نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری توسعه کشاورزی، دانشگاه رازی کرمانشاه
2 دانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه رازی کرمانشاه
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Abstract The main purpose of this descriptive correlational research was to analyze the impact of social capital in developing a shared vision for agricultural entrepreneurship improvement. The population included 152 members of cooperatives in Kermanshah Township. A random sampling method was used to select 110 respondents. The main instrument was a questionnaire that Panel of expert method was used to verify its content and face validity. AMOS software was used to test the fitness of data in structural equation modeling. Multivariate Analysis of Variance was utilized to identify the effect of shared vision on social capital. The findings confirmed the significant relationship between shared vision and social capital indicators (including trust, norms, and networks) in development of agricultural entrepreneurship.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
امروزه در کنار سرمایههای انسانی و اقتصادی، سرمایه دیگری به نام سرمایه اجتماعی[1]مورد توجه قرار گرفته است. سرمایه اجتماعی، یا بُعد معنوی یک اجتماع ، میراثی تاریخی است که از طریق تشویق افراد به «همکاری» و «مشارکت» در تعاملات اجتماعی، قادر است به حل میزان بیشتری از معضلات موجود در آن اجتماع فائق آید و حرکت به سوی رشد و توسعه شتابان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را امکانپذیر سازد. به اعتقاد فوکویاما (Fukuyama, 2000) و فیلد (Field, 2007)، این سرمایه مجموعهای ازهنجارها یا ارزشهای غیررسمی در سیستمهای اجتماعی است که سطح همکاری اعضای جامعه را تقویت میکند و در واقع منبعی از انتظارات دوطرفه است که با شبکههای گستردهتر، اعتماد و ارزشهای مشترک شکل میگیرد و بالاتر از افراد قرار میگیرد. پاتنام (Putenam, 1993)سرمایه اجتماعیرا مجموعهایازویژگیهایزندگیاجتماعی،مانندشبکههایهنجاری و اعتمادیکهمیتواندبرپیشبرد اهدافمشترک اثرگذارباشدمیداند؛ بهعبارتی،سرمایهاجتماعیروابطاجتماعیهمراهباهنجارهاو اعتماداست. ازدیدگاه پاتنام، سرمایهاجتماعی آندستهازویژگیهایسازماناجتماعیاستکههماهنگی وهمکاریرابرای منفعتمتقابلتسهیل میکند وکاراییرابهبودمیبخشد. اینویژگیهاعبارتانداز: شبکهها،هنجارهاو اعتماداجتماعی (ایمانیجاجرمی، 1380).لذا مدیریت این سرمایه عظیم در تعاونیها فرایندهای تجاری و اجتماعی در تعاونی را جهت دسترسی بهتر و تقویت سرمایه معنوی و مدیریت دانش تسهیل میکند و در نهایت سبب ارتقای ارزش افزوده در داخل و خارج تعاونی و تسهیل ارزش افزوده در فعالیتهای اجتماعی تعاونی میگردد. باتوجهبهاثرگذاری انکارناپذیر چشمانداز مشترک از آینده بر شکلگیری و تقویت سرمایه اجتماعی و به تبع آن بر توسعه کارآفرینی،بر اساس نظراتپاتنام،هدفکلیپژوهش حاضر تحلیل تأثیر چشمانداز مشترک بر ارتقای سرمایه اجتماعی در تعاونیهای تولیدی کشاورزی، به عنوان یکی از بسترهای مهم کارآفرینی، است.
مبانی نظری و پیشینة تحقیق
چشمانداز مشترک[2]از آینده از جمله اَبعادی است که زمینه شکلگیری و تقویت سرمایه اجتمـاعـی را در فعـالیتهـای جمعـی فـراهـم مـیآورد. محققـان همواره سه عامل اصلی را
در هدایت سازمانها لازم میدانند: 1- تعیین چشمانداز روشن و مسیر توفیقطلبی توسط مدیران، 2- آموزش و تجهیز افراد به منظور تمرکز بر چشمانداز و مسیر مشترک مورد توافق و 3 - ایجاد شناخت و سیستمهای مثبت که رفتارها و عملکردها را در امتداد چشمانداز تجهیز نماید.(Blanchard and Stoner, 2004) در تعریف چشمانداز میتوان گفت ارائه یک تصویر مطلوب و آرمان قابل دستیابی است که منظر و دورنمایی در افق بلندمدت را فراروی مدیریت قرار میدهد (مبینی دهکردی، 1386). درحقیقت،چشماندازمشترکشناختیواقعیبهوجودمیآورد کهدر سایهآنمیتوانبهاهدافودیدگاههایعملیمشترکدستیافتو همبستگیوهمفکریرامحقق ساخت (سنگه، 1388)؛ به عبارتی، چشماندازمشترکحاصل یادگیریجمعیاست
کهدرسطحراهبردیسازمان ایجادمیشود و شرط یادگیریدر سطحعملیاتیاست.(Molleman & Broekhuis, 2001) رستمی شهربابکی (1388) نیز بر این باور است که وجود تصویر مشترک از آینده درکارهای گروهی موجب افزایش توانایی افراد در ساختارهای اجتماعی میگردد. وی معتقد است سرمایه اجتماعی حاصل پدیدههایی مانند اعتماد متقابل، تعامل اجتماعی متقابل، احساس هویت جمعی و گروهی، وجود تصویر مشترک از آینده و کار گروهی است که توانایی افراد را از طریق عضویت در ساختارهای اجتماعی افزایش میدهد. مطلبی قمی (1387) نیز چشمانداز مشترک را موجب شکلگیری سرمایة اجتماعی میداند. او به نقل از فلورا، بیان نموده که سرمایه اجتماعی حاصل پدیدههای «اعتماد متقابل»، «تعاملات اجتماعی»، «گروههای اجتماعی»، «احساس هویت جمعی»، «چشم انداز مشترک» و «کار گروهی» است. کرمی (1389) نیز در واکاوی عوامل تأثیرگذار بر موفقیت شرکتهای تعاونی برتر نشان داده است که وجود تصویر مشترک ازآینده در شکلگیری سرمایه اجتماعی تأثیر زیاد دارد.
