نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 سرپرست موسسه آموزش عالی علمی کاربردی مهارت
2 عضو هیات علمی
3 هیأت علمی
4 مدرس دانشگاه و مدیر کل دفتر تحقیقات و ارتقای بهرهوری بخش تعاون، وزارت تعاون
چکیده
تازه های تحقیق
بیتوجهی به شناسایی عوامل مؤثر در رشد و بالندگی تعاونیها آیندة مسیر توسعة بخش تعاونی در فضای رقابتی ملی و بینالمللی را با تهدید روبهرو خواهد ساخت؛ لذا این تحقیق با هدف تبیین مهمترین عوامل مؤثر بر اقتصاد تعاونیهای ایران با استفاده از روش دادهبنیاد در بخش تعاون ایران انجام گرفت. گردآوری اطلاعات ازطریق بررسی اسناد و مقالات موجود و مصاحبه با 18 نفر از خبرگان بخش تعاون و آگاه از مباحث اقتصاد تعاونیها، که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، صورت گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار MAX QDA تحلیل شد. براساس نتایج، عوامل مؤثر بر اقتصاد تعاونیهای ایران در قالب نظریة رشد و بالندگی اقتصاد تعاونی، در قالب180 کد اولیه، 57 کد ثانویه، 27 مقولة فرعی و 7 مقولة اصلی شامل عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی، سیاسی، محیطی و فناوری ارائه شدند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Cooperative sector is one of the three major sectors of national economy reconized in the Constitution. Any failure or negligence to identify the most important economy, social and cultural factors affecting the flourish and growth of cooperatives would hinder the development of cooperatives sector under the existing competitive circumstances at international level. This study was thus an attempt to determine and explain the most important above-mentioned factors in cooperative sector using grounded theory approach. To select the experts for interview, purposive sampling method was used. Grounded theory is an exploratory research method that allows the researcher to extract new hypotheses out of the collected data when a hypothesis cannot be derived through conventional procedures. In other words, grounded theory provides adequate knowledge about the subject under study or about the topics with little knowledge available on them, or those that have not yet been the subject of a coprehensive research. The data was gathered through available documents and articles, as well as interviews with 18 related influential experts with high levels of education and experience and a very good command of cooperatives economy. MAX QDA software was employed for data analysis. The result was a theory about economic, social and cultural factors affecting cooperatives economy in Iran. The factors were presented under 3 main categories and 16 sub-categories and the theory was named “the theory of the development of cooperative economy”.
Keywords:Affecting Factors; Next Decade; Cooperative Economy; Grounded Theory.
کلیدواژهها [English]
تبیین مهمترین عوامل مؤثر بر نظام اقتصاد تعاونیهای ایران در دهة آینده با روش دادهبنیاد
امیر میمنت آبادی[1]*، سید شمس الدین حسینی[2]، عبدالرحیم پدرام[3]، علیقلی حیدری[4]
تاریخ دریافت: 13/12/1398 تاریخ پذیرش: 3/6/1399
چکیده
بیتوجهی به شناسایی عوامل مؤثر در رشد و بالندگی تعاونیها آیندة مسیر توسعة بخش تعاونی در فضای رقابتی ملی و بینالمللی را با تهدید روبهرو خواهد ساخت؛ لذا این تحقیق با هدف تبیین مهمترین عوامل مؤثر بر اقتصاد تعاونیهای ایران با استفاده از روش دادهبنیاد در بخش تعاون ایران انجام گرفت. گردآوری اطلاعات ازطریق بررسی اسناد و مقالات موجود و مصاحبه با 18 نفر از خبرگان بخش تعاون و آگاه از مباحث اقتصاد تعاونیها، که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، صورت گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار MAX QDA تحلیل شد. براساس نتایج، عوامل مؤثر بر اقتصاد تعاونیهای ایران در قالب نظریة رشد و بالندگی اقتصاد تعاونی، در قالب180 کد اولیه، 57 کد ثانویه، 27 مقولة فرعی و 7 مقولة اصلی شامل عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی، سیاسی، محیطی و فناوری ارائه شدند.
واژههای کلیدی: عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی، نظام اقتصاد تعاونیها، روش دادهبنیاد
مقدمه
پژوهش حاضر با هدف تبیین مهمترین عوامل مؤثر بر اقتصاد تعاونیهای ایران انجام گرفت. بر مبنای اهدف پیشبینیشده، ابتدا پیشینه موضوع تحقیق از ابعاد نظری و کاربردی در داخل و خارج از کشور ارائه شد، سپس روند شکلگیری تعاونیها در شکل رسمی و امروزی آن در ایران از سال 1314 (زمان ثبت اولین تعاونی در داور آباد ورامین) تا پایان 1397، با تأکید بر دو دهه اخیر، از ابعاد مختلف (تعداد، عضویت، میزان سرمایهگذاری و اشتغالزایی) بررسی و تحلیل شد.
بررسیهای انجام شده نشان میدهد از زمان ثبت اولین تعاونی رسمی در سال 1314 در داورآباد ورامین تا بهمن 1357، روند تشکیل تعاونیها در ایران ابتدا تا سال 1343 بطیء، سپس افزایشی بود به نحوی که در پایان دوره، تعداد تعاونی های روستایی به 2939 مورد، تعاونی های شهری غیر کارگری به 1340، تعاونی های کارگری به 1673 و تعاونی های تولیدی کشاورزی به 39 مورد رسید. از حدود 6000 تعاونی تشکیل شده طی 43 سال مزبور، در حال حاضر، 1071 مورد[5] فعال هستند؛ یعنی میانگین تعاونیهای فعال 25 مورد در سال می باشد (حدود 5/17 درصد تعاونیهای تشکیل شده هنوز فعال هستند). اما این روند پس از پیروزی انقلاب در مورد تعداد تعاونیهای فعال کاملاً تغییر کرده بهگونهایکه در مجموع، در همه مقاطع، تعداد تعاونیهای فعال نسبت به کل تعاونیهای تشکیل شده بین 40 تا 50 درصد بوده است. تعداد تعاونی های فعال تا پایان جنگ تحمیلی (تقریباً 10 سال)، به 4820 مورد با میانگین 482 تعاونی در هر سال؛ تا تشکیل وزارت تعاون در سال 1370، به 1339 مورد با میانگین 446 تعاونی در سال؛ از تشکیل وزارت تا ابلاغ سیاستهای اصل 44 در خرداد 1384، به 18373 مورد با میانگین 1225 تعاونی در هر سال و از ابلاغ سیاستها تا پایان سال 1397، یعنی حدود 13 سال، به 66768 مورد با میانگین 5136 تعاونی در هر سال رسیده است؛ بنابراین، تعداد تعاونی فعال تا پیروزی انقلاب، نسبتاً کم بوده و پس از انقلاب اسلامی، به دلیل جایگاه ویژه آن در قانون اساسی، بهویژه اصول 43 و 44، رشدی بسیار بالا داشته بهگونهایکه تا تشکیل وزارت مستقل، نسبتاً ثابت و حدود 474 تعاونی در سال بوده و از زمان تشکیل تا ابلاغ سیاستهای اصل 44، میانگین رشد سالانه حدوداً 260 درصدی و از زمان ابلاغ سیاستها تا پایان سال 1397، میانگین رشد سالانه بیش از 420 درصدی نسبت به قبل انقلاب داشته است.
کمترین میزان سرمایهگذاری تعاونیها مربوط به سال 1384 به مقدار 912533750 هزار ریال و بیشترین آن مربوط به سال 1391 به مقدار 17863792706 هزار ریال بوده است. با مقایسه اطلاعات میزان سرمایهگذاری تعاونیها طی 20 سال گذشته میتوان گفت که میزان سرمایهگذاریها در تعاونیهای تازهتأسیس، بهویژه از سال 1392 به بعد، بهشدت کاهش داشته است. با توجه به کاهش ارزش سرمایهگذاری در طی 20 سال میتوان نتیجه گرفت که تعاونیها بیشتر بهصورت بنگاههایکوچک و متوسط توسعه پیدا نمودهاند. در 3 سال مالی 1385، 1388 و 1391 هم که بیشترین سرمایهگذاری در بخش تعاون صورت گرفته است، بهطور استثنایی، سرمایهگذاری در تعاونیها بهشکل معناداری با 17 سال دیگر متفاوت است.
