ارتقاء سطح مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی روستایی شهرستان کامیاران در قبال محیط زیست

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش آموخته کارشناسی ارشد

2 هیأت علمی

چکیده

شرکت‌ها به‌طور فزاینده‌ای از اهمیت مسئولیت‌پذیری اجتماعی در رقابت‌های جهانی آگاه شده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که نه تنها باید بر تولید کالا و خدمات تمرکز داشته باشند، بلکه باید تصمیماتی اتخاذ کنند که توسط همه‌ی طرف‌های ذینفع به‌صورت اخلاقی و اجتماعی مورد قبول واقع شود. یکی از مهمترین ابعاد مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی، مسئولیت‌پذیری در قبال محیط زیست است. با این حال، هنوز یک شکاف مطالعاتی در زمینه‌ی مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در قبال محیط زیست و عامل‌های اثرگذار بر اجرای فعالیت‌های مرتبط با آن توسط شرکت‌ها در سوابق پژوهشی وجود دارد. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی عامل‌های اثرگذار بر نهادینه‌سازی مسئولیت‌پذیری اجتماعی در ساختار شرکت‌های تعاونی روستاییِ شهرستان کامیاران بود. این شرکت‌ها در مجموع دارای 14100 عضو هستند (14100 =N) که از این تعداد، 358 تن به عنوان نمونه‌ی آماری و با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه‌ای محقق ساخت بود که روایی محتوایی و شکلی آن از طریق نظرسنجی متخصصانِ موضوعی و پایایی آن با کمک محاسبه‌ی آلفای کرونباخ (91/0 تا 81/0 =α) تأیید شد. یافته‌های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که چهار عامل بر اجرای رفتارهای پایداری‌محورِ زیست‌محیطی در شرکت‌های تعاونی روستایی و اعضای آنها اثرگذارند و در مجموع 66 درصد از واریانس مسئولیت‌پذیری اجتماعی نسبت به محیط زیست را تبیین می‌کنند. این عامل‌ها عبارت بودند از: 1) استراتژی حمایتی، نظارتی و هدایتی؛ 2) قانونمندی و توانمندی روانی و ساختاری؛ 3) درون‏زایی و برون‏گرایی؛ و 4) سازوکار مشارکتی.

تازه های تحقیق

چهار عامل بر اجرای رفتارهای پایداری‌محورِ زیست‌محیطی در شرکت‌های تعاونی روستایی و اعضای آنها اثرگذارند و در مجموع 66 درصد از واریانس مسئولیت‌پذیری اجتماعی نسبت به محیط زیست را تبیین می‌کنند. این عامل‌ها عبارت بودند از: 1) استراتژی حمایتی، نظارتی و هدایتی؛ 2) قانونمندی و توانمندی روانی و ساختاری؛ 3) درون‏زایی و برون‏گرایی؛ و 4) سازوکار مشارکتی.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Increasing Environmental Corporate Social Responsibility of Kamyaran’s Rural Cooperatives

نویسندگان [English]

  • kamal rostami 1
  • Laleh Salehi 2
1 Ms.c of agricultural education and extension
چکیده [English]

Companies have become increasingly aware of the Corporate Social Responsibility (CSR) vital role in global competition and have come to the conclusion that they must not only focus on the production of goods and services, but also make decisions that are ethically and socially accepted by all stakeholders. One of the most important aspects of CSR is responsibility for the environment. However, there is still exist a gap in CSR studies on factors that influencing Environmental Corporate Social Responsibility (ECSR). Accordingly, the purpose of the manuscript was to identify factors affecting the ECSR activities in Kayaran’s rural cooperatives. The statistical population included cooperatives members at Kamyaran township (N= 14100). Form these, 358 persons were selected as sample using proportional assignment random sampling method. The made questioner was used ton data gathering which its content and structure reliability, and its validity arrangement confirmed by exploratory factor analysis (KMO= 0.961, p= 0.00) and Cronbach's alpha (α= 0.81-0.91). Results of explanatory factor analysis showed that four factors including of “support, guidance and monitoring strategy”, “Psychological and structural legitimacy and empowerment”, “Endogeneity and Extroversion”, and “participatory mechanism” explaining about 66% of variance of cooperatives social responsibility to pro-environmental activities.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Corporate Social Responsibility
  • Environmental Protection
  • Rural Cooperatives

 

 

مقاله پژوهشی

ارتقاء سطح مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی روستایی شهرستان کامیاران در قبال محیط‌زیست

کمال رستمی[1]، لاله صالحی[2]*

تاریخ دریافت: 21/8/1399    

   تاریخ پذیرش: 3/12/1399

 

رستمی ، ک و صالحی ، ل.، 1400 . ارتقاء سطح مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی روستایی شهرستان کامیاران در قبال محیط‌زیست. تعاون و کشاورزی 10(37): 229-252.

 

چکیده

شرکت‌ها به‌طور فزاینده‌ای از اهمیت مسئولیت‌پذیری اجتماعی در رقابت‌های جهانی آگاه شده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که نه‌تنها باید بر تولید کالا و خدمات تمرکز داشته باشند، بلکه باید تصمیماتی اتخاذ کنند که توسط همه‌ی طرف‌های ذی‌نفع به‌صورت اخلاقی و اجتماعی موردقبول واقع شود. یکی از مهم‌ترین ابعاد مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی، مسئولیت‌پذیری در قبال محیط‌زیست است. بااین‌حال، هنوز یک شکاف مطالعاتی درزمینه‌ی مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در قبال محیط‌زیست و عامل‌های اثرگذار بر اجرای فعالیت‌های مرتبط با آن توسط شرکت‌ها در سوابق پژوهشی وجود دارد. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی عامل‌های اثرگذار بر نهادینه‌سازی مسئولیت‌پذیری اجتماعی در ساختار شرکت‌های تعاونی روستاییِ شهرستان کامیاران بود. این شرکت‌ها درمجموع دارای 14100 عضو هستند که از این تعداد، 358 تن به‌عنوان نمونه‌ی آماری و با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه‌ای محقق ساخت بود که روایی محتوایی و شکلی آن از طریق نظرسنجی متخصصانِ موضوعی و پایایی آن با کمک محاسبه‌ی آلفای کرونباخ (91/0 تا 81/0 =α) تائید شد. یافته‌های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که چهار عامل بر اجرای رفتارهای پایداری‌محورِ زیست‌محیطی در شرکت‌های تعاونی روستایی و اعضای آن‌ها اثرگذارند و درمجموع 66 درصد از واریانس مسئولیت‌پذیری اجتماعی نسبت به محیط‌زیست را تبیین می‌کنند. این عامل‌ها عبارت بودند از: 1) استراتژی حمایتی، نظارتی و هدایتی؛ 2) قانونمندی و توانمندی روانی و ساختاری؛ 3) درون‏زایی و برون‏گرایی؛ و 4) سازوکار مشارکتی.

واژه­های کلیدی: شرکت‌های تعاونی روستایی، حفاظت زیست‌محیطی، مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی

مقدمه

آلودگی هوای محلی، کاهش میزان آب‌کره‌ی زمین، نفوذ آلودگی‌های شیمیایی در آب‌های زیرزمینی، تخریب لایه‌ی اوزون، تغییرات آب و هوایی و نابودی گسترده‌ی موجودات آبزی نتیجه‌ی اقتصادی شدن بدون توجه به پایداری است (Handl, 2012). بروز چنین بحران‌هایی لزوم توجه روز‌افزون به موضوع تغییر آب و هوایی، آلودگی‌ها، تخلیه‌ی منابع طبیعی و تخریب زیست‌گاه‌ها توسط شرکت‌ها را به‌خوبی نشان می‌دهد (Babiak & Trendafilova, 2011). بنابراین، حفاظت از محیط­زیست به یک موضوع استراتژیک برای شرکت‌ها در فعالیت‌های اقتصادی تبدیل‌شده است (Tang et al., 2018). این امر به معنای مدیریت پیشگیرانه از بروز مسائل زیست‌محیطی توسط شرکت‌ها فراتر از الزامات قانونی خود و تحت لوای اهداف حفاظت زیست‌محیطی است (Severo et al., 2017). بنابراین، مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در قبال محیط­زیست (ECSR)[3] به‌عنوان یک موضوع مجزا اما مرتبط به مفهوم مسئولیت‌پذیری اجتماعی (CSR)[4]، زمینه‌ی حرکت شرکت‌ها از آگاهی به سمت اقدام برای کاهش اثرات نامطلوب و بهبود اثرات مثبت زیست‌محیطی را فراهم می‌آورد (Chuang and Huang, 2018; Wu et al., 2020).

