نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
گروه اقتصاد مجتمع آموزش عالی سراوان
چکیده
تازه های تحقیق
مهمترین موانع موثر بر توسعه کشاورزی روستایی در سراوان به ترتیب ضعف و عدم حمایت مناسب از کشاورزان، موانع اقتصادی، موانع محیطی، موانع زیرساختی و ساختاری، موانع انگیزشی و نگرشی و موانع اطلاعات و دانش کشاورزان بودند. موانع ضعف و عدم حمایت مناسب از کشاورزان با بیشترین اهمیت و موانع اطلاعات و دانش کشاورزان با کمترین اهمیت بر توسعه کشاورزی روستایی شهرستان تاثیر گذار بودهاند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
The aim of this study was to prioritize the barriers to rural agricultural development in Saravan County in Sistan and Baluchistan province. To prioritize the barriers to rural agricultural development, a multi-criteria decision-making approach based on the Analytic Hierarchy Process (AHP) was used. 20 executive and academic experts active in the field of agriculture and rural development were purposefully selected and their opinions were collected in the form of a questionnaire. According to the results of this study, the most important barriers affecting the development of rural agriculture in Saravan were weakness and lack of proper support of farmers, economic barriers, environmental barriers, infrastructure and structural barriers, motivational and attitudinal barriers and farmers' information and knowledge barriers respectively. Weakness and lack of proper support of farmers’ barriers with the most importance and barriers to information and knowledge of farmers with the least importance have affected the development of rural agriculture in the County.
کلیدواژهها [English]
کشاورزی بخش مهمی از اقتصاد روستایی اکثر کشورهای درحالتوسعه است. هر استراتژی موفقیتآمیز در توسعه روستایی باید شامل مؤلفه توسعه کشاورزی نیز باشد. دو مفهوم توسعه کشاورزی و روستایی یکسان نیستند. توسعه کشاورزی، بهبود رفاه جمعیت روستایی را از طریق بهبود پایدار در بهرهوری بخش کشاورزی پیگیری میکند (Anríquez & Stamoulis, 2007). اما توسعه روستایی را میتوان ارتقای استانداردهای زندگی تودههای کمدرآمد ساکن در مناطق روستایی و خود افزار کردن فرایند توسعه آن دانست (شایان و تقدسی، 1395). توسعه روستایی مفهوم مهمی در توسعه ملی است (عزمی و همکاران، 1392) و فرایند پایداری است جهت تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی که بهمنظور افزایش رفاه جوامع روستایی در درازمدت طراحیشده است (کشاورز، 1397).
کشاورزی از دیرباز بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی جوامع بشمار آمده است و نقش آن در توسعه و ثبات اقتصادی سیاسی و بینالمللی کشورها انکارناپذیر است. اغلب روستاها از دیرباز محل تولید محصولات کشاورزی بودهاند بنابراین، درصد بالایی از معیشت روستاییان در رابطه با استفاده از زمین است (عنابستانی و سیفی، ۱۳۹0). بسیاری از محققان و دانشمندان توسعه کشاورزی را بهمثابه استراتژی راهبرد اصلی توسعه روستایی قلمداد کرده و معتقدند که کشاورزی بهعنوان منبع اصلی تأمین درآمد و فرصتهای اشتغال نقش اساسی در توسعه روستایی ایفا میکند از طرف دیگر مسائل بسیاری چون امنیت غذایی و رسیدن به خودکفایی در تولیدات کشاورزی، جلوگیری از نابودی منابع آب، خاک و غیره توجه جدی به بخش کشاورزی را ضروری ساخته است (محمدی یگانه و نباتی، ۱۳۹۲). میتوان گفت توسعه کشاورزی زمانی میتواند در بهبود وضعیت اقتصادی - اجتماعی روستاییان ایفای نقش کند که جایگاه آن در توسعه روستایی بر اساس یک مدل مناسبی که نسبت به شرایط مختلف منطقه طراحیشده باشد مشخص گردد (ساعی، 1396).
از دیدگاه جغرافیای سیاسی و ژئوپولتیک، عدم توسعهی مناطق مرزی، تأثیرات منفی زیادی بر روند توسعه کشور دارد و آن را با چالشهای اساسی روبرو میکند (میرلطفی و همکاران، 1391). در این راستا، راهبرد ساماندهی و توسعه مناطق روستایی این نواحی از اهمیت خاصی برخوردار است. درواقع کشاورزی و فعالیتهای متنوع و گوناگون آن نقش مهمی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و محیطی مناطق روستایی دارد (Whelan, 2003). بیتوجهی به شناخت عوامل مؤثر در توسعه کشاورزی و عدم ارزیابی میزان تأثیر آنها سبب کاهش توان کشاورزی مناطق روستایی میگردد و ادامهای این روند سبب نابودی بخش کشاورزی و بهتبع آن ناپایداری بخش اجتماعی و اقتصادی مناطق روستایی خواهد شد. گستردگی سطح فعالیت بخش کشاورزی در منطق روستایی یک کشور از یکسو و وابستگی شغلی و درآمدی روستاییان به این بخش از سوی دیگر، توجه برنامهریزان را به این مصالح ضروری میکند (میرلطفی و همکاران، 1391). شهرستان سراوان یکی از شهرستانهای محروم در استان پهناور سیستان و بلوچستان در جنوب شرق کشور است. بر اساس سرشماری سال 1395 جمعیت روستایی این شهرستان 100353 نفر بوده و اقتصاد این شهرستان عمدتاً بر پایهی کشاورزی و فعالیتهای مرزی (تجارت و قاچاق کالا و سوخت) است.
مبانی نظری
کشاورزی نقش عمدهای در توسعه (Connolly Boutin & Smit, 2016)، اقتصادی و اجتماعی اکثر نواحی روستایی ایفا میکند (Jun & Xiang, 2011) و بزرگترین منبع اشتغال آنها است (White, 2012). اکثریت مردم در مناطق روستایی، برای گذران زندگی خود، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به کشاورزی و فعالیتهای مرتبط به آن وابسته هستند و بیشتر برنامهریزان چه در سطح محلی و چه در سطح ملی بر اهمیت توسعهی کشاورزی تأکید میکنند. در سالهای اخیر سیاستهای مختلفی برای توسعه کشاورزی در روستاها اتخاذشده است. این سیاستها را میتوان در دو گروه بنیادین و حمایتی طبقهبندی کرد (مشکبید و همکاران، 1399).