از مهمترین اَبعاد سرمایه اجتماعی مورد تأکید کارشناسان علوم اجتماعی اعتماد میان افراد یک اجتماع است. آنان معتقدند در جامعهای که سطح اعتماد میان افراد به میزان قابل ملاحظهای بالا باشد، سرمایه اجتماعی نیز در آن اجتماع در حد بالایی قرار خواهد داشت. اعتماد عبارت است ازسطحاطمینانیکهیک فردبه شایستگیها، قابلیتها، تمایل به رفتارعادلانه،اخلاقی و قابل پیشبینیفرددیگر دارد Josef & Winston, 2005)). پاتنام (1377) به دو نوع اعتماد شخصی و اعتماد اجتماعی اشاره میکند و نوع دوم را که در ادبیات سرمایه اجتماعی اعتمادتعمیمیافته نامیده میشود، برای جامعهسودمندتر میداند. وی افزایشمشارکتهای مدنی و گسترش شبکههای اجتماعی را از ساز و کارهای تبدیل اعتماد شخصی به اعتماد اجتماعی یا تعمیمیافته میداند. پاتنام معتقد است کهاعتمادجنبههایاجتماعیراتولیدوبازتولید میکند. اعتمادمتقابلاز استانداردهایمتقابلعمومیتیافتهوازکارکردشبکههایتعهد مدنیناشیمیگردد. تأکیدپاتنامبراعتماد، بهعنوانهستهمرکزیسرمایهاجتماعی،زمینهرابرای همکاریوتوسعهاجتماعیفراهممیسازد،موجبشدهاستتا اکثر تحقیقاتمربوط به سرمایهاجتماعیبیشترچارچوبنظریپاتنامرامورداستفاده قراردهند (ایمانی جاجرمی، 1380).شبکه اعتماد، گروهی از افراد را تشکیل میدهد که بر اساس اعتماد متقابل به یکدیگر، از هنجارها و ارزشهای یکسانی در ارتباطات و تبادلات بین خود استفاده میکنند. افراد از طریق این شبکهها به اطلاعات، افکار، فرصتهای اقتصادی، قدرت، نفوذ و حمایتهای روحی یکدیگر دسترسی مییابند که این امر موجب پایین آمدن سطح هزینههای مدیریتی و معاملاتی و خلق ارزشهای جدید میشود (رستمی شهربابکی، 1388). ایجاد این نوعاعتماد،دوستی و مشارکتبینافراد برشکلگیریرفتارآنها تأثیر قابل توجهی میگذارد و از سوی دیگر، هنجارهاوانتظاراتپنهان درروابط موجبیاریوهمدلی افرادبا یکدیگر میگردد .(Nahapiet & Goshal, 1998) محمدی الیاسی و همکاران (1390) نیز معتقدند که محتوایروابطاجتماعی،شامل اعتماد، بیشترین اثرگذاریرادرتشخیصفرصتهایکارآفرینی دارد.به اینمعنی کهاگر اعتماد به عنوان یکیاز شاخصهای روابطاجتماعی دربیناعضای شبکه اجتماعیافزایشیابدبیشترین اثرگذاریرا در تشخیصفرصتها توسطکارآفریناندارد. برونیس و همکاران (Bruynis et al., 2001) هم بر این باورند که میزان اعتماد متقابل در بین اعضای تعاونی در توسعه و ارتقای آنها مؤثر است.
از دیگر عواملی که به ایجاد سرمایه اجتماعی کمک قابل توجهی میکند، هنجارها هستند. همیاری و مشارکت در فعالیتهای گروهی از جمله هنجارها میباشند. به اعتقاد علویتبار (1379)، مشارکت درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیتهای گروهی است که آنان را برمیانگیزد تا برای دستیابی به هدفهای گروهی، یکدیگر را یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند. احسن (1365) نیز مشارکترا شکلیازهمکاریومعاضدتبا دیگرانبنابهمیلباطنیوبانیتزندگیبهترکه فردآگاهانهمیپذیرد، دانسته است. واندرسمن و فلورین (Wandersman & Florin, 2000) هممشارکترافرایندیمیدانندکه اعضادرتصمیمگیریدرنهادها،برنامههاوتأثیرات این تصمیمگیری،شریکباشند.پاتنام (1993) نوع خاصی از هنجارهای همیاری را مولدترین جزء سرمایه اجتماعی و به نوعی ملاک سرمایه اجتماعی را اصل همیاری تعمیم یافته میداند. وی معتقد است هنجارهای همیاری دو نوع است: متوازن و تعمیم یافته. در نوع متوازن مبادله همزمان چیزهای با ارزش برابر است، مانند مواقعی که همکاران روزهای تعطیلی را با هم تعویض میکنند. اما در نوع تعمیم یافته رابطه تبادلی مداومی در جریان است که در همه حال یکطرفه و غیر متوازن است اما انتظارات متقابلی ایجاد میکند مبنی بر اینکه سودی که اکنون اعطا میشود بایستی در آینده بازپرداخت شود. به اعتقاد شیخی (1382)، در فرایند پیوسته مشارکت، اعضا در کلیه مراحل اعم از برنامهریزی، تصمیمگیری، اجرا، نظارت، ارزشیابی و سهیم شدن در منافع درگیرند و به اعتقاد مستعانی (1378) و سیلواراجو(1384)، از پیامدهای مشارکت پیدایش دموکراسی اقتصادی، احساس مسئولیت نسبت به امور مربوط به خود و توسعه خودیاری و کمک متقابل در زمینه حل مسائل اجتماعی- اقتصادی، افزایش انسجام بیشتر و توسعه تعاونیهاست. بنابراین، به باور نظام شهیدی و علیزاده اقدم (1378)، جلب مشارکت و تقویت روحیه تعاون و همکاری در بین اعضای تعاونیها و به باور طالب (1384)، ارتقای مشارکت دموکراتیک، آزادانه و داوطلبانه اعضا و بهبود سطح پذیرش مسئولیت اجتماعی در بین اعضا بر توسعه آنها بسیار تأثیرگذار است. امینی و همکاران (1387) در پژوهش خود این گونه نتیجه گرفت که میزان مشارکت اعضا در امور تعاونی در سطح معنیدار قابل قبول و در جهت مستقیم و فزاینده بر توسعه تعاونیها مؤثر است. هاکلیوسHakelius, 1996)) نیز بر این باور است که حُسن نیت و وفاداریاعضا به عنوان هنجارهای با ارزش، کهتحت تأثیرعقایدو ادراکاتوبینش آنهاست،در سمتگیری فعالیتها و موفقیت آنها تأثیرگذار است.