اهمیت توجه به مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در قبال محیط‌زیست به حدی بالا است که سازمان ملل در دستور کار 2030 خود و اهداف هفده‌گانه‌ی آن برای توسعه‌ی پایدار (به‌ویژه بندهای هشتم، دوازدهم و هفدهم) به‌طور ویژه‌ای آن را موردتوجه قرار داده است (UN, 2017). این دستور کار بیان می‌دارد که به رسمیت شناخته شدن پایداری به­عنوان یک فرصت برای دستیابی به مزیت‌های رقابتی توسط شرکت‌ها و سازمان‌ها، عاملی کلیدی در کاهش اثرات مخربِ تولیدِ ناپایدار و دستیابی به پایداری به‌عنوان هدف نهایی توسعه‌ی پایدار است (Fichter and Tiemann, 2017; Rosati and Faria, 2019). افزون بر این، فایلهو و همکاران (Filho et, al., 2019) در پژوهش خود نشان دادند که توجه به مسئولیت‌پذیری اجتماعی در فعالیت‌های شرکت نه‌تنها موجب کاهش اثرات نامطلوب زیست‌محیطی و بهبود اثرات اجتماعی می‌شود بلکه به بهبود حکمرانی، بهبود عملکرد مالی و بهبود کیفیت تولیدات نیز کمک شایان توجهی می‌کند. درواقع، مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌ها در قبال محیط‌زیست به توسعه‌ی «استراتژی رشد سبز»[5] که توسط «سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه»[6] در سال 2009 ارائه‌شده است، کمک می‌کند. این استراتژی بیان می‌دارد که مراقبت از محیط‌زیست می‌تواند با عملکرد تجاری شرکت همزیستی داشته باشد (Aracil Fernández et al., 2021). در تائید این امر، پژوهش‌ها (Chuang and Huang, 2018; Xu et al., 2018; Singh et al., 2020) نشان داده‌اند که شرکت‌ها (ازجمله شرکت‌های تعاونی) از طریق انجام مسئولیت اجتماعی خویش می‌توانند به بهبود عملکرد اقتصادی، ذخایر مالی، گسترش بین‌المللی، وفاداری مشتری و ارائه‌ی فناوری‌های سبز دست یابند.

از سوی دیگر، به دلیل اثرات گسترده‌ی شرکت‌ها بر جامعه، مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در قبال محیط‌زیست تبدیل به پدیده‌ای مهم برای شرکت‌ها، بهره‌برداران و دانشگاهیان شده است (Galvão et al., 2019). شرکت‌ها به‌طور فزاینده‌ای از اهمیت مسئولیت‌پذیری اجتماعی در رقابت‌های جهانی آگاه شده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که نه‌تنها باید بر تولید کالا و خدمات تمرکز داشته باشند، بلکه باید تصمیماتی اتخاذ کنند که توسط همه‌ی طرف‌ها (شامل جوامع، محیط‌زیست و دانشگاهیان) به‌صورت اخلاقی و اجتماعی موردقبول واقع شود (Hou, 2019). بااین‌حال، هنوز یک شکاف مطالعاتی درزمینه‌ی عامل‌های اثرگذار بر انجام مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در سوابق پژوهشی وجود دارد (Yang et al., 2019; Li et al., 2020; Ren et al., 2020; Wu et al., 2020). افزون بر این، پژوهش‌های انجام‌شده غالباً بر شرکت‌های بزرگی تمرکز داشته‌اند که دارای شاخص‌های محیطی گسترده‌ای هستند و شرکت‌های با ماهیت خدمات عمومی و متوسط و کوچک (مانند شرکت‌های تعاونی روستایی) در حاشیه قرارگرفته‌اند (Bos-Browers, 2010)؛ درحالی‌که این شرکت‌ها می‌توانند کمک قابل‌توجهی به مباحث زیست‌محیطی نمایند (Madueño et al., 2016; Luo et al., 2017).

بر این اساس، هدف این پژوهش پاسخگویی به این پرسش است که کدام عامل‌ها بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی روستایی در قبال محیط­زیست اثرگذارند؟ پاسخگویی به این پرسش از چند جنبه دارای اهمیت است: 1) به توسعه‌ی دانش نظری مرتبط با مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی کمک می‌کند؛ 2) به مدیران و برنامه‌ریزان جهت تدوین برنامه‌های کارآمد برای ارتقاء سطح مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی روستایی کمک می‌کند؛ و 3) دیدگاهی جامع از عامل‌های اثرگذار بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی در شرکت‌های تعاونی روستایی در جامعه‌ی موردمطالعه فراهم می‌نماید. لازم به ذکر است که برای پاسخگویی به پرسش مدنظر پژوهش، ضروری است مفهوم مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی، ابعاد مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی و کارکردهای شرکت‌های تعاونی روستایی روشن شوند. در ادامه، به تشریح این موارد پرداخته می‌شود و درنهایت، مدل مفهومی پژوهش تدوین می‌گردد.

 

 

 

سوابق نظری

کارکردها و اهداف شرکت‌های تعاونی روستایی

تعاونی‌ها، انجمن‌هایی متحد، مردم‌سالار و خودمختار هستند که برای تأمین نیازها و آرزوهای مشترکِ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه به وجود آمده‌اند (Luo et al., 2020). شرکت‌های تعاونی روستایی نیز به‌عنوان شرکت‌هایی اجتماعی، نقشی حیاتی در کاهش فقر، ارتقاء هماهنگی اجتماعی، تحریک توسعه‌ی اقتصادی عادلانه و کمک به پایداری (زیست‌محیطی) بازی می‌کنند (Kumar et al., 2015). این شرکت‌ها می‌توانند از طریق نوآوری‌های فنّاورانه به پایداری زیست‌محیطی (Ajates Gonzalez, 2017)، از طریق نوسازی بخش کشاورزی به تشکیل زنجیره‌های ارزش و از بین بردن بحران‌های امنیت غذایی (Luo et al., 2017) و از طریق تنظیم نظام‌های تولید و توزیع به بهبود زنجیر‌ی تأمین کشاورزی و تلفیق نظام‌های اقتصادی و زیست‌محیطی با یکدیگر کمک کنند (Bilewicz & Spiewak, 2019).

رسالت اصلی این شرکت‌ها در ایران جلوگیری از رکود در فعالیت‌های روستاییان و تداوم تولید آن‌ها و پر کردن خلأ ناشی از حذف مالکان و اربابان در روستاها هنگام اصلاحات ارضی طی دهه‌ی 1340 بود (نکویی نایینی و همکاران، 1388). بعد از اصلاحات ارضی، این تعاونی‌ها دو هدف اصلی یعنی کوتاه کردن دست سلف‌خران و واسطه‌ها از روستاها و پر کردن خلأ ناشی از حذف مالک از روستاها بوده است (مهدوی، 1393).

در حال حاضر، تعاونی‌های روستایی انجام فعالیت‌هایی از این قبیل را بر عهده‌دارند: 1) خرید و تهیه‌ی مواد و وسایل مورداحتیاج معیشتی و حرفه­ای اعضاء؛ 2) انجام عملیات جمع‌آوری، نگهداری، تبدیل، طبقه‌بندی، بسته‌بندی، حمل‌ونقل و یا فروش محصول اعضاء؛ 3) انجام خدمات به‌منظور بهبود امور حرفه‌ای و یا زندگی اعضاء مانند تهیه ماشین‌آلات کشاورزی و استفاده‌ی مشترک از آن‌ها، تهیه‌ی وسایل حمل‌ونقل برای استفاده اعضا و تهیه‌ی مسکن، تأمین و توزیع آب شرب و آب برای مصارف زراعی اعضاء با رعایت قانون ملی شدن منابع آب، پیش‌بینی نیازهای بهداشتی و بهداری و آموزشی به‌منظور استفاده‌ی جمعی و مشترک، مبارزه با امراض و آفات نباتی و حیوانی با همکاری سازمان‌های مربوطه؛ 4) بهره­برداری جمعی و مشترک از اراضی ملکی یا استیجاری؛ 5) ایجاد مجتمع­های دامداری و دامپروری، آبزیان، زنبورداری و پرورش کرم ابریشم جهت بهره‌برداری جمعی و مشترک اعضاء؛ 6) تأمین اعتبارات و وام­های موردنیاز اعضاء با همکاری سازمان­های مربوطه؛ و 7) باز کردن حساب­های سپرده و پس‌انداز در حوزه‌ی فعالیت شرکت در بانک کشاورزی (بنار و همکاران، 1390).

 

مفهوم و ابعاد مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی

علی­رغم اهمیت فزاینده و استفاده‌ی گسترده‌ از مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در محیط‌های دانشگاهی، صنعت و جامعه، ارائه‌ی تعریفی روشن از مسئولیت‌پذیری اجتماعی بسیار مشکل است و هنوز درباره‌ی مفهوم آن توافق کلی وجود ندارد و شناسایی تمایز آن از مفاهیم مرتبط مانند «شهروندی مشارکتی»[7] به‌عنوان یک نقطه‌ی ضعف در جهت به‌کارگیری آن در عمل باقی‌مانده است (Baden & Harwood, 2013). بخشی از این عدم توافق ناشی از تغییر و پویایی مفهوم آن در میان رشته‌ها، دیدگاه‌ها و اهداف پژوهشی طی زمان‌های مختلف است؛ به‌طوری‌که تمرکز مسئولیت‌پذیری اجتماعی در دهه‌ی 1950 بر مسئولیت کسب‌وکارها برای انجام کارهای خوب برای جامعه بود و در دهه‌ی 1960 بر تعهدات اخلاقی تغییر یافت و در دهه‌‌های 1970 و 1980 تمرکز آن بر سود متقابل شرکت و بهره‌برداران قرار گرفت و طی دهه‌های 1990 و 2000 موضوع مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی به موضوعی استراتژیک تبدیل شد که سازمان‌ها را قادر به تلفیق آن در محیط نهادی خویش می‌کرد (Moura-Leite & Padgett, 2011). بخشی دیگر از این عدم توافق به این موضوع برمی‌گردد که ادبیات مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی توسط رشته‌ها و پارادایم‌های مختلف توسعه‌یافته است؛ به‌طوری‌که مفهوم مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی از دیدگاه کارکردگرایی، تفسیرگرایی، انحصارگرایی، انسان‌گرایی و ساختارگرایی رادیکال ازنظر مقوله‌های هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی از همدیگر متفاوت‌اند (Burrell & Morgan, 2017).