سیاستهای بنیادین شامل یکپارچهسازی اراضی کشاورزی، مکانیزاسیون کشاورزی و مدیریت منابع آب کشاورزی میشود. یکی از عواملی که به نظر میرسد بهصورت ریشهای بهعنوان چالش مطرح باشد، بحث پراکندگی و خرد بودن اراضی کشاورزی است. برای این منظور سیاست یکپارچهسازی اراضی میتواند مؤثر باشد. از مزیتهایی که یکپارچهسازی اراضی از دیدگاه اقتصادی دارد، میتوان به مواردی همچون صرفهجویی درزمینه آب، زمین و نهادههای تولیدی، توسعه راههای ارتباطی، الگوی مناسب کشت، کاهش هزینهها و افزایش درآمد اشاره کرد (غفاری و همکاران، 1395). یکی از سیاستهای بنیادین، مدیریت آب کشاورزی است. در این زمینه مدیریت آب، ارزشگذاری آب و کیفیت آب، اصولی اساسی برای دستیابی به توسعه کشاورزی و کشاورزی پایدار است (طاهرآبادی،1395). سومین سیاست بنیادین، مکانیزاسیون کشاورزی است. مکانیزاسیون کشاورزی بهعنوان یک رویکرد اساسی در تولید محصولات کشاورزی مطرح است و اهدافی نظیر انجام بهموقع عملیات کشاورزی، کاهش هزینههای تولید، کاهش سختی کار، مدیریت مصرف نهادههای کشاورزی، ایجاد جذابیت در فعالیتهای کشاورزی، ارتقای کمی و کیفی تولید و اصولاً موجبات اقتصادی نمودن تولید انبوه محصولات کشاورزی را فراهم میسازد (عباسی و همکاران،1393).
گروه دوم از سیاستهای توسعه کشاورزی، شامل سیاستهای حمایتی (توزیع نهادههای کشاورزی و آزادسازی قیمت نهادهها، مبارزه بیولوژیک، قیمتگذاری، بازاریابی و آموزش و ترویج) است. ازجمله دلایل اقتصادی اجرای سیاستهای حمایتی در بخش کشاورزی میتوان به کمکشش بودن عرضه محصولات، فسادپذیری و محدود بودن قدرت ذخیرهسازی محصولات کشاورزی، افزایش توان رقابتی در بازارهای صادراتی، جلوگیری از مهاجرت روستائیان به شهر، جلوگیری از انتقال درآمد از بخش کشاورزی به دیگر بخشهای اقتصادی، عدم تمایل بخش خصوصی به سرمایهگذاری در بخش پشتیبانی و زیربنایی کشور اشاره کرد (حسینی و همکاران، 1390).
امروزه با عنایت به تغییرات وسیع و همچنین، تغییرات اقلیمی توسعه کشاورزی در مناطق مختلف بهخصوص کشورهای کمتر توسعهیافته با چالشهای اساسی روبرو است. این چالشها را میتوان به عوامل سختافزاری و نرمافزاری تقسیم نمود. فنّاوری و رکود آن و همچنین عدم بهکارگیری فناوریهای جدید در کشاورزی ازجمله مسائلی است که بهخصوص در کشورهای درحالتوسعه و کمتر توسعهیافته بهعنوان یک مصالح اساسی در این بخش مطرح است (کرباسی،1391). عدم دسترسی کافی و مناسب به ادوات و ماشینآلات کشاورزی بهعنوان یکی از مهمترین موانع توسعه کشاورزی به شمار میآید. توسعه کشاورزی مستلزم جایگزین کردن روشهای جدید و مبتنی بر دانش فنی بهجای روشهای سنتی در فرآیند تولید است. بهعبارتدیگر یکی از مهمترین عوامل دستیابی به توسعه کشاورزی استفاده از اطلاعات و دانش فنی و توسعه منابع انسانی است (مرادی و همکاران، 1397). به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران، از دیگر مشکلات پیشروی توسعه کشاورزی، زمینههای نرمافزاری نظام کشاورزی است. یکی از مصادیق اصلی این مشکل، نگرش منفی جوانان نسبت به کار کشاورزی است. پرزحمت بودن حرفه کشاورزی در مقایسه با سایر مشاغل، کمدرآمد بودن و نیز عدم توجه کافی برنامهریزان و سیاست گذاران به بخش کشاورزی ازجمله عوامل تأثیرگذار بر عدم تمایل جوانان به کشاورزی است (شمس و همکاران، 1394).
کمبود سرمایه در بخش کشاورزی بهویژه در کشاورزی خرد و دهقانی ازجمله دیگر مشکلاتی است که این بخش را در مواجه با مشکلات و حوادث طبیعی و غیرطبیعی آسیبپذیر میکند؛ این مشکل گاه شرایط را برای پرورش ایدهها و نوآوریهای مرتبط با فعالیت کشاورزی دشوار و تا حدی ناممکن ساخته و توسعه بخش کشاورزی و روستایی را با مشکل مواجه میسازد (اشراقی سامانی و همکاران، 1394). کوچک بودن و پراکندگی اراضی نیز یکی از موانع توسعه کشاورزی است که موجب تولید سنتی محصولات کشاورزی و عدم استفاده بهینه از فنآوری و امکانات نوین میشود. همچنین کوچک بودن اراضی کشاورزی یکی از دلایل اصلی پایین بودن سطح بهرهوری و سرمایهگذاری در بخش کشاورزی در کشورهای درحالتوسعه است (رضایی و قهرمانی، 1395).
درمجموع، میتوان اینگونه عنوان کرد که کشاورزی با عنایت به ساختار اقتصادی کشورهای درحالتوسعه با مشکلات عدیده و مختلفی روبرو است. با بررسی مطالعات صورت گرفته در حوزه بخش کشاورزی میتوان موارد زیر را بهعنوان اصلیترین موانع توسعه کشاورزی در مناطق مختلف برشمرد:
موانع توسعه کشاورزی در پژوهشهای مختلفی موردبررسی قرارگرفته است که از آن جمله میتوان به پژوهشهای ذیل اشاره نمود: محمدی یگانه و نباتی (1392) به بررسی و تحلیل موانع توسعه کشاورزی در دهستان کرانی با توجه به نقش مهم آن بهعنوان اشتغال غالب روستاییان پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل ساختاری در دهستان کرانی مهمترین مانع توسعه کشاورزی بوده و عوامل فرهنگی، محیطی و بازاری در اولویتهای بعدی قرار دارند.