از دیگر ابعاد مؤثر بر شکلگیری سرمایه اجتماعی شبکهها هستند. پاتنام و گاس (Putnam & Goss, 2001) روابط اجتماعی افراد و تعاملات آنان با یکدیگر را بنیادیترین جزء سرمایه اجتماعی میدانند و شبکهها را به عنوان خاستگاه دو مؤلفه دیگر سرمایه اجتماعی مطرح میکنند. آنها با تفکیک شبکههای افقی یا "مساواتطلب" از شبکههای عمومی یا "انحصارطلب" نوع دوم را فاقد توان برقراری اعتماد و هنجارهای همیاری معرفی میکنند. از دیدگاه آنها، شبکههای افقی در قالب مشارکتهای مدنی (انجمنها، باشگاهها و احزاب و...) به دلیل ارائه چارچوب فرهنگی برای همکاری مولد هنجارهای اعتماد همیاری هستند. علاوه بر ساخت شبکه، پاتنام بر فشردگی یا تراکم شبکه تأکید کرده و معتقد است فشردگی افزایش انجمنها و امکان عضویتهای متداخل و مشارکت در عرصههای چندگانه زندگی اجتماعی است. مطلبی قمی (1387) در این زمینه معتقد است مشاوره با سایرین توسط کارآفرینان با متغیرهای دیگر سرمایه اجتماعی همبستگی معنادار و مستقیمی دارد. رابرتسون و همکاران (Robertson et al., 2003) هم معتقدند که ناکامی در کسب و کارهای جدید و کارآفرینانه به نبود مشاوره و نداشتن آگاهی و مهارتهای لازم برمیگردد. لذامهارتهای مفید ارتباطی از ویژگیهای ضروری اعضا برای
توسعه تعاونیهای تولیدیاند. فضای متحول تجاری و رشد تعاونیها نیاز اعضا به اطلاعات را دو چندان کرده است. بر این اساس، ایجاد ارتباط با اعضای جدید، اعضای آینده، مراکز دولتی و مردم نیز همواره یک چالش بزرگ برای تعاونیها بوده و خواهد بود (کیمبرلی وکراپ، 1385) چرا که روابطاجتماعیعلاوه بر تأمین منابع با ارزش شامل منابعمالی، فیزیکی،نیرویکار، اطلاعات و ...،موجب ارتقای سرمایه اجتماعیبرایاعضا میشود و اعتبار آنها را میافزاید .(Nahapiet & Goshal, 1998) نتایجپژوهش محمدی الیاسیو همکاران (1390) نیز مبین آن است که ابعادچهارگانهشبکهاجتماعیبرتشخیصفرصتکارآفرینانه اثرگذار است. شعبانعلی فمی و همکاران (1385) نیز معتقدند موفقیت تعاونیها با تواناییهای ارتباطی آنها مرتبط است. به اعتقاد پریل و همکاران (Prell et al., 2007) روابط میان افراد در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که چگونه روابط قوی در مقابل روابط ضعیف به پیامدهای مختلفی از جمله: 1) نفوذ بیشتر در دیگران؛ 2) به اشتراک گذاشتن دیدگاههای مشابه؛ 3) حمایت عاطفی و کمک در مواقع اضطراری؛ 4) ارتباط مؤثر مربوط به اطلاعات پیچیده و 5) اعتماد بیشتر به یکدیگر منجر خواهد شد. بنابراین، حفظ روابط با کیفیت بالای اعضا، مشتریان، عرضهکنندگان و اجتماع از نتایج کلیدی برای موفقیت همه کارکنان است. کارکنان تعاونیها بایستی ارتباط برقرارکنندههای خودانگیز و متکی به نفس باشند، نیازهای دیگران (اعضا، کارکنان و مشتریان) را درک کنند و رضایت و کمال را در خدمت به دیگران بیابند. امینی و رمضانی (1385) نیز بر این باورند که میزان مشارکت اعضا در امور اجرایی تعاونی و مهارت مدیریت روابط بین فردی در تعاونیها اهمیت ویژه در موفقیت آنها دارد. در پژوهش جیمز و ایساک (James & Isaac, 2005) نیز از فقر و فقدان ارتباط بین اعضا و کشاورزان با عنوان عامل شکست یاد شده است. محمدی الیاسی و همکاران (1390) نیز معتقدند که بعد از محتوایروابطاجتماعی، بیشترین اثرگذاری مربوطبه شیوهای است کهاطلاعاتباآندر بیناعضایشبکه منتقلمیشود؛ یعنی، افرادیکهکارآفرینها باآنهادرمورد فرصتها مشورتمیکنند (منابع اجتماعی اطلاعات) . درنهایت،باتوجهبهپیشینهو تأکیدبر نظرات پاتنام، که معتقد استاعتماد هستهمرکزی، هنجارها مولدترین جزء و شبکهها خاستگاه دو مؤلفه دیگر سرمایهاجتماعی هستند، چارچوبمفهومی پژوهش ارائهگردید:
شکل1. چارچوب مفهومی پژوهش
روششناسی پژوهش