کمترین میزان اشتغالزایی تعاونیها مربوط به 1384 با 24591 نفر و بیشترین میزان آن مربوط به 1386 با 177191 نفر بوده است. با مقایسه اطلاعات میزان اشتغالزایی تعاونیها طی 20 سال گذشته میتوان گفت بهجز چند سال استثنا (بهویژه سالهای 1386 و 1391)، میزان اشتغالزایی در تعاونیهای تازهتأسیس نسبتاً ثابت و یا با روند افزایشی- کاهشی ملایم همراه بوده است؛ بنابراین، دوباره میتوان نتیجه گرفت که تعاونیها بیشتر در قالب بنگاههایکوچک و متوسط، که ظرفیت اشتغالزایی محدودی دارند، توسعه پیدا کردهاند.
بااینکه توجه خاصی به اقتصاد تعاونی بهویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی شده است، سهم این بخش از اقتصاد ملی رشدی اندک داشته و در حد تقریباً 5 درصد از کل اقتصاد ثابت مانده است.
یکی از دلایل توسعهنیافتگی بخش تعاونی در ایران را میتوان به بعد نظری آن مربوط دانست. بااینکه افزون بر 8 دهه از شروع نهضت تعاونی در کشور می گذرد، تاکنون مطالعه جامعی که از دل آن، نظریه و الگویی برای رشد و بالندگی این بخش از اقتصاد ملی استخراج گردد، ارائه نشده است تا بتوان با یک پشتوانه علمی نظری قوی ادعا نمود مهمترین عوامل تأثیر گذار بر این فرایند کداماند. برهمیناساس، تحقیق حاظر بهمنظور رفع این خلأ صورت گرفت.
پیشینة تحقیق
مرور پیشینه و ادبیات پژوهش نشان می دهد مطالعات داخلی و خارجی عمدتاً موردی و منطقهای بوده و به عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مختلف تأثیرگذار بر موفقیت (رشد و بالندگی ) تعاونیها پرداختهاند، ولی هیچیک همه عوامل مؤثر را در قالب نظریه اقتصاد تعاونی ارائه نکرده اند؛ برای مثال، نتایج تحقیق حاجی و همکاران (1394، 91) نشان داد که متغیرهای فردیِ سن، محل سکونت، سابقة عضویت، تحصیلات و نیز عوامل اجتماعی ـ فرهنگی، شخصیتی، آموزشی ـ ترویجی، مدیریتی، اقتصادی، سیاستی و زیستمحیطی رابطة معنیداری با متغیر وابستة توسعة پایدار تعاونیهای تولید کشاورزی شهرستان نقده دارند. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان متغیرهای مورد مطالعه، 5 متغیر شخصیتی، مدیریتی، سن، اقتصادی و اجتماعی ـ فرهنگی بیشترین تأثیر را در متغیر وابسته دارند و جمعاً 6/52 درصد از تغییرات آن را تبیین کردند.
موسایی و محمدیفرد (1397، 167-187) در تحقیق خود نتیجه گرفتند بین متغیرهای مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مدیریت استفاده از نهادههای شیمیایی با عملکرد تعاونیهای تولید رابطه معنادار در سطح 95 درصد وجود دارد.
حضرتی و همکاران (1389) عوامل مؤثر بر موفقیت تعاونیهای کشاورزی را شاخصهای وجود مشارکت و همفکری بین اعضای تعاونی، برخورداری از تسهیلات دولتی جهت گسترش تجهیزات و فعالیتهای کشاورزی، تولید اشتراکی و کاهش هزینههای تولید، جذب و پسانداز سرمایههای اندک کشاورزان به عنوان پشتوانه مالی شرکت، برگزاری جلسات مجمع عمومی و انتخابات درون سازمانی، آموزش اعضا در زمینه ساختار و قوانین تعاونی، نگرش مثبت اعضا نسبت به نوآوری در تولید، نزدیکی به شهر و سهولت مراجعه به ادارات مربوطه، بهرهگیری از تجارب و مشاوره مدیران واحدهای مشابه تشخیص دادند.
کرمی و آگهی (1389، 60-31) در بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت تعاونیها، به عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مختلفی دست یافتند که مهمترین آنها عبارتاند از: باور به فلسفه تعاون، ایجاد روحیه همکاری، ارتباط و استفاده از تجارب سایر تعاونیها، توانایی ابتکار، خطرپذیری، روحیه کارآفرینی، علاقه و انگیزه، پاسخگویی مدیر، مدیریت تولید و بازاریابی، مدیریت تهدیدات و فرصتها، توجه به نظرات جامعه، سرمایهگذاری بلندمدت، تسهیل بهرهمندی اعتبارات، مشارکت اقتصادی و غیره.
نتایج تحقیق اخوان و همکاران (1391، 117) نشان داد که بین فاصله مزرعه تا مرکز خدمات کشاورزی، میزان اراضی و سطح زیر کشت آبی، میزان درآمد سالانه زراعی و غیر زراعی، میزان استفاده از منابع اطلاعاتی و میزان تماسهای ترویجی با مشارکت کشاورزان عضو تعاونی آب بران در مدیریت منابع آب رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.
ابراهیمی سرو علیا و همکاران (1396، 149) در تحقیق کیفی به روش دادهبنیاد، بهترین شیوههای نوین تأمین مالی جهت حضور تعاونی ها در مشارکت های عمومی و خصوصی را استفاده از اوراق منفعت تعاون و تأمین مالی جمعی دانستند. این دو شیوه دارای بیشترین امتیاز از منظر خبرگان و نقاط ضعف کمتر نسبت به سایر روش های تأمین مالی بودند و از منظر بهره وری و حضور در زیرساخت های کشور نیز مناسب به شمار آمدند.
نظریان و حسینی (1394، 119) در بررسی عوامل اقتصادی مؤثر بر توسعة کارآفرینی در تعاونیهای کشاورزی استان تهران، به این نتیجه رسیدند که تأثیر عوامل اقتصادی در توسعة کارآفرینی تعاونیهای کشاورزی در حد زیاد و مهمترین عامل اقتصادی در اینباره، قوانین شفاف اقتصادی و مالیاتی تعاونیها بوده است.
چیبندا و همکاران (Chibanda et al., 2009) در تحقیق خود بر تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، نهادی و نظارتی مختلف در عملکرد تعاونیهای کشاورزی خردهپا تأکید داشتند.
نیارو و کومو (Nyoro and Komo, 2005) مهمترین شاخص های موفقیت تعاونیها در کنیا را نرخ پرداخت، اطلاعات به موقع و مناسب، تولید با کیفیت و خروجی بالا ذکر کردند.
کارر و همکاران(Carr et al., 2005) از مهمترین ویژگیهای سازمانی تعاونیهای موفق به وجود مدیران باتجربه، داشتن چشمانداز 1 تا 5 ساله و ثبات مالی اشاره کردند.
رودریگز و کالج (Rodríguez & College, 2010) مهمترین عوامل موفقیت تعاونیهای کشاورزی کلمبیا را دسترسی به زمین، دسترسی به اعتبار، دسترسی به فناوری و خدمات فنی، دسترسی به بازار و قابلیتهای مدیریتی و عمل جمعی برشمردند.
مبانی نظری
یکی از مباحث مهمی که سازمانهای ملی و بینالمللی متولی اشتغال در جهان، بهویژه سازمان بینالمللی کار (ILO)، سالهاست روی آن مطالعه و تحقیق میکند، روندهای تأثیرگذار بر آینده کسب و کار و اشتغال است. تعاونیها هم که بخش قابل توجهی از کسب و کارها را در جهان شامل می شوند، تحت تأثیر این تحولات بوده و خواهند بود. لذا در این بخش به این دو سؤال مهم پرداخته می شود که اولاً آینده کسب و کارها بهطور عام و کسب وکارهای تعاونی بهطور خاص چگونه است؟ ثانیاً تعاونیها چگونه می توانند خود را برای رویارویی با این تحولات آماده سازند؟
بازارهای کسب و کار در سراسر جهان اخیراً تغییر و تحولات عظیمی را شاهد بودهاند و طی سالها و دهههای آینده نیز دستخوش تحولات بزرگی خواهند بود. این تحولات اغلب ناشی از کلانروندهایی هستند که بر ابعاد کلیدی بازار کار تأثیر شگرف خواهند گذاشت. چالشها و فرصتهای روندهای اخیر بحثهای زیادی را در میان متخصصان دانشگاهی، محققان، سیاستگذاران و عموم مردم برانگیخته است. در حال حاضر، اکثر مطالعات جهانی منتشر شده معطوف به تأثیرات انقلاب صنعتی چهارم و تأثیرات احتمالی توسعه فناوری و رباتیک، هوش مصنوعی و ژنتیک بر بازار کار است هرچند، همزمان با انقلاب فناوری، کلانروندهای تغییرات جمعیت شناختی، تغییرات آب و هوایی و جهانی شدن ممکن است تأثیر بیشتر و طولانیتری بر دنیای کسب وکارها داشته باشند (سپهری، 1398، 6).