جعفری مورکانی و بختیارپور (1395) به بررسی و تحلیل موانع توسعه کشاورزی و اثرات اقتصادی و اجتماعی آن در روستای سید سلطان پرداختهاند. نتایج تحقیق نشان داد که عامل کمآبی از مجموعه عوامل محیطی مهمترین مانع توسعه کشاورزی بوده و عوامل ساختاری و فرهنگی در اولویتهای بعدی قرار دارند. شایان و همکاران (1389) در پژوهشی به بررسی نقش کشاورزی در توسعه روستایی منطقه میانکنگی سیستان پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داد کشاورزی در توسعه روستایی این منطقه نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری داشته است.
یافتههای پژوهش کرباسیون و همکاران (Karbasioun et al., 2008) نشان میدهد بودجه ناکافی وزارت کشاورزی، عدم تماس بینالمللی، سیاستهای ناعادلانه و عدم اعتمادبهنفس کشاورزان برای سرمایهگذاری، از مهمترین موانع توسعه کشاورزی در ایران هستند. رجمی و وبر (, 2000 Regmi and Weber) فشار جمعیت، کشاورزی معیشتی، فقر روستایی، کاهش منابع طبیعی با تأکید بر جنگلزدایی، تخریب زمین، کاهش بهرهوری، سیاستهای اشتباه و نابرابری جنسیتی را سدی غیرقابلتحمل در مسیر توسعه کشاورزی پایدار در کشورهای درحالتوسعه میداند.
فرایدی فرانسیس و کهینده دیوید (Friday Francis and Kehinde David, 2012) پژوهشی در مورد چالشهای کشاورزی و توسعه روستایی در نیجریه انجام دادند. نتایج پژوهش توصیه میکند علاوه بر مبارزه با فساد، دولت در سیاستهای کشاورزی برای دستیابی به هدف والای خود، به سطح کافی از سرمایهگذاری هدفمند استراتژیک در بخش کشاورزی، ارتقاء زیرساختهای روستایی، افزایش بهرهوری و افزایش رقابت در تولید محصولات نیاز دارد. علاوه بر این بهمنظور تسهیل در توسعه کشاورزی، دولت باید رویکرد و برنامهای یکپارچه در توسعه روستایی اتخاذ کند.
اولون بلاد و اولون بلاد (Ulvenblad and Ulvenblad, 2018) کمبود منابع از قبیل کمبود منابع مالی، مهارتها و تجربههای مدیریتی را ازجمله مهمترین موانع پیشروی بخش کشاورزی ذکر نمودند. پلگرینو (Pellegrino,2018) معتقد است موانع بخش کشاورزی در بسیاری موارد مربوط به زمینهها، ساختار بازار و بلوغ این بخش است. بهخصوص این بخش به دلیل افزایش رقابت جهانی و چالشهای زیستمحیطی، چالشهای بسیاری را تجربه کرده است Ulvenblad et al., 2020)).
بررسی ادبیات تحقیق و مطالعات انجامشده نشاندهنده اهمیت بخش کشاورزی در توسعه روستایی است. نتایج مطالعات نشانگر این موضوع است که موانع زیرساختی در کنار سایر موانع ازجمله مدیریتی، ضعف حمایت سازمانهای دولتی، موانع اجتماعی و فرهنگی، بینالمللی، محیطزیستی، فقر روستایی، کشاورزی معیشتی و عوامل بازاری ازجمله مهمترین چالشها و موانع توسعه کشاورزی در مناطق روستایی هستند؛ بنابراین، با عنایت به موانع شناساییشده، هدف این پژوهش بررسی موانع توسعه کشاورزی بهصورت عام و همچنین، رتبهبندی این موانع در مناطق روستایی یکی از محرومترین مناطق کشور در استان سیستان و بلوچستان است.
روششناسی تحقیق
این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر میزان و درجه کنترل متغیرها میدانی، ازلحاظ نحوه نظارت بر دادهها جزو پژوهشهای توصیفی و از میان روشهای توصیفی، از پیمایش بهره برده است. اطلاعات موردنیاز در این پژوهش با انجام مصاحبه دارای ساختار و استفاده از پرسشنامه 9 ارزشی توماس ال ساعتی (Thomas L. Saaty) گردآوریشده است. ابتدا محقق با استفاده از مصاحبه با افراد مطلع و ادبیات پژوهش به شناسایی موانع پرداخته و با عنایت به نظریات خبرگان، ادبیات تحقیق و مطالعات پیشین موانع شناساییشده در شش گروه موانع ضعف و عدمحمایت مناسب از کشاورزان، موانع اقتصادی، موانع محیطی، موانع زیرساختی، موانع انگیزشی و نگرشی و موانع اطلاعات و دانش کشاورزان دستهبندی شدند که بر اساس آنها درخت سلسله مراتبی (شکل 1) ترسیم شد. سپس، با توجه به درخت ترسیمشده و بهصورت مقایسهی زوجی موانع (گزینهها)، پرسشنامهای طراحی شد که شامل 57 مقایسه (بهمنظور مقایسهی گزینهها و زیر گزینهها) بود. با توجه به اینکه موانع پرسشنامه توسط کارشناسان آگاه تعیین و تأیید شدند، پرسشنامه به لحاظ محتوا از روایی قابل قبولی برخوردار است. برای اولویتبندی موانع از نرمافزار Expert Choice استفاده گردید.
جامعهی آماری این پژوهش شامل افرادی است که لااقل یکی از ویژگیهای زیر را دارا بودند: اعضای هیئتعلمی دانشگاههای شهرستان و آشنا به مباحث توسعه و کشاورزی؛ مدیران دستگاههای اجرایی مرتبط با موضوع پژوهش؛ بخشداران؛ دهیاران؛ اعضای شورای اسلامی روستاها، کارشناسان فرمانداری و جهاد سازندگی شهرستان. ازاینرو، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند (روش گلوله برفی) 25 نفر از این خبرگان شناسایی و پرسشنامهی طراحیشده بهصورت حضوری در اختیار آنها قرار گرفت. درنهایت، 20 پرسشنامه جمعآوری و تحلیل پرسشنامهها بر اساس نظر خبرگان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفت.
اولین قدم در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، ایجاد یک نمایش گرافیکی است؛ که در آن هدف، گزینهها و زیر گزینهها نشان داده میشود (شکل 1). در این پژوهش پس از گردآوری دادهها و شناسایی موانع، درخت سلسله مراتبی بهصورت شکل 1 ترسیم گردید. قابلذکر است با توجه به محدودیتهای پژوهش ممکن است علاوه بر موانع ذکرشده در این تحقیق، موانع و محدودیتهای مهم دیگری نیز وجود داشته باشد. موانع شناساییشده با توجه به شرایط منطقه و بر اساس نظر متخصصین از اولویت بالاتری برخوردار بودهاند.
