اولویت بندی موانع توسعه کشاورزی در مناطق روستایی شهرستان سراوان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

گروه اقتصاد مجتمع آموزش عالی سراوان

چکیده

پژوهش حاضر با هدف اولویت‌بندی موانع توسعه کشاورزی روستایی شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. برای اولویت بندی موانع توسعه کشاورزی روستایی از رویکرد تصمیم‌گیری چند معیاره مبتنی بر روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. 20 نفر از صاحب‌نظران اجرایی و دانشگاهی فعال در حوزه کشاورزی و توسعه روستایی به‌صورت هدفمند انتخاب شدند و نظر آنان در قالب پرسش‌نامه جمع‌آوری شد. براساس نتایج بدست آمده از این پژوهش، مهم‌ترین موانع موثر بر توسعه کشاورزی روستایی در سراوان به ترتیب ضعف و عدم حمایت مناسب از کشاورزان، موانع اقتصادی، موانع محیطی، موانع زیرساختی و ساختاری، موانع انگیزشی و نگرشی و موانع اطلاعات و دانش کشاورزان بودند. موانع ضعف و عدم حمایت مناسب از کشاورزان با بیشترین اهمیت و موانع اطلاعات و دانش کشاورزان با کمترین اهمیت بر توسعه کشاورزی روستایی شهرستان تاثیر گذار بوده‌اند.

تازه های تحقیق

مهم‌ترین موانع موثر بر توسعه کشاورزی روستایی در سراوان به ترتیب ضعف و عدم حمایت مناسب از کشاورزان، موانع اقتصادی، موانع محیطی، موانع زیرساختی و ساختاری، موانع انگیزشی و نگرشی و موانع اطلاعات و دانش کشاورزان بودند. موانع ضعف و عدم حمایت مناسب از کشاورزان با بیشترین اهمیت و موانع اطلاعات و دانش کشاورزان با کمترین اهمیت بر توسعه کشاورزی روستایی شهرستان تاثیر گذار بوده‌اند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Prioritizing the Barriers to Agricultural Development in Rural Areas of Saravan

نویسنده [English]

  • Majid Karimzadeh
چکیده [English]

The aim of this study was to prioritize the barriers to rural agricultural development in Saravan County in Sistan and Baluchistan province. To prioritize the barriers to rural agricultural development, a multi-criteria decision-making approach based on the Analytic Hierarchy Process (AHP) was used. 20 executive and academic experts active in the field of agriculture and rural development were purposefully selected and their opinions were collected in the form of a questionnaire. According to the results of this study, the most important barriers affecting the development of rural agriculture in Saravan were weakness and lack of proper support of farmers, economic barriers, environmental barriers, infrastructure and structural barriers, motivational and attitudinal barriers and farmers' information and knowledge barriers respectively. Weakness and lack of proper support of farmers’ barriers with the most importance and barriers to information and knowledge of farmers with the least importance have affected the development of rural agriculture in the County.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Prioritization
  • Barriers to Agricultural Development
  • Saravan
  • Sistan & Baluchistan

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کشاورزی بخش مهمی از اقتصاد روستایی اکثر کشورهای درحال‌توسعه است. هر استراتژی موفقیت­آمیز در توسعه روستایی باید شامل مؤلفه توسعه کشاورزی نیز باشد. دو مفهوم توسعه کشاورزی و روستایی یکسان نیستند. توسعه کشاورزی، بهبود رفاه جمعیت روستایی را از طریق بهبود پایدار در بهره‌وری بخش کشاورزی پیگیری می­کند (Anríquez & Stamoulis, 2007). اما توسعه روستایی را می­توان ارتقای استانداردهای زندگی توده­های کم­درآمد ساکن در مناطق روستایی و خود افزار کردن فرایند توسعه آن دانست (شایان و تقدسی، 1395). توسعه روستایی مفهوم مهمی در توسعه ملی است (عزمی و همکاران، 1392) و فرایند پایداری است جهت تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست­محیطی که به‌منظور افزایش رفاه جوامع روستایی در درازمدت طراحی‌شده است (کشاورز، 1397).

کشاورزی از دیرباز به­عنوان یکی از مهم‌ترین بخش­های اقتصادی جوامع بشمار ­آمده است و نقش آن در توسعه و ثبات اقتصادی سیاسی و بین‌المللی کشور­ها انکار­ناپذیر است. اغلب روستا­ها از دیرباز محل تولید محصولات کشاورزی بوده­اند بنابراین، درصد بالایی از معیشت روستاییان در رابطه با استفاده از زمین است (عنابستانی و سیفی، ۱۳۹0­). بسیاری از محققان و دانشمندان توسعه کشاورزی را به‌مثابه استراتژی راهبرد اصلی توسعه روستایی قلمداد کرده و معتقدند که کشاورزی به­عنوان منبع اصلی تأمین درآمد و فرصت­های اشتغال نقش اساسی در توسعه روستایی ایفا می­کند از طرف دیگر مسائل بسیاری چون امنیت غذایی و رسیدن به خودکفایی در تولیدات کشاورزی، جلوگیری از نابودی منابع آب، خاک و غیره توجه جدی به بخش کشاورزی را ضروری ساخته است (­محمدی یگانه و نباتی، ۱۳۹۲). می­توان گفت توسعه کشاورزی زمانی می­تواند در بهبود وضعیت اقتصادی - اجتماعی روستاییان ایفای نقش کند که جایگاه آن در توسعه روستایی بر اساس یک مدل مناسبی که نسبت به شرایط مختلف منطقه طراحی‌شده باشد مشخص گردد (ساعی، 1396).

از دیدگاه جغرافیای سیاسی و ژئوپولتیک، عدم توسعه­ی مناطق مرزی، تأثیرات منفی زیادی بر روند توسعه کشور دارد و آن را با چالش­های اساسی روبرو می­کند (­میر­لطفی و همکاران، 1391). در این راستا، راهبرد ساماندهی و توسعه مناطق روستایی این نواحی از اهمیت خاصی برخوردار است. درواقع کشاورزی و فعالیت­های متنوع و گوناگون آن نقش مهمی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و محیطی مناطق روستایی دارد (Whelan, 2003). بی­توجهی به شناخت عوامل مؤثر در توسعه کشاورزی و عدم ارزیابی میزان تأثیر آن‌ها سبب کاهش توان کشاورزی مناطق روستایی می­گردد و ادامه­ای این روند سبب نابودی بخش کشاورزی و به‌تبع آن ناپایداری بخش اجتماعی و اقتصادی مناطق روستایی خواهد شد. گستردگی سطح فعالیت بخش کشاورزی در منطق روستایی یک کشور از یک‌سو و وابستگی شغلی و درآمدی روستاییان به این بخش از سوی دیگر، توجه برنامه­ریزان را به این مصالح ضروری می­کند (میر­لطفی و همکاران، 1391). شهرستان سراوان یکی از شهرستان­های محروم در استان پهناور سیستان و بلوچستان در جنوب شرق کشور است. بر اساس سر­شماری سال 1395 جمعیت روستایی این شهرستان 100353 نفر بوده و اقتصاد این شهرستان عمدتاً بر پایه­ی کشاورزی و فعالیت­های مرزی (تجارت و قاچاق کالا و سوخت) است.

 

مبانی نظری

کشاورزی نقش عمده­ای در توسعه (Connolly Boutin & Smit, 2016)، اقتصادی و اجتماعی اکثر نواحی روستایی ایفا می­کند (Jun & Xiang, 2011) و بزرگ­ترین منبع اشتغال آن‌ها است (White, 2012). اکثریت مردم در مناطق روستایی، برای گذران زندگی خود، به­طور مستقیم یا غیرمستقیم به کشاورزی و فعالیت­­های مرتبط به آن وابسته هستند و بیشتر برنامه­ریزان چه در سطح محلی و چه در سطح ملی بر اهمیت توسعه­ی کشاورزی تأکید می­کنند. در سال­های اخیر سیاست­های مختلفی برای توسعه کشاورزی در روستا­ها اتخاذشده است. این سیاست­ها را می­توان در دو گروه بنیادین و حمایتی طبقه­بندی کرد (مشک­بید و همکاران، 1399).

سیاست­های بنیادین شامل یکپارچه­سازی اراضی کشاورزی، مکانیزاسیون کشاورزی و مدیریت منابع آب کشاورزی می­شود. یکی از عواملی که به نظر می­رسد به­صورت ریشه­ای به­عنوان چالش مطرح باشد، بحث پراکندگی و خرد بودن اراضی کشاورزی است. برای این منظور سیاست یکپارچه­سازی اراضی می­تواند مؤثر باشد. از مزیت­هایی که یکپارچه­سازی اراضی از دیدگاه اقتصادی دارد، می­توان به مواردی همچون صرفه­جویی درزمینه آب، زمین و نهاده­های تولیدی، توسعه راه­های ارتباطی، الگوی مناسب کشت، کاهش هزینه­ها و افزایش درآمد اشاره کرد (غفاری و همکاران، 1395). یکی از سیاست­های بنیادین، مدیریت آب کشاورزی است. در این زمینه مدیریت آب، ارزش­گذاری آب و کیفیت آب، اصولی اساسی برای دستیابی به توسعه کشاورزی و کشاورزی پایدار است (طاهرآبادی،1395). سومین سیاست بنیادین، مکانیزاسیون کشاورزی است. مکانیزاسیون کشاورزی به­عنوان یک رویکرد اساسی در تولید محصولات کشاورزی مطرح است و اهدافی نظیر انجام به‌موقع عملیات کشاورزی، کاهش هزینه­های تولید، کاهش سختی کار، مدیریت مصرف نهاده­های کشاورزی، ایجاد جذابیت در فعالیت­های کشاورزی، ارتقای کمی و کیفی تولید و اصولاً موجبات اقتصادی نمودن تولید انبوه محصولات کشاورزی را فراهم می­سازد (عباسی و همکاران،1393).