سه عامل مهم و تأثیرگذار بر کسب و کار تعاونیها را اقتصاد متغیر، محیط کار متغیر و نیروی کار متغیر تشکیل میدهند. تردیدی نیست که فناوری اطلاعات تواناییهای ما را در زمینه های مختلفی از جمله مسائل کاری به طور چشمگیری افزایش داده است. این روزها به لطف پیشرفتهای شگرف در زمینه فناوری ارتباطات، از جمله گوشیهای همراه، توانایی ارسال و دریافت ایمیل حتی در دورافتادهترین مناطق جهان نیز امکانپذیر شده است. کیفیت سرویس اینترنت به حدی رسیده است که میتوانیم حتی از یک قاره دیگر نیز در جلسات شرکت خود حضور یابیم و سرویس های ابری ما را قادر ساخته حتی بدون نزدیک شدن به ساختمان محل کارمان، اسناد اداری را بخوانیم و ویرایش کنیم (حاجیلو، 1398، 113-109(.
امروزه از جمله تغییر و تحولات بازار کار در دنیای کنونی، میتوان به افزایش مشاغل دیجیتال و گسترش الگوی «اقتصاد گیگ»[6] یعنی اشتغال موقت و همزمان با چندین کارفرما اشاره کرد؛ به عبارت دیگر، «قراردادهای صفرساعت»[7] در حال گسترش است. در این قراردادها، کارفرما هیچ تعهدی در قبال تأمین حداقل ساعت کار برای کارکنان خود ندارد. از طرفی، کارکنان نیز در پذیرش یا رد یک وظیفه اختیار دارند.
قبل از بررسی هر چیزی درباره آینده کسب و کارها، بهتر است مروری بر برخی گرایشهای کلیدی حال حاضر و چگونگی تأثیر آنها بر آینده کسب وکار داشته باشیم. روندها و تغییرات بیشماری وجود دارند که هر روز اتفاق می افتند، اما در اینجا، صرفاً مواردی که بیشترین ارتباط و تأثیر را بر دنیای کسب و کار دارند در قالب شکل 1 ارائه شده اند (همان، 1398).
رفتارهای جدید |
جهانی شدن
|
زنجیرههای ارزش جهانی
|
انعطافپذیری
|
جذب استعدادها (فرار مغزها) |
شکل 1. روندها و تغییرات مهم تأثیرگذار بر دنیای کسب و کار
مطالعات و مقالاتی که اخیراً (پس از رکود اقتصادی 2008) منتشر شدهاند حکایت از آن دارند که تعاونیها در تمامی بخشها و انواع خود، تابآوری بالاتری در مقام مقایسه با کسب و کارهای سنتی در زمان های بحران از خود نشان دادهاند؛ برای مثال، در بخش بانکداری اتحادیه اروپا (که بانک های تعاونیها بالغ بر 20 در صد سهم بازار سپرده را به خود اختصاص دادهاند) نه تنها حتی یک تعاونی هم تاکنون (پس از دوران بحران) ورشکست نشده است، بلکه تعاونیها همچنان تأمین مالی بالغ بر 29 درصد بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط را بر عهده دارند (EACB,2010, 8). این در حالی است که به گزارش سازمان بینالمللی کار، حتی در بحران اقتصادی جاری هم تعداد استارتآپهای تعاونی (کسب و کارهای تعاونی نوپا) رشد قابل ملاحظهای داشته است و در واقع، بسیاری از علاقه مندان به تشکیل کسب و کار ترجیح می دهند مدل تعاونی را برای خود انتخاب کنند تا بتوانند واکنش لازم را در صورت رودررویی با واقعیت های اقتصادی جدید از خود نشان دهند (ibid:2).
براساس نتایج بررسی های متعدد و متوالی سالانه، کشورهای اروپایی عضو CECOP-CICOPA قدرت تابآوری و مقاومت تعاونیها در مقابله با بحرانها را به ویژگیهای منحصر به فرد تعاونیها، از جمله مشارکت اعضا در امور مدیریت، افزایش و انباشت وجوه ذخیره، ارتباط با نیازهای محلی و مشارکت جامعه، ظرفیت ساماندهی و واگذاری کسب و کار به کارکنان و یا اعضا، همیاری(کمک متقابل) و تشکیل گروهها و ائتلافهای افقی بین تعاونیها نسبت میدهند. در این بین، اعضا تشکیل گروهها و ائتلافهای افقی را مهمترین ابزار و عامل حمایت از نوآوری و رقابت در تعاونیهای کوچک و متوسط کارگری و اجتماعی میدانند. این سنت قوی و قدرتمند در این معنا همچنان در کشورهایی مثل ایتالیا و اسپانیا به قوت خود باقی است (Roelants et al., 2012, 4).
روششناسی تحقیق
تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت، از نوع تحقیقات کاربردی است؛ زیرا مسئلهای را با استفاده از نظریه دادهبنیاد مورد توجه قرار میدهد که در سازمانها کارکرد دارد، ولی به این روش و در این سطح به آن پرداخته نشده است. هدف این تحقیق، شناخت مهمترین عوامل اثرگذار بر اقتصاد تعاونی های کشور در دهه آتی می باشد.
این تحقیق در بخش تعاون ایران انجام گرفت و بر اساس روش نمونهگیری هدفمند، خبرگان آگاه از مباحث اقتصاد تعاونیها جهت مصاحبه انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات از طریق بررسی اسناد و مقالات موجود و مصاحبه با خبرگان بخش تعاون انجام گرفت. مصاحبه به روش نیمهساختاریافته بود و در ابتدا با سؤالاتی هدفمند آغاز گردید. این تحقیق با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. دادهبنیاد روشی است برای کسب شناخت درباره موضوع مورد مطالعه، یا موضوعی که قبلاً تحقیق جامعی در مورد آن انجام نشده و دانش ما در آن زمینه محدود است. در این روش، طی یک فرایند ساختاریافته و مرتب، نظریهها و مفاهیم استخراج میگردند. ازنظر نویمن (Neuman, 1997)، نظریه دادهبنیاد مجموعهای از شیوهها برای توسعه دادن نظریه استقرایی در مورد یک پدیده است. نظریه مبنایی (یا دادهبنیاد) از چهار بخش اصلیِ دادهها، مفاهیم، مقولات و گزارهها استخراج میشود. دادهها پیشامدها یا فعالیتهای واقعی هستند آن طوری که مشاهده یا گزارششدهاند. مفاهیم واحدهای اصلی تحلیل هستند، چراکه توسعه نظریه، محصول دادههای جمعآوریشده نیست، بلکه دست یافتن به نظریه، نتیجه مفهومسازی از دادههاست. مقولات در مقایسه با مفاهیمی که بیانگر آنها هستند سطح بالاتری دارند و انتزاعیترند. شناختن مقولات، بهمانند مفاهیم سطح پایینتر، از راه همان فرایند تحلیلی مقایسه برای نشان دادن همانندیها و تفاوتها انجام میگیرد. گزارهها نشان دهنده روابط تعمیمیافته بین یک مقوله و مفاهیم آن و همچنین روابط بین مقولات ناپیوسته هستند (مهرابی و همکاران، 1390).