O): هدف نهایی (اولویتبندی موانع توسعه کشاورزی در مناطق روستایی شهرستان سراوان)
A): گزینه (موانع محیطی). زیر گزینه (A1: خشکسالی طولانیمدت در منطقه. A2: بیابانی و مشکل کمآبی منطقه. A3: ناهمواری و کمبود زمینهای حاصلخیز در شهرستان).
B): گزینه (موانع زیرساختی و ساختاری). زیر گزینه (B1: نبود یا محدودیت بازار مناسب برای محصولات کشاورزی منطقه. B2: نبود مکان مناسب جهت ذخیرهسازی محصولات کشاورزی. B3: نبود و کمبود وسایل موردنیاز برای حملونقل محصولات و نبود جاده مناسب. B4: عدم استفاده از فنّاوریهای نوین در مناطق روستایی منطقه. B5: نظام زمینداری خرده مالکی و خرد، پراکنده و کوچک بودن اراضی کشاورزی منطقه).B6: نبود شرکتهای تعاونی کشاورزی فعال و قوی در منطقه.
C): گزینه (موانع اقتصادی). زیر گزینه (C1: فقر کشاورزان و نبود سرمایه کافی در مناطق روستایی منطقه. C2: عدم سرمایهگذاری مناسب دولت در ایجاد زیرساختهای کشاورزی در مناطق روستایی منطقه. C3: استفاده از الگوهای کشت نامناسب و کاربرد روشهای سنتی در تولید محصولات کشاورزی. C4: کمبود تسهیلات ویژه برای توسعه کشاورزی روستایی. C5: گران بودن فنّاوریهای جدید و ناتوانی روستاییان در خرید آنها. C6: نبود صنایع تبدیلی روستایی در مناطق روستایی منطقه).
D): گزینه (موانع انگیزشی و نگرشی). زیر گزینه (D1: عدم گرایش به انجام کار سخت در منطقه (کشاورزی). D2: عدم استقبال نسل جوان از کار کشاورزی در روستاها. D3: کم انگیزگی کشاورزان به دلیل فعالیت دلالان و خرید ارزان محصولات آنان. D4: کم انگیزگی کشاورزان به دلیل دزدیده شدن محصولاتشان توسط معتادان و دزد ها. D5: کم انگیزگی کشاورزان به دلیل ارزانی قیمت محصولات کشاورزی).
E): گزینه (موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان). زیر گزینه (E1: بیسوادی و کمسوادی کشاورزان روستایی منطقه. E2: ضعف اطلاعات و آگاهی کشاورزان نسبت به روشها جدید کشاورزی. E3: عدم اطلاع از وجود و آشنایی کشاورزان روستایی با فنّاوریهای نوین).
F): گزینه (موانع ضعف و عدمحمایت مناسب از کشاورزان). زیر گزینه (F1: عدمحمایت مناسب دولت از کشاورزان. F2: نبود و کمبود مروجان و کارشناسان باتجربه در شهرستان. F3: برگزار نشدن کلاسهای آموزشی و ترویجی در مناطق روستایی منطقه. F4: عدم خرید تضمینی عمده محصولات کشاورزان توسط دولت و ضرر و زیان کشاورزان).
شکل 1 – نمایش درخت تحلیل سلسله مراتبی باهدف اولویتبندی موانع توسعه کشاورزی روستایی
این پژوهش ازلحاظ جغرافیایی، محدوده شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان را در برمیگیرد. موقعیت جغرافیایی شهرستان سراوان در نقشه، 62 درجه و 20 دقیقه طول جغرافیایی و 27 درجه و 22 دقیقه عرض جغرافیایی در جنوب شرقی کشور است. این شهرستان در منتهیالیه شرقیترین نقطه کشور واقعشده و دارای 384 کیلومتر مرز مشترک با کشور پاکستان است.
منطقه موردمطالعه این پژوهش، روستاهای شهرستان سراوان است. کارکرد اقتصادی این روستاها کشاورزی و دامداری است. به دلیل خشکسالیهای متوالی نزدیک به دو دهه و نبود رودخانه دائمی، کشاورزی و دامداری در این منطقه رونق چندانی ندارد. از ویژگیهای قابلذکر کشاورزی در مناطق روستایی این شهرستان استفاده از الگوهای کشت نامناسب، سنتی، خرد و پراکنده بودن اراضی کشاورزی است. کشاورزان این منطقه به دلیل شرایط اقلیمی منطقه (خشک، بیابانی و با متوسط بارندگی 100 میلیمتر در سال) و کمبود آب موردنیاز نتوانستهاند از پتانسیلهای کشاورزی و اراضی این منطقه استفاده نمایند. در فضای روستایی شهرستان، پراکندگی جغرافیایی روستاها و کمجمعیت بودن آنها به دلیل وسعت شهرستان، تعدد مراکز جمعیتی و کوچک و ناپایداری بسیاری از روستاها، انزوای جغرافیایی، بنبست و مرزی بودن شهرستان و آسیبپذیری شدید اقتصاد روستاهای منطقه به دلیل خشکسالی، نبود هیچگونه صنایع تبدیلی در مناطق روستایی شهرستان، مواجهشدن بیش از 163 روستای شهرستان با تنش جدی آب، سرمایهگذاری بسیار اندک دولت در زیرساختهای روستایی شهرستان، نامناسب بودن راههای دسترسی روستایی (خاکی و شنی بودن اکثر راههای روستایی شهرستان)، نبود تعاونیهای فعال کشاورزی در منطقه، تکمحصولی بودن، سلف فروشی محصولات کشاورزی و حضور کمرنگ سایر زمینههای فعالیتهای اقتصادی، مشکلاتی را برای مردم این منطقه به بار آورده است.