گروه دوم از سیاست­های توسعه کشاورزی، شامل سیاست­های حمایتی (توزیع نهاده­های کشاورزی و آزادسازی قیمت نهاده­ها، مبارزه بیولوژیک، قیمت­گذاری، بازاریابی و آموزش و ترویج) است. ازجمله دلایل اقتصادی اجرای سیاست­های حمایتی در بخش کشاورزی می­توان به کم­کشش بودن عرضه محصولات، فسادپذیری و محدود بودن قدرت ذخیره­سازی محصولات کشاورزی، افزایش توان رقابتی در بازارهای صادراتی، جلوگیری از مهاجرت روستائیان به شهر، جلوگیری از انتقال درآمد از بخش کشاورزی به دیگر بخش­های اقتصادی، عدم تمایل بخش خصوصی به سرمایه­گذاری در بخش پشتیبانی و زیر­بنایی کشور اشاره کرد (حسینی و همکاران، 1390).

امروزه با عنایت به تغییرات وسیع و همچنین، تغییرات اقلیمی توسعه کشاورزی در مناطق مختلف به­خصوص کشورهای کمتر توسعه­یافته با چالش­های اساسی روبرو است. این چالش­ها را می­توان به عوامل سخت­افزاری و نرم­افزاری تقسیم نمود. فنّاوری و رکود آن و همچنین عدم به‌کارگیری فناوری­های جدید در کشاورزی ازجمله مسائلی است که به­خصوص در کشورهای درحال‌توسعه و کمتر توسعه‌یافته به‌عنوان یک مصالح اساسی در این بخش مطرح است (کرباسی،1391). عدم دسترسی کافی و مناسب به ادوات و ماشین­آلات کشاورزی به­عنوان یکی از مهم‌ترین موانع توسعه کشاورزی به شمار می­آید. توسعه کشاورزی مستلزم جایگزین کردن روش­های جدید و مبتنی بر دانش فنی به‌جای روش­های سنتی در فرآیند تولید است. به‌عبارت‌دیگر یکی از مهم­ترین عوامل دستیابی به توسعه کشاورزی استفاده از اطلاعات و دانش فنی و توسعه منابع انسانی است (مرادی و همکاران، 1397). به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران، از دیگر مشکلات پیشروی توسعه کشاورزی، زمینه­های نرم­افزاری نظام کشاورزی است. یکی از مصادیق اصلی این مشکل، نگرش منفی جوانان نسبت به کار کشاورزی است. پرزحمت بودن حرفه کشاورزی در مقایسه با سایر مشاغل، کم‌درآمد بودن و نیز عدم توجه کافی برنامه­ریزان و سیاست گذاران به بخش کشاورزی ازجمله عوامل تأثیرگذار بر عدم تمایل جوانان به کشاورزی است (شمس و همکاران، 1394).

کمبود سرمایه در بخش کشاورزی به‌ویژه در کشاورزی خرد و دهقانی ازجمله دیگر مشکلاتی است که این بخش را در مواجه با مشکلات و حوادث طبیعی و غیرطبیعی آسیب‌پذیر می­کند؛ این مشکل گاه شرایط را برای پرورش ایده­ها و نوآوری­های مرتبط با فعالیت کشاورزی دشوار و تا حدی ناممکن ساخته و توسعه بخش کشاورزی و روستایی را با مشکل مواجه می­سازد (اشراقی سامانی و همکاران، 1394). کوچک بودن و پراکندگی اراضی نیز یکی از موانع توسعه کشاورزی است که موجب تولید سنتی محصولات کشاورزی و عدم استفاده بهینه از فن­آوری و امکانات نوین می­شود. همچنین کوچک بودن اراضی کشاورزی یکی از دلایل اصلی پایین بودن سطح بهره­وری و سرمایه­گذاری در بخش کشاورزی در کشورهای درحال‌توسعه است (رضایی و قهرمانی، 1395).

درمجموع، می­توان این­گونه عنوان کرد که کشاورزی با عنایت به ساختار اقتصادی کشورهای درحال‌توسعه با مشکلات عدیده و مختلفی روبرو است. با بررسی مطالعات صورت گرفته در حوزه بخش کشاورزی می­توان موارد زیر را به­عنوان اصلی­ترین موانع توسعه کشاورزی در مناطق مختلف برشمرد:

  • کوچک و پراکنده بودن قطعات زمین: یکی از مشکلات اساسی بخش کشاورزی در مناطق روستایی کشورهای درحال‌توسعه، کوچک و پراکنده بودن زمین­های کشاورزی است. علاوه بر صبغه تاریخی، بسیاری از زمین‌ها در این مناطق به سبب قانون ارث در طول زمان تقطیع شده­اند و این امر موجب از بین رفتن صرفه­های ناشی از مقیاس شده است (Kuran, 2005).
  • کمبود آب یا عدم توازن بارش­ها. برخورداری از آب به معنی رونق کشاورزی و شکوفایی و گسترش کشاورزی است (سلیمانی و اکبرزاده، ۱۳۹۷). کمبود آب و وقوع خشک‌سالی متعدد از مشکلات اصلی بخش کشاورزی مناطق زیادی از کشورهای درحال‌توسعه است. کمبود آب همه‌ساله باعث هر چه بیشتر خشک شدن مناطق روستایی و از بین رفتن محصولات کشاورزی می­شود که این خود از مهم‌ترین دلایل مهاجرت روستاییان به مناطق شهری است.
  • ضعف­های ساختاری کسب‌وکارهای فعال در حوزه کشاورزی. اساساً در کشورهای درحال‌توسعه شرکت­ها و بنگاه­های تولیدی از ضعف­های ساختاری متعددی برخوردارند. این آسیب­ها روحیه کارآفرینی را محدود کرده و انگیزه­های توسعه هم در قالب گسترش سطح فعالیت و هم در قالب جذب نوآوری­های جدید را محدود می‌کند (Wilson, 2012).
  • رشد جمعیت و نبود توازن میان جمعیت و زمین زراعی. به دلیل رشد جمعیت بالا در کشورهای درحال‌توسعه سهم هر فرد از مساحت زمین زراعی به نسبت تعداد جمعیت ساکن بر آن پایین آمده است (سلیمانی واکبر زاده، ۱۳۹۷).
  • کمبود نیروی کار ماهر. با توجه به وجود ضعف جدی در نظام آموزشی بسیاری از فارغ­التحصیلان دانشگاه­ها، مهارت کاربردی خاصی در این کشورها ندارند. از سوی دیگر سیستم یادگیری در حین کار نیز موجب تداوم دانش سنتی شده و عملاً محرک بهره‌وری بیشتر نخواهد بود. ازاین‌رو، می­توان فقدان یا کمبود دانش در مورد فنّاوری‌های کاشت، داشت و برداشت و نیز بسته­بندی و بازاریابی را ازجمله موانع توسعه کشاورزی دانست (دادرس مقدم و زیبایی، ۱۳۸۷).
  • عقب‌ماندگی‌های صنعتی و فناورانه. در بسیاری از مناطق روش­ها، فن‌ها و ابزارهای فناورانه جدید کشاورزی مورداستفاده قرار نمی­گیرد. تولید بر پایه سنت­های بومی گذشته و بیشتر برای تأمین نیازهای روزانه داخلی صورت می­پذیرد و افق­های افزایش تولید و صادرات آن کمتر ملاحظه می­شود (Mohamed, 2012).
  • عدم ورود به بازارهای جهانی. یکــی از دلایــل کــاهش تولیــد کشــاورزی، بی­توجهی به بازاریابی داخلی و خارجی محصـولات کشاورزی اسـت کـه ایـن امـر باعث کاهش سودآوری محصولات شده و درنتیجه، کاهش انگیزه کشاورزان بـرای کشـاورزی را بـه دنبال خواهد داشـت (­عنابستانی و طولابی­­نژاد، 1397: 59). ناتوانی در بازاریابی و ورود به بازارهای بین­المللی محصولات کشاورزی یکی از ضعف­های اساسی کشورهای درحال‌توسعه است. حاکم بودن شرایط رقابت آزاد در فضای جهانی موجب می­شود که صنایع در یک فرآیند توان یادگیری، کارایی و بهره­وری خود را افزایش داده و امکان تداوم حضور در بازارهای جهانی را بیابند (Norton & et al,2014). کاهش موانـع موجـود در بازاریـابی محصولات کشاورزی مـی­توانـد باعـث افـزایش درآمـد خانوارهـــای روســـتایی، افـــزایش رفـــاه، افـــزایش توانمندسازی، سطح کیفیت زندگی و به‌تبع به توسعه پایدار روستایی منجر می­شود. استدلالی که بـرای ایـن ادعا می‌توانیم بیاوریم این است که کشـاورزی قابلیـت دارد کـه هـم بخـش صـنعت و تجـارت و هـم پویـایی آمـوزش، اشـتغال، درآمـد و پس‌انداز، توانمندسـازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی را بـه دنبـال داشته باشد و درنتیجه، روستاها را در مسیر پیشرفت و توسعه پایدار قرار دهد (عنابستانی و طولابی­­نژاد، 1397: 63).
  • کمبود صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی. صنایع فرآوری می­تواند با ایجاد ارزش‌افزوده در تولیدات کشاورزی زمینه را برای توسعه کشاورزی فراهم کند (کلانتری رهنما و موحدی، ۱۳۸۹). فقدان صنایع تبدیلی و تکمیلی انگیزه توسعه کشاورزی و دامداری را محدود می­کند (Al-Haboby et al. 2014).
  • ضعف در تحقیق و توسعه. اساساً در کشورهای درحال‌توسعه سرمایه‌گذاری چندانی در حوزه‌های تحقیق و توسعه کشاورزی انجام نمی­گیرد (سلیمانی و اکبرزاده، ۱۳۹۷).
  • مشکلات و آسیب­های زیست­محیطی. عدم توجه به اثرات جانبی تولید بر محیط‌زیست در دهه­های گذشته به نحو ملموسی موجب شده است که کشاورزی در کشورهای درحال‌توسعه با بحران‌های محیط‌زیستی متعددی روبرو شود. از سوی دیگر، استفاده ناصحیح از کودها و مواد شیمیایی و نیز برداشت­های بی­رویه زمان تخریب خاک موجب محدود شدن پتانسیل­های کشاورزی شده است (سلیمانی و اکبرزاده، ۱۳۹۷).
  • تغییرات فرهنگی در محیط­های روستایی. به سبب تغییرات سبک زندگی و نیز شیوه شیوع فرهنگ مصرف­گرایی در میان جوامع به‌ویژه جوامعی که درآمدهای رانتی فراوان دارند فرهنگ تولیدی روستاها تخریب‌شده و در عمل، از حالت تولیدی به جامعه مصرفی تبدیل‌شده است. این امر می­تواند زمینه‌ساز رکود تولیدات روستایی باشد (سلیمانی و اکبرزاده، ۱۳۹۷).
  • عدم گرایش جوانان روستایی به کار کشاورزی. در سالیان اخیر ازجمله مشکلات بخش کشاورزی در کشورهای درحال‌توسعه، عدم گرایش جوانان روستایی به کار کشاورزی تحت تأثیر زندگی شهری و با توجه به تغییرات نوع زندگی است. ازنظر جوانان روستایی، کشاورزی کاری سخت، کم بازده و متعلق به نسل­های گذشته است.