تنوع رویکردها درزمینه‌ی مسئولیت‌پذیری اجتماعی دستیابی به تعریفی جامع از مسئولیت‌پذیری اجتماعی را که موردتوافق همه‌ی طرف‌های درگیر قرار گیرد، بسیار مشکل کرده است. کارول[8] (1979) تلاش کرد که این مسئله را از طریق مدل سه‌بعدی مسئولیت‌پذیری اجتماعی یک شرکت (فلسفه‌ی حاکم بر شرکت درباره‌ی مسئولیت‌پذیری اجتماعی، طبقات مسئولیت‌پذیری اجتماعی و موضوعات اجتماعی درگیر شده) حل کند و جهت‌گیری استراتژیک، محتوا و اقدامات شرکت درزمینه‌ی مسئولیت‌پذیری اجتماعی را تعیین نماید. مدل هرمی کارول بر پیشرفت پذیرش مفهوم مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی به‌عنوان اقدامات داوطلبانه‌ی شرکت برای بهبود رفاه اجتماعی فراتر از قراردادهای حقوقی (قانونی) اثر گذاشت. به‌طور هم‌زمان، مفهوم مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی به‌طور گسترده‌ای به سمت دیدگاهِ بهره‌برداران (ذی­نفعان) حرکت کرد که در آن شرکت‌ها باید به‌طور فعالانه طی فرایند ایجادِ سود (تولید محصول) از ذینفعان خود نیز مراقبت کنند (Freeman, 2010).

 

انتظار فراتر از واقعیت

اقتصاد سنتی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 1. ابعاد مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی بر اساس طیف «اقتصاد سنتی» و «انتظار فراتر از واقعیت»

 

به دنبال افزایش انتظارات اجتماعی از شرکت‌های تولیدی برای درگیر شدن در فعالیت‌های توسعه‌ی پایدار پس از اجلاس ریو[9] در سال 1987، موضوع حمایت زیست‌محیطی به یکی از ابعاد مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی تبدیل شد و موجب پدیدار شدن مفهوم CSER (مسئولیت‌پذیری اجتماعی و زیست‌محیطی شرکتی)[10] شد که تأکید آن بر توجه و حفاظت از شرایط بیوفیزیکی ذینفعان اصلی شرکت شامل مشتریان، سرمایه‌گذاران، تأمین‌کنندگان، کارکنان شرکت و جامعه‌ی سهامداران است. سرانجام، نگاه سه‌گانه‌ی الکینگتون (2001) از کسب‌وکارها زمینه‌ی دستیابی به دیدگاهی جامع از مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی فراهم کرد که در آن ارتباطی تنگاتنگ بین مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت و سهامداران با مباحث اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی وجود دارد. بر مبنای تعاریف و مفاهیم مسئولیت‌پذیری اجتماعی می‌توان ابعاد آن را مطابق نگاره‌ی (1) ارائه کرد.

 

تدوین چارچوب مفهومی پژوهش

مطالعات انجام‌شده در حوضه‌ی مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی بیشترین تمرکز خود را بر موضوعاتی از این قبیل قرار داده‌اند: تبیین ماهیت مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی و نحوه‌ی گزارش آن (Evangelinos et al., 2016; Liao et al., 2017)؛ ارزیابی عملکرد مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی (Liao et al., 2016)؛ اجرای مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در برخی از پروژه‌های بزرگ (Zhou & Mi, 2017)؛ وضعیت اجرای مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی (Xia et al., 2018)؛ و رابطه‌ی بین فعالیت‌های مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی و عملکرد سازمانی (Loosemore & Lim, 2018). هرچند برخی از این پژوهش‌ها به شناخت عامل‌های اثرگذار بر رفتار مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی کمک می‌کنند، اما به‌طور ویژه‌ به عامل‌های اثرگذار بر اجرای آن توجه نکرده‌اند (Chakroun et al., 2017).

صاحب‌نظران بیان می‌دارند که پدیده‌ی مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی یک پدیده‌ی وابسته به زمینه است و بخش‌های مختلف صنعتی برای اجرای مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی خویش ممکن است تحت تأثیر عامل‌های مختلف قرار گیرند (Ali et al., 2017; Cramer et al. 2004). در تائید این امر، ویندزور (Windsor, 2001) استدلال کرده است که نحوه‌ی درک مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی تا حد زیادی به زمینه‌ی کسب‌وکار و اختیاراتِ مدیریتیِ شرکت بستگی دارد. بنابراین، شرکت‌ها برای توجه به منافع اجتماعی تحت تأثیر دو عامل کلیدی قرار دارند: شایستگی‌های درونی و فشار های بیرونی (Zhang et al., 2018). بر این اساس، وو و همکاران (Wu et al., 2016) در پژوهش خود تلاش کردند که با بررسی سابقه‌ی 20 ساله‌ی محیط فرهنگی و اجتماعی شرکت‌های ایالات‌متحده به این پرسش پاسخ دهند که «آیا محیط اجتماعی (جامعه) برای مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت اهمیت دارد یا خیر؟». یافته‌های پژوهش آن‌ها نشان داد که شرکت‌های واقع در مناطق با ساکنان سطوح بالاتر از دین­داری، سطح بالایی از مسئولیت اجتماعی شرکت­ها را نشان می‌دهند. یوون و لیم (Yuen & Lim, 2016) به بررسی موانع اجرای مسئولیت­پذیری اجتماعی در شرکت­های حمل‌ونقل پرداختند. یافته‌های پژوهش آن‌ها حاکی از آن است که فقدان منابع، فقدان دیدگاه استراتژیک، عدم وجود سیستم ارزیابی، مقررات سخت و تمایل کم برای پرداختن به مسئولیت‌پذیری اجتماعی، موانع قابل‌توجهی برای اجرای مسئولیت­پذیری اجتماعی شرکت­ها هستند. میشلن و همکاران (Michelon et al., 2020) در پژوهش خود نشان دادند که فشار ذینفعانِ مختلف تأثیر زیادی در استراتژی زیست‌محیطی شرکت دارد. تأثیر سهامداران در استراتژی زیست‌محیطی می‌تواند بر انتخاب شاخص‌های عملکرد محیطی توسط شرکت تأثیر بگذارد. ارتیز-آورام و همکاران (Avram et al., 2018) در مطالعه‌ی خویش به بررسی تلفیق مسئولیت‌پذیری اجتماعی در ساختار مؤسسات کوچک و متوسط پرداختند. آن‌ها با به‌کارگیری رویکرد تحلیل محتوای کیفی[11]، به توصیف مسئولیت‌پذیری اجتماعی در استراتژی شرکت‌های کوچک و متوسط پرداختند.

یافته‌های پژوهش آن‌ها نشان داد که مطالعات مرتبط با محرک‌های مسئولیت‌پذیری اجتماعیِ شرکتی در چهار دسته قابل‌طبقه‌بندی هستند: 1) پژوهش‌های مرتبط باارزش‌های اخلاقی و ارتباطات اجتماعی مدیر یا مالک (سطح فردی)؛ 2) زمینه‌های کسب‌وکار و عملکرد بلندمدت (سطح سازمانی)؛ 3) اهمیت فرایندهای رسمی برای تلفیق مسئولیت‌پذیری اجتماعی در ساختار سازمان (در سطح محیط ملی)؛ و 4) مسائل سیاسی و مرتبط به مسئولیت‌پذیری اجتماعی (در سطح محیط جهانی). صلواتی و همکاران (1393) در پژوهش خود بر تأثیر عامل‌های مشارکت، آموزش و مأموریت سازمانی بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی تأکید کردند.

 

عامل‌های فردی

عامل‌های محیطی

عامل‌های سازمانی

 

ارتباطات،  منابع مالی، چشم‌انداز استراتژیک

قوانین و مقررات، آموزش‌های پایدارمحور

مسائل سیاسی، سهام‌داران، شرکت‌های مردم‌نهاد

ECSR

اختیارات مدیریتی، تعهد نسبت به محیط زیست

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 2. چارچوب مفهومی پژوهش

 

 

سجاسی قیداری و عرب تیموری (1397) نیز در مطالعه‌ای با عنوان سنجش و تحلیل مسئولیت‌پذیری اجتماعی روستائیان نسبت به حفظ محیط‌زیست بیان کردند که در شرایط موجود، حفظ محیط‌زیست به‌عنوان یک دغدغه‌ی اجتماعی و اخلاقی و رفتار جمعی در بین روستائیان شکل نگرفته است. چنین وضعیتی می‌تواند ناشی از ضعف در اجرای دقیق و اصولی قوانین زیست‌محیطی و ضعف در آگاهی‌بخشی‌های زیست‌محیطی در محیط‌های روستایی باشد.