مطالعات بسیاری پنج اقدام شامل جمعآوری دادهها، کدگذاری، مفهومسازی، مقولهبندی و مدلسازی را بهعنوان گامهای اصلی اجرای روش نظریه مبنایی میدانند. این روش، مانند سایر روشهای کیفی، با تعریف سؤال تحقیق و ساختهای بالقوه موجود آغاز میشود و سپس محقق به نمونهگیری جهتدار یا نظری میپردازد. پس از جمعآوری دادهها، کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت میپذیرد. از طریق کدگذاری باز، مفاهیم و با تطبیق مستمر مفاهیم و نشانهها، مقولهها تولید میشوند. در ادامه، برای رسیدن به مدل، روابط بین مقولهها کشف میشود بهطوریکه فرضیاتی درباره روابط بین مقولهها شکل میگیرد.
فرایند تحقیق در این روش به این ترتیب است که ابتدا شیوههای منظمی برای گردآوری اطلاعات اتخاذ میگردد، سپس اطلاعات جمع آوری شده تحلیل و مفاهیم مدنظر محقق و روابط میان آنها شناسایی میشود. در گام آخر نیز نظریهای برای تبیین پدیده مورد تحقیق ارائه میگردد. نظریه به دست آمده مبتنی بر واقعیات و دادهها بوده و بنابراین، قادر است تصویر روشنتری از حقیقت را بازنمایی کند.
تاکنون دو شیوه رایج بر مبنای نظریه دادهبنیاد توسعه یافته است: نخست شیوه سیستماتیک اشتراوس و کوربین(1391) است که چارچوبی کلی (مدلی پارادایمی) را برای تجزیه و تحلیل اطلاعات ارائه می دهد، دوم نظریه دادهبنیاد کلاسیک است که به آن شیوه نوخاسته نیز می گویند. این شیوه چندان بر پیشینه تأکید نمی کند، بلکه پیشنهاد می دهد که توجه به پیشینه موضوع در زمان تحلیل داده ها صورت گیرد. همچنین این شیوه، بر خلاف نظریه سیستماتیک، از ارائه هرگونه چارچوب ازپیشتعیین شده پرهیز می کند. بسیاری از مطالعات بر مبنای این شیوه انجام شده اند .فرایند این دو شیوه تفاوت هایی با یکدیگر دارد. در شیوه سیستماتیک از فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در روش کلاسیک، از کدگذاری باز، انتخابی و نظری استفاده میشود. منظور از کدگذاری انتخابی آن است که محقق در فرایند مطالعه و پس از تعیین موضوع محوری، کدگذاری باز را رها می کند و موضوع محوری مطالعه را مبنای کدگذاری قرار میدهد. کدگذاری نظری هم حاکی از چگونگی شکلگیری فرضیات و ارتباط میان آنها بر مبنای کدهای حقیقی است. این کدها قادرند تصویری جامع از موضوع مورد مطالعه را ترسیم نمایند. تفاوت اصلی این دو فرایند در بهکارگیری مدل پارادایمی توسط رویکرد سیستماتیک و پرهیز از چارچوبهای تعیین شده در مدل کلاسیک است.
با اینتفاسر، روش مورد استفاده در پژوهش حاضر نظریه داده بنیاد سیستماتیک مبتنی بر ایده اشتراوس و کوربین (1391) است. خلاصه روش تحقیق در قالب جدول1 و سیر پژوهش در شکل 2 آمده است.
جدول 1. خلاصه روششناسی تحقیق
فلسفه |
نوع پژوهش |
روش پژوهش |
روش گردآوری دادهها |
جامعه آماری |
روش نمونهگیری |
حجم نمونه |
||
تفسیری نمادین |
هدف |
نتیجه |
رویکرد |
نظریه دادهبنیاد سیستماتیک |
مصاحبه نیمهساختاریافته |
خبرگان حوزه تعاونی |
هدفمند قضاوتی تا رسیدن به نقطه اشباع |
18 نفر |
بنیادی کاربردی |
اکتشافی |
کیفی |
شکل 2. فرایند جهتگیری پژوهش با استفاده از نظریه دادهبنیاد
در مورد جامعه آماری گفتنی است کلیه خبرگان بخش تعاونی اعم از مدیران و کارشناسان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اعضای اتاق تعاون کشور، استادان دانشگاه با بیش از یک دهه تجارب در بخش تعاونی کشور، مدیران و کارشناسان بانک توسعه تعاون، مدیران و اعضای انجمن علمی تعاون ایران، مدیران و اعضای خانه تعاونگران ایرانی و اعضای صندوق ضمانت سرمایهگذاری بخش تعاون کشور جامعه آماری این تحقیق را تشکیل میدهند. در تحقیق کیفی، هیچ قانون قوی و صریحی در مورد نحوه انتخاب و تعداد متخصصان وجود ندارد و تعداد آنها وابسته به فاکتورهای هموژن یا هتروژن بودن نمونه، هدف تحقیق یا وسعت مشکل، کیفیت تصمیم، توانایی گروه تحقیق در اداره مطالعه، اعتبار داخلی و خارجی، زمان جمع آوری داده ها و منابع در دسترس، دامنه مسئله و غیره است. تعداد شرکتکنندگان معمولاً کمتر از 50 نفر و اکثراً 15 تا 20 نفر میباشد، اما در گروه های هموژن 10 تا 15 نفر کافی است (احمدی و همکاران، 1387، 177). نمونهگیری هدفمند قضاوتی بهصورت نظری و بهوسیله مصاحبه نیمهساختاریافته از 18 نفر از جامعه آماری شامل همه گروههای ذینفع و افراد سرشار از اطلاعات (از عالیترین مقامات دولتی تا عالی ترین مقامات غیر دولتی و استادان برجسته دانشگاهی باتجربه در بخش تعاون) انجام شد. این روش نمونهگیری تا زمانی که مقولهها به اشباع برسند ادامه مییابد. در این تحقیق تقریباً پس از 12 مصاحبه، پاسخ ها به اشباع و تکرار رسیدند، لیکن برای اطمینان کامل، مصاحبهها تا نفر هجدهم ادامه یافت. بهمنظور اطمینان از روایی و پایایی پژوهش اقدامات زیر انجام شد:
- فرایند تحلیل دادهها، مدل نهایی و گزارش نهایی توسط مصاحبه شوندگان و مشارکت کنندگان در تحقیق مورد بررسی، بازبینی و تأیید قرار گرفت.
- سه تن از خبرگان بخش اجرایی تعاون و دو تن از استادان دانشگاهی صاحبنظر بخش به بررسی یافتهها، کدها، مفاهیم و مدل نهایی پرداختند و نظراتشان در مدل نهایی لحاظ گردید.
- از مصاحبه شوندگان و استادان دانشگاه در حوزه تعاون در فرایند تحلیل و تفسیر داده ها، در قالب پانل تخصصی، کمکهای ارزشمندی دریافت گردید.
نتایج و بحث
در روش نظریه مبنایی، دادهها معمولاً در سه مرحله کدگذاری (فرایند اصلی ساختن و پرداختن نظریه از دادهها) می شوند: کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی.
بر مبنای یافتههای تحلیل مضمون صورت گرفته بر روی مصاحبههای عمیق با متخصصان و صاحبنظران بخش تعاونی با هدف پاسخگویی به برخی سؤالات و دستیابی به سؤالات تحقیق به تفکیک هر یک از پرسشهای مصاحبه، مفاهیم، مقولات و مضامین به شرح شکلهایی که در پی میآید ارائه شده است. همچنین متناسب با هریک از مضامین، گزینهای از مصاحبهها برای تبیین بیشتر، در کنار شکلهای مرتبط ذکر شده است.
گام اول: کدگذاری باز
در این مرحله از کدگذاری، پس از تحلیل اسناد جمعآوری شده و انجام مصاحبههای عمیق، موارد بیان شده، در قالب کدهای مشخص قرار میگیرند. در جدول 2، نتایج کدگذاری باز بر اساس کد های تخصیص داده شده گزارش گردیده است.