موانع توسعه کشاورزی در پژوهش­های مختلفی موردبررسی قرارگرفته است که از آن جمله می­توان به پژوهش­های ذیل اشاره نمود: محمدی یگانه و نباتی (1392) به بررسی و تحلیل موانع توسعه کشاورزی در دهستان کرانی با توجه به نقش مهم آن به‌عنوان اشتغال غالب روستاییان پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل ساختاری در دهستان کرانی مهم‌ترین مانع توسعه کشاورزی بوده و عوامل فرهنگی، محیطی و بازاری در اولویت­های بعدی قرار دارند.

جعفری مورکانی و بختیارپور (1395) به بررسی و تحلیل موانع توسعه کشاورزی و اثرات اقتصادی و اجتماعی آن در روستای سید سلطان پرداخته­اند. نتایج تحقیق نشان داد که عامل کم‌آبی از مجموعه عوامل محیطی مهم‌ترین مانع توسعه کشاورزی بوده و عوامل ساختاری و فرهنگی در اولویت­های بعدی قرار دارند. شایان و همکاران (1389) در پژوهشی به بررسی نقش کشاورزی در توسعه روستایی منطقه میانکنگی سیستان پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داد کشاورزی در توسعه روستایی این منطقه نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری داشته است.

یافته­های پژوهش کرباسیون و همکاران (Karbasioun et al., 2008) نشان می‌دهد بودجه ناکافی وزارت کشاورزی، عدم تماس بین­المللی، سیاست­های ناعادلانه و عدم اعتمادبه‌نفس کشاورزان برای سرمایه­گذاری، از مهم‌ترین موانع توسعه کشاورزی در ایران هستند. رجمی و وبر (, 2000 Regmi and Weber) فشار جمعیت، کشاورزی معیشتی، فقر روستایی، کاهش منابع طبیعی با تأکید بر جنگل‌زدایی، تخریب زمین، کاهش بهره‌وری، سیاست­های اشتباه و نابرابری جنسیتی را سدی غیرقابل‌تحمل در مسیر توسعه کشاورزی پایدار در کشورهای درحال‌توسعه می­داند.

فرایدی فرانسیس و کهینده دیوید (Friday Francis and Kehinde David, 2012) پژوهشی در مورد چالش­های کشاورزی و توسعه روستایی در نیجریه انجام دادند. نتایج پژوهش توصیه می­کند علاوه بر مبارزه با فساد، دولت در سیاست­های کشاورزی برای دستیابی به هدف والای خود، به سطح کافی از سرمایه­گذاری هدفمند استراتژیک در بخش کشاورزی، ارتقاء زیرساخت­های روستایی، افزایش بهره­وری و افزایش رقابت در تولید محصولات نیاز دارد. علاوه بر این به‌منظور تسهیل در توسعه کشاورزی، دولت باید رویکرد و برنامه­ای یکپارچه در توسعه روستایی اتخاذ کند.

اولون بلاد و اولون بلاد (Ulvenblad and Ulvenblad, 2018) کمبود منابع از قبیل کمبود منابع مالی، مهارت­ها و تجربه­های مدیریتی را ازجمله مهم‌ترین موانع پیشروی بخش کشاورزی ذکر نمودند. پلگرینو (Pellegrino,2018) معتقد است موانع بخش کشاورزی در بسیاری موارد مربوط به زمینه­ها، ساختار بازار و بلوغ این بخش است. به‌خصوص این بخش به دلیل افزایش رقابت جهانی و چالش­های زیست­محیطی، چالش‌های بسیاری را تجربه کرده است Ulvenblad et al., 2020)).

بررسی ادبیات تحقیق و مطالعات انجام‌شده نشان­دهنده اهمیت بخش کشاورزی در توسعه روستایی است. نتایج مطالعات نشانگر این موضوع است که موانع زیرساختی در کنار سایر موانع ازجمله مدیریتی، ضعف حمایت سازمان­های دولتی، موانع اجتماعی و فرهنگی، بین­المللی، محیط­زیستی، فقر روستایی، کشاورزی معیشتی و عوامل بازاری ازجمله مهم‌ترین چالش­ها و موانع توسعه کشاورزی در مناطق روستایی هستند؛ بنابراین، با عنایت به موانع شناسایی‌شده، هدف این پژوهش بررسی موانع توسعه کشاورزی به­صورت عام و همچنین، رتبه­بندی این موانع در مناطق روستایی یکی از محروم­ترین مناطق کشور در استان سیستان و بلوچستان است.

 

روش­شناسی تحقیق

این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر میزان و درجه کنترل متغیرها میدانی، ازلحاظ نحوه نظارت بر داده­ها جزو پژوهش­های توصیفی و از میان روش­های توصیفی، از پیمایش بهره برده است. اطلاعات موردنیاز در این پژوهش با انجام مصاحبه دارای ساختار و استفاده از پرسشنامه 9 ارزشی توماس ال ساعتی (Thomas L. Saaty) گردآوری‌شده است. ابتدا محقق با استفاده از مصاحبه با افراد مطلع و ادبیات پژوهش به شناسایی موانع پرداخته و با عنایت به نظریات خبرگان، ادبیات تحقیق و مطالعات پیشین موانع شناسایی‌شده در شش گروه موانع ضعف و عدم‌حمایت مناسب از کشاورزان، موانع اقتصادی، موانع محیطی، موانع زیرساختی، موانع انگیزشی و نگرشی و موانع اطلاعات و دانش کشاورزان دسته‌بندی شدند که بر اساس آن‌ها درخت سلسله مراتبی (شکل 1) ترسیم شد. سپس، با توجه به درخت ترسیم‌شده و به­صورت مقایسه­ی زوجی موانع (گزینه­ها)، پرسشنامه­ای طراحی شد که شامل 57 مقایسه (به­منظور مقایسه­ی گزینه­ها و زیر گزینه‌ها) بود. با توجه به اینکه موانع پرسشنامه توسط کارشناسان آگاه تعیین و تأیید شدند، پرسشنامه به لحاظ محتوا از روایی قابل قبولی برخوردار است. برای اولویت­بندی موانع از نرم­افزار Expert Choice استفاده گردید.

جامعه­ی آماری این پژوهش شامل افرادی است که لااقل یکی از ویژگی­های زیر را دارا بودند: اعضای هیئت‌علمی دانشگاه­های شهرستان و آشنا به مباحث توسعه و کشاورزی؛ مدیران دستگاه­های اجرایی مرتبط با موضوع پژوهش؛ بخشداران؛ دهیاران؛ اعضای شورای اسلامی روستاها، کارشناسان فرمانداری و جهاد سازندگی شهرستان. ازاین‌رو، با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند (روش گلوله ‌برفی) 25 نفر از این خبرگان شناسایی و پرسشنامه­ی طراحی‌شده به­صورت حضوری در اختیار آن‌ها قرار گرفت. درنهایت، 20 پرسشنامه جمع­آوری و تحلیل پرسشنامه­ها بر اساس نظر خبرگان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفت.

