎های کارآفرینی در دانشکده و افزایش سود اقتصادی دانشگاه به کار گرفته شود. از جمله این سازوکارها می توان به فعالیت دانشجویان در قالب تعاونی ها اشاره کرد که نه تنها آنان را برای فعالیت‎های کارآفرینانه در آینده آماده می‎کند، بلکه سود اقتصادی را نیز برای دانشجویان و دانشکده به همراه می‏آورد. از طرف دیگر، روزآمد کردن دروس دانشگاهی و جهت‎دهی دروس و آموزش ها به سمت کارآفرینی می تواند راه حلی برای مانع دوم باشد.

 

 

منابع

احمدی، ح. و امیدی نجف آبادی، م. (1388). بررسی وضعیت آموزشهای دانشگاهی برای ترویج کارآفرینی، مطالعه موردی: دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران. پژوهشهای ترویج و آموزش کشاورزی، 2(3)، 63-72.

باقرنژاد، ج. (1389). دانشگاه کارآفرین زمینه‎ساز اشتغالزایی، توسعه تکنولوژی و رفاه. فصلنامه برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی، شماره6، 65-97.

پورسلیمانی، ع. و طالبی کلیدبری، س. (1390). دانشگاه و ویژگی های کارآفرینی. بانک مقالات‎بازاریابی‎ایران.بازیابی‏شده‎ از:

http://www.marketingarticles.ir/ArtBank/KARAFARINY.pdf      

پیوندی، گ. (1384). ظهور دانشگاه کارآفرین. کنگره تولید علم. بهار 1384. بازیابی شده از  http://www.fekreno.org/arfek182.htm

زرافشانی، ک. حسین، ا. و خالدی، خ. (1390). نیازسنجی آموزشی زنان روستایی قمام شهرستان سنقر. زن در توسعه و سیاست(پژوهش زنان)، 9(1)، 165-183.

صفرزاده، ح.، احمدی شریف، م. و کارگریان مروستی، غ. (1388).  بررسی عوامل مؤثر بر استقرار دانشگاههای کارآفرین. نشریه فناوری آموزش، 4(4)، 2، 137-151.

فاتح راد، م. و تقی یاری، ح. (1384). دانشگاه کارآفرین، نظام ملی نوآوری و توسعه مبتنی بردانایی. فصلنامه رشد فناوری، 1(4)، 19.

فیض، د. ( 1388). تحلیل استراتژیک وضعیت کارآفرینی در دانشگاه های کشور با استفاده از مدل SWOT همایش فارغ‏التحصیلان دانشگاهی. مشهد. بازیابی شده از:

www.emodir.com http://

کردنائیج، ا.، احمدی، پ.، قربانی، ز. و نیاکان لاهیجی، ن. (1391). بررسی ویژگی های دانشگاه کارآفرین در دانشگاه تربیت مدرس. توسعه کارآفرینی، 5(3)، 64-47.

معصوم زاده، س. م. و انصاری، م. ت. (1388). علم پژوهش و فناوری: عوامل مؤثر در شکل گیری دانشگاه کارآفرین. نشریه رهیافت، شماره44، 4-11.

نیازی، م. وکارکنان نصرآبادی، م. (1387). دانشگاه کارآفرین. فرهنگی کار و جامعه، شماره97-98، 14-24.

یزدان بخش، م.، نوری نژاد، ف. و یزدان بخش، ا. (1389). نقش دانشگاه ها در توسعه فرهنگ و دانش کارآفرینی با توجه به سند چشم انداز توسعه. بازیابی شده از:

http://www.saramadan1404.ir/showT.aspx?Lang=F&ID=465552745A5265760D46

Etzkowitz, H., Webster. A., Gebhardt. C., & Terra. B. (2000). The future of the university and the University of the Future: Evolution of ivory tower to entrepreneurial paradigm. Research Policy, 29, 313-330.

Gibb, A. (2005). Towards the entrepreneurial University, entrepreneurshipeducation as a lever of change. Policy Paper. UK. National Council for Graduate Entrepreneurship, 1-14.