این پژوهش‌ها نشان می‌دهند که عامل‌های اثرگذار بر اجرای مسئولیت‌پذیری اجتماعی در قبال محیط‌زیست در سه سطح فردی، سازمانی و محیطی قابل‌بررسی هستند و ریشه در منافع اقتصادی، قوانین، فشار های اجتماعی، ماهیت شرکت و نگرانی‌های زیست‌محیطی اعضاء دارد. قوانین، شرکت‌ها را مجبور به اجرای مسئولیت‌پذیری اجتماعی خود علیرغم میل باطنی آن‌ها می‌کند (Okereke, 2007). منافع اقتصادی در ارتباطی تنگاتنگ با اهداف بنیادین شرکت‌ها برای حداکثر سازی سود هستند (Zhang et al., 2018). منافع اقتصادی قادر به تحریک شرکت‌ها برای انجام فعالیت‌های مسئولیت‌پذیری اجتماعی خویش حتی در غیاب قوانین یا فشار های اجتماعی مستقیم و غیرمستقیم بیرونی است.

عامل‌های یادشده درمجموع می‌توانند مدیریت شرکت‌ را ترغیب به اجرای مسئولیت‌پذیری اجتماعی خود در قبال محیط‌زیست کنند. بر این اساس، مدل نظری پژوهش مطابق نگاره‌ی (2) ترسیم شد. این نگاره بیان می‌دارد که عامل‌های محیطی، فردی و سازمانی در کنشی تعاملی با یکدیگر قرار دارند و هر یک اثر دیگری بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در قبال محیط‌زیست را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

 

روش تحقیق

این مطالعه یک پژوهش کمی-توصیفی است که داده‌های آن با استفاده از نرم‌افزار SPSS Win20 و تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مؤلفه‌های اصلی به روش چرخش واریماکس[12] مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. تحلیل عاملی اکتشافی زمانی مورداستفاده قرار می‌گیرد که پژوهشگر دیدگاه جامعی درباره‌ی عامل‌های اثرگذار بر یک پدیده‌ی اجتماعی ندارد و از طریق تحلیل عاملی اکتشافی تلاش می‌کند دیدگاهی جامع از عامل‌های اثرگذار ارائه دهد (Yong & Pearce, 2013). بر این پایه، ازآنجاکه این پژوهش مجموعه‌ای از عامل‌های اثرگذار بر ارتقاء سطح مسئولیت‌پذیری اجتماعی نسبت به محیط‌زیست در شرکت‌های تعاونی روستایی ارائه می‌دهد، از نوع پژوهش‌های کاربردی است. مدیران و برنامه‌ریزان می‌توانند با توجه به یافته‌های این پژوهش، برنامه‌های اثربخش‌تر و کاراتری را برای مسئولیت‌پذیر کردن این شرکت‌ها تدوین کنند.

همان‌طور که در مطالب قبل نیز بیان شد، جامعه‌ی آماری پژوهش شامل اعضای شرکت‌های تعاونی روستایی شهرستان کامیاران در سال 1399 بود (N= 14100). این شهرستان دارای هفت شرکت تعاونی است که مجموعاً 165 روستا را تحت پوشش قرار می‌دهند (جدول 1). از این تعداد، 358 تن به‌عنوان نمونه‌ی آماری با به‌کارگیری فرمول کوکران و انحراف معیار متغیر مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی و روش نمونه‌گیری تصادفی انتساب متناسب انتخاب شدند.

جدول 1.  تعداد شرکت‌های تعاونی‌های روستایی شهرستان کامیاران به همراه تعداد اعضا، حجم نمونه و مرکزیت

ردیف

نام شرکت تعاونی روستایی

تعداد اعضا

حجم نمونه

مرکزیت

1

آزادی

2210

56

روستای شیروانه

2

22 بهمن

3067

78

روستای توبره ریز

3

مولوی

3250

83

روستای نجف‌آباد

4

وحدت

1252

32

روستای دولکرو

5

اتحاد موچش

1807

46

شهر موچش

6

گرگر علیا

1300

33

روستای گرگر علیا

7

خامسان

1214

30

روستای خامسان

 

جمع کل

14100

358

-----------

 

ابزار اندازه‌گیری، پرسشنامه‌ای محقق ساخت در چهار بخش‌بر اساس سوابق پژوهشی مرتبط بود. پرسشنامه دارای یک بخش راهنما بود که به تشریح هدف پژوهش، نحوه‌ی پاسخگویی به پرسش‌ها و تشکر بابت تکمیل آن بود. بخش دوم، مربوط به ویژگی‌های جمعیت شناختی نمونه‌ی آماری شامل جنس، سن، سطح تحصیلات و شغل بود. بخش‌های بعدی پرسشنامه شامل مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌ها نسبت به محیط‌زیست (شامل 24 گویه) و عامل‌های اثرگذار بر مسئولیت‌پذیری شرکت‌های تعاونی روستایی نسبت به محیط‌زیست (شامل 40 گویه) بود. از پاسخگویان خواسته شد که نظر خود را درباره‌ی هر گویه با دادن نمره‌ای از یکتا پنج‌در قالب طیف لیکرت (1= خیلی کم تا 5= خیلی زیاد) تعیین نمایند. مجموع نظرات پاسخگویان به‌عنوان پایه‌ای برای تجزیه‌وتحلیل‌های بعدی قرار گرفت.

بررسی روایی محتوایی و شکلی پرسشنامه با استفاده ازنظرسنجی از متخصصان موضوعی (اعضای هیئت گروه‌های ترویج و آموزش کشاورزی در رازی کرمانشاه و مدیران شرکت‌های تعاونی روستایی شهرستان کرمانشاه) و پس از انجام اصلاح‌های لازم به دست آمد. معیار انتخاب متخصصان موضوعی در دانشگاه داشتن دو مقاله‌ی پژوهشی درباره‌ی شرکت‌های تعاونی‌ روستایی و در شرکت‌ها داشتن سابقه‌ی فعالیت بیش از پنج سال بود. پایایی پرسشنامه با انجام پیش‌آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (91/0 – 81/0 =α) تائید شد.

نتایج

ویژگی‌های جمعیت شناختی نمونه‌ی آماری

 نتایج توزیع فراوانی پاسخگویان بر اساس جنسیت بیانگر آن است که 7/97 درصد پاسخگویان را مردان و 3/2 درصد را زنان تشکیل می‌دهد. بنابراین، درصد بیشتری از جامعه آماری موردمطالعه اختصاص به مردان دارد. نمونه موردمطالعه در محدوده سنی 22 تا 87 سال قرار دارند و میانگین سن آن‌ها 94/52 سال است. توزیع فراوانی پاسخگویان بارده سنی 45-55 سال نسبت به گروه‏های سنی دیگر در نمونه موردمطالعه فراوانی بیشتری (3/28 درصد) را به خود اختصاص داده است. ازنظر سطح تحصیلات، بیشترین فراونی مربوط به مقطع ابتدایی (20 درصد) است. پس‌ازآن، به ترتیب دیپلم (9/17 درصد)، راهنمایی (1/17 درصد) و بی‏سواد (6/15 درصد) قرار دارند. اکثر پاسخگویان (8/86 درصد) به شغل کشاورزی یا دامداری مشغول بودند. غالب پاسخگویان (3/68 درصد) شغل دوم نداشتند. از میان پاسخگویانی که دارای شغل دوم بودند، حدود 64 درصد از طریق شغل آزاد کسب درآمد می‏کردند که بیشتر شامل مشاغل خدماتی مانند راننده و مغازه‏دار بود.

 

ارزیابی کیفی مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی روستایی نسبت به محیط‌زیست

به‌منظور ارزیابی کیفی مسئولیت‏پذیری اجتماعی شرکت‏های تعاونی روستایی نسبت به محیط‌زیست، از رابطه‌ی (1) استفاده شد. در این رابطه،  نشان‏دهنده میانگین (044/2) و انحراف معیار (569/0) مسئولیت‏پذیری اجتماعی نسبت به محیط‌زیست است. همان‌طور که در بخش روش‌شناسی نیز بیان شد، اعضای شرکت تعاونی بر اساس تجارب خود نمره‌ای از یکتا پنج‌در قالب طیف لیکرت به فعالیت‌های حفاظت زیست‌محیطی شرکت تعاونی می‌دادند که مجموع این نمرات، معیاری برای قضاوت در مورد سطح مسئولیت‌پذیری اجتماعی تعاونی‌ها در قبال محیط‌زیست فراهم می‌کرد.

 

 

رابطه‌ی (1)

A= مسئولیت‏پذیری اجتماعی مطلوب

 

B= مسئولیت‏پذیری اجتماعی بینابین

 

C= مسئولیت‏پذیری اجتماعی نامطلوب

 

 

جدول 2. توزیع فراوانی سطوح مختلف مسئولیت‏پذیری اجتماعی نسبت به محیط‌زیست

سطوح مختلف مسئولیت‏پذیری اجتماعی نسبت به محیط‌زیست

فراوانی

درصد

مسئولیت‏پذیری اجتماعی مطلوب

 

85

7/23

مسئولیت‏پذیری اجتماعی بینابین

 

164

8/45

مسئولیت‏پذیری اجتماعی نامطلوب

 

109

4/30

 

جدول توزیع فراوانی سطوح مختلف مسئولیت‏پذیری اجتماعی شرکت‏های تعاونی روستایی نسبت به محیط‌زیست نشان می‌دهد (جدول 2) که نزدیک به نیمی از پاسخگویان (45 درصد) سطح «مسئولیت‏پذیری اجتماعی نسبت به محیط‌زیست» در شرکت‏ تعاونی روستایی را در حد بینابین ارزیابی کرده‌اند. پس‌ازآن بیشترین فراوانی مربوط به شرکت‏های تعاونی روستایی با «مسئولیت‏پذیری اجتماعی» نامطلوب است. «مسئولیت‏پذیری اجتماعی» مطلوب نیز کمترین فراوانی را به خود اختصاص داده است.