اولین قدم در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، ایجاد یک نمایش گرافیکی است؛ که در آن هدف، گزینه‌ها و زیر گزینه­ها نشان داده می­شود (شکل 1). در این پژوهش پس از گردآوری داده­ها و شناسایی موانع، درخت سلسله مراتبی به­صورت شکل 1 ترسیم گردید. قابل‌ذکر است با توجه به محدودیت­های پژوهش ممکن است علاوه بر موانع ذکرشده در این تحقیق، موانع و محدودیت­های مهم دیگری نیز وجود داشته باشد. موانع شناسایی‌شده با توجه به شرایط منطقه و بر اساس نظر متخصصین از اولویت بالاتری برخوردار بوده­اند.

 

O): هدف نهایی (اولویت­بندی موانع توسعه کشاورزی در مناطق روستایی شهرستان سراوان)

A): گزینه (موانع محیطی). زیر گزینه (A1: خشک‌سالی طولانی­مدت در منطقه. A2: بیابانی و مشکل کم‌آبی منطقه. A3: ناهمواری و کمبود زمین­های حاصلخیز در شهرستان).

B): گزینه (موانع زیرساختی و ساختاری). زیر گزینه (B1: نبود یا محدودیت بازار مناسب برای محصولات کشاورزی منطقه. B2: نبود مکان مناسب جهت ذخیره­سازی محصولات کشاورزی. B3: نبود و کمبود وسایل موردنیاز برای حمل‌ونقل محصولات و نبود جاده مناسب. B4: عدم استفاده از فنّاوری‌های نوین در مناطق روستایی منطقه. B5: نظام زمین­داری خرده مالکی و خرد، پراکنده و کوچک بودن اراضی کشاورزی منطقه).B6: نبود شرکت­های تعاونی کشاورزی فعال و قوی در منطقه.

C): گزینه (موانع اقتصادی). زیر گزینه (C1: فقر کشاورزان و نبود سرمایه کافی در مناطق روستایی منطقه. C2: عدم سرمایه­گذاری مناسب دولت در ایجاد زیرساخت­های کشاورزی در مناطق روستایی منطقه. C3: استفاده از الگوهای کشت نامناسب و کاربرد روش­های سنتی در تولید محصولات کشاورزی. C4: کمبود تسهیلات ویژه برای توسعه کشاورزی روستایی. C5: گران بودن فنّاوری‌های جدید و ناتوانی روستاییان در خرید آن‌ها. C6: نبود صنایع تبدیلی روستایی در مناطق روستایی منطقه).

D): گزینه (موانع انگیزشی و نگرشی). زیر گزینه (D1: عدم گرایش به انجام کار سخت در منطقه (کشاورزی). D2: عدم استقبال نسل جوان از کار کشاورزی در روستاها. D3: کم انگیزگی کشاورزان به دلیل فعالیت دلالان و خرید ارزان محصولات آنان. D4: کم انگیزگی کشاورزان به دلیل دزدیده شدن محصولاتشان توسط معتادان و دزد ها. D5: کم انگیزگی کشاورزان به دلیل ارزانی قیمت محصولات کشاورزی).

E): گزینه (موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان). زیر گزینه (E1: بی‌سوادی و کم­سوادی کشاورزان روستایی منطقه. E2: ضعف اطلاعات و آگاهی کشاورزان نسبت به روش­ها جدید کشاورزی. E3: عدم اطلاع از وجود و آشنایی کشاورزان روستایی با فنّاوری‌های نوین).

F): گزینه (موانع ضعف و عدم‌حمایت مناسب از کشاورزان). زیر گزینه (F1: عدم‌حمایت مناسب دولت از کشاورزان. F2: نبود و کمبود مروجان و کارشناسان باتجربه در شهرستان. F3: برگزار نشدن کلاس­های آموزشی و ترویجی در مناطق روستایی منطقه. F4: عدم خرید تضمینی عمده محصولات کشاورزان توسط دولت و ضرر و زیان کشاورزان).

 

 

شکل 1 نمایش درخت تحلیل سلسله مراتبی باهدف اولویت‌بندی موانع توسعه کشاورزی روستایی

 

این پژوهش ازلحاظ جغرافیایی، محدوده شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان را در برمی‌گیرد. موقعیت جغرافیایی شهرستان سراوان در نقشه، 62 درجه و 20 دقیقه طول جغرافیایی و 27 درجه و 22 دقیقه عرض جغرافیایی در جنوب شرقی کشور است. این شهرستان در منتهی­الیه شرقی­ترین نقطه کشور واقع‌شده و دارای 384 کیلومتر مرز مشترک با کشور پاکستان است.

منطقه موردمطالعه این پژوهش، روستاهای شهرستان سراوان است. کارکرد اقتصادی این روستاها کشاورزی و دامداری است. به دلیل خشک‌سالی‌های متوالی نزدیک به دو دهه و نبود رودخانه دائمی، کشاورزی و دامداری در این منطقه رونق چندانی ندارد. از ویژگی­های قابل‌ذکر کشاورزی در مناطق روستایی این شهرستان استفاده از الگوهای کشت نامناسب، سنتی، خرد و پراکنده بودن اراضی کشاورزی است. کشاورزان این منطقه به دلیل شرایط اقلیمی منطقه (خشک، بیابانی و با متوسط بارندگی 100 میلی‌متر در سال) و کمبود آب موردنیاز نتوانسته­اند از پتانسیل­های کشاورزی و اراضی این منطقه استفاده نمایند. در فضای روستایی شهرستان، پراکندگی جغرافیایی روستاها و کم‌جمعیت بودن آن‌ها به دلیل وسعت شهرستان، تعدد مراکز جمعیتی و کوچک و ناپایداری بسیاری از روستاها، انزوای جغرافیایی، بن‌بست و مرزی بودن شهرستان و آسیب‌پذیری شدید اقتصاد روستاهای منطقه به دلیل خشک‌سالی، نبود هیچ‌گونه صنایع تبدیلی در مناطق روستایی شهرستان، مواجه‌شدن بیش از 163 روستای شهرستان با تنش جدی آب، سرمایه‌گذاری بسیار اندک دولت در زیرساخت­های روستایی شهرستان، نامناسب بودن راه­های دسترسی روستایی (خاکی و شنی بودن اکثر راه­های روستایی شهرستان)، نبود تعاونی­های فعال کشاورزی در منطقه، تک‌محصولی بودن، سلف فروشی محصولات کشاورزی و حضور کم‌رنگ سایر زمینه‌های فعالیت­های اقتصادی، مشکلاتی را برای مردم این منطقه به بار آورده است.

 از سایر عوامل تشدیدکننده عقب‌ماندگی‌های اقتصادی نواحی روستایی این شهرستان می‌توان به مواردی مانند عدم توجه کافی به صنایع‌دستی و گردشگری در مناطق روستایی شهرستان علی‌رغم وجود پتانسیل‌های زیاد شهرستان ازجمله وجود تنها موزه زنده جهان و ثبت جهانی روستای کلپورگان به‌عنوان دهکده جهانی سفال و غیره، آمار بالای بی‌سوادی در بین روستاییان، عدم گرایش جوانان روستایی به انجام فعالیت کشاورزی، رواج فرهنگ تقدیرگرایی شدید در بین مردم، نقش بسیار ضعیف زنان در فعالیت­های اقتصادی به دلیل رواج باورهای مذهبی مرسوم در منطقه، عدم استفاده از وام­های بانکی به دلیل حرام دانستن بهره این وام­ها، بالا بودن آمار معتادین و دزدی محصولات کشاورزی، رواج زندگی عشیره­ای و سنتی در مناطق روستایی شهرستان، مهاجرت روستاییان به شهرها، سوءتغذیه، فقر شدید، محرومیت و آمار بیکاری آشکار و پنهان بالای ناشی از شرایط محیطی و نبود زیرساخت­های اقتصادی اشاره نمود.

 

شکل 2. نقشه تقسیمات سیاسی شهرستان سراوان

 

نتایج و بحث

در جدول شماره (1) توزیع فراوانی مشخصات پاسخگویان بر اساس پرسشنامه­های جمع‌آوری‌شده آورده شده است. اطلاعات جدول بر اساس متغیرهای سن، تحصیلات و محل اشتغال پاسخگویان است. نتایج نشان­دهنده آن است که اکثریت پاسخگویان دارای سن بین 50-30 سال و دارای مدرک تحصیلی فوق­دیپلم و لیسانس هستند.

در این قسمت، به­منظور شناسایی و اولویت­بندی موانع توسعه کشاورزی در مناطق روستایی شهرستان سراوان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، در ابتدا به بررسی ضرایب ناسازگاری گزینه­های تحقیق پرداخته می­شود. نرخ ناسازگاری نشان‌دهنده میزان اعتماد و عدم اعتماد ما به داده­های گردآوری‌شده است. درصورتی‌که نرخ ناسازگاری به‌دست‌آمده کمتر از 1/0 باشد، ماتریس سازگار بوده و می­توان به نتایج وزن‌های به‌دست‌آمده اعتماد نمود؛ اما اگر نرخ ناسازگاری بیشتر از 1/0 باشد تصمیم‌گیرنده باید در نتایج مقایسات زوجی تجدیدنظر نماید.