جدول 2. کدهای باز استخراجشده
کد |
فراوانی |
کد |
فراوانی |
کد |
فراوانی |
کد |
فراوانی |
سرمایه اجتماعی |
15 |
هویت تعاونی |
17 |
رسیدن به سهم 25 درصد از اقتصاد ملی |
16 |
ابلاغ سیاستهای اجرایی اصل 44 |
13 |
سیاستهای اقتصادی |
17 |
پایداری و ماندگاری تعاونی |
13 |
آموزش و توانمندسازی منابع انسانی و پاسخگویی |
15 |
فارغ التحصیلان فراوان جوان دانشگاهی در رشتههای مختلف |
14 |
بازاریابی مناسب محصولات |
11 |
جذب سرمایههای جدید |
12 |
توسعه فرهنگ مشارکت و کار گروهی در جامعه |
15 |
امکان بهرهگیری از تبادلات درونشبکهای تعاون |
15 |
خدمات |
12 |
افزایش سهم تعاون از اقتصاد ملی |
12 |
افزایش اعتماد عمومی به تعاونی |
17 |
قدرت تابآوری بالای تعاونیها در دورههای رکود و بحران اقتصادی |
14 |
تغییر ساختار جمعیتی |
18 |
افزایش کمی و کیفی تعاونیها در کشور |
18 |
جمع آوری سرمایههای خرد |
11 |
ویژگیهای ژئوپلیتیکی ایران (وسعت، آب و هوا، همجواری با 16 کشور، دسترسی به دریا و ...) |
12 |
رشد سهام اعضاء |
16 |
گسترش تعاونیهای دانش بنیان و سبز |
17 |
جذب منابع بانکی و اعتباری |
12 |
توان سازماندهی در اقشار مختلف مردم |
11 |
توانایی مدیریت تهدیدات و فرصتها |
16 |
جلوگیری از تکاثر ثروت دست افراد خاص |
16 |
افزایش تعداد اعضای تعاونی |
17 |
ساختار شبکهای گسترده در بخش تعاون (تعاونیهای متعارف، نوع جدید و فراگیر، اتحادیهها، اتاقها و ...) |
18 |
مسئولیت پذیری اجتماعی |
14 |
فقرکاهی |
15 |
ارتقای مشارکت سازمانهای دولتی در توسعه تعاونی |
16 |
وجود قانون بخش تعاونی در کشور |
17 |
کد |
|
فراوانی |
|
کد |
فراوانی |
کد |
فراوانی |
کسب آموزش و مهارت |
13 |
افزایش اشتغال و کاهش بیکاران |
12 |
همافزایی تشکل های غیردولتی و دولتی بخش تعاونی |
16 |
سیاستهای حمایتی حاکمیتی قوی در اسناد بالادستی |
12 |
اهمیت به سرمایه گذاری |
12 |
گسترش عدالت و توزیع درامد در جامعه |
14 |
مشارکت بیشتر اعضا در تصمیم گیری و حضور در ارکان تعاونی |
12 |
شفافیت |
11 |
کد |
فراوانی |
کد |
فراوانی |
کد |
فراوانی |
کد |
فراوانی |
استفاده از تجارب تعاونیهای دیگر |
18 |
تقویت روحیه پس انداز در جامعه |
13 |
استفاده مؤثر از فناوری نوین و دانش روز |
11 |
کمبود نیروی متخصص در گرایشهای مختلف تعاونی |
14 |
اعتماد و اطمینان اعضا و مدیران |
19 |
افزایش بهرهوری منابع |
13 |
توان یک سازمان یادگیرنده
|
19 |
پایین بودن سطح مشارکت اعضا در تعاونیها |
14 |
تنوع فرهنگی |
17 |
مدیریت ریسک |
18 |
وجود انحصار |
12 |
بحران هویت و وابستگی بیش از حد تعاونیها به دولت |
14 |
خصوصی سازی |
14 |
حکمرانی خوب |
15 |
نرخ تورم |
12 |
کمبود تسهیلات و اعتبارات برای ترویج فرهنگ تعاون |
17 |
حذف یارانهها |
12
|
غالب بودن مالکیت دولتی اقتصاد |
14 |
رکود تورمی |
17 |
غالب بودن مالکیت دولتی اقتصاد |
11 |
فرهنگ کار و تلاش |
14 |
جهانی شدن اقتصاد |
11 |
تحریم های خارجی |
16 |
|
|
مأخذ: یافتههای تحقیق
گام دوم: کدگذاری محوری
پس از مشخص شدن کدهای باز در خصوص موضوع تحقیق با تکیه بر مستندات مکتوب و مقالات معتبر، به مفهومسازی و تعیین مقولات پرداخته شد. در این مرحله، کدهای باز گروه بندی شدند و در طبقات مشخص قرار گرفتند.
کدگذاری محوری مرحله دوم تجزیهوتحلیل در نظریهپردازی دادهبنیاد است. هدف از این مرحله، برقراری رابطه بین طبقههای تولیدشده (در مرحله کدگذاری باز) است. این کار بر اساس مدل پارادایم انجام میشود و به نظریهپرداز کمک میکند تا فرایند نظریه را به سهولت انجام دهد. اساس فرایند ارتباطدهی در کدگذاری محوری بر بسط و گسترش یکی از طبقهها قرار دارد (داناییفرد و همکاران ،1383).
چنانکه در شکل 3 ملاحظه می شود، بر اساس نتایج تحقیقات مختلف و تحقیق حاضر میتوان کدهای باز مرحله اول را در قالب 6 گروه، که با هم ارتباط منطقی دارند، گروهبندی کرد. گروه اول براساس مدل نظری تحقیق، شرایط علی است که خود به دو گروه عمده عوامل خارجی و داخلی تقسیم میشود. این گروه از عوامل عمدتاً شامل نقاط قوت و ضعف درونی اقتصاد تعاونی و فرصتها و تهدیدات بیرونی این نظام است. این عوامل ضمن تأثیر بر پدیده اصلی یا همان اقتصاد تعاونی، از مداخلهگرها نیز تأثیر میپذیرد. پدیده اصلی نیز از طریق راهبردها، کنشها و برهمکنشها منجر به خروجیها یا پیامدهای نظام تعاونی میشود و خود نیز از متغیرهای زمینهساز و مداخلهگرها تأثیر میپذیرد.
در این فرایند، کدگذاری به معنای رمزگشایی و تفسیر دادهها و شامل نامگذاری مفاهیم و مقولات و بسط آنها با جزئیات بیشتر و ساخت قضایاست. کدگذاری در این روش، برخلاف تحلیل محتوا، به شیوهای استقرایی صورت میپذیرد. در تحلیل قیاسی، فرضیات، مقدم بر کدگذاری هستند و هدف، آزمون فرضیات و قبول یا رد آنهاست، درحالیکه کدگذاری در نظریه دادهبنیاد، رویکردی اکتشافی دارد. همانطور که در شکل 3 نمایش داده شده است، مفاهیم مکرر با مقولات ایجادشده مقایسه شدهاند تا ارتباط میان مفاهیم با دادههای واقعی قطع نشود. دستهبندی و مقولهبندی مهمترین این عوامل در قالب خروجی نرمافزار MAXQDA در چارچوب نظریه رشد و بالندگی اقتصاد تعاونی ایران در شکل 4 ارائه شده است.