 

اولویت‌بندی شاخص‌های مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی روستایی در قبال محیط‌زیست

یافته‌های حاصل از اولویت‌بندی شاخص‌های مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی روستایی در قبال محیط‌زیست در جدول (3) نشان می‌دهد که شرکت‌های تعاونی روستایی شهرستان کامیاران در زمینه‌های تلاش برای کاهش سموم شیمیایی (مانند توزیع حشرات مفید برای کنترل آفات)، استفاده از انبارها و سیلوهای مناسب برای نگهداری محصولات کشاورزی، ترغیب و تشویق اعضاء به مصرف محصولات سالم (سبز و ارگانیک)، جمع‏آوری و فروش محصولات سالم و ارگانیک تولیدشده توسط اعضاء، تهیه و توزیع و فروش سموم بیولوژیک و کم‌خطر و راه‏اندازی و حمایت از صنایع تبدیلی برای کاهش ضایعات کشاورزی از عملکرد بهتری در مقایسه با مواردی از قبیل کمک یا حمایت از بازیافت زباله در منطقه (مثل تهیه کمپوست)، کمک به ایجاد شبکه فاضلاب مناسب روستایی، جمع‏آوری زباله و جمع‏آوری کودهای دامی برای توزیع آن در میان کشاورزان جهت استفاده در زراعت برخوردار بوده است.

با نگاهی اجمالی به این موارد مشخص می‌شود که شرکت‌های تعاونی روستایی شدیداً تابع قوانین هستند و فعالیت‌هایی را انجام می‌دهند که در حیطه‌ی قانونی و تعریف‌شده برای آن‌ها است و نسبت به انجام فعالیت‌های خارج از محدوده‌ی قانونی خود که به حفظ محیط­زیست کمک می‌کنند، فعالیت‌های قابل‌توجهی انجام نمی‌دهند. درواقع، بر اساس نگاره‌ی (1) تمایل آن‌ها به انجام فعالیت‌های اقتصادی و قانونی خود است و در موقعیت «اقتصاد سنتی» قرار دارند: پیروی از قوانین و مقررات برای انجام تعهدات یا قراردادهای اجتماعی و تهیه‌ی کالا و خدمات برای فعالیت‌های شرکت تعاونی. این یافته‌ها، نتایج به‌دست‌آمده در جدول (2) را نیز تائید می‌کند.

 

عامل‌های اثرگذار بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی روستایی در قبال محیط­زیست

در این بخش به‌منظور در هم آمیختن داده‌ها و تعیین متغیرهای اثرگذار بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی روستایی نسبت به محیط‌زیست از تحلیل عاملی اکتشافی به روش تحلیل مؤلفه‌های اصلی و چرخش عاملی واریماکس استفاده شد. لازم به ذکر است که قبل از انجام تحلیل‌های آماری، نرمال بودن داده‌ها از طریق آماره‌های چولگی و کشیدگی (در بازه‌ی 2+ تا 2-) و کلموگروف اسمیرنوف (28/0 = p) آزمون و مورد تائید قرار گرفت. بروندادهای حاصل از آزمون بارتلت (76/9018) و آماره‌ی KMO (00/0 =p و 961/0 =KMO) حاکی از مناسب بودن ساختار داده‌ها برای تحلیل عاملی بودند.

بروندادهای حاصل از تحلیل عاملی در جدول (4) نشان می‌دهد که چهار عامل استخراج‌شده درمجموع 66 درصد از واریانس تبیین شده را به خود اختصاص می‌دهند.

 

این چهار عامل بر اساس ماهیت گویه‌های موجود در هر عامل (جدول 5) بدین قرار نام‌گذاری شدند: 1) استراتژی حمایتی، نظارتی و هدایتی (با درصد واریانس 20/19)؛ 2) قانونمندی و توانمندی روانی و ساختاری (با درصد واریانس 12/16)؛ 3) درون‌زایی و برون‌گرایی (با درصد واریانس 99/15)؛ و 4) سازوکار مشارکتی (با درصد واریانس 52/15). بعد از مرحله چرخش عاملی، از 40 گویه‌ی واردشده به تحلیل عاملی اکتشافی، 35 گویه با بار عاملی بیشتر از 5/0 در دسته‏بندی عامل‏های فوق قرار گرفتند.

جدول 3.اولویت‌بندی شاخص‌های مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی روستایی در قبال محیط‌زیست

گویه‏ها

میانگین از 5

انحراف معیار

ضریب تغییرات

اولویت

تلاش در جهت کاهش سموم شیمیایی (مانند کنترل بیولوژیک آفات)

42/2

06/1

437/0

1

حمایت از کشت ارقام بومی

48/2

10/1

444/0

2

استفاده از انبارها و سیلوهای مناسب برای نگهداری محصولات کشاورزی

64/2

19/1

450/0

3

ترغیب و تشویق اعضاء به مصرف محصولات سالم (سبز و ارگانیک)

41/2

11/1

461/0

4

جمع‏آوری و فروش محصولات سالم و ارگانیک تولیدی توسط اعضاء

33/2

09/1

470/0

5

تهیه و توزیع و فروش سموم بیولوژیک و کم‌خطر

42/2

15/1

477/0

6

راه‏اندازی و حمایت از صنایع تبدیلی برای کاهش ضایعات کشاورزی

98/1

96/0

485/0

7

تهیه و توزیع کودهای طبیعی و آلی

32/2

13/1

487/0

8

استفاده از ماشین‏آلات مناسب در زمینه حفظ خاک زراعی

54/2

25/1

491/0

9

بهره‏برداری جمعی یا مشترک از اراضی کشاورزی (ملکی یا استیجاری)

62/1

80/0

496/0

10

کمک به ایجاد یا توسعه‌ی فضای سبز (نهال‌کاری، کاشت نهال و غیره)

93/1

99/0

511/0

11

ترغیب و تشویق اعضاء به تولید محصولات سالم (سبز و ارگانیک)

25/2

16/1

519/0

12

فراهم کردن زیرساخت‌های لازم برای استفاده از انرژی‏های پاک و تجدید پذیر (برق خورشیدی، آبگرم کن خورشیدی، سوخت غیر فسیلی)

65/1

88/0

534/0

13

حمایت از راه‏اندازی دستگاه‌های آبیاری تحت‌فشار

88/1

03/1

550/0

14

عرضه محصولات در بسته‏بندی مناسب برای کاهش مخاطرات زیست‏محیطی (استفاده کمتر از نایلون و ظروف یک‌بارمصرف)

86/1

02/1

552/0

15

کمک به حفظ منابع آب کشاورزی

84/1

02/1

554/0

16

حمایت از حفظ گونه‏های جانوری و بومی منطقه

80/1

02/1

568/0

17

کمک به تفکیک زباله‌های خشک و تر

61/1

92/0

568/0

18

حفظ سلامت منابع آب کشاورزی

81/1

04/1

575/0

19

تهیه وسیله‌ی حمل‌ونقل عمومی برای مردم روستا

67/1

98/0

586/0

20

تهیه وسیله‌ی حمل‌ونقل عمومی برای مردم روستا

59/1

94/0

593/0

21

کمک یا حمایت از بازیافت زباله در منطقه (مثل تهیه کمپوست)

68/1

00/1

597/0

22

جمع‏آوری زباله

70/1

02/1

604/0

23

جمع‏آوری فضولات دامی برای مصرف در مزارع کشاورزی

68/1

03/1

610/0

24

 

یافته‏های جدول (6) نشان می‏دهد که عامل «استراتژی حمایتی، نظارتی و هدایتی» شامل گویه‌هایی مانند حمایت و نظارت دولت بر فعالیت‏های شرکت درزمینه‌ی حفظ محیط‌زیست، وظایف هدایتیِ خود شرکت تعاونی (از قبیل برگزاری دوره‏های آموزشی، نشست‏ها و گردهمایی‏های دوره‏ای، مراسم‏ها و مسابقات و جشنواره‏های محلی برای حفظ محیط‌زیست) و هدایت‏گری عوامل بیرونی با آموزش و آگاهی از طریق رسانه‏های ملی و محلی است

 

جدول 4. عوامل استخراج‌شده تأثیرگذار بر مسئولیت‏پذیری اجتماعی شرکت‌ها نسبت به محیط‌زیست

ردیف

نام عامل

مقدار ویژه

درصد واریانس

درصد تجمعی

1

استراتژی حمایتی، نظارتی و هدایتی

72/6

20/19

20/19

2

قانونمندی و توانمندی روانی و ساختاری

64/5

12/16

32/35

3

درون‏زایی و برون‏گرایی

59/5

99/15

32/51

4

سازوکار مشارکتی

43/5

52/15

84/66

 

مهم‏ترین گویه‌های این عامل (بر اساس بار عاملی) که بر مسئولیت‌پذیری شرکت‌های تعاونی روستایی نسبت به محیط‌زیست اثرگذارند عبارتند از: برگزاری مراسم به مناسبت جشن‏ها و ولادت‏ها با تأکید بر حفظ محیط‌زیست، برگزاری مسابقه و جشنواره‏های محلی برای حفظ محیط‌زیست و ارتباط شرکت تعاونی با اعضاء به‌صورت مؤثر در حفظ محیط‌زیست (از طریق تلفن، پیامک و شبکه‏های مجازی و غیره).