 

جدول 1- توزیع فراوانی پاسخگویان

متغیر

 

فراوانی

 

 

سن

30-20

2

40-30

10

50-40

5

بالاتر از 50

3

تحصیلات

دیپلم و زیر دیپلم

6

فوق‌دیپلم و لیسانس

9

فوق‌لیسانس و دکتری

5

 

محل اشتغال

فرمانداری

3

دانشگاه

3

جهاد سازندگی

4

شورای اسلامی روستا

8

دهیار

2

همان‌گونه که از جدول شماره (2) پیداست نرخ ناسازگاری گزینه­های این پژوهش یعنی موانع محیطی، موانع زیرساختی و ساختاری، موانع اقتصادی، موانع انگیزشی و نگرشی، موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان و موانع ضعف و عدم‌حمایت مناسب از کشاورزان به ترتیب 02/0، 01/0، 03/0، 02/0، 02/0 و 003/0 می‌باشند؛ بنابراین از به دلیل این‌که تمام ضرایب ناسازگاری گزینه­های پژوهش کمتر از 1/0 هستند؛ بنابراین سازگاری ماتریس­های مقایسات زوجی قابل‌قبول بود و نیازی به تجدیدنظر نیست.

 

جدول 2- نرخ ناسازگاری گزینه‌های پژوهش

ردیف

گزینه

نرخ ناسازگاری

1

موانع محیطی

02/0

2

موانع زیرساختی و ساختاری

01/0

3

موانع اقتصادی

03/0

4

موانع انگیزشی و نگرشی

02/0

5

موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان

02/0

6

موانع ضعف و عدم‌حمایت مناسب از کشاورزان

003/0

 

جدول 3- اولویت­بندی گزینه­های پژوهش (اولویت­بندی موانع توسعه کشاورزی در مناطق روستایی شهرستان سراوان)

ردیف

گزینه

وزن

1

موانع محیطی

1874/0

2

موانع ساختاری و زیرساختی

1257/0

3

موانع اقتصادی

2001/0

4

موانع انگیزشی و نگرشی

1197/0

5

موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان

1181/0

6

موانع ضعف و عدم‌حمایت مناسب از کشاورزان

2587/0

 

نتایج جدول (3) نشان‌دهنده این موضوع است که ازنظر پاسخگویان، موانع ضعف و عدم‌حمایت از کشاورزان با وزن 2587/0 دارای بالاترین و موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان با وزن 1181/0 دارای پایین­ترین درجه اهمیت به­عنوان مانع توسعه کشاورزی روستایی در شهرستان است. نتایج جدول همچنان گویای این موضوع است که به ترتیب اولویت، موانع ضعف و عدم‌حمایت مناسب از کشاورزان، موانع اقتصادی، موانع محیطی، موانع ساختاری و زیرساختی، موانع انگیزشی و نگرشی و موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان به­عنوان مهم‌ترین موانع توسعه کشاورزی در شهرستان سراوان قرار می­گیرند. این نتایج در تصویر شماره (3) نیز ارائه گردیده­اند. به­منظور مشخص نمودن میزان اهمیت زیر گزینه‌های پژوهش، نتایج حاصل از مقایسات زوجی زیر گزینه‌های تحقیق و اولویت­بندی نتایج این مقایسات در قالب جدول ذیل ارائه‌شده است.

با عنایت به نتایج به‌دست‌آمده از جدول (4) می­توان بر اساس نظر خبرگان مهم‌ترین موانع توسعه کشاورزی روستایی در سراوان را به شرح ذیل تفسیر نمود:

 

مانع اول: ضعف و عدم‌حمایت مناسب از کشاورزان

 ضعف و عدم‌حمایت کافی و مناسب از کشاورزان مهم‌ترین مانع توسعه کشاورزی روستایی در سراوان است. این مانع از سه زیر گزینه تشکیل‌شده است و از بین این عوامل، عدم خرید تضمینی عمده محصولات کشاورزان توسط دولت و ضرر و زیان کشاورزان با وزن 3933/0 دارای بالاترین ضریب اهمیت و نبود و کمبود مروجان و کارشناسان باتجربه در شهرستان با وزن 1480/0 دارای کمترین ضریب اهمیت است.

 

جدول شماره 4- رتبه­بندی زیر گزینه­های پژوهش

ردیف

گزینه

زیر گزینه­ها

وزن

رتبه

1

موانع محیطی

خشک‌سالی طولانی­مدت در منطقه

5620/0

1

بیابانی و مشکل کم‌آبی منطقه

3712/0

2

ناهمواری و کمبود زمین­های حاصلخیز در شهرستان

0667/0

3

2

موانع ساختاری و زیرساختی

نبود یا محدودیت بازار مناسب برای محصولات کشاورزی منطقه

2337/0

3

نبود مکان مناسب جهت ذخیره­سازی محصولات کشاورزی

0946/0

4

نبود و کمبود وسایل موردنیاز برای حمل‌ونقل محصولات و نبود جاده مناسب

0801/0

6

عدم استفاده از فنّاوری‌های نوین در مناطق روستایی منطقه

2632/0

2

نظام زمین­داری خرده مالکی و خرد، پراکنده و کوچک بودن اراضی کشاورزی منطقه

3281/0

1

نبود شرکت­های تعاونی کشاورزی فعال و قوی در منطقه

0901/0

5

3

موانع اقتصادی

فقر کشاورزان و نبود سرمایه کافی در مناطق روستایی منطقه

0946/0

5

عدم سرمایه­گذاری مناسب دولت در ایجاد زیرساخت­های کشاورزی در مناطق روستایی منطقه

2088/0

2

استفاده از الگوهای کشت نامناسب و کاربرد روش‌های سنتی در تولید محصولات کشاورزی

2578/0

1

کمبود تسهیلات ویژه برای توسعه کشاورزی روستایی

1544/0

4

گران بودن فنّاوری‌های جدید و ناتوانی روستاییان در خرید آن‌ها

1618/0

3

نبود صنایع تبدیلی روستایی در مناطق روستایی منطقه

1223/0

5

4

موانع انگیزشی و نگرشی

عدم گرایش به انجام کار سخت در منطقه (کشاورزی)

0630/0

5

عدم استقبال نسل جوان از کار کشاورزی در روستاها

1984/0

4

کم انگیزگی کشاورزان به دلیل فعالیت دلالان و خرید ارزان محصولات آنان

2715/0

1

کم انگیزگی کشاورزان به دلیل دزدیده شدن محصولاتشان توسط معتادان و دزدها

2105/0

3

کم انگیزگی کشاورزان به دلیل ارزانی قیمت محصولات کشاورزی

2564/0

2

5

موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان

بیسوادی و کم­سوادی کشاورزان منطقه

1696/0

3

ضعف اطلاعات و آگاهی کشاورزان نسبت به روش­های جدید کشاورزی

3959/0

2

عدم اطلاع از وجود و آشنایی کشاورزان روستایی با فنّاوری‌های نوین

4344/0

1

6

موانع عدم‌حمایت کافی از کشاورزان

عدم‌حمایت مناسب دولت از کشاورزان

2730/0

2

نبود و کمبود مروجان و کارشناسان باتجربه در شهرستان

1480/0

4

برگزار نشدن کلاسهای آموزشی و ترویجی در مناطق روستایی منطقه

1854/0

3

عدم خرید تضمینی عمده محصولات کشاورزان توسط دولت و ضرر و زیان کشاورزان

3933/0

1

 

در بررسی این مانع به­عنوان مهم‌ترین مانع، باید توجه داشت شهرستان سراوان با توجه به موقعیت جغرافیایی خود یعنی بن‌بست بودن و انزوای جغرافیایی، علی‌رغم داشتن پتانسیل­های متعدد کشاورزی نتوانسته است جایگاه مناسبی در تولید محصولات کشاورزی داشته باشد و یکی از دلایل مهم آن عدم‌حمایت مناسب، اصولی و با برنامه دولت از کشاورزان سراوانی است. با عنایت به وجود موانع ساختاری در این شهرستان، عدم خرید تضمینی عمده محصولات کشاورزان توسط دولت و ضرر و زیان کشاورزان باعث کاهش انگیزه کشاورزان و حتی در برخی از نقاط باعث رها شدن فعالیت کشاورزی و گرایش به قاچاق سوخت به دلیل سودآوری بالای آن در این شهرستان مرزی شده است. در کنار این موانع کوتاهی اداره جهاد کشاورزی شهرستان در برگزاری کلاس­های آموزشی و تلاش جهت بهبود دانش و آگاهی کشاورزان بسیار مشهود بوده و عملاً این دستگاه نقش کمرنگی در حمایت از کشاورزان، ساماندهی و ترغیب و تشویق آنان به روشی مناسب دارد.