روش پژوهش حاضر کمی، از نظر هدف کاربردی و از نظر میزان نظارت، درجه کنترل و نحوه گردآوری دادهها توصیفی- همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامهای محقق ساخته بود که براساس هدف تحقیق، یعنیتحلیل تأثیر چشمانداز مشترک بر ارتقای سرمایه اجتماعی و توسعه کارآفرینی کشاورزیدربرگیرنده 6 بخش زیر است: 1.مشخصات فردی و حرفهای شامل سن، سطح تحصیلات و وضعیت برنامهریزی شغلی (کوتاهمدت و بلندمدت)؛ 2. چشمانداز مشترک با 5 گویه (ترسیم آیندهای واقعگرایانه و هدفمند؛ توافق و همفکری اعضای تعاونی در مسیر مشترک تعیین شده؛ شناخت و توانایی برقراری ارتباط بین فعالیتهای تعاونی؛ بررسی منابع، امکانات و مهارتهای مورد نیاز تعاونی؛ شناخت و ترسیم راههای جدید برای تفکر و یادگیری)؛ 3. اعتماد اجتماعی با 7 گویه (اطمینان به شایستگیهای اعضای تعاونی؛ ارزش یکسان ارتباطات بین اعضای تعاونی؛ اطمینان به قابلیتهای اعضای تعاونی؛ رفتار اخلاقی و عادلانه اعضای تعاونی؛ قابلیت پیشبینی رفتارها و عملکرد اعضای تعاونی؛ ارزش یکسان تبادلات بین اعضای تعاونی؛ اطمینان به عقاید جدید و ابتکاری اعضا تعاونی)؛ 4. هنجارها با 5 گویه (سطح پذیرش مسئولیت اجتماعی؛ حُسننیت اعضای تعاونی؛ روحیه همکاری و مشارکت اعضای تعاونی؛ وفاداری اعضای تعاونی؛ نبود خیانت و ناراستی بین اعضای تعاونی) 5. شبکهها با 7 گویه (ارتباط با مراکز خدمات مشاوره؛ ارتباط با مراکز فنی؛ ارتباط با تعاونیهای همکار ؛ ارائه تجارب به تعاونیهای همکار؛ استفاده از تجارب تعاونیهای همکار؛ دریافت حمایتهای مورد نیاز از سوی تعاونیهای همکار؛ ارائه حمایتهای مورد نیاز به تعاونیهای همکار)؛ 6. توسعه کارآفرینی با 6 گویه (دستیابی به اهداف ترسیم شده؛ دستیابی به فرصتهای جدید؛ اشتیاق به سرمایهگذاری بیشتر؛ دستیابی به موفقیت مشترک اعضا؛ دستیابی به سطوح عالیتر تعهد؛ دستیابی به سطوح عالیتر عملکرد). طبقهبندی گویهها براساس طیف 5 گزینهای لیکرت (1= بسیارکم؛ 2= کم؛ 3= متوسط؛ 4= زیاد؛ 5= بسیارزیاد) صورت گرفت.
تأیید روایی صوری و محتوایی پرسشنامه از طریق پانل متخصصان انجام شد. جامعه آماری تحقیق دربرگیرنده اعضای تعاونیهای تولیدی کشاورزی شهرستان کرمانشاه به تعداد 21 واحد تولیدی با 155 نفر عضو بود که براساس جدول کرجسی- مورگان 110 نفربه روش نمونهگیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای اعتبارسنجی وتعیینمیزانتطبیقوبرازشدادههایپژوهشوبررسیچارچوبمفهومیپژوهش، ازروشمدلسازی معادله ساختاریبابه کارگیرینرمافزارAMOSاستفادهشد.مدلسازی معادله ساختاریمحقق را به پیچیدگیهای زندگی اجتماعی (تأثیرگذاری مجموعهای از متغیرها بر یکدیگر به طوریکسویه ودوسویه،مستقیمو غیرمستقیم)و همچنینپیچیدگیهای موجوددراندازهگیریسازههایپنهان فرهنگی- اجتماعینزدیککرده و او را به تحلیلدقیق و واقع بینانة کمیپدیدههایکیفی قادرمیسازد. برازشمدل در شرایطی کهمقدار کای اسکوئر (X2) کوچک، ریشهدوم میانگینمربعات خطایبرآورد کمتر و مقادیر سایر شاخصها (شاخصهای تطبیقی)، بیشتر از 9/0 باشد، مورد تأیید است. با توجه به اینکه کای اسکوئر مدل تابعیازحجمنمونه است،بدین صورت کههرچهحجمنمونهبیشتر باشد آمارهکایاسکوئرتمایل به نشاندادنیکسطح احتمالمعناداردارد، بیشتر مدلهایمنطقیباداشتنحجمنمونه زیاد، درصورتیکهفقط شاخص برازشکایاسکوئرمدنظر باشد،موردتأییدقرار نمیگیرند.بر این اساس،در پژوهش حاضر برآوردشاخص ریشهدوممیانگینمربعات خطای برآورد (RMSEA)؛ شاخص برازش افزایشی(IFI)؛ شاخص برازشهنجارشدهبنتلر- بونت (NFI)؛ شاخصتوکر- لویس (TLI) و شاخص برازشتطبیقی(CFI)، نیز انجام گرفت (قاسمی، 1389). در ادامه به منظور بررسی تأثیر چشمانداز مشترک (بین دوگروه دارای چشمانداز مشترک و فاقد چشمانداز مشترک) بر شاخصهای سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، هنجارها و شبکهها) از تحلیل واریانس چندمتغیره MANOVA با استفاده از نرم افزارSPSS بهره گرفته شد. فرضیههای تحقیق عبارت بودند از: 1. بین چشمانداز مشترک از آینده و اعتماد اجتماعی رابطه معنیداری وجود دارد؛ 2. بین چشمانداز مشترک از آینده و هنجارها رابطه معنیداری وجود دارد؛ 3. بین چشمانداز مشترک از آینده و شبکهها رابطه معنیداری وجود دارد؛ 4. بین چشمانداز مشترک از آینده و توسعه کارآفرینی کشاورزی رابطه معنیداری وجود دارد؛ 5 . بین اعتماد به عنوان یکی از شاخصهایسرمایه اجتماعی و توسعه کارآفرینی کشاورزی رابطه معنیداری وجود دارد؛ 6. بین هنجارها به عنوان یکی از شاخصهایسرمایه اجتماعی و توسعه کارآفرینی رابطه معنیداری وجود دارد؛ 7. بین شبکهها به عنوان یکی از شاخصهایسرمایه اجتماعی و توسعه کارآفرینی رابطه معنیداری وجود دارد.