عامل «قانونمندی و توانمندی روانی و ساختاری» دومین عاملی بود که بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی نسبت به محیط‌زیست اثرگذار است. اثرگذارترین گویه‌های مربوط به این عامل بر اساس بار عاملی عبارت‌اند از: ویژگی شخصیتی مدیران شرکت، وجود قوانین مرتبط با حفظ محیط‌زیست در شرکت، بزرگی شرکت تعاونی به لحاظ تعداد اعضاء و شفاف‏سازی و ارائه گزارش به‌موقع شرکت به اعضاء درزمینه حفظ محیط‌زیست به‌صورت دوره‏ای.

عامل سوم که تحت عنوان «درون‏زایی و برون‏گرایی» نام‏گذاری شده است، در بخش درون‌زایی شامل گویه‌های استقلال شرکت‏ تعاونی در مباحث زیست‏محیطی، وضعیت معیشتی یا درآمد شرکت و توجه به حقوق ذینفعان جامعه توسط شرکت تعاونی است. در بخش برون‌گرایی شامل مواردی از این قبیل است: توجه به حقوق ذینفعان جامعه توسط شرکت تعاونی و همکاری با سازمان‏ها، نهادهای مرتبطِ دولتی و مردمیِ فعال درزمینه‌ی محیط­زیست. تأثیرگذارترین گویه‌های این عامل در تبیین مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌ها نسبت به محیط‌زیست به ترتیب عبارت‌اند از: بالا بودن میزان رقابت در بین شرکت‏های تعاونی‏، توجه

به حقوق ذینفعان جامعه توسط شرکت تعاونی و استقلال شرکت‏های تعاونی در مباحث زیست‏محیطی.

آخرین عامل استخراج‌شده «سازوکار مشارکتی» بود که حکایت از گفتمان مشارکتی در شرکت تعاونی و نیز محیط بیرونی دارد. از مهم‏ترین مؤلفه‏های این عامل می‏توان به مشخص بودن نقش شرکت در کاهش و از بین بردن اثرات مخرب فعالیت‏های ضد محیط‌زیست و نقش حمایتی آن از محیط‌زیست برای اعضاء، احترام قائل بودن و توجه جامعه به فعالیت‏های زیست‏محیطی شرکت تعاونی و بهره‏گیری از مشارکت اعضاء در تصمیم‏گیری‏های زیست‏محیطی اشاره کرد.

جدول 5. عوامل استخراج‌شده تأثیرگذار بر مسئولیت‏پذیری اجتماعی نسبت به محیط‌زیست همراه با بار عاملی

عامل

متغیرها

بار عاملی

استراتژی حمایتی، نظارتی و هدایتی

برگزاری مراسم به مناسبت جشن‏ها و ولادت‏ها با تأکید بر حفظ محیط‌زیست

83/0

برگزاری مسابقه و جشنواره‏های محلی برای حفظ محیط‌زیست

79/0

ارتباط شرکت با اعضاء به‌صورت مؤثر در حفظ محیط‌زیست (از طریق تلفن، پیامک و شبکه‏های مجازی)

78/0

برگزاری نشست‏ها، گردهمایی و همایش‏های دوره‏ای برای حفظ محیط‌زیست

78/0

آگاهی رساندن شرکت به اعضاء از طرق مختلف (مثل کتابچه، بروشور، جزوات آموزشی، فیلم مستند و شبکه‏های مجازی)

74/0

آموزش و آگاهی از طریق رسانه‏های ملی و محلی (تلوزیون و مطبوعات) درزمینه حفظ محیط‌زیست

73/0

برگزاری دوره‏های آموزشی توسط شرکت تعاونی درزمینه محیط‌زیست

68/0

حمایت‌های دولت از فعالیت‏های زیست‏محیطی شرکت تعاونی

52/0

نظارت و کنترل دولت بر فعالیت‏های شرکت درزمینه حفظ محیط‌زیست

51/0

قانونمندی و توانمندی روانی و ساختاری

ویژگی شخصیتی مدیران شرکت تعاونی

69/0

وجود قوانین مرتبط با حفظ محیط‌زیست در شرکت تعاونی

64/0

بزرگی اندازه شرکت تعاونی/ زیاد بودن تعداد اعضاء

62/0

شفاف‏سازی و ارائه گزارش به‌موقع شرکت به اعضاء درزمینه حفظ محیط‌زیست به‌صورت دوره‏ای

60/0

میزان هزینه‏های صورت گرفته شرکت در حفظ محیط‌زیست

57/0

ویژگی شخصیتی کارکنان شرکت تعاونی

56/0

قدمت (میزان سابقه) شرکت تعاونی

55/0

حمایت شرکت از اعضاء برای حفظ محیط‌زیست براساس قوانین

51/0

میزان اثرگذار بودن قوانین شرکت در حفظ محیط‌زیست

50/0

درون‏زایی و برون‏گرایی

بالا بودن میزان رقابت در بین شرکت‏های تعاونی‏

75/0

توجه به حقوق ذینفعان جامعه توسط شرکت تعاونی

73/0

استقلال شرکت‏های تعاونی در مباحث زیست‏محیطی

69/0

همکاری با سازمان‏ها، نهادها و ارگان‏های مرتبط دولتی در زمینه محیط‌زیست

68/0

فعالیت و توجه اتحادیه‏های شرکت تعاونی در حفظ محیط‌زیست

59/0

سازمان‌دهی مناسب شرکت تعاونی

57/0

وضعیت معیشتی شرکت/ میزان درآمد شرکت

56/0

همکاری با نهادها و سازمان‏های مردمی فعال درزمینه محیط‌زیست

54/0

سلامت محیط فعالیت‏های اقتصادی شرکت تعاونی

54/0

آگاهی از مأموریت و ارزش‏های شرکت تعاونی درزمینه حفظ محیط‌زیست

52/0

سازوکار مشارکتی

مشخص بودن نقش شرکت در کاهش و از بین بردن اثرات مخرب فعالیت‏های ضد محیط‌زیست اعضا

75/0

احترام قائل بودن و توجه جامعه به فعالیت‏های زیست‏محیطی شرکت تعاونی

74/0

مشخص بودن فعالیت شرکت در جهت حفظ و حمایت از محیط‌زیست برای اعضاء

71/0

بهره‏گیری از مشارکت اعضاء در تصمیم‏گیری‏های زیست‏محیطی

70/0

جلب مشارکت زنان روستایی در فعالیت‏های زیست‏محیطی

68/0

ایجاد گروه‏ها، تشکل‏ها یا انجمن‏های طرفدار محیط‌زیست در شرکت تعاونی از اعضاء

67/0

بهره‏گیری از مشارکت اعضاء در اجرای فعالیت‏های زیست‏محیطی

67/0

 

بحث و نتیجه‌گیری

توجه به مسئولیت‌پذیری اجتماعی در فعالیت‌های شرکت نه‌تنها موجب کاهش اثرات نامطلوب زیست‌محیطی و بهبود اثرات اجتماعی می‌شود بلکه به بهبود حکمرانی، بهبود عملکرد مالی و بهبود کیفیت تولیدات نیز کمک شایان توجهی می‌کند. بر این اساس، هدف این پژوهش تعیین سطح مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی شهرستان کامیاران در قبال محیط­زیست و عامل‌های اثرگذار بر اجرای فعالیت‌های مرتبط با حفاظت زیست‌محیطی بود. یافته‌های پژوهش نشان داد که شرکت‌های تعاونی روستاییِ موردبررسی ازنظر مسئولیت‌پذیری اجتماعی در قبال محیط‌زیست در حد متوسط و رو به پایین قرار دارند.

این بدان معنی است که این تعاونی‌ها به‌طور مسئولانه‌ای نسبت به بحران‌های زیست‌محیطی در منطقه‌ی خود اقدام نکرده‌اند و نسبت به این بحران‌ها نسبتاً ضعیف عمل کرده‌اند. این تعاونی‌ها تنها در زمینه‌هایی گام برداشته‌اند که قانون آن‌ها را مکلف به انجام آن کرده است و فعالیتی فراتر از وظایف قانونی خویش در قبال محیط­زیست انجام نداده‌اند. این موضوع در بخش اولویت‌بندی شاخص‌های مسئولیت‌پذیری اجتماعی در قبال محیط­زیست نیز تائید شد. این بدان معنی است که اگر برنامه‌ریزان می‌خواهند شرکت‌های تعاونی روستایی مسئولیت‌های اخلاقی و اختیاری خود در قبال جامعه را به بهترین شکل انجام دهند، باید آن‌ها را در قالب قوانینی مدون به تعاونی‌ها اعلام و بر اجرای آن نظارت داشته باشند؛ اما باید دقت داشت که تمرکز بر قوانین خشک و نظارت‌های شدید ممکن است اختیار عمل را از مدیران شرکت تعاونی صلب کند. با صلب اختیار از مدیران، ممکن است سطح مشارکت‌های شرکت با جامعه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عامل‌های پیش برنده‌ی مسئولیت‌پذیری اجتماعی در قبال محیط‌زیست کاهش یابد. لذا، قوانین باید منطبق با شرایط محلی و منطقه‌ای هر شرکت و طی فرایندهای مشارکتی و تبادلی انجام شود. بر مبنای این نتایج می‌توان ادعای وابسته به زمینه بودن اجرای فعالیت‌های مرتبط با مسئولیت‌پذیری اجتماعی (Ali et al., 2017; Cramer et al. 2004) را تائید کرد؛ یعنی هر جامعه، منطقه، موقعیت محلی یا دهستان شرایط مختص به خود را دارد و برنامه‌ریزی باید منطبق با شرایط آن موقعیت انجام شود و حمایت‌های لازم از اجرای آن‌ها به عمل آید.