ششش الفشششش)کهییر عوشرایط علی الف) محرکهای تغییر عوامل خارجی - ابلاغ سیاستهای اجرایی اصل 44 قانون اساسی - فارغ التحصیلان فراوان جوان دانشگاهی در رشتههای مختلف - امکان بهرهگیری از تبادلات درونشبکهای تعاون - قدرت تابآوری بالای تعاونیها در دورههای رکود و بحران اقتصادی - ویژگیهای ژئوپلیتیکی ایران (وسعت، آب و هوا، همجواری با 16 کشور، دسترسی به دریا و ...) - توان سازماندهی در اقشار مختلف مردم، بهخصوص کشاورزان و روستاییان - وجود مواد 17 و 18 و 19 حمایتی جهت تسهیل در اعطای کمکهای دولتی به تعاون ب) عوامل داخلی - ساختار شبکهای گسترده در بخش تعاون (تعاونیهای متعارف، نوع جدید و فراگیر، اتحادیهها، اتاقها و ...) - وجود قانون بخش تعاونی در کشور - سیاستهای حمایتی حاکمیتی قوی در اسناد بالادستی درزمینه تعاونیها - شفافیت - کمبود نیروی متخصص در گرایشهای مختلف تعاونی - پایین بودن سطح مشارکت اعضا در تعاونیها - بحران هویت و وابستگی بیش از حد تعاونیها به دولت - کمبود تسهیلات و اعتبارات برای ترویج فرهنگ تعاون
|
پیامدها - هویت تعاونی - پایداری و ماندگاری تعاونی - جذب سرمایههای جدید - افزایش سهم تعاون از اقتصاد ملی - افزایش کمی و کیفی تعاونیها در کشور - گسترش تعاونیهای دانش بنیان و سبز - جلوگیری از تکاثر ثروت دست افراد خاص - فقرکاهی - افزایش اشتغال و کاهش بیکاران - گسترش عدالت و توزیع درآمد در جامعه - تقویت روحیه پس انداز در جامعه - افزایش بهره وری منابع - مدیریت ریسک - حکمرانی خوب |
متغیرهای زمینهساز - سرمایه اجتماعی - سیاستهای اقتصادی - بازاریابی مناسب محصولات و خدمات - تغییر ساختار جمعیتی - روحیه خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی
|
پدیده اصلی (رشد و بالندگی اقتصاد تعاونی) - رسیدن به سهم 25 درصد از اقتصاد ملی - آموزش و توانمندسازی منابع انسانی و پاسخگویی - توسعه فرهنگ مشارکت و کار گروهی در جامعه - افزایش اعتماد عمومی به تعاونی - جمع آوری سرمایه های خرد - جذب منابع بانکی و اعتباری - افزایش تعداد اعضای تعاونی -ارتقایمشارکت سازمانهایدولتیدر توسعه تعاونی - همافزایی تشکل های غیردولتی و دولتی بخش تعاونی - مشارکت بیشتر اعضا در تصمیم گیری و حضور در ارکان تعاونی -استفاده مؤثر از فناوری نوین و دانش روز - تعاونی به عنوان یک سازمان یادگیرنده
|
مداخله گرها - خصوصی سازی - حذف یارانه ها - فرهنگ کار و تلاش - تنوع فرهنگی - مشارکت اجتماعی - سیاست صادرات و واردات - نرخ مالیات
|
راهبردها،کنشها و برکنشها - رشد سهام اعضا - توانایی مدیریت تهدیدات و فرصتها - مسئولیت پذیری اجتماعی - کسب آموزش و مهارت - اهمیت به سرمایهگذاری - استفاده از تجارب تعاونی های دیگر - اعتماد و اطمینان اعضا و مدیران
|
- نرخ تورم -رکود تورمی - تحریم های خارجی - وجود انحصار -غالب بودن ملکیت دولتی اقتصاد - جهانی شدن اقتصاد
|
- روحیه دگریاری داشتن - انگیزه بالای خدمت رسانی - پایبندی به ارزشهای تعاونی (صداقت، انصاف و ...) |
شکل 3. مدل نظری بر اساس کدگذاری محوری
شکل 4. خروجی نرمافزار MAXQDA در قالب نظریه رشد و بالندگی اقتصاد تعاونی ایران
گام سوم: کدگذاری انتخابی
همانگونه که گفته شد، هدف نظریهپردازی بنیادی تولید نظریه است نه توصیف صرف پدیده. برای تبدیل تحلیلها به نظریه، طبقهها باید بهطور منظم به یکدیگر مربوط شوند. کدگذاری انتخابی (بر اساس نتایج دو مرحله قبلی کدگذاری) مرحله اصلی نظریهپردازی است بهاینترتیب که طبقه محوری، به شکل نظاممند، به دیگر طبقهها ربط داده و روابط در چارچوب یک روایت ارائه میشود و طبقههای نیازمند بهبود و توسعه بیشتر اصلاح می گردد (شکل 5). در این مرحله، پژوهشگر برحسب فهم خود از متن پدیده موردمطالعه، یا چارچوب مدل پارادایم را بهصورت روایتی عرضه میکند یا مدل پارادایم را به هم میریزد و بهصورت ترسیمی نظریه نهایی را نشان میدهد (داناییفرد و اسلامی، 1389). یادآوری می شود پدیده اصلی در تحقیق حاضر رشد و بالندگی اقتصاد تعاونی ایران بود. این شناسایی با توجه به تحلیل دادههای مصاحبه با خبرگان تعاون صورت پذیرفت.
متغیرهای زمینه ساز ●پیشران های اقتصادی تعاون ●پیشران های اجتماعی تعاون ●رفتار اجتماعی
|
پیامد: رشد و توسعه بخش تعاون ●کارکردهای اقتصادی تعاون ●کارکردهای اجتماعی تعاون ●کارکردهای فرهنگی تعاون
|
راهبردها، کنشها و برهمکنشها ●راهبردهای توانمدساز ●راهبردهای ارتقای مسئولیتپذیری ●راهبردهای اشترک گذاری تجارب ●راهبردهای توسعه اقتصادی
|
پدیده اصلی (طبقه محوری) موفقیت اقتصادی تعاونیها ●اجرای اصول تعاون ●گسترش فرهنگ تعاون در جامعه ●تقویت همکاریهای بین المللی ●تأمین مشوقها و منابع مالی ●تحکیم تعاملات شبکهای داخل بخش |
شرایط علی الف)محرکهای تغییر عوامل خارجی ● حمایتهای قانونی ●ظرفیتهای تعاونی ب)عوامل داخلی ●حمایتهای قانونی ●ظرفیتهای تعاونی ●موانع توسعه بخش تعاونی |
مداخلهگر، عوامل اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی ●سیاستهای حاکمیتی ●خصایص جامعه ●کنشهای بینالمللی
|
شکل 5. مدل نهایی نظریة رشد و بالندگی تعاونیها براساس کدگذاری انتخابی
همانگونهکه در شکل 6 ملاحظه میشود، 63 کد باز جدول 2 در مدل نهایی رشد و بالندگی اقتصاد تعاونی، به 27 مقوله فرعی و 7 مقوله اصلی دستهبندی شدند که در رشد و تعالی اقتصاد تعاونی تأثیر مستقیم دارند. همه این عوامل در شرایط کشورمان، تحت تأثیر دو نوع اقتصاد دولتی و خصوصی نیز هستند. نکته مهم دیگری که از مدل نهایی استنباط میشود آن است که خروجی ها و کارکرد این نظام تحت شرایط رشد و بالندگی و در چشم انداز مطلوب آینده و متأثر از سناریوهای محتمل است. این کارکردها در سه حیطه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عبارتاند از : کارکردهای اقتصادی (افزایش سهم تعاون از اقتصاد ملی، افزایش کمی و کیفی تعاونیها در کشور، جذب سرمایههای جدید، گسترش تعاونیهای دانشبنیان و سبز، فرهنگ بهرهوری منابع و مدیریت ریسک)، کارکردهای اجتماعی (گسترش عدالت و توزیع درآمد در جامعه، افزایش اشتغال و کاهش بیکاران، پایداری و ماندگاری تعاونی، فقرکاهی، جلوگیری از تکاثر ثروت دست افراد خاص و حکمرانی خوب) و کارکردهای فرهنگی (هویت تعاونی و تقویت روحیه پسانداز در جامعه).
شکل 6. مدل نهایی مهمترین عوامل مؤثر بر رشد و بالندگی اقتصاد تعاونی |
نتیجهگیری و پیشنهادها
در این مقاله، مشخص گردید که چگونه میتوان با استفاده از روش نسبتاً نوین نظریه دادهبنیاد، از اطلاعات موجود در منابع علمی و تحقیقات مستند و مستدل بهره جست و مدلی کاملا ً بومی متناسب با اقتصاد ایران برای رشد و بالندگی اقتصاد تعاونی، که بخشی از اقتصاد ملی است، برای دهه آینده ارائه نمود.
براساس نتایج مطالعه، مهمترین عوامل تأثیرگذار در قالب 7 مقوله اصلی و 27 مقوله فرعی به شرح زیر دسته بندی شدند:
1. عوامل اقتصادی (ساختار، حمایت دولت، تأمین مالی، سیاست اقتصادی و سیاست صادرات و واردات)
این یافته با نتایج مطالعه حضرتی و همکاران (1389) مبنی بر تأثیر برخورداری از تسهیلات دولتی و رودریگز و کالج (2010) مبنی بر تأثیر دسترسی به اعتبارات در موفقیت تعاونیها همخوانی و مطابقت دارد.