نتایج و بحث
در جدول 1 توزیع فراوانی مشخصات فردی و حرفهای پاسخگویان مطابق با اطلاعات پرسشنامهها براساس سن، سطح تحصیلات و وضعیت برنامهریزی شغلی آورده شده است.
جدول 1. توزیع فراونی پاسخگویان بر اساس مشخصات فردی و حرفهای پاسخگویان (110 n = )
متغیر |
فراوانی |
درصد |
درصد تجمعی |
سن: 25 و کمتر |
25 |
7/22 |
7/22 |
26 تا 40 سال |
51 |
4/46 |
1/79 |
41 تا 60سال |
34 |
9/30 |
100 |
مجموع |
110 |
100 |
|
سطح تحصیلات: |
|
|
|
بیسواد |
12 |
91/10 |
91/10 |
ابتدایی |
14 |
72/12 |
63/23 |
راهنمایی |
30 |
27/27 |
90/50 |
دبیرستان |
32 |
10/29 |
00/80 |
بالاتر از دیپلم |
22 |
00/20 |
100 |
مجموع |
110 |
100 |
|
وضعیت برنامهریزی شغلی: |
|
|
|
برنامهریزی بلندمدت |
55 |
00/50 |
00/50 |
برنامهریزی کوتاهمدت |
55 |
00/50 |
100 |
مجموع |
110 |
100 |
|
منبع: یافتههای پژوهش
بررسی ماتریس ضرایب همبستگی افراد دارای چشمانداز مشترک گویای این است که همبستگی مثبت و معنیداری در سطح خطای 1% بین همه متغیرها وجود دارد (جدول 2). در افراد فاقد چشمانداز مشترک (جدول 3) نیز مشاهده میگردد که همبستگی مثبت و معنیداری در سطح خطای 1% بین متغیرها وجود دارد.
جدول 2. ماتریس ضرایب همبستگی افراد دارای چشمانداز مشترک از آینده (55 n = )
متغیرها |
توسعه کارآفرینی |
دارای چشمانداز مشترک از آینده |
اعتماد اجتماعی |
هنجارها |
شبکهها |
توسعه کارآفرینی |
|
|
|
|
|
دارای چشمانداز مشترک از آینده |
**87/0 |
|
|
|
|
اعتماد اجتماعی |
**82/0 |
**77/0 |
|
|
|
هنجارها |
**79/0 |
**72/0 |
**61/0 |
|
|
شبکهها |
**61/0 |
**61/0 |
**59/0 |
**60/0 |
|
منبع: یافتههای پژوهش ** معنیداری در سطح خطای 1%
جدول 3. ماتریس ضرایب همبستگی افراد فاقد چشمانداز مشترک از آینده (55 n = )
متغیرها
|
توسعه کارآفرینی |
فاقد چشمانداز مشترک از آینده |
اعتماد اجتماعی |
هنجارها |
شبکهها |
توسعه کارآفرینی |
|
|
|
|
|
فاقد چشمانداز مشترک از آینده |
**63/0 |
|
|
|
|
اعتماد اجتماعی |
**72/0 |
**68/0 |
|
|
|
هنجارها |
* *52/0 |
**59/0 |
**62/0 |
|
|
شبکهها |
* *41/0 |
**50/0 |
* *52/0 |
**55/0 |
|
منبع: یافتههای پژوهش ** معنیداری در سطح خطای 1%
بهمنظوربررسیچارچوبمفهومیپژوهشازروشمدلسازی معادله ساختاریبه کارگیرینرمافزار AMOS استفادهگردید. بر اساس جدول 4 و نمودار 1 مربوط به افراد دارای چشمانداز مشترک از آینده، مشاهده میشود که بیشترین اثر مستقیم مثبت و معنیدار بر توسعه کارآفرینی به ترتیب به چشمانداز مشترک از آینده (87/0)، اعتماد اجتماعی (48/0)، هنجارها (41/0) و شبکهها (33/0) اختصاص یافته است. بر همین اساس، چشمانداز مشترک از آینده، از طریق اعتماد اجتماعی (34/0)، هنجارها (38/0) و شبکهها (28/0) نیز آثار غیرمستقیمی در توسعه کارآفرینی داشته است. به طور کلی، 92/0 از تغییرات مربوط به توسعه کارآفرینی با این متغیرها تبیین میگردد . با توجهبهشاخصهایکلیبرازشمشاهده میشود کهدر افراد دارای چشمانداز مشترک از آینده، مدلاز برازش مناسبی برخورداراست (IFI=0.93; TLI= 0.90; CFI= 0.95; RMSEA= 0.03)=1.88; p= 0.39; NFI=0.91;.(X2
جدول 4. تجزیه آثار متغیرها (مستقیم و غیرمستقیم) بر توسعه کارآفرینی در افراد دارای چشمانداز مشترک از آینده (55 n = )
وابسته |
متغیر مستقل |
اثر مستقیم |
اثر غیرمستقیم |
اثر کل |
توسعه کارآفرینی |
چشمانداز مشترک از آینده اعتماد اجتماعی هنجارها شبکهها |
87/0 |
- |
87/0 |
48/0 |
34/0 |
82/0 |
||
41/0 |
38/0 |
79/0 |
||
33/0 |
28/0 |
61/0 |
||
اعتماد اجتماعی هنجارها شبکهها |
چشمانداز مشترک از آینده |
71/0 |
- |
71/0 |
93/0 |
- |
93/0 |
||
85/0 |
- |
88/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