یافته‌های حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که چهار عامل «استراتژی حمایتی، نظارتی و هدایتی»، «قانونمندی و توانمندی روانی و ساختاری»، «درون‏زایی و برون‏گرایی» و «سازوکار مشارکتی» درمجموع 66 درصد از واریانس مسئولیت‌پذیری اجتماعی نسبت به محیط‌زیست را تبیین می‌کنند. «استراتژی‌های حمایتی، نظارتی و هدایتی» به جایگاه ویژه‌ی شرکت‌ها و دولت در توسعه‌ی مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در قبال محیط­زیست اشاره دارد. این عامل بیان می‌دارد که حمایت‌های مالی و معنوی دولت از شرکت‌های تعاونی روستایی و نظارت بر فعالیت‌های آن‌ها، شرکت‌ها را تشویق به انجام فعالیت‌های مرتبط با حفاظت زیست‌محیطی و آموزش جامعه‌ی محلی و اعضاء درزمینه‌ی انجام رفتارهای همجهت با پایداری زیست‌محیطی از طریق مراسم ها و جشن‌های مذهبی، برگزاری مسابقات و جشنواره‌های محلی و آگاهی‌بخشی به جامعه‌ی پیرامونی درباره‌ی بحران‌های محیط­زیست و تأثیر آن بر زندگی نسل‌های کنونی و آینده می‌شود. انجام این اقدامات، به‌طور هم‌زمان بر نهادینه‌سازی مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در شرکت‌های تعاونی روستایی در قبال محیط‌زیست و انجام فعالیت‌های مرتبط با حفظ و نگهداری از محیط­زیست در میان اعضای شرکت کمک می‌کند. «قانونمندی و توانمندی روانی و ساختاری» بیان می‌دارد که ویژگی‌های شخصیتی مدیران و کارکنان شرکت تعاونی، وجود قوانین مرتبط با حفظ محیط‌زیست در چشم‌انداز استراتژیک شرکت، اندازه‌ی شرکت تعاونی (تعداد اعضاء) و ارزیابی و گزارش دهی شرکت از فعالیت‌های زیست‌محیطیِ خود به‌صورت دوره‌ای، نقش مهمی در نهادینه‌سازی رفتارهای مسئولیت‌پذیری اجتماعی در ساختار شرکت‌های تعاونی روستایی در قبال محیط‌زیست ایفا می‌کنند.

عامل «درون‌زایی و برون‌گرایی» بر نقش هم‌زمان محیط درونی و محیط پیرامونی شرکت بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی روستایی در قبال محیط‌زیست اشاره دارد. این عامل بیان می‌دارد که مباحثی مانند رقابت بین شرکت‌ها، استقلال شرکت‌ها درزمینه‌ی انجام فعالیت‌های حفاظت زیست‌محیطی، سلامت اقتصادی شرکت، همکاری با سایر سازمان‌ها و نهادهای دولتی و غیردولتی و به رسمیت شناخته شدن ارزش‌های شرکت در قبال حفظ محیط‌زیست توسط مدیران به توسعه‌ی مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در قبال محیط‌زیست یاری می‌رسانند. نقطه‌ی ثقل این عامل، توجه به توانمندی‌های درونی شرکت و استفاده از فرصت‌های بیرونی و در دسترس است. عامل «سازوکار مشارکتی» نیز بر اهمیت موضوع مشارکت محلی و تسهیم مساعی با سایر نقش‌آفرینان شامل اعضای شرکت، سازمان‌های دولتی، سازمان‌های مردم‌نهاد، جلب مشارکت زنان روستایی و احترام تقابل بین کنشگران مختلف در راستای نهادینه‌سازی مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در قبال محیط‌زیست تأکید دارد. این یافته‌ها، نتایج پژوهش‌های وو و همکاران (Wu et al., 2016) مبنی بر اثرگذاری محیط فرهنگی و اجتماعی؛ یوون و لیم (Yuen & Lim, 2016) مبنی بر اثرگذاری قوانین و مقررات؛ میشلن و همکاران (Michelon et al., 2020) مبنی بر نقش ذینفعان و رقابت بین شرکت‌ها؛ صلواتی و همکاران (1393) مبنی بر تأثیر عامل‌های مشارکت، آموزش؛ و سجاسی قیداری و عرب تیموری (1397) مبنی بر تأثیر آگاهی‌های جامعه‌ی محلی و قوانین و مقررات بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی در قبال محیط‌زیست را تائید می‌کند.

بر مبنای یافته‌های پژوهش، اجرای اقداماتِ ذیل می‌تواند به ارتقاء سطح مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌های تعاونی نسبت به محیط‌زیست کمک شایان توجهی نماید: 1) آگاه‌سازی جامعه‌ی محلی از پیامدهای اقتصادی و اجتماعی (ازنظر سلامت و غیره) ناشی از تخریب محیط‌زیست در خلال جشن‌ها و مراسم های محلی و یا برگزاری دوره‌ها یا کارگاه‌های آموزشی برای بهره‌برداران شرکت‌های تعاونی؛ 2) انتخاب و انتساب افرادی به مدیریت شرکت‌های تعاونی که علاوه بر صلاحیت‌های تخصصی نسبت به تخریب محیط‌زیست دغدغه‌اند هستند؛ 3) ارزیابی عملکرد زیست‌محیطی شرکت‌های تعاونی مختلف و ارائه‌ی گزارش به سازمان‌های بالادستی جهت تشویق شرکت‌های مسئولیت‌پذیر ازنظر مادی و معنوی (این امر می‌تواند موجب به وجود آمدن رقابت مثبت بین شرکت‌ها در جهت انجام فعالیت‌های مرتبط با حفاظت زیست‌محیطی باهدف دستیابی به مزایای رقابتی شود)؛ 4) ملزم کردن سایر سازمان‌های دولتی به همکاری با شرکت‌های تعاونی روستایی جهت مدیریت و بازیافت پسماندهای روستاها و استفاده از آن‌ها به‌عنوان کود عالی در فرایندهای کشاورزی؛ 5) تعیین و مشخص کردن جایگاه و نقش شرکت‌های تعاونی ‌روستایی در توسعه‌ی پایداری زیست‌محیطی در قالبِ دستورالعمل‌هایی مشخص از سوی سازمان‌های بالادستی؛ و 6) جلب مشارکت جامعه‌ی محلی در برنامه‌های اجرایی و استفاده از دیدگاه‌های آن‌ها در فرایند برنامه‌ریزی (این امر می‌تواند از طریق معرفی افراد مشارکت‌کننده به بانک کشاورزی جهت دریافت تسهیلات مالی با بهره‌ی پایین یا استفاده از ادوات کشاورزی موجود در شرکت تعاونی توسط فردِ مشارکت‌کننده انجام گیرد).

لازم به ذکر است که یافته‌های این پژوهش به پر کردن شکاف مطالعاتی موجود درباره‌ی عامل‌های اثرگذار بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در قبال محیط­زیست کمک می­کند. همچنین، سایر پژوهشگران که علاقه‌مند به انجام پژوهش درزمینه‌ی مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی به‌ویژه در شرکت‌های تعاونی روستایی هستند، می‌توانند از یافته‌های این پژوهش برای توسعه‌ی یک چارچوب نظری جامع و آزمون آن به شکل تجربی بهره گیرند. این پژوهش دیدگاهی جامع از عامل‌های اثرگذار بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی در قبال محیط­زیست بر اساس داده‌های میدانی درباره‌ی استراتژی‌های زیست‌محیطی، نوآوری‌های سبز و عملکرد زیست‌محیطی ارائه داده است. همچنین، یافته‌های این پژوهش می‌تواند به مدیران شرکت‌های تعاونی و سایر نهادهای تصمیم‌ساز در راستای تدوین و اجرای برنامه‌هایی کارآمد جهت دستیابی به پایداری زیست‌محیطی در مناطق روستایی از طریق مسئولیت‌پذیر کردن شرکت‌های تعاونی روستایی یاری رساند.