Gong, L., & Xie, L. Y. (2009). Students’ psychological characteristics of entrepreneurship and countermeasure.Youth Exploration, 3, 68- 72.

Kozeracki, C. (1998). Institutional entrepreneurship in higher education. Kauffman Celcee, 98(5), 1-4.

Mian, S. (2006). Can entrepreneurial university model' help Pakistanleapforg into the knowledge economy? Some reflections, strategic management and entrepreneurship, State University of New York.

Schramm, C. J. (2009). Everyone has equal opportunities for entrepreneurship. In Shanghai College Students Science and Technology Innovation Fund  (Ed.),Entrepreneurial thinking power, Beijing: CITIC Publishing Group.

Shan, S., Locke, E., & Collin, C. (2003). Entrepreneurial motivation. Human Resource Management Review, 13, 257-279.

Subotzky, G. (1999). Alternatives to the entrepreneurial university: New modes of knowledge production in community service programs. HigherEducation, 38(4), 401-440.

Verhul, I. (2001). An eclectic theory of entrepreneurship. Tinbergen Institute discussion paper institute for development strategies. Indiana University.

Yadollahi Farsi, J., Imanipour, N., & Salamzadeh, A. (2012). Entrepreneurial university conceptualization: Case of developing countries. Global Business and Management Research, 4(2), 193-204.

Zang, H. & Zang, Y. (2013). Psychological characteristics of entrepreneurship of college students in China. Psychology, 4(3), 159-164.


 

 

Componentsand Barriers of the College of Entrepreneurship Establishment from the Perspective of Cooperative Member and Non-member Students of Shiraz University

N. Vatankhak[5]*, K.R. Moghaddam[6]

Received: 16/02/2015       Accepted:  19/07/2015

Abstract

The purpose of this study was to identify the students’ attitude toward components and barriers to establish the Entrepreneurship College at Shiraz University. The study carried out among undergraduate students of the College of Agriculture at Shiraz University. A multi-stage stratified random sampling was used to collect data from 191 students using questionnaire. The Face Validity of the questionnaire was confirmed by agricultural extension and education experts. The results showed that there were significant differences between the members and non-members of cooperative in components of an entrepreneurship college, so that cooperative members showed components integrated entrepreneurial activity, college social entrepreneurial environment, identify and create opportunities and entrepreneurial culture of college was more important to create Entrepreneur College. According to Borich model, identifying and creating opportunities for entrepreneurs was an important component in creating Entrepreneurship College. Science and technology parks and incubators were suggested to support the students and teachers in order to the improvement of entrepreneurship and entrepreneurial activities. Providing counseling services centers in entrepreneurship education for students were suggested as well.

 

Keywords:

 College of Entrepreneurship, Students, Perspective, Student Cooperative, Components and Barriers, Shiraz University

 



[1]. دانش آموختة کارشناسی ارشد ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه شیراز                                                                        

* نویسندة مسئول                                                                         E-mail: n.vatankhah67@gmail.com

[2]. دانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه شیراز

[3]. WDS=(I-k)*mI

1. Eigen Value

[5] . M.Sc. of Agricultural Extension and Education, Shiraz University, Shiraz. Iran

* Corresponding Author                                             e-mail: n.vatankhah67@gmail.com

[6] .Associate Professor, Department of Agricultural Extension and Education, Shiraz University, Shiraz, Iran