2. عوامل اجتماعی (مشارکت، سرمایه اجتماعی، کسب آموزش و مهارت، شبکهسازی و فرهنگ اشتراک دانش، ظهور رسانههای اجتماعی فراگیر و تغییرات جمعیتی و محیطی)
این یافته با نتایج مطالعه موسایی و محمدی فرد (1397) مبنی بر رابطه معنیدار بین مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی با عملکرد تعاونی ها و با نتایج مطالعه حضرتی و همکاران (1389) مبنی بر تأثیر مشارکت اعضا و آموزش اعضا و امینی و همکاران (1387) مبنی بر تأثیر مشارکت اعضا در امور تعاونی و آموزش اعضا بر موفقیت تعاونی ها مطابقت دارد.
3. عوامل فرهنگی (اصول و ارزش های تعاونی شامل روحیه دگریاری، صداقت و غیره، فرهنگ کار و تلاش، تنوع فرهنگی، علاقه و انگیزه و سطح سواد و دانش فنی)
این یافته با نتایج مطالعه کرمی و آگهی (1389) مبنی بر تأثیر باور فلسفه تعاون، روحیه همکاری و روحیه کارآفرینی، رودریگز و کالج (2010) مبنی بر تأثیر عمل جمعی و حضرتی و همکاران (1389) مبنی بر تأثیر تولید اشتراکی بر موفقیت تعاونیها همسویی و مطابقت دارد. این یافته همچنین با نتایج تحقیق چیبندا و همکاران (2009)، که به تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر عملکرد تعاونیها پرداختند، مطابقت دارد.
4. عوامل مدیریتی (سبکهای مدیریتی تعاونی، مشخصه های مدیران و سازمان و مدیریت)
این یافته با نتایج مطالعه رودریگز و کالج (2010) مبنی بر تأثیر قابلیت مدیریتی، امینی و همکاران (1387) مبنی بر تأثیر میزان تخصص هیئت مدیره و کار و همکاران (2009) مبنی بر تأثیر وجود مدیران با تجربه و کرمی و آگهی (1389) مبنی بر تأثیر مدیریت تولید بر عملکرد و موفقیت تعاونی ها مطابقت دارد.
5. عوامل سیاسی (کارگزاران حامی تعاونیها و کارگزاران مخالف حمایت از تعاونیها)
این یافته با نتایج مطالعه موسایی و علی احمدی (1387) مبنی بر تأثیر عدم همکاری و حمایت سازمانها از تعاونیها و حضرتی و همکاران (1389) مبنی بر تأثیر برخورداری از تسهیلات و حمایتهای دولتی در موفقیت تعاونیها مطابقت دارد.
6. عوامل فناوری (تغییرات سریع فناوری باز و تغییرات سریع فناوری بسته)
این یافته با نتایج مطالعه سپهری (1398) مبنی بر تأثیر تغییرات فناوری بر موفقیت اقتصاد تعاونی در آینده مطابقت دارد.
7. عوامل محیطی (منابع طبیعی، موقعیت مکانی، ویژگیهای جمعیتی و اقلیم و آب و هوا)
این یافته با نتایج مطالعه سپهری (1398) مبنی بر تأثیر تغییرات آب و هوایی و جمعیتی بر موفقیت اقتصاد تعاونی در آینده مطابقت دارد.
براساس نتایج تحقیق حاضر، طبیعتاً کلیدی ترین پیشنهاد، اجرای دقیق مدل به دست آمدة تحقیق یعنی مدل نهایی رشد و توسعه بخش تعاون با لحاظ نمودن همه عوامل مهم و تأثیر گذار در کشور در راستای اهداف پیش بینی شده در سند چشم انداز 20 ساله کشور می باشد. در راستای توجه بیشتر و تلاش جهت اجرای دقیق تر این مدل، پیشنهادهای زیر نیز ارائه می گردد:
1. هرچند بخش تعاونی یک بخش اقتصادی دارای کارکرد اجتماعی مستقل از دو بخش دولتی و خصوصی می باشد، لیکن سیاست های کلان اقتصادی دولت در زمینه صادرات و واردات، ساختارهای سازمانی بخش تعاون، تأمین مالی و سایر سیاست های کلان اقتصادی بر این بخش از اقتصاد بسیار تأثیرگذار است. دراینباره، مجمع تشخیص مصلحت نظام، به عنوان ناظر سیاست های کلان توسعه کشور، باید بر میزان تأثیر گذاری سیاست های تصویبی و اجرایی قوای مقننه و مجریه در دو بخش تعاونی و خصوصی نظارت مداوم داشته باشد و ضمن رصد کردن فرایندها، موارد انحراف را نیز به قوای ذیربط تذکر دهد.
2. در بسیاری از کشورهای جهان، بنگاههای اقتصادی با کارکرد اجتماعی مورد حمایت جدی دولت ها قرار می گیرند (چون بخشی از وظایف اجتماعی دولت ها را در جامعه برعهده دارند)؛ ولی متاسفانه برخی از سیاست مداران کشورمان تعاونی ها را صرفاً بنگاه اقتصادی فرض می کنند و از کارکردهای اجتماعی آن مانند مشارکت مردمی، انسجام اجتماعی، روحیه دگریاری، فرهنگ کار و تلاش، ارج نهادن به تنوع فرهنگی، توجه به علاقه و انگیزه افراد و به طور کلی از سرمایه اجتماعی موجود در بخش تعاون کشور غافل هستند. لذا پیشنهاد می شود برای رشد و بالندگی این بخش- که رشد و توسعه کشور را به دنبال خواهد داشت- به ابعاد اجتماعی و فرهنگی همسنگ با ابعاد اقتصادی توجه شود.
3. ویژگی های خاص ایران همچون عوامل محیطی مساعد مانند منابع طبیعی، موقعیت مکانی و همجواری با 15 کشور و داشتن 17 استان مرزی و سواحل گسترده و آب های داخلی، جمعیت جوان و پرانرژی، تنوع اقلیمی و آب و هوایی ، شاهراه ارتباطی شمال به جنوب و شرق به غرب، همه و همه شرایط مناسبی را برای توسعه انواع تعاونیها در ایران فراهم نموده است؛ لذا پیشنهاد می گردد با انجام مطالعات گسترده منطقه ای، اولویت مناطق برای توسعه انواع تعاونی های بومگردی و گردشگری، شیلات و آبزیان، حفظ و احیای جنگل ها و مراتع و نیز تعاونی های حمل و نقل دریایی، زمینی و هوایی و انواع توانایی های دیگر مشخص گردد.
4. با توجه به نتایج تحقیق حاضر برای موفقیت تعاونی ها باید سه بعد مدیریتی زیر مورد توجه قرار گیرد: 1. خصایص مدیران (تقویت روحیه نوآوری و کارآفرینی در مدیران و اعضای هیئت مدیره، تمرکز بر خصایصی چون صداقت و امانتداری و درستی، آشناسازی مدیران با اصول اقتصاد مقاومتی و اقتصاد تابآور تعاونیها، افزایش اعتماد اجتماعی اعضا نسبت به مدیران تعاونی و ...)، 2. سبکهای مدیریت در تعاونی (دخالت تمامی کارکنان در روند تصمیمگیری تعاونی، طراحی سیاستها و برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت توسط مدیران و اعضای هیئتمدیره، گسترش سبکهای مدیریتی مشارکتجویانه در تعاونیها، همکاری و مشارکت علاقهمندانه و داوطلبانه عموم افراد در اداره تعاونی و غیره) و 3. اصول سازمان و مدیریت (اداره کردن تشکیلات تعاونی براساس اصول مدیریت حرفهای، اعمال مدیریت براساس هویت و رسالت تعاونی و ایجاد امکان پاسخگویی بیشتر و بهتر به اعضا و ...)
5. اقتصاد تعاونی در بعد فناورانه نباید صرفاً دیدگاه فناوری بسته داشته باشد و بخواهد همه چیز را از صفر شروع کند و نه دست روی دست بگذارد و در تولید فناوری متناسب با شرایط بخش تعاونی کاری نکند؛ لذا باید گاهی از فناوری های وارداتی بهره گرفت و گاهی متناسب با توانمندی های کشور و بخش تعاونی، به تولید فناوری اقدام کرد.
در پایان باید متذکر شد اگر به همه ابعاد مورد اشاره در رشد و بالندگی اقتصاد تعاونی توجه شود، می توان انتظار کارکردهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قابل قبول از نظام اقتصاد تعاونی داشت.