 

مانع دوم: اقتصادی

نتایج پژوهش نشان­دهنده این موضوع است که موانع اقتصادی پس از موانع ضعف حمایت مناسب از کشاورزان مهم‌ترین مانع توسعه کشاورزی روستایی در این شهرستان است. این مانع از شش زیر گزینه تشکیل‌شده و از بین این عوامل استفاده از الگوهای کشت نامناسب و کاربرد روش‌های سنتی در تولید محصولات کشاورزی با وزن 2578/0 دارای بالاترین ضریب اهمیت و فقر کشاورزان و نبود سرمایه کافی در مناطق روستایی شهرستان با وزن 0946/0 دارای کمترین ضریب اهمیت بوده است. از ویژگی­های بارز مناطق روستایی شهرستان سراوان وجود فقر گسترده است. کشاورزان منطقه به دلیل وجود مشکلات اقتصادی توانایی بهره­گیری از زمین­های قابل‌استفاده موجود و فنّاوری‌های نوین را به دلیل هزینه­بر بودن آن‌ها ندارند. همچنین، با عنایت به استفاده کشاورزان از قنوات جهت تأمین و انتقال آب (75 درصد از اراضی کشاورزی سراوان به آب قنات وابسته است)، متأسفانه همه‌ساله شاهد قطع و کاهش آبدهی قنوات به دلیل تخریب و عدم لایروبی آن‌ها هستیم و کشاورزان هم به دلیل مشکلات مالی توانایی‌ترمیم قنوات را به‌طور مستقل و بدون حمایت دولت ندارند و این عامل در کنار خشک‌سالی‌های اخیر باعث خشکی و کم‌آبی برخی از این قنوات شده است. در بررسی موانع اقتصادی یکی از مهم‌ترین تنگناهای شهرستان عدم سرمایه‌گذاری کافی و مناسب دولت در زیر­ساخت­های کشاورزی شهرستان است. متأسفانه علی­رغم نیاز مبرم شهرستان به آب، سال­ها از مطالعه و کلنگ زنی طرح سد ماشکید سفلی در شهرستان می­گذرد، اما هنوز اقدام جدی و مناسبی از طرف دولت جهت تکمیل آن صورت نگرفته است. همچنین از طرف دیگر با توجه به گذشت مهروموم‌ها از افتتاح سد ماشکید علیا نیز هنوز پروژه انتقال آب سد جهت استفاده کشاورزان اجرانشده است و سد مذکور بلا­استفاده رهاشده است. ازجمله مشکلات اساسی دیگر کشاورزان در شهرستان، استفاده از الگوهای کشت نامناسب و کاربرد روش‌های سنتی در تولید محصولات کشاورزی است که این موضوع ارتباط شدیدی با وضعیت اقتصادی روستاییان منطقه، سرمایه­گذاری و حمایت اندک دولت و کم­سوادی و بی­سوادی کشاورزان منطقه دارد.

 

مانع سوم: محیطی

ازجمله موانع مهم توسعه کشاورزی در مناطق روستایی شهرستان سراوان شرایط اقلیمی و محیطی آن است. شهرستان سراوان در منطقه‌ای خشک و کم­آب واقع‌شده که متوسط بارندگی سالیانه آن حدود 100 میلی­متر است. عمده بارش­ها در این منطقه در فصل زمستان و عمدتاً به‌صورت رگباری و پراکنده است. پراکنش نامناسب نزولات جوی در کنار نبود رودخانه دائمی و میزان بالای تبخیر آب باعث عدم امکان استفاده از زمین­های وسیع کشاورزی در این منطقه شده است. از ۱۵ هزار هکتار اراضی زراعی و باغی این شهرستان ۷ هزار هکتار آن آبی و ۵۲۰۰ هکتار آن توسط آب قنات‌ها (126 رشته قنات) آبیاری می‌شوند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می­دهد که مؤلفه خشک‌سالی طولانی­مدت در منطقه با وزن 56/0 بیشترین ضریب اهمیت را دارد. این نتیجه‌گیری با واقعیت موجود منطقه با توجه به خشک‌سالی‌های بیش از دو دهه‌ی اخیر همخوانی دارد و وجود خشک‌سالی در این منطقه،  163 روستای شهرستان را با جمعیتی بالغ‌بر 80 هزار نفر با تنش جدی آب مواجه ساخته است.

 

مانع چهارم: ساختاری و زیرساختی

یافته­های پژوهش گویای این موضوع است که عوامل ساختاری و زیرساختی ازجمله موانع مهم توسعه کشاورزی در شهرستان سراوان و بخصوص مناطق روستایی آن است. این یافته­ها نشان می­دهد که وجود نظام زمین­داری خرده مالکی و خرد، کوچک و پراکنده بودن اراضی کشاورزی با وزن 3281/0 بیشترین ضریب اهمیت و نبود و کمبود وسایل موردنیاز برای حمل‌ونقل محصولات و جاده مناسب با وزن 0801/0 کمترین اولویت را به دست آوردند. در تحلیل این عامل باید اذعان نمود وجود نظام خرد مالکی ازجمله چالش­های اساسی و ساختاری کشور بوده که در این شهرستان نیز وجود دارد. اکثر زمین­های مرغوب این شهرستان به دلیل تقسیم به واحدهای کوچک­تر قابلیت استفاده از فنّاوری و بهره­گیری از صرفه‌جویی‌های حاصل از مقیاس را ندارند. عدم استفاده از فنّاوری‌های نوین باعث شده کشاورزان در این شهرستان هنوز از روش­های بسیار قدیمی و سنتی استفاده کنند و تمایلی هم به استفاده از فنّاوری‌های جدید نشان ندهند. وجود کشاورزی خرده‌پا باعث کاهش بهره­وری و سودآوری کشاورزی در این منطقه شده و کشاورزان به دلیل وجود این موانع بیشتر دارای کشاورزی از نوع معیشتی و خودمصرفی هستند.

 

مانع پنجم: انگیزشی- نگرشی

یافته­های جدول (3) نشان می­دهد از بین موانع انگیزشی-نگرشی، کم انگیزگی کشاورزان به دلیل فعالیت دلالان و خرید ارزان محصولات آنان با وزن 27/0 دارای بالاترین ضریب اهمیت و عدم گرایش به انجام کار سخت در منطقه (کشاورزی) با وزن 06/0 دارای کمترین ضریب اهمیت است. در این منطقه از کشور میانگین سنی اکثر کشاورزان بالا بوده و متأسفانه جوانان هم رغبتی به انجام کار کشاورزی ندارند. این امر دلیلی برای مهاجرت آنان به مناطق شهری شده است. باید عنوان نمود اکثر جوانان منطقه تمایل چندانی به انجام کار کشاورزی به­عنوان یک کار سخت، زمان‌بر و با سوددهی پایین ندارند و در پی کسب درآمدهای بالاتر (قاچاق سوخت و کالا) حتی به قیمت به خطر انداختن جان خود هستند. مهاجرت نیروهای فعال و جوان روستایی خود مانع بزرگی پیش روی توسعه کشاورزی در هر منطقه است. همچنین، متأسفانه به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی، کشاورزان منطقه مجبور به فروش دسترنج خود باقیمت‌های اندک به­صورت پیش‌فروش هستند و سود حاصل از تلاش آن‌ها به جیب دلالان می­رود و این امر در کنار وجود دزدی­های فراوان و عدم برخورد مناسب با معتادان و دزدان از سوی دستگاه­های ذی­ربط باعث کاهش انگیزه کشاورزان و رهاسازی زمین­های کشاورزی و گاهی توقف تولید محصولات شده است.

 

مانع ششم: ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان

نتایج حاصل از تجزیه‌وتحلیل مدل تحلیل سلسله مراتبی نشان می­دهد که از میان موانع ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان زیر گزینه E1: بی‌سوادی و کم­سوادی کشاورزان روستایی. E2: ضعف اطلاعات و آگاهی کشاورزان نسبت به روش­های جدید کشاورزی. E3: عدم اطلاع از وجود و آشنایی کشاورزان روستایی با فنّاوری‌های نوین با توجه به شرایط شهرستان، عدم اطلاع از وجود و آشنایی کشاورزان روستایی با فنّاوری‌های نوین با وزن 4344/0 دارای بالاترین ضریب اهمیت و بی‌سوادی و کم­سوادی کشاورزان روستایی با وزن 1696/0 دارای کمترین ضریب اهمیت است. کشاورزان در مناطق روستایی سراوان عمدتاً مسن، کم­سواد و بی­سواد هستند و روش تولید آنان نیز سنتی، تجربی و بر اساس عادت است. متأسفانه کشاورزان منطقه به دلیل عدم آشنایی و اطلاع از وجود روش­ها و فنّاوری‌های نوین کشاورزی و آبیاری، به شیوه نیاکان خود در حال انجام کشاورزی­اند که این امر باعث کاهش بهره­وری و سودآوری آن‌ها شده است. از مشکلات اساسی دیگر شهرستان عدم وجود یک برنامه راهبردی مناسب با شرایط منطقه و استفاده از نیروهای متخصص از سوی دستگاه‌های ذی­ربط جهت به‌کارگیری روش­های علمی و کارآمد درزمینه تولید محصولات کشاورزی است. نبود پوشش شبکه­های تلویزیونی، رادیویی، اینترنت و حتی مدارس در مناطق روستایی منطقه تأثیر بسزایی در سطح آگاهی مردم‌دارند.