احمدی، ح. و امیدی نجف آبادی، م. (1388). بررسی وضعیت آموزشهای دانشگاهی برای ترویج کارآفرینی، مطالعه موردی: دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران. پژوهشهای ترویج و آموزش کشاورزی، 2(3)، 63-72.
باقرنژاد، ج. (1389). دانشگاه کارآفرین زمینه‎ساز اشتغالزایی، توسعه تکنولوژی و رفاه. فصلنامه برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی، شماره6، 65-97.
پورسلیمانی، ع. و طالبی کلیدبری، س. (1390). دانشگاه و ویژگی های کارآفرینی. بانک مقالات‎بازاریابی‎ایران.بازیابی‏شده‎ از:
پیوندی، گ. (1384). ظهور دانشگاه کارآفرین. کنگره تولید علم. بهار 1384. بازیابی شده از  http://www.fekreno.org/arfek182.htm
زرافشانی، ک. حسین، ا. و خالدی، خ. (1390). نیازسنجی آموزشی زنان روستایی قمام شهرستان سنقر. زن در توسعه و سیاست(پژوهش زنان)، 9(1)، 165-183.
صفرزاده، ح.، احمدی شریف، م. و کارگریان مروستی، غ. (1388).  بررسی عوامل مؤثر بر استقرار دانشگاههای کارآفرین. نشریه فناوری آموزش، 4(4)، 2، 137-151.
فاتح راد، م. و تقی یاری، ح. (1384). دانشگاه کارآفرین، نظام ملی نوآوری و توسعه مبتنی بردانایی. فصلنامه رشد فناوری، 1(4)، 19.
فیض، د. ( 1388). تحلیل استراتژیک وضعیت کارآفرینی در دانشگاه های کشور با استفاده از مدل SWOT همایش فارغ‏التحصیلان دانشگاهی. مشهد. بازیابی شده از:
www.emodir.com http://
کردنائیج، ا.، احمدی، پ.، قربانی، ز. و نیاکان لاهیجی، ن. (1391). بررسی ویژگی های دانشگاه کارآفرین در دانشگاه تربیت مدرس. توسعه کارآفرینی، 5(3)، 64-47.
معصوم زاده، س. م. و انصاری، م. ت. (1388). علم پژوهش و فناوری: عوامل مؤثر در شکل گیری دانشگاه کارآفرین. نشریه رهیافت، شماره44، 4-11.
نیازی، م. وکارکنان نصرآبادی، م. (1387). دانشگاه کارآفرین. فرهنگی کار و جامعه، شماره97-98، 14-24.
یزدان بخش، م.، نوری نژاد، ف. و یزدان بخش، ا. (1389). نقش دانشگاه ها در توسعه فرهنگ و دانش کارآفرینی با توجه به سند چشم انداز توسعه. بازیابی شده از:
Etzkowitz, H., Webster. A., Gebhardt. C., & Terra. B. (2000). The future of the university and the University of the Future: Evolution of ivory tower to entrepreneurial paradigm. Research Policy, 29, 313-330.
Gibb, A. (2005). Towards the entrepreneurial University, entrepreneurshipeducation as a lever of change. Policy Paper. UK. National Council for Graduate Entrepreneurship, 1-14.
Gong, L., & Xie, L. Y. (2009). Students’ psychological characteristics of entrepreneurship and countermeasure.Youth Exploration, 3, 68- 72.
Kozeracki, C. (1998). Institutional entrepreneurship in higher education. Kauffman Celcee, 98(5), 1-4.
Mian, S. (2006). Can entrepreneurial university model' help Pakistanleapforg into the knowledge economy? Some reflections, strategic management and entrepreneurship, State University of New York.
Schramm, C. J. (2009). Everyone has equal opportunities for entrepreneurship. In Shanghai College Students Science and Technology Innovation Fund  (Ed.),Entrepreneurial thinking power, Beijing: CITIC Publishing Group.
Shan, S., Locke, E., & Collin, C. (2003). Entrepreneurial motivation. Human Resource Management Review, 13, 257-279.
Subotzky, G. (1999). Alternatives to the entrepreneurial university: New modes of knowledge production in community service programs. HigherEducation, 38(4), 401-440.
Verhul, I. (2001). An eclectic theory of entrepreneurship. Tinbergen Institute discussion paper institute for development strategies. Indiana University.
Yadollahi Farsi, J., Imanipour, N., & Salamzadeh, A. (2012). Entrepreneurial university conceptualization: Case of developing countries. Global Business and Management Research, 4(2), 193-204.
Zang, H. & Zang, Y. (2013). Psychological characteristics of entrepreneurship of college students in China. Psychology, 4(3), 159-164.