از سایر عوامل تشدیدکننده عقبماندگیهای اقتصادی نواحی روستایی این شهرستان میتوان به مواردی مانند عدم توجه کافی به صنایعدستی و گردشگری در مناطق روستایی شهرستان علیرغم وجود پتانسیلهای زیاد شهرستان ازجمله وجود تنها موزه زنده جهان و ثبت جهانی روستای کلپورگان بهعنوان دهکده جهانی سفال و غیره، آمار بالای بیسوادی در بین روستاییان، عدم گرایش جوانان روستایی به انجام فعالیت کشاورزی، رواج فرهنگ تقدیرگرایی شدید در بین مردم، نقش بسیار ضعیف زنان در فعالیتهای اقتصادی به دلیل رواج باورهای مذهبی مرسوم در منطقه، عدم استفاده از وامهای بانکی به دلیل حرام دانستن بهره این وامها، بالا بودن آمار معتادین و دزدی محصولات کشاورزی، رواج زندگی عشیرهای و سنتی در مناطق روستایی شهرستان، مهاجرت روستاییان به شهرها، سوءتغذیه، فقر شدید، محرومیت و آمار بیکاری آشکار و پنهان بالای ناشی از شرایط محیطی و نبود زیرساختهای اقتصادی اشاره نمود.
شکل 2. نقشه تقسیمات سیاسی شهرستان سراوان
نتایج و بحث
در جدول شماره (1) توزیع فراوانی مشخصات پاسخگویان بر اساس پرسشنامههای جمعآوریشده آورده شده است. اطلاعات جدول بر اساس متغیرهای سن، تحصیلات و محل اشتغال پاسخگویان است. نتایج نشاندهنده آن است که اکثریت پاسخگویان دارای سن بین 50-30 سال و دارای مدرک تحصیلی فوقدیپلم و لیسانس هستند.
در این قسمت، بهمنظور شناسایی و اولویتبندی موانع توسعه کشاورزی در مناطق روستایی شهرستان سراوان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، در ابتدا به بررسی ضرایب ناسازگاری گزینههای تحقیق پرداخته میشود. نرخ ناسازگاری نشاندهنده میزان اعتماد و عدم اعتماد ما به دادههای گردآوریشده است. درصورتیکه نرخ ناسازگاری بهدستآمده کمتر از 1/0 باشد، ماتریس سازگار بوده و میتوان به نتایج وزنهای بهدستآمده اعتماد نمود؛ اما اگر نرخ ناسازگاری بیشتر از 1/0 باشد تصمیمگیرنده باید در نتایج مقایسات زوجی تجدیدنظر نماید.
جدول 1- توزیع فراوانی پاسخگویان
متغیر |
|
فراوانی |
سن |
30-20 |
2 |
40-30 |
10 |
|
50-40 |
5 |
|
بالاتر از 50 |
3 |
|
تحصیلات |
دیپلم و زیر دیپلم |
6 |
فوقدیپلم و لیسانس |
9 |
|
فوقلیسانس و دکتری |
5 |
|
محل اشتغال |
فرمانداری |
3 |
دانشگاه |
3 |
|
جهاد سازندگی |
4 |
|
شورای اسلامی روستا |
8 |
|
دهیار |
2 |
همانگونه که از جدول شماره (2) پیداست نرخ ناسازگاری گزینههای این پژوهش یعنی موانع محیطی، موانع زیرساختی و ساختاری، موانع اقتصادی، موانع انگیزشی و نگرشی، موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان و موانع ضعف و عدمحمایت مناسب از کشاورزان به ترتیب 02/0، 01/0، 03/0، 02/0، 02/0 و 003/0 میباشند؛ بنابراین از به دلیل اینکه تمام ضرایب ناسازگاری گزینههای پژوهش کمتر از 1/0 هستند؛ بنابراین سازگاری ماتریسهای مقایسات زوجی قابلقبول بود و نیازی به تجدیدنظر نیست.
جدول 2- نرخ ناسازگاری گزینههای پژوهش
ردیف |
گزینه |
نرخ ناسازگاری |
1 |
موانع محیطی |
02/0 |
2 |
موانع زیرساختی و ساختاری |
01/0 |
3 |
موانع اقتصادی |
03/0 |
4 |
موانع انگیزشی و نگرشی |
02/0 |
5 |
موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان |
02/0 |
6 |
موانع ضعف و عدمحمایت مناسب از کشاورزان |
003/0 |
جدول 3- اولویتبندی گزینههای پژوهش (اولویتبندی موانع توسعه کشاورزی در مناطق روستایی شهرستان سراوان)
ردیف |
گزینه |
وزن |
1 |
موانع محیطی |
1874/0 |
2 |
موانع ساختاری و زیرساختی |
1257/0 |
3 |
موانع اقتصادی |
2001/0 |
4 |
موانع انگیزشی و نگرشی |
1197/0 |
5 |
موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان |
1181/0 |
6 |
موانع ضعف و عدمحمایت مناسب از کشاورزان |
2587/0 |
نتایج جدول (3) نشاندهنده این موضوع است که ازنظر پاسخگویان، موانع ضعف و عدمحمایت از کشاورزان با وزن 2587/0 دارای بالاترین و موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان با وزن 1181/0 دارای پایینترین درجه اهمیت بهعنوان مانع توسعه کشاورزی روستایی در شهرستان است. نتایج جدول همچنان گویای این موضوع است که به ترتیب اولویت، موانع ضعف و عدمحمایت مناسب از کشاورزان، موانع اقتصادی، موانع محیطی، موانع ساختاری و زیرساختی، موانع انگیزشی و نگرشی و موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان بهعنوان مهمترین موانع توسعه کشاورزی در شهرستان سراوان قرار میگیرند. این نتایج در تصویر شماره (3) نیز ارائه گردیدهاند. بهمنظور مشخص نمودن میزان اهمیت زیر گزینههای پژوهش، نتایج حاصل از مقایسات زوجی زیر گزینههای تحقیق و اولویتبندی نتایج این مقایسات در قالب جدول ذیل ارائهشده است.
با عنایت به نتایج بهدستآمده از جدول (4) میتوان بر اساس نظر خبرگان مهمترین موانع توسعه کشاورزی روستایی در سراوان را به شرح ذیل تفسیر نمود:
مانع اول: ضعف و عدمحمایت مناسب از کشاورزان
ضعف و عدمحمایت کافی و مناسب از کشاورزان مهمترین مانع توسعه کشاورزی روستایی در سراوان است. این مانع از سه زیر گزینه تشکیلشده است و از بین این عوامل، عدم خرید تضمینی عمده محصولات کشاورزان توسط دولت و ضرر و زیان کشاورزان با وزن 3933/0 دارای بالاترین ضریب اهمیت و نبود و کمبود مروجان و کارشناسان باتجربه در شهرستان با وزن 1480/0 دارای کمترین ضریب اهمیت است.