منابع
ابراهیمی سرو علیا، م.ح.، عظیمی،م.، رودساز، ح. و قربانی زاده، و. (1396). تبیین الگوی تأمین مالی تعاونیها برای مشارکتهای عمومی ـ خصوصی در توسعه زیرساختهای کشور با استفاده از نظریه داده بنیاد. فصلنامه تعاون و کشاورزی، 6(21)، 149- 172.
احمدی، ف.، نصیریانی، خ. و اباذری، پ. (1387). تکنیک دلفی: ابزاری در تحقیق. آموزش در علوم پزشکی، 8(1)، 175- 186.
اخوان، ف.، حسینی، س.م. و چیذری، م. (1391). بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت اعضای تعاونی آب بران در مدیریت منابع آب کشاورزی استان قزوین. فصلنامه تعاون و کشاورزی، 23 (11)، 117-135.
اشتراوس، ا. و کوربین، ج. (1391).مبانیپژوهشکیفی:فنونومراحلتولیدنظریه زمینهای. ترجمه ابراهیم افشار. تهران: نشر نی.
امینی، ا.م.، زینل همدانی، ع. و رمضانی، م. (1387). ارزیابی مهمترین مؤلفه های درون سازمانی در موفقیت شرکت های تعاونی مرغداران تهران. علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی، 12(43)، 285-295.
حاجی، ل.، چیذری، م. و چوبچیان، ش. (1394). عوامل تأثیرگذار بر توسعة پایدار تعاونیهای تولید کشاورزی شهرستان نقده از دیدگاه اعضای تعاونیها. فصلنامه تعاون و کشاورزی، 4(15)، 91 – 117.
حاجیلو، ا. (1398). روند های تأثیرگذار آینده کار. ویژه نامه همایش ملی آینده کار. تهران، 12 اردیبهشت.
حضرتی، م.، مجیدی، م. و رحمانی، ب. (1389). شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت تعاونیهای کشاورزی در توسعه اقتصاد روستایی بخش مرکزی شهرستان خدابنده. تعاون، 21(3)، 89-109.
دانایی فرد، ح.، الوانی، س.م. و آذر، ع. (1383). روش شناسی پژوهش کیفی در مدیریت: رویکردی جامع. تهران: انتشارات صفار.
سامانه اتاق تعاون ایران. تعاونیهای رسمی در ایران قبل از انقلاب، قابل دسترس در: https://www.icccoop.ir
سپهری، م. (1398). آینده کار، فرصتها و تهدیدها. ویژه نامه همایش ملی آینده کار. تهران،12 اردیبهشت.
کرمی، ش. و آگهی، ح. (1389). عوامل مؤثر بر موفقیت تعاونی ها: مطالعه موردی تعاونیهای تولیدی خارج از فصل استان کرمانشاه. فصلنامه روستا و توسعه،13(2)، 31-60.
موسایی، م. و علی احمدی، ا. (1387). بررسی عوامل اجتماعی اثرگذار بر موفقیت تعاونیهای مسکن در ایران. نامه علوم اجتماعی، شماره 34، 99- 115.
موسایی، م. و محمدیفرد، آ. (1397). شناسایی عوامل اجتماعی و محیطی مؤثر در عملکرد تعاونی های تولید استان کهگیلویه و بویر احمد. فصلنامه تعاون و کشاورزی، 7(28)، 167-187.
مهرابی، ا.، خنیفر، ح.، امیری، ع.، زارعی متین، ح. و جندقی، غ. (1390). معرفی روششناسی نظریه داده بنیاد برای تحقیقات اسلامی. مدیریتفرهنگسازمانی، 9(23)، 5-30.
نظریان، م. و حسینی، س.م. (1394). عوامل اقتصادی مؤثر بر توسعة کارآفرینی در تعاونیهای کشاورزی استان تهران. فصلنامه تعاون و کشاورزی، 4(15)، 119-134.
Carr, A., Kariyawasam, A., & Casile, M. (2005). A study of the organizational characteristics of successful cooperatives. Retrieved from http:// ohiogreenhouse. com/ publications/car.
Chibanda, M., Ortmann, G.F., & Lyne, M.C. (2009). Institutional and governance factors influencing the performance of selected smallholder agricultural cooperatives in KwaZulu-Natal. Agrekon. Vol. 48, No. 3.
EACB (2010). European Cooperative Banks in the Financial and Economic Turmoil. First assessment. Retrieved from www. eurocoop banks. Coop:p.8.
Nyoro, J.K., & Komo, I. (2005). An analysis of success, failur and demand factors of agricultural cooperatives in Kenya. research and technical assistance, funded by a cooperative agreement with USAID.
Neuman, W.L. (1997). Social research methods: qualitative and quantitative approaches. 3rd Edition. Boston: Allyn and Bacon.
Rodríguez, J., & College, A. (2010). Smallholders’ agricultural cooperatives and rural development in Colombia. Becario Colfuturo, pp 1- 62.
Roelants, B., Dovgan, D., Eum, H.S., & Terrasi, E. (2012). The resilience of the cooperative model: how worker cooperatives. Social Cooperatives and other worker-owned enterprises respond to the Crisis and Its Conseqaunces. European Commission-Cecop- Europe.issuu.com › cicopa › docs › report_cecop_2012_en_web
Determination of the Most Important Factors Affecting Cooperatives Economy in Iran in the Next Decade using Grounded Theory
A. Meymanatabadi[8]*, S. Sh. Hoseini[9], A. Pedram[10], A. Heidari[11]
Received: 03 Mar, 2020 Accepted: 24 Aug, 2020
Abstract
Development of Cooperative sector as stipulated in the Constitution and other national laws, well reveal that how important are the different functions of this sector for the economic system of Iran. Inadequat attention to identify the factors that affect the flourish and growth of cooperatives, may thus cause a threat to the development of cooperative sector in the future, in particular due to the growing competition at both national and international levels. This study was thus an attempt to determine and explain the most important factors affecting the cooperatives economy in Iran using grounded theory approach. Grounded theory provides adequate knowledge about the subject under study, or those that have not yet been the subject of a comprehensive research .To select the experts for interview, purposive sampling method was employed. The data was gathered through available documents and articles, as well as interviws with 18 related influential experts with a very good command of cooperativs economy. MAX QDA software was used for data analysis. The result was a theory about the factors affecting cooperatives economy in Iran. The factors were presented under 180 primary codes, 57 secondary codes, 27 sub-catagories and 7 main categories including economic, social, cultural, manag erial, political, envivonmental and thechnological ones, and "the theory was named uthe theory of the growth and development of cooperatives economy”.
Keywords: Economic Factors, Social Factors, Cultural Factors, Cooperatives Economy System, Grounded Theory
[1]. دانشجوی دکتری مدیریت آیندهپژوهی، دانشگاه عالی دفاع ملی، تهران، ایران
*نویسندة مسئول meymanatabadi1344@gmail.com
[2]. استادیار، دانشکدة اقتصاد، دانشگاه علامة طباطبائی، تهران، ایران
[3]. استادیار، گروه آیندهپژوهی، دانشگاه عالی دفاع ملی، تهران، ایران
[4]. مدرس دانشگاه و رئیس انجمن علمی تعاون ایران
1. باید متذکر شد آمار فوق و آمار و ارقام مربوط به بعد از انقلاب همگی در سال 1398 از سامانه اخذ شده است؛ به عبارت دیگر، از کل تعاونی های تشکیل شده طی سالهای 1314 تا 1357، که حدود 6000 مورد بوده است، در حال حاضر، 1071 تعاونی هنوز فعال هستند و مابقی یا به نتیجه رسیدند و و یا منحل شده اند.
[6]. Gig Economy
[7] .Zero Hours
[8]. Ph.D. Student, Department of Futures Studies, Supreme University of National Defense, Tehran, Iran
* Corresponding Author meymanatabadi1344@gmail.com
[9]. Assistant Professor, Faculty of Economics, Allameh Tabataba'i University, Tehran, Iran
[10]. Assistant Professor, Department of Futures Studies, Supreme University of National Defense, Tehran, Iran
[11]. President of the Iranian Scientific Association of Cooperatives, Tehran, Iran