 

قدردانی و تشکر

این مقاله بدون کمک سازمان یا ارگانی به انجام رسیده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

م
نابع
سجاسی قیدارای، ح.، عرب تیموری، ی (1397). سنجش و تحلیل مسئولیت‌پذیری اجتماعی روستاییان به حفظ محیط‌زیست (مطالعۀ [مطالعه‌ای] دربارۀ دهستان‌های شهرستان خواف). فصلنامه‌ی مسائل اجتماعی ایران، 9 (1)، 99-79.
صلواتی، ع.، رستمی نوروزآباد، م.، رحمانی نوروزآباد، س (1393). بررسی عوامل مؤثر بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی در تعاونی‌های روستایی شهرستان‌های سنندج و کامیاران. فصلنامه‌ی تعاون و کشاورزی، 3 (12)، 177-157.
کریم، م.ح. (1394). چالش‌های شبکه‌های تعاونی روستایی ایران. فصلنامه‌ی اقتصاد فضا و توسعه روستایی، 4 (3)، 196-173.
مهدوی، م. (1393). مقدمه­ای بر جغرافیای روستایی ایران، جلد اول، شناخت مسائل جغرافیایی روستاها، تهران، انتشارات سمت.
نکویی نائینی، علی، علی بیگی، امیرحسین و زرافشانی، کیومرث، (1388)، واکاوی عوامل مؤثر بر موفقیت تعاونی­های روستایی شهرستان کرمانشاه، فصلنامه روستا و توسعه، 12 (4) 1-22.
Ali, W., Frynas, J. G., & Mahmood, Z. (2017). Determinants of corporate social responsibility (CSR) disclosure in developed and developing countries: A literature review. Corporate Social Responsibility and Environmental Management, 24(4), 273-294.
Babiak, K., & Trendafilova, S. (2011). CSR and environmental responsibility: motives and pressures to adopt green management practices. Corporate social responsibility and environmental management, 18(1), 11-24.
Baden, D., & Harwood, I. A. (2013). Terminology matters: A critical exploration of corporate social responsibility terms. Journal of Business Ethics, 116(3), 615-627.
Bilewicz, A., & Śpiewak, R. (2019). Beyond the “Northern” and “Southern” Divide Food and Space in Polish Consumer Cooperatives. East European Politics and Societies, 33(3), 579-602.
Bos‐Brouwers, H. E. J. (2010). Corporate sustainability and innovation in SMEs: evidence of themes and activities in practice. Business strategy and the environment, 19(7), 417-435.
Burrell, G., & Morgan, G. (2017). Sociological paradigms and organisational analysis: Elements of the sociology of corporate life. Routledge.
Carroll, A. B. (1979). A three-dimensional conceptual model of corporate performance. Academy of management review, 4(4), 497-505.
Chakroun, R., Matoussi, H., & Mbirki, S. (2017). Determinants of CSR disclosure of Tunisian listed banks: a multi-support analysis. Social Responsibility Journal.
Chuang, S. P., & Huang, S. J. (2018). The effect of environmental corporate social responsibility on environmental performance and business competitiveness: The mediation of green information technology capital. Journal of Business Ethics, 150(4), 991-1009.
Cramer, J., Jonker, J., & van der Heijden, A. (2004). Making sense of corporate social responsibility. Journal of Business Ethics, 55(2), 215-222.
Evangelinos, K., Skouloudis, A., Jones, N., Isaac, D., & Sfakianaki, E. (2016). Exploring the status of corporate social responsibility disclosure in the UK building and construction industry. International Journal of Global Environmental Issues, 15(4), 377-399.
Fichter, K., & Tiemann, I. (2018). Factors influencing university support for sustainable entrepreneurship: Insights from explorative case studies. Journal of Cleaner Production, 175, 512-524.
Aracil Fernández, E. M., Forcadell Martínez, F. J., & Úbeda Mellina, F. A. (2021). Effects of environmental corporate social responsibility on innovativeness of Spanish industrial SMEs.
Freeman, R. E. (2010). Strategic management: A stakeholder approach. Cambridge university press.
Galvão, A., Mendes, L., Marques, C., & Mascarenhas, C. (2019). Factors influencing students’ corporate social responsibility orientation in higher education. Journal of cleaner production, 215, 290-304.
Gonzalez, R. A. (2017). Going back to go forwards. From multi-stakeholder cooperatives to Open Cooperatives in food and farming. Journal of Rural Studies, 53, 278-290.
Hou, T. C. T. (2019). The relationship between corporate social responsibility and sustainable financial performance: Firm‐level evidence from Taiwan. Corporate Social Responsibility and Environmental Management, 26(1), 19-28.
Kumar, V., Wankhede, K. G., & Gena, H. C. (2015). Role of cooperatives in improving livelihood of farmers on sustainable basis. American Journal of Educational Research, 3(10), 1258-1266.
Leal Filho, W., Doni, F., Vargas, V. R., Wall, T., Hindley, A., Rayman-Bacchus, L & Avila, L. V. (2019). The integration of social responsibility and sustainability in practice: exploring attitudes and practices in Higher Education Institutions. Journal of Cleaner Production, 220, 152-166.
Li, Z., Liao, G., & Albitar, K. (2020). Does corporate environmental responsibility engagement affect firm value? The mediating role of corporate innovation. Business Strategy and the Environment, 29(3), 1045-1055.
Liao, P. C., Tsenguun, G., & Liang, L. W. (2016). Development of social responsibility evaluation framework of construction projects: a multi-stakeholders perspective. Procedia Engineering, 145, 234-241.
Liao, P. C., Xia, N. N., Wu, C. L., Zhang, X. L., & Yeh, J. L. (2017). Communicating the corporate social responsibility (CSR) of international contractors: Content analysis of CSR reporting. Journal of Cleaner Production, 156, 327-336.
Loosemore, M., & Lim, B. T. H. (2018). Mapping corporate social responsibility strategies in the construction and engineering industry. Construction Management and Economics, 36(2), 67-82.
Luo, J., Guo, H., & Jia, F. (2017). Technological innovation in agricultural co-operatives in China: Implications for agro-food innovation policies. Food Policy, 73, 19-33.
Luo, J., Han, H., Jia, F., & Don, H. (2020). Agricultural Co-operatives in the Western World: A Bibliometric Analysis. Journal of Cleaner Production, 122945.
Madueno, J. H., Jorge, M. L., Conesa, I. M., & Martínez-Martínez, D. (2016). Relationship between corporate social responsibility and competitive performance in Spanish SMEs: Empirical evidence from a stakeholders’ perspective. BRQ Business Research Quarterly, 19(1), 55-72.
Michelon, G., Rodrigue, M., & Trevisan, E. (2020). The marketization of a social movement: Activists, shareholders and CSR disclosure. Accounting, Organizations and Society, 80, 101074.
Moura‐Leite, R. C., & Padgett, R. C. (2011). Historical background of corporate social responsibility. Social Responsibility Journal. 7 (4), 528-539.
Okereke, C. (2007). An exploration of motivations, drivers and barriers to carbon management: The uk ftse 100. European Management Journal, 25(6), 475-486.
Ortiz-Avram, D., Domnanovich, J., Kronenberg, C., & Scholz, M. (2018). Exploring the integration of corporate social responsibility into the strategies of small-and medium-sized enterprises: A systematic literature review. Journal of Cleaner Production, 201, 254-271.
Ren, S., Hu, Y., Zheng, J., & Wang, Y. (2020). Emissions trading and firm innovation: Evidence from a natural experiment in China. Technological Forecasting and Social Change, 155 (2), 119-989.
Rosati, F., & Faria, L. G. (2019). Addressing the SDGs in sustainability reports: The relationship with institutional factors. Journal of cleaner production, 215, 1312-1326.
Severo, E. A., de Guimarães, J. C. F., & Dorion, E. C. H. (2017). Cleaner production and environmental management as sustainable product innovation antecedents: A survey in Brazilian industries. Journal of Cleaner Production, 142, 87-97.
Singh, S. K., Del Giudice, M., Chierici, R., & Graziano, D. (2020). Green innovation and environmental performance: The role of green transformational leadership and green human resource management. Technological Forecasting and Social Change, 150, 119-762.
Tang, M., Walsh, G., Lerner, D., Fitza, M. A., & Li, Q. (2018). Green innovation, managerial concern and firm performance: An empirical study. Business Strategy and the Environment, 27(1), 39-51.
Wu, D., Lin, C., & Liu, S. (2016). Does community environment matter to corporate social responsibility? Finance Research Letters, 18, 127-135.
Wu, W., Liang, Z., & Zhang, Q. (2020). Effects of corporate environmental responsibility strength and concern on innovation performance: The moderating role of firm visibility. Corporate Social Responsibility and Environmental Management, 27(3), 1487-1497.
Xia, B., Olanipekun, A., Chen, Q., Xie, L., & Liu, Y. (2018). Conceptualising the state of the art of corporate social responsibility (CSR) in the construction industry and its nexus to sustainable development. Journal of cleaner production, 195, 340-353.
Xu, X., Zeng, S., & Chen, H. (2018). Signaling good by doing good: How does environmental corporate social responsibility affect international expansion? Business Strategy and the Environment, 27(7), 946-959.
Yang, D., Wang, A. X., Zhou, K. Z., & Jiang, W. (2019). Environmental strategy, institutional force, and innovation capability: A managerial cognition perspective. Journal of Business Ethics, 159(4), 1147-1161.
Yong, A. G., & Pearce, S. (2013). A beginner’s guide to factor analysis: Focusing on exploratory factor analysis. Tutorials in Quantitative Methods for Psychology, 9(2), 79-94.
Yuen, K. F., & Lim, J. M. (2016). Barriers to the implementation of strategic corporate social responsibility in shipping. The Asian Journal of Shipping and Logistics, 32(1), 49-57.
Zhang, C., Hu, M., Dong, L., Xiang, P., Zhang, Q., Wu, J & Shi, S. (2018). Co-benefits of urban concrete recycling on the mitigation of greenhouse gas emissions and land use change: A case in Chongqing metropolis, China. Journal of Cleaner Production, 201, 481-498.
Zhou, Z., & Mi, C. (2017). Social responsibility research within the context of megaproject management: trends, gaps and opportunities. International Journal of Project Management, 35(7), 1378-1390.