جدول شماره 4- رتبهبندی زیر گزینههای پژوهش
ردیف |
گزینه |
زیر گزینهها |
وزن |
رتبه |
1 |
موانع محیطی |
خشکسالی طولانیمدت در منطقه |
5620/0 |
1 |
بیابانی و مشکل کمآبی منطقه |
3712/0 |
2 |
||
ناهمواری و کمبود زمینهای حاصلخیز در شهرستان |
0667/0 |
3 |
||
2 |
موانع ساختاری و زیرساختی |
نبود یا محدودیت بازار مناسب برای محصولات کشاورزی منطقه |
2337/0 |
3 |
نبود مکان مناسب جهت ذخیرهسازی محصولات کشاورزی |
0946/0 |
4 |
||
نبود و کمبود وسایل موردنیاز برای حملونقل محصولات و نبود جاده مناسب |
0801/0 |
6 |
||
عدم استفاده از فنّاوریهای نوین در مناطق روستایی منطقه |
2632/0 |
2 |
||
نظام زمینداری خرده مالکی و خرد، پراکنده و کوچک بودن اراضی کشاورزی منطقه |
3281/0 |
1 |
||
نبود شرکتهای تعاونی کشاورزی فعال و قوی در منطقه |
0901/0 |
5 |
||
3 |
موانع اقتصادی |
فقر کشاورزان و نبود سرمایه کافی در مناطق روستایی منطقه |
0946/0 |
5 |
عدم سرمایهگذاری مناسب دولت در ایجاد زیرساختهای کشاورزی در مناطق روستایی منطقه |
2088/0 |
2 |
||
استفاده از الگوهای کشت نامناسب و کاربرد روشهای سنتی در تولید محصولات کشاورزی |
2578/0 |
1 |
||
کمبود تسهیلات ویژه برای توسعه کشاورزی روستایی |
1544/0 |
4 |
||
گران بودن فنّاوریهای جدید و ناتوانی روستاییان در خرید آنها |
1618/0 |
3 |
||
نبود صنایع تبدیلی روستایی در مناطق روستایی منطقه |
1223/0 |
5 |
||
4 |
موانع انگیزشی و نگرشی |
عدم گرایش به انجام کار سخت در منطقه (کشاورزی) |
0630/0 |
5 |
عدم استقبال نسل جوان از کار کشاورزی در روستاها |
1984/0 |
4 |
||
کم انگیزگی کشاورزان به دلیل فعالیت دلالان و خرید ارزان محصولات آنان |
2715/0 |
1 |
||
کم انگیزگی کشاورزان به دلیل دزدیده شدن محصولاتشان توسط معتادان و دزدها |
2105/0 |
3 |
||
کم انگیزگی کشاورزان به دلیل ارزانی قیمت محصولات کشاورزی |
2564/0 |
2 |
||
5 |
موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان |
بیسوادی و کمسوادی کشاورزان منطقه |
1696/0 |
3 |
ضعف اطلاعات و آگاهی کشاورزان نسبت به روشهای جدید کشاورزی |
3959/0 |
2 |
||
عدم اطلاع از وجود و آشنایی کشاورزان روستایی با فنّاوریهای نوین |
4344/0 |
1 |
||
6 |
موانع عدمحمایت کافی از کشاورزان |
عدمحمایت مناسب دولت از کشاورزان |
2730/0 |
2 |
نبود و کمبود مروجان و کارشناسان باتجربه در شهرستان |
1480/0 |
4 |
||
برگزار نشدن کلاسهای آموزشی و ترویجی در مناطق روستایی منطقه |
1854/0 |
3 |
||
عدم خرید تضمینی عمده محصولات کشاورزان توسط دولت و ضرر و زیان کشاورزان |
3933/0 |
1 |
در بررسی این مانع بهعنوان مهمترین مانع، باید توجه داشت شهرستان سراوان با توجه به موقعیت جغرافیایی خود یعنی بنبست بودن و انزوای جغرافیایی، علیرغم داشتن پتانسیلهای متعدد کشاورزی نتوانسته است جایگاه مناسبی در تولید محصولات کشاورزی داشته باشد و یکی از دلایل مهم آن عدمحمایت مناسب، اصولی و با برنامه دولت از کشاورزان سراوانی است. با عنایت به وجود موانع ساختاری در این شهرستان، عدم خرید تضمینی عمده محصولات کشاورزان توسط دولت و ضرر و زیان کشاورزان باعث کاهش انگیزه کشاورزان و حتی در برخی از نقاط باعث رها شدن فعالیت کشاورزی و گرایش به قاچاق سوخت به دلیل سودآوری بالای آن در این شهرستان مرزی شده است. در کنار این موانع کوتاهی اداره جهاد کشاورزی شهرستان در برگزاری کلاسهای آموزشی و تلاش جهت بهبود دانش و آگاهی کشاورزان بسیار مشهود بوده و عملاً این دستگاه نقش کمرنگی در حمایت از کشاورزان، ساماندهی و ترغیب و تشویق آنان به روشی مناسب دارد.
مانع دوم: اقتصادی
نتایج پژوهش نشاندهنده این موضوع است که موانع اقتصادی پس از موانع ضعف حمایت مناسب از کشاورزان مهمترین مانع توسعه کشاورزی روستایی در این شهرستان است. این مانع از شش زیر گزینه تشکیلشده و از بین این عوامل استفاده از الگوهای کشت نامناسب و کاربرد روشهای سنتی در تولید محصولات کشاورزی با وزن 2578/0 دارای بالاترین ضریب اهمیت و فقر کشاورزان و نبود سرمایه کافی در مناطق روستایی شهرستان با وزن 0946/0 دارای کمترین ضریب اهمیت بوده است. از ویژگیهای بارز مناطق روستایی شهرستان سراوان وجود فقر گسترده است. کشاورزان منطقه به دلیل وجود مشکلات اقتصادی توانایی بهرهگیری از زمینهای قابلاستفاده موجود و فنّاوریهای نوین را به دلیل هزینهبر بودن آنها ندارند. همچنین، با عنایت به استفاده کشاورزان از قنوات جهت تأمین و انتقال آب (75 درصد از اراضی کشاورزی سراوان به آب قنات وابسته است)، متأسفانه همهساله شاهد قطع و کاهش آبدهی قنوات به دلیل تخریب و عدم لایروبی آنها هستیم و کشاورزان هم به دلیل مشکلات مالی تواناییترمیم قنوات را بهطور مستقل و بدون حمایت دولت ندارند و این عامل در کنار خشکسالیهای اخیر باعث خشکی و کمآبی برخی از این قنوات شده است. در بررسی موانع اقتصادی یکی از مهمترین تنگناهای شهرستان عدم سرمایهگذاری کافی و مناسب دولت در زیرساختهای کشاورزی شهرستان است. متأسفانه علیرغم نیاز مبرم شهرستان به آب، سالها از مطالعه و کلنگ زنی طرح سد ماشکید سفلی در شهرستان میگذرد، اما هنوز اقدام جدی و مناسبی از طرف دولت جهت تکمیل آن صورت نگرفته است. همچنین از طرف دیگر با توجه به گذشت مهرومومها از افتتاح سد ماشکید علیا نیز هنوز پروژه انتقال آب سد جهت استفاده کشاورزان اجرانشده است و سد مذکور بلااستفاده رهاشده است. ازجمله مشکلات اساسی دیگر کشاورزان در شهرستان، استفاده از الگوهای کشت نامناسب و کاربرد روشهای سنتی در تولید محصولات کشاورزی است که این موضوع ارتباط شدیدی با وضعیت اقتصادی روستاییان منطقه، سرمایهگذاری و حمایت اندک دولت و کمسوادی و بیسوادی کشاورزان منطقه دارد.