 

نتیجه­گیری و پیشنهادها

این پژوهش باهدف اولویت­بندی موانع توسعه کشاورزی در مناطق روستایی شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان انجام‌گرفته است و به‌این‌علت ضروری به نظر می­آید که هیچ پژوهشی دیگری در این استان در خصوص موانع توسعه کشاورزی روستایی انجام نگرفته و این تحقیق تلاشی جهت پر نمودن این خلأ تحقیقاتی است. با عنایت به نقش و اهمیت کشاورزی در توسعه مناطق، شناخت شاخص­ها و مؤلفه‌های مؤثر در توسعه آن از اهمیت بسزایی برخوردار است و می­توان از این شاخص­ها در برنامه­ریزی­های توسعه­ای هر منطقه استفاده نمود. توسعه کشاورزی هرچند از اجزای بعد اقتصادی روستاهاست اما تأثیرگذاری بالایی بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی و محیطی روستاها دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان‌دهنده­ی اهمیت برخی از موانع به­عنوان مهم‌ترین موانع پیشروی توسعه کشاورزی در این منطقه مرزی و محروم است. نتایج اولویت­بندی نشان می­دهد که به ترتیب اولویت مهم‌ترین موانع توسعه کشاورزی روستایی در شهرستان سراوان عبارت‌اند از: موانع ضعف و عدم‌حمایت مناسب از کشاورزان، موانع اقتصادی، موانع محیطی، موانع زیرساختی و ساختاری، موانع انگیزشی و نگرشی و درنهایت، موانع اطلاعات و دانش کشاورزان. یافته‌های پژوهش آشکار نمود، مانع ضعف و عدم‌حمایت مناسب از کشاورزان بیشترین امتیاز را به‌عنوان مهم‌ترین مانع توسعه کشاورزی روستایی شهرستان کسب نموده است.

 به­طور واضح در ماده­ی 6 سیاست­های کلان نظام در بخش کشاورزی آمده است که گسترش زیر­ساخت­ها، ایجاد انگیزه برای جذب و توسعه سرمایه­گذاری در بخش کشاورزی با پوشش مناسب بیمه، کاهش احتمال زیان تولید، اجرای سیاست­های حمایتی و متعادل کردن سطح سودآوری کشاورزی با سایر بخش­های اقتصادی از وظایف اساسی دولت و حمایت از بخش کشاورزی به­عنوان یک مؤلفه مهم از اهمیت و جایگاهی راهبردی در فرآیند سیاست‌گذاری توسعه‌ی کشاورزی کشور‌ها برخوردار است. با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سراوان می‌توان گفت کشاورزی در این منطقه نیازمند حمایت‌های گسترده است، اقلیم خشک و نیمه‌خشک منطقه، ضرورت حمایت را دوچندان نموده است. متأسفانه به علت عدم توجه دولت در خرید تضمینی محصول خرمای شهرستان، این محصول توسط واسطه­ها، دلالان، سلف‌خرها و باقیمت بسیار کم خریداری و دسترنج کشاورزان این منطقه به جیب گروهی خاص سرازیر می­گردد. همچنین به دلیل نبود صنایع بسته­بندی در شهرستان هرساله مقدار زیادی از خرمای تولیدی کشاورزان سراوانی توسط واسطه­ها به دلیل کیفیت بالای آن به نام و بسته­بندی خرمای بم باقیمت بالا در بازارهای داخلی و خارجی بفروش می­رود.

نخلستان‌های فرسوده و ساختار سنتی تولید محصول خرما، پایین بــودن عملکرد که ناشــی از عواملی مانند اســتفاده از ارقام نامناســب، عدم رعایت اصول فنی به زراعی، عدم تغذیه بهینه در نخلستان­ها، عدم آبیاری مناسب و عدم استفاده از مکانیزاسیون در تولید محصولات باغی و زراعی شهرستان سراوان از ویژگی‌های بارز کشاورزی در این منطقه است که بخش بزرگی از آن به دلیل مشکلات اقتصادی کشاورزان منطقه به دلیل رواج فقر گسترده و عدم سرمایه­گذاری کافی و مناسب دولت در زیرساخت­های اقتصادی این منطقه محروم کشور است. یکى از مسائل عمده کشاورزی خرده‌پا در منطقه سراوان، کوچک بودن یا چند­پا­رگی زمین­های کشاورزی است. خرد بودن اراضی کشاورزی، بهره‌گیری از فنّاوری‌های نوین و فناوری­های جدید در عرصه­های مختلف را ازنظر فنی و اقتصادی دشوار می­کند که این خود به کاهش عملکرد در واحد سطح و درنتیجه کاهش درآمد کشاورز منطقه منجر می­شود و کشاورزی قراردادی راه­حلی است که می­تواند تا حدودی این مشکل را برطرف کنند اما کشاورزان منطقه به دلایل مختلف از آن استقبال نمی‌کنند و به همین دلیل شاهد زمین‌های زیادی در سطح شهرستان هستیم که بلا­استفاده رهاشده و یا با تغییر کاربری، مسکونی شده­اند. با توجه به اینکه نرخ بی‌سوادی در این استان (حدود 20 درصد) بالا بوده و شهرستان سراوان نیز دارای جمعیت زیاد بی­سواد­ و یا کم­سواد است. عمده­ای این جمعیت در مناطق روستایی و مشغول بکار کشاورزی هستند و به همین علت آگاهی و اطلاع چندانی نسبت به شیوه­های جدید تولید، فنّاوری‌های نوین، روش­های آبیاری و غیره ندارند و تلاشی هم از طرف سازمان­های ذی­ربط جهت تغییر نگرش آنان دیده نمی­شود. بر اساس نتایج به‌دست‌آمده از این پژوهش برای کاهش و رفع موانع توسعه کشاورزی روستایی شهرستان پیشنهاد می­گردد:

  1. از آنجائی که ازنظر خبرگان مانع ضعف و عدم‌حمایت مناسب از کشاورزان مهم‌ترین مانع پیش روی توسعه کشاورزی در مناطق روستایی شهرستان است و یکی از دغدغه­های اساسی کشاورزان این شهرستان عدم خرید تضمینی محصولات آنان (خرما) و همچنین فروش محصولات به­صورت سلف و پیش‌فروش به قیمت­های اندک است؛ بنابراین، لازم است در خصوص قیمت­گذاری مناسب این محصول برنامه­ریزی مناسبی جهت رفع این مشکل صورت گیرد. وجود این معضل در شهرستان باعث سودآوری پایین کشاورزان و کاهش انگیزه آنان برای ادامه فعالیت شده است.
  2. ازجمله مشکلات عمده شهرستان در سالیان اخیر افزایش تعداد معتادان و کارتن‌خواب‌های شهرستان است. با توجه به این معضل اجتماعی، روزانه شاهد افزایش آمار سرقت محصولات کشاورزی در شهرستان هستیم. وجود این مشکل باعث افزایش بی­انگیزگی کشاورزان شده است؛ بنابراین، ضروری است تا دستگاه­های ذی­ربط در این خصوص اقدام عاجلی صورت دهند.
  3. با عنایت به وجود کشاورزی خرده­­پا در شهرستان، استفاده از تجربیات تعاونی­های کشاورزی موفق کشور و ایجاد و تقویت این نوع تعاونی­ها در مناطق روستایی شهرستان جهت کشت یکپارچه و استفاده اشتراکی از زمین­های کشاورزی به­عنوان یک راهکار ضروری است.
  4. از دیگر مشکلات کشاورزی منطقه عدم آشنایی و استفاده از فنّاوری‌های نوین و رواج کشاورزی سنتی است. پیشنهاد می­گردد سازمان جهاد کشاورزی در خصوص پذیرش و به‌کارگیری روش­های نوین و فنّاوری‌های روز، به­خصوص درزمینه تولید خرما برنامه خاصی از طریق معرفی، آشناسازی و در اختیار قرار دادن تسهیلات ویژه با توجه به شرایط منطقه داشته باشد.
  5. با توجه به مرزی بودن شهرستان، اقتصادی نمودن کار کشاورزی با استفاده از برنامه­های طولانی­مدت دولت از طریق شناسایی بازارهای هدف جهت صادرات محصولات کشاورزان.
  6. با عنایت به پتانسیل بالای شهرستان درزمینه تولید خرما (تولید بیش از چهل درصد خرمای استان در این شهرستان) فقدان صنایع تبدیلی و فرآوری این محصول معضل بزرگی پیشروی توسعه کشاورزی شهرستان است.
  7. با توجه به تجربه موفق کشت در گلخانه­ در منطقه مک­سوخته، تغییر الگوی کشت و توسعه کشت­ محصولات گلخانه‌ای متناسب با شرایط اقلیمی منطقه با توجه به خشک‌سالی‌های طولانی‌مدت، یک نیاز ضروری در بخش کشاورزی شهرستان است.