نمودار1. مدل مسیر افراد دارای چشمانداز مشترک از آینده
بر اساس جدول 5 و نمودار 2 مربوط به افراد فاقد چشمانداز مشترک نیز مشاهده میشود که بالاترین اثر مستقیم مثبت و معنیدار بر توسعه کارآفرینی به ترتیب به چشمانداز مشترک از آینده (63/0)، اعتماد اجتماعی (41/0)، هنجارها (34/0) و شبکهها (28/0) اختصاص دارد. همچنین چشمانداز مشترک از آینده، از طریق اعتماد اجتماعی (31/0)، هنجارها (18/0) و شبکهها (13/0) دارای آثار غیرمستقیمی در توسعه کارآفرینی بوده است و به طور کلی 88/0 از تغییرات مربوط به توسعه کارآفرینی با متغیرهای مذکور قابل تبیین است. با توجهبهشاخصهایکلیبرازشمیتوان گفتکهمدلدر بین دو گروه پژوهش از برازش مناسبی برخوردارمیباشد IFI=0.91; TLI= 0.90; CFI= 0.92; RMSEA= 0.04)=1.90; p= 0.44; NFI=0.90;.(X2
جدول 5. تجزیه آثار متغیرها (مستقیم و غیرمستقیم) بر توسعه کارآفرینی در افراد فاقد چشمانداز مشترک از آینده (55 n = )
وابسته |
متغیر مستقل |
اثر مستقیم |
اثر غیرمستقیم |
اثر کل |
توسعه کارآفرینی |
چشمانداز مشترک از آینده اعتماد اجتماعی هنجارها شبکهها |
63/0 |
- |
63/0 |
41/0 |
31/0 |
72/0 |
||
34/0 |
18/0 |
52/0 |
||
28/0 |
13/0 |
41/0 |
||
اعتماد اجتماعی هنجارها شبکهها |
چشمانداز مشترک از آینده
|
76/0 |
- |
76/0 |
53/0 |
- |
53/0 |
||
46/0 |
- |
46/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
نمودار2. مدل مسیر افراد فاقد چشمانداز مشترک از آینده
به منظور بررسی تأثیر چشمانداز مشترک بر سرمایه اجتماعی، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره بین دوگروه دارای چشمانداز مشترک و فاقد چشمانداز مشترک، با استفاده از نرمافزار SPSS، انجام گردید. با توجه به اینکه یکی از مفروضات تحلیل واریانس چند متغیرهبرابری ماتریس کوواریانسهای دو گروه است، این امر فقط در صورتیکه دو گروه تعداد نمونه یکسانی داشته باشند، صرفنظر از پیشفرض مذکور، ممکن خواهد بود (Todman & Dugard, 2007). بنابراین، تعداد مساوی 55 نفر برای هرگروه در نظر گرفته شد. براساس نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره، تفاوت معنیداری بین دو گروه مورد مطالعه وجود دارد ((Wilks lambda=1.53; (F=229.28; P<0.00). همچنین Partial Eta Square به عنوان بهترین معیار اندازه اثر، به منظور تعیین میزان تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته نشان میدهد که 85 درصد از کل واریانس متغیرهای وابسته توسط تفاوت بین دو گروه مورد مطالعه تبیین شده است؛ به عبارتی، میتوان چنین استنباط نمود که تفاوت دو گروه از نظر متغیرهای وابسته معنیدار است.
جدول 6. تفاوت تأثیر چشمانداز مشترک بر سرمایه اجتماعی بین دوگروه دارای چشمانداز مشترک و فاقد چشمانداز مشترک
متغیرهای وابسته |
متغیرهای مستقل |
F
|
|||
دارای چشمانداز مشترک (55 (n= |
فاقد چشمانداز مشترک (55 (n= |
||||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
||
اعتماد اجتماعی هنجارها شبکهها |
88/4 80/4 75/4 |
400/0 497/0 510/0 |
72/3 58/3 31/3 |
844/0 782/0 619/0 |
**29/32 **55/28 **28/25 |
مأخذ: یافتههای تحقیق **: معنیداری در سطح خطای 1%
بر اساس جدول 6، تفاوت معنیداری بین دوگروه دارای چشمانداز مشترک و فاقد چشمانداز مشترک به دست آمد. میانگین تمامی متغیرها برای افراد دارای چشمانداز مشترک بیشتر از افراد فاقد چشمانداز مشترک است (7/4 به بالا از 5)، لذا اینگونه استنباط میشود که افراد دارای چشمانداز مشترک از سرمایه اجتماعی بیشتری برخوردار بوده و با بهرهمندی از اعتماد اجتماعی، هنجارها و شبکهها در راستای توسعه فعالیتهای تعاونی خود بیشتر کوشیدهاند. به طور کلی، نتایج نشان میدهد که تمام فرضیات پژوهش مورد تأیید است.