مانع سوم: محیطی
ازجمله موانع مهم توسعه کشاورزی در مناطق روستایی شهرستان سراوان شرایط اقلیمی و محیطی آن است. شهرستان سراوان در منطقهای خشک و کمآب واقعشده که متوسط بارندگی سالیانه آن حدود 100 میلیمتر است. عمده بارشها در این منطقه در فصل زمستان و عمدتاً بهصورت رگباری و پراکنده است. پراکنش نامناسب نزولات جوی در کنار نبود رودخانه دائمی و میزان بالای تبخیر آب باعث عدم امکان استفاده از زمینهای وسیع کشاورزی در این منطقه شده است. از ۱۵ هزار هکتار اراضی زراعی و باغی این شهرستان ۷ هزار هکتار آن آبی و ۵۲۰۰ هکتار آن توسط آب قناتها (126 رشته قنات) آبیاری میشوند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که مؤلفه خشکسالی طولانیمدت در منطقه با وزن 56/0 بیشترین ضریب اهمیت را دارد. این نتیجهگیری با واقعیت موجود منطقه با توجه به خشکسالیهای بیش از دو دههی اخیر همخوانی دارد و وجود خشکسالی در این منطقه، 163 روستای شهرستان را با جمعیتی بالغبر 80 هزار نفر با تنش جدی آب مواجه ساخته است.
مانع چهارم: ساختاری و زیرساختی
یافتههای پژوهش گویای این موضوع است که عوامل ساختاری و زیرساختی ازجمله موانع مهم توسعه کشاورزی در شهرستان سراوان و بخصوص مناطق روستایی آن است. این یافتهها نشان میدهد که وجود نظام زمینداری خرده مالکی و خرد، کوچک و پراکنده بودن اراضی کشاورزی با وزن 3281/0 بیشترین ضریب اهمیت و نبود و کمبود وسایل موردنیاز برای حملونقل محصولات و جاده مناسب با وزن 0801/0 کمترین اولویت را به دست آوردند. در تحلیل این عامل باید اذعان نمود وجود نظام خرد مالکی ازجمله چالشهای اساسی و ساختاری کشور بوده که در این شهرستان نیز وجود دارد. اکثر زمینهای مرغوب این شهرستان به دلیل تقسیم به واحدهای کوچکتر قابلیت استفاده از فنّاوری و بهرهگیری از صرفهجوییهای حاصل از مقیاس را ندارند. عدم استفاده از فنّاوریهای نوین باعث شده کشاورزان در این شهرستان هنوز از روشهای بسیار قدیمی و سنتی استفاده کنند و تمایلی هم به استفاده از فنّاوریهای جدید نشان ندهند. وجود کشاورزی خردهپا باعث کاهش بهرهوری و سودآوری کشاورزی در این منطقه شده و کشاورزان به دلیل وجود این موانع بیشتر دارای کشاورزی از نوع معیشتی و خودمصرفی هستند.
مانع پنجم: انگیزشی- نگرشی
یافتههای جدول (3) نشان میدهد از بین موانع انگیزشی-نگرشی، کم انگیزگی کشاورزان به دلیل فعالیت دلالان و خرید ارزان محصولات آنان با وزن 27/0 دارای بالاترین ضریب اهمیت و عدم گرایش به انجام کار سخت در منطقه (کشاورزی) با وزن 06/0 دارای کمترین ضریب اهمیت است. در این منطقه از کشور میانگین سنی اکثر کشاورزان بالا بوده و متأسفانه جوانان هم رغبتی به انجام کار کشاورزی ندارند. این امر دلیلی برای مهاجرت آنان به مناطق شهری شده است. باید عنوان نمود اکثر جوانان منطقه تمایل چندانی به انجام کار کشاورزی بهعنوان یک کار سخت، زمانبر و با سوددهی پایین ندارند و در پی کسب درآمدهای بالاتر (قاچاق سوخت و کالا) حتی به قیمت به خطر انداختن جان خود هستند. مهاجرت نیروهای فعال و جوان روستایی خود مانع بزرگی پیش روی توسعه کشاورزی در هر منطقه است. همچنین، متأسفانه به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی، کشاورزان منطقه مجبور به فروش دسترنج خود باقیمتهای اندک بهصورت پیشفروش هستند و سود حاصل از تلاش آنها به جیب دلالان میرود و این امر در کنار وجود دزدیهای فراوان و عدم برخورد مناسب با معتادان و دزدان از سوی دستگاههای ذیربط باعث کاهش انگیزه کشاورزان و رهاسازی زمینهای کشاورزی و گاهی توقف تولید محصولات شده است.
مانع ششم: ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان
نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل مدل تحلیل سلسله مراتبی نشان میدهد که از میان موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان زیر گزینه E1: بیسوادی و کمسوادی کشاورزان روستایی. E2: ضعف اطلاعات و آگاهی کشاورزان نسبت به روشهای جدید کشاورزی. E3: عدم اطلاع از وجود و آشنایی کشاورزان روستایی با فنّاوریهای نوین با توجه به شرایط شهرستان، عدم اطلاع از وجود و آشنایی کشاورزان روستایی با فنّاوریهای نوین با وزن 4344/0 دارای بالاترین ضریب اهمیت و بیسوادی و کمسوادی کشاورزان روستایی با وزن 1696/0 دارای کمترین ضریب اهمیت است. کشاورزان در مناطق روستایی سراوان عمدتاً مسن، کمسواد و بیسواد هستند و روش تولید آنان نیز سنتی، تجربی و بر اساس عادت است. متأسفانه کشاورزان منطقه به دلیل عدم آشنایی و اطلاع از وجود روشها و فنّاوریهای نوین کشاورزی و آبیاری، به شیوه نیاکان خود در حال انجام کشاورزیاند که این امر باعث کاهش بهرهوری و سودآوری آنها شده است. از مشکلات اساسی دیگر شهرستان عدم وجود یک برنامه راهبردی مناسب با شرایط منطقه و استفاده از نیروهای متخصص از سوی دستگاههای ذیربط جهت بهکارگیری روشهای علمی و کارآمد درزمینه تولید محصولات کشاورزی است. نبود پوشش شبکههای تلویزیونی، رادیویی، اینترنت و حتی مدارس در مناطق روستایی منطقه تأثیر بسزایی در سطح آگاهی مردمدارند.