 

قدردانی و تشکر

این مقاله بدون کمک سازمان یا ارگانی به انجام رسیده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع
اشراقی سامانی، ر.؛ شیخ محمدی، ف؛ و پور سعید، ع ر. (1394). عوامل مؤثر بر عدم بازپرداخت تسهیلات بانک کشاورزی از سوی کشاورزان مورد: شهرستان ایلام، اقتصاد فضا و توسعه روستایی،4، (12)، ۷۷-۹.
جعفری مورکانی، س و بختیارپور، ع. (۱۳۹5). بررسی موانع توسعه کشاورزی با تأکید بر کم‌آبی (روستای سید سلطان اهواز)، اولین کنفرانس بین­المللی مخاطرات طبیعی و بحران‌های زیست محیطی ایران، راهکارها و چالش­ها،23 شهریورماه، اردبیل.
حسینی، س ص، پاکروان، م ر، گیلانپور، ا و اتقائی، م.(1391). بررسی اثر سیاست­های حمایتی بر تغییرات بهره­وری بخش کشاورزی در ایران، اقتصاد و توسعه کشاورزی، 25، (4)، 516-507.
دادرس مقدم، ا و زیبایی، م. (1387). نرخ رشد بهره‌وری نیروی کار در بخش کشاورزی ایران، اقتصاد کشاورزی و توسعه، 16، (64)، 1-18.
رضایی، پ و قهرمانی، ن. (1395). اثرات پراکندگی و خرد شدن اراضی کشاورزی بر اقتصاد روستایی مورد: دهستان کیار شرقی در استان چهارمحال و بختیاری، اقتصاد فضا و توسعه روستایی، 5، (18)، ۱۲۳-۱۴۰.
ساعی، ر. (1396). عوامل مؤثر بر توسعه کشاورزی (زیر بخش زراعت) در شهرستان ملکان، اقتصاد کشاورزی و توسعه،25، (99)، 103-124.
سلیمانی، م و اکبرزاده، م. (1397). آسیب‌شناسی موانع توسعه بخش کشاورزی در کشورهای اسلامی، مطالعات اقتصاد اسلامی، 1، (21)، 49-68.
شایان، ح؛ یوذرجمهوری، خ و میرلطفی، م ر. (1389). بررسی نقش کشاورزی در توسعه روستایی (مطالعه موردی: بخش میانکنگی سیستان)، جغرافیا و توسعه ناحیه‌ای، 8، (15)، 151-171.
شایان، م و تقدیسی، ا. (1395). تحلیل ارتباط کشاورزی با توسعه روستایی در شهرستان زرین‌دشت، فارس، مطالعات برنامه‌ریزی سکونتگاه‌های انسانی، 11، (35)، 51-66.
شمس، ع، قدیمی، م، میرک‌زاده، ع ‌ا و هوشمندان مقدم فرد، ز. (1394). دلایل بی‌انگیزگی جوانان روستایی به اشتغال در بخش کشاورزی (موردمطالعه: شهرستان بوئین‌زهرا)، تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران، 46، (4)، 859-869.
طاهرآبادی، ف، معتمد، م ک و خالدیان، م ر. (1395). تحلیل موانع و مشکلات مدیریت آب کشاورزی در دستیابی به توسعه پایدار مورد: شهرستان‌های کنگاور و صحنه در استان کرمانشاه، اقتصاد فضا و توسعه روستایی، ۵، (۱۷)، ۵۷-۷۰.
عباسی، ک، الماسی، م، برقعی، ع م و مینایی، س. (1393). مدل برآورد عملکرد محصولات اساسی بر پایه شاخص سطح مکانیزاسیون کشاورزی در ایران، ماشین‌های کشاورزی، 4، (2)، 351-344.
عزمی، آ، میرزایی قلعه، ف و شمسی، ر. (1392). چالش‌ها و مشکلات بخش کشاورزی و نقش آن در مهاجرت از روستا به شهر (مطالعه موردی: دهستان شیرز شهرستان هرسین)، برنامه‌ریزی و آمایش فضا، ۱۷، (۲)، ۵۵-۷۰.
عنابستانی، ع ا و سیفی، ح. (1390). جایگاه کشت های دوم در اقتصاد نواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان دشت سرآمل)، جغرافیا و برنامه­ریزی محیطی، 22، (4)، 126-113.
عنابستانی، ع ا و طولابی نژاد، م. (1397). ارزیابی و اولویت‌بندی موانع و چالش‌های بازاریابی محصولات کشاورزی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه‌ای فازی (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان پلدختر)، مجله آمایش جغرافیایی فضا، 8، (30)، 59-78.
غفاری، ه، یونسی، ع و عابدینی، آ. (1395). نقش یکپارچه‌سازی اراضی کشاورزی بر بهره‌وری بخش کشاورزی (مطالعه موردی شهرستان شازند)، رشد و توسعه اقتصاد روستایی و کشاورزی،2، (3)، 54-36.
کرباسی، ع ­ر. (1391). اقتصاد توسعه کشاورزی، انتشارات دانشگاه تربت‌حیدریه، تربت‌حیدریه.
کشاورز، م. (1397). واکاوی تنگناهای توسعه روستایی در شرایط خشک‌سالی. پژوهش و برنامه­ریزی روستایی، 7، (2)، 156-135.
کلانتری، خ.؛ رهنما، ع و موحد محمدی، ح. (1389). عوامل پیش برنده و بازدارنده ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در استان خراسان شمالی، اقتصاد کشاورزی و توسعه، 18، (70)، 19-38.
محمدی یگانه، ب و نباتی، ع. (1392). تحلیل موانع توسعه کشاورزی در مناطق روستایی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مطالعه موردی: دهستان کرانی (شهرستان بیجار)، فضای جغرافیایی، ۱۳، (۴۴)، ۱۳۵-۱۵۲.
مرادی، ژ.؛ میرک زاده، ع ا و رستمی، ف. (1397). شناسایی موانع توسعه‌ کشاورزی از دیدگاه کشاورزان دهستان قراتوره، راهبردهای توسعه روستایی، 5، (3)، 311-327.
مشک بید، ا، آمار، ت و قریشی، م ب. (1399). تحلیل تطبیقی سیاست­گذاری­های توسعه کشاورزی در دو دهه اخیر در استان گیلان با تأکید بر توسعه پایدار ( مطالعه موردی: شهرستان رودسر)، فصلنامه علمی و پژوهشی نگرش­های نو در جغرافیای انسانی، 12، (3)، 403-381.
میرلطفی، م ر، شایان، ح و علوی زاده، س ا م. (1391). ارزیابی سطح توسعه‌ی کشاورزی و عوامل مؤثر بر آن در شهرستان هیرمند. فصلنامه جغرافیا و توسعه،10، (28)، 114-95.
Al-Haboby, A., Breisinger, C., Debowicz, D., El-Hakim, A. H., Ferguson, J., Van Rheenen, T. & Telleria, R. (2014). Agriculture for development in Iraq? Estimating the impacts of achieving the agricultural targets of the national development plan 2013 2017 on economic growth, incomes, and gender equality, International Food Policy Research Institute (IFPRI), IFPRI discussion papers 1349.
Anriquez, G. & Stamoulis, K. (2007). Rural development and poverty reduction: is agriculture still the key?, The Electronic Journal of Agricultural and Development Economics, 4(1), 5-46.
Connolly-Boutin, L. & Smit, B. (2016). Climate change, food security, and livelihoods in sub-Saharan Africa, Regional Environmental Change, 16(2), 385- 399.
Friday Francis, N. & Kehinde David, A. (2012). The challenges of agriculture and rural development in africa: the case of Nigeria. International Journal of Academic Research in Progressive Education and Development, 1(3), 45-61.
Jun, H. & Xiang, H. (2011). Development of circular economy is a fundamental way to achieve agriculture sustainable development in China. Energy Procedia,5, 1530-1534.
Karbasioun, M., Mulder, M.& Biemans, H. (2008). Changes and problems of agricultural development in Iran. World Journal of Agricultural Sciences, 4(6), 759-769.
Kuran, T. (2005). The Logic of financial westernization in the Middle East. Journal of Economic Behavior and Organization, 56(4), 593-615.
Mohamed, I. AW. (2012). Utilization of structural equations on the assessment of the role of the agricultural bank in economic development in Sudan. Available at SSRN: https://ssrn.com/abstract=2056400(Retrieved at 20 Feb 2020).
Norton, G. W., Alwang, J. & Masters, W. A. (2014). Economics of agricultural development: world food systems and resource use. UK:Routledge.
 Pellegrino, G. (2018). Barriers to innovation in young and mature firms. Journal of Evolutionary Economics, 28(1), 181–206.
 Regmi, P. P. & Weber, K. E. (2000). Problems to agricultural sustainability in developing countries and a potential solution: diversity. International Journal of Social Economics, 27(7), 788-801.
Ulvenblad, P. & Cederholm Bjoklund, J. (2018). A leadership development programme for agricultural entrepreneurs in Sweden. The Journal of Agricultural Education and Extension, 24(4), 327–343.
Ulvenblad, P., Henrik Barth, Per-Ola Ulvenblad, Stahl, J. & Jennie Cederholm, Bjorklund. (2020). Overcoming barriers in agri-business development: two education programs for entrepreneurs in the Swedish agricultural sector. The Journal of Agricultural Education and Extension, 26(3), 1-22.
Whelan, T. S. (2003). Promoting sustainable rural development through agriculture, Canada making difference in the world. Annual General Meeting of the Canadian Farm Business Management Council, Disscusion Paper.
White, B. (2012). agriculture and the generation problem: rural youth, employment and the future of farming. IDS Bulletin, 43(6), 9-19.
Wilson, R. (2012). Economic development in the Middle East. UK: Routledge.