نتیجهگیری و پیشنهادها
در پژوهشحاضرباتوجهبهتأثیر چشمانداز مشترک از آینده بر شکلگیری و ارتقای سرمایه اجتماعی و به دنبال آن توسعه کارآفرینی کشاورزی،بر اساس نظراتپاتنام،به تحلیل این آثار پرداختهشد. هدفکلی پژوهش،تحلیل تأثیر چشمانداز مشترک بر ارتقای سرمایه اجتماعی در تعاونیهای تولیدی کشاورزی به عنوان یکی از بسترهای مهم کارآفرینی بود.
بررسیچارچوبپژوهش، با استفاده ازروشمدلسازی معادله ساختاریدر افراد دارای چشمانداز مشترک، با نشان دادن آثار مستقیم و غیرمستقیم متغیرها گویای آن است که 92/0 از تغییرات مربوط به توسعه کارآفرینی با متغیرهای تحقیق قابل تبیین است و در افراد فاقد چشمانداز مشترک، با نشان دادن آثار مستقیم و غیرمستقیم متغیرها، مبین آن است که 88/0 از تغییرات مربوط به توسعه کارآفرینی با متغیرهای تحقیق تبیین میگردد. به طور کلی، با توجهبهشاخصهایکلیبرازشمیتوان گفتکه مدلدر بین دو گروه مورد مطالعه ازبرازشخوبی برخورداراست.
آزمون تحلیل واریانس چند متغیره بین دوگروه دارای چشمانداز مشترک و فاقد چشمانداز مشترک به منظور بررسی تأثیر چشمانداز مشترک بر سرمایه اجتماعی تفاوت معنیداری بین دو گروه مورد مطالعه را نشان میدهد و بر اساس اندازه اثر، مشخص میشود که 85 درصد از کل واریانس متغیرهای وابسته توسط تفاوت بین دو گروه مورد مطالعه تبیین شده است و تفاوت دو گروه از نظر متغیرهای وابسته معنیدار است؛به عبارتی، میتوان این چنین استنباط نمود که افراد دارای چشمانداز مشترک با اعتقاد به یک آینده واقعگرایانه و آرمان دستیافتنی با انرژی زیاد، به ارتقای سرمایه اجتماعی در تعاونی خود اهمیت بیشتری داده و با تصویری مطلوب از آینده با بهرهمندی از اعتماد اجتماعی، هنجارها و شبکهها در راستای حمایت و تحقق استراتژیهای توسعه تعاونی خود بیشتر تلاش نمودهاند. این در حالی است که افراد فاقد چشمانداز مشترک به دلیل عدم برنامهریزیهای منسجم و فقدان دورنمای مشخص از آینده چندان تمایلی به ارتقای سرمایه اجتماعی در تعاونی خود نداشتهاند و لذا در جهت توسعه تعاونی خود چندان نکوشیدهاند؛ به عبارتی، چشمانداز مشترک تأثیر بسزایی بر ارتقای سرمایه اجتماعی و به تبع آن، توسعه واحدهای کارآفرینی دارد. نتایج آزمون فرضیهها موارد زیر را نشان میدهد:
بین چشمانداز مشترک و توسعه کارآفرینی در سطح 99 درصد اطمینان رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. میزان 87/0 همبستگی بین این دو متغیر نشاندهندة اهمیت و شدت رابطه آنهاست و جهت مثبت همبستگی نیز گویای آن است که با افزایش چشمانداز مشترک، توسعه کارآفرینی افزون میگردد و بالعکس. این یافته به نوعی مطابق با نتایج پژوهشها و همکاران (Hau et al., 2013)رستمی شهر بابکی (1388) است. همچنین نتایج پژوهش یوYu, 2013) ) مبین آن است که با وجود سرمایه اجتماعی شرکتها قابلیت جذب نوآوری را داشته و عملکرد بهتری خواهند داشت. تومبو و همکاران (Tumbo et al., 2013) نیز در پژوهش خود نقش سرمایه اجتماعی را در نوآوری مورد تأکید قرار دادهاند. نتایج پژوهش کرمی (1389) هم گویای آن است که تصویر مشترک ازآینده بر توسعه و موفقیت تعاونیها تأثیرگذار است.
بین چشمانداز مشترک و اعتماد اجتماعی در سطح خطای 1% رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. میزان 77/0 همبستگی بین دو متغیر مذکور بیانگر اهمیت و میزان شدت رابطه آنها میباشد و جهت مثبت همبستگی نیز مبین آن است که با افزایش چشمانداز مشترک، اعتماد اجتماعی نیز افزایش مییابد و بالعکس. رستمی شهر بابکی (1388) هم تأثیر اعتماد متقابل را بر افزایش توانایی افراد در ساختارهای اجتماعی مورد تأیید قرار داده است.برونیس و همکارانBruynis et al., 2001)) هم میزان اعتماد متقابل بین اعضا را در توسعه تعاونیها تأثیرگذار میدانند.
بین چشمانداز مشترک و هنجارها در سطح 99 درصد اطمینان رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. میزان 77/0 همبستگی بین این دو متغیر نشاندهنده شدت رابطه آنهاست و جهت مثبت همبستگی نشان میدهد که با افزایش چشمانداز مشترک، هنجارها بیشتر میگردد و بالعکس. این نتیجه با نتایج پژوهش طالب (1384) کرمی و آگهی (1392) مطابقت دارد. نظامشهیدی (1378) نیز معتقد است جلب مشارکت و تقویت روحیه تعاون و همکاری در بین اعضای تعاونیها تأثیر فراوانی در موفقیت آنها دارد. هالکیدس Hakelius, 1996)) نیز حُسن نیت و وفاداریاعضا را در سمتگیری فعالیتها آنها مؤثر میداند. جیمز و ایساک( James & Isaac, 2005) معتقدند که نادرستی و خیانت توسط اعضا و نمایندهها ازجمله عوامل شکست تعاونیهاست.