نتیجهگیری و پیشنهادها
این پژوهش باهدف اولویتبندی موانع توسعه کشاورزی در مناطق روستایی شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان انجامگرفته است و بهاینعلت ضروری به نظر میآید که هیچ پژوهشی دیگری در این استان در خصوص موانع توسعه کشاورزی روستایی انجام نگرفته و این تحقیق تلاشی جهت پر نمودن این خلأ تحقیقاتی است. با عنایت به نقش و اهمیت کشاورزی در توسعه مناطق، شناخت شاخصها و مؤلفههای مؤثر در توسعه آن از اهمیت بسزایی برخوردار است و میتوان از این شاخصها در برنامهریزیهای توسعهای هر منطقه استفاده نمود. توسعه کشاورزی هرچند از اجزای بعد اقتصادی روستاهاست اما تأثیرگذاری بالایی بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی و محیطی روستاها دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشاندهندهی اهمیت برخی از موانع بهعنوان مهمترین موانع پیشروی توسعه کشاورزی در این منطقه مرزی و محروم است. نتایج اولویتبندی نشان میدهد که به ترتیب اولویت مهمترین موانع توسعه کشاورزی روستایی در شهرستان سراوان عبارتاند از: موانع ضعف و عدمحمایت مناسب از کشاورزان، موانع اقتصادی، موانع محیطی، موانع زیرساختی و ساختاری، موانع انگیزشی و نگرشی و درنهایت، موانع اطلاعات و دانش کشاورزان. یافتههای پژوهش آشکار نمود، مانع ضعف و عدمحمایت مناسب از کشاورزان بیشترین امتیاز را بهعنوان مهمترین مانع توسعه کشاورزی روستایی شهرستان کسب نموده است.
بهطور واضح در مادهی 6 سیاستهای کلان نظام در بخش کشاورزی آمده است که گسترش زیرساختها، ایجاد انگیزه برای جذب و توسعه سرمایهگذاری در بخش کشاورزی با پوشش مناسب بیمه، کاهش احتمال زیان تولید، اجرای سیاستهای حمایتی و متعادل کردن سطح سودآوری کشاورزی با سایر بخشهای اقتصادی از وظایف اساسی دولت و حمایت از بخش کشاورزی بهعنوان یک مؤلفه مهم از اهمیت و جایگاهی راهبردی در فرآیند سیاستگذاری توسعهی کشاورزی کشورها برخوردار است. با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سراوان میتوان گفت کشاورزی در این منطقه نیازمند حمایتهای گسترده است، اقلیم خشک و نیمهخشک منطقه، ضرورت حمایت را دوچندان نموده است. متأسفانه به علت عدم توجه دولت در خرید تضمینی محصول خرمای شهرستان، این محصول توسط واسطهها، دلالان، سلفخرها و باقیمت بسیار کم خریداری و دسترنج کشاورزان این منطقه به جیب گروهی خاص سرازیر میگردد. همچنین به دلیل نبود صنایع بستهبندی در شهرستان هرساله مقدار زیادی از خرمای تولیدی کشاورزان سراوانی توسط واسطهها به دلیل کیفیت بالای آن به نام و بستهبندی خرمای بم باقیمت بالا در بازارهای داخلی و خارجی بفروش میرود.
نخلستانهای فرسوده و ساختار سنتی تولید محصول خرما، پایین بــودن عملکرد که ناشــی از عواملی مانند اســتفاده از ارقام نامناســب، عدم رعایت اصول فنی به زراعی، عدم تغذیه بهینه در نخلستانها، عدم آبیاری مناسب و عدم استفاده از مکانیزاسیون در تولید محصولات باغی و زراعی شهرستان سراوان از ویژگیهای بارز کشاورزی در این منطقه است که بخش بزرگی از آن به دلیل مشکلات اقتصادی کشاورزان منطقه به دلیل رواج فقر گسترده و عدم سرمایهگذاری کافی و مناسب دولت در زیرساختهای اقتصادی این منطقه محروم کشور است. یکى از مسائل عمده کشاورزی خردهپا در منطقه سراوان، کوچک بودن یا چندپارگی زمینهای کشاورزی است. خرد بودن اراضی کشاورزی، بهرهگیری از فنّاوریهای نوین و فناوریهای جدید در عرصههای مختلف را ازنظر فنی و اقتصادی دشوار میکند که این خود به کاهش عملکرد در واحد سطح و درنتیجه کاهش درآمد کشاورز منطقه منجر میشود و کشاورزی قراردادی راهحلی است که میتواند تا حدودی این مشکل را برطرف کنند اما کشاورزان منطقه به دلایل مختلف از آن استقبال نمیکنند و به همین دلیل شاهد زمینهای زیادی در سطح شهرستان هستیم که بلااستفاده رهاشده و یا با تغییر کاربری، مسکونی شدهاند. با توجه به اینکه نرخ بیسوادی در این استان (حدود 20 درصد) بالا بوده و شهرستان سراوان نیز دارای جمعیت زیاد بیسواد و یا کمسواد است. عمدهای این جمعیت در مناطق روستایی و مشغول بکار کشاورزی هستند و به همین علت آگاهی و اطلاع چندانی نسبت به شیوههای جدید تولید، فنّاوریهای نوین، روشهای آبیاری و غیره ندارند و تلاشی هم از طرف سازمانهای ذیربط جهت تغییر نگرش آنان دیده نمیشود. بر اساس نتایج بهدستآمده از این پژوهش برای کاهش و رفع موانع توسعه کشاورزی روستایی شهرستان پیشنهاد میگردد:
قدردانی و تشکر
این مقاله بدون کمک سازمان یا ارگانی به انجام رسیده است.