بین چشمانداز مشترک و شبکهها در سطح خطای 1% رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. میزان همبستگی بین این دو متغیر 61/0 است، که نشاندهندة شدت رابطة آنهاست. جهت مثبت همبستگی نیز مبین آن است که با افزایش چشمانداز مشترک، شبکهها نیز گسترش مییابد و بالعکس. در واقع ارتباط با تعاونیهای دیگر و استفاده از تجارب آنها و در اختیار گذاشتن تجارب مفید خود با تعاونیهای دیگر موجب تشویق به انسجام بیشتر و شکلگیری برنامهریزی و چشمانداز مشترک در بین اعضا میگردد. رابرتسون و همکاران (Robertson et al., 2003) هم عدم موفقیت در کسب و کارهای جدید و کارآفرینانه را به نبود خدمات مشاوره و نداشتن آگاهی نسبت میدهند.
بین اعتماد اجتماعی و توسعه کارآفرینی در سطح 99 درصد اطمینان رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. میزان 82/0 همبستگی بین این دو متغیر نشاندهندهی شدت رابطه آنهاست. جهت همبستگی نیز گویای آن است که با افزایش اعتماد اجتماعی، توسعه کارآفرینی نیز افزون میگردد و بالعکس. این نتیجه با نتایج پژوهش، برونیس و همکاران Bruynis et al., 2001)) ورستمی شهر بابکی (1388) مطابقت دارد.
بین هنجارها و توسعه کارآفرینی در سطح خطای 1% رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. میزان همبستگی بین این دو متغیر 79/0 مبین شدت رابطه آنهاست و جهت مثبت همبستگی نیز نشان میدهد که با افزایش هنجارها توسعه کارآفرینی افزایش مییابد و بالعکس. نظامشهیدی و علیزاده اقدم (1378) هم مشارکت و تقویت روحیه تعاون و همکاری در بین اعضای تعاونیها را دارای تأثیر فراوانی در توسعه و موفقیت آنها میدانند. طالب (1384) نیز رابطه مثبت بین توسعه تعاونیها و مشارکت و بهبود سطح پذیرش مسئولیت اجتماعی را تأیید نموده است. هاکلیوس Hakelius, 1996)) حُسننیت و وفاداری اعضا تحت تأثیرعقایدو ادراکاتوبینش آنها رادرسمتگیری فعالیتها و توسعه آنها اثرگذار میداند. مطابق با پژوهش لوتز (Lutz, 2011) نیز سرمایه اجتماعی اثر مثبت بر سرمایه انسانی و توسعه دارد.
همبستگی بین شبکهها و توسعه کارآفرینی نیز گویای آن است که با افزایش اعتماد اجتماعی، توسعه کارآفرینی نیز افزون میگردد و بالعکس. کرمی و علی بیگی (1393) نیز بر این باورند که سرمایه اجتماعی از یک سو مشوق رشد سرمایه انسانی و موجب آزاد شدن انرژیهای خلاق همه افراد است و از سوی دیگر با ایجاد شبکه سرمایه انسانی وابسته به تجارب و ارتباط آن با سرمایه اجتماعی تعاونی و جامعه، جامعهای یادگیرنده ایجاد خواهد شد و در نتیجه توسعه و پیشرفت تعاونی حاصل میگردد. کرمی و آگهی (2012) نیز معتقدند که ارتقای سرمایه اجتماعی در سطح سازمانی از طریق استفاده، تعامل و تبادل تجارب با تعاونیهای همکار موفقیت بیشتر تعاونیها را در پی خواهد داشت.
با روشن شدن نقش ویژه چشمانداز مشترک بر ارتقای سرمایه اجتماعی و پیشبرد اهداف کارآفرینی در تعاونی تولیدی، لزوم برنامهریزی پیش از گذشته محرز میگردد. بنابراین، راهکارهایی در این زمینه به شرح زیر پیشنهاد میگردد:
1. برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی در راستای معنیآفرینی چشمانداز مشترک از آینده، که بتواند چرایی شیوه انجام امور و شناخت و توانایی برقراری ارتباط بین فعالیتهای تعاونی و هر عضو را با چشمانداز مشخص کند.
2. ایجاد حس معنادار بودن – این حس که اعضا اهداف شغلی مهم و با ارزشی را دنبال میکنند و احساس کنند در جادهای حرکت میکنند که وقت و نیروی آنها با ارزش است - از طریق شرکت در کارگاههای آموزشی؛ چرا که اعضا هنگام اشتغال به کار معنادار، بیشتر درگیر و نسبت به آن متعهد میشوند و با وفاداری و حُسننیت در پیگیری اهداف مطلوب، پشتکار بیشتری نشان میدهند.
3. ایجاد حس شایستگی- درجهایکهیکعضووظایفشغلی رابامهارتوموفقیتآمیزانجامدهد- از طریق شرکت در دورههای آموزشی مهارتی؛ چرا که داشتن تبحروقابلیتاین باورو اطمینان را در اعضا ایجاد میکند که توانایی پذیرش مسئولیت و انجامکارو اهتمام لازمرا دارند وموانعخارجی به راحتی آنهارااز انجام فعالیتهایموردنظرباز نخواهدداشت.
4. ایجاد حس کارساز بودن- درجهایکهاعضامیتواننددرراهبردهای مدیریتی،پیامدهاونتایجشغل اثربخش باشند- از طریق شرکت در کارگاههای آموزشی به این دلیل که احساس کارساز بودن توانایی ارتباط با مراکز خدمات مشاوره، مراکز فنی، مبادله تجارب با تعاونیهای همکار و دریافت و ارائه حمایتهای مورد نیاز از محیطخارجیبهمنظور افزایشتسلطبرفعالیتهارا افزایش میدهد.
5. ایجاد احساس خودسامانی- اعضاداوطلبانه در وظایف خویش درگیر شوند – به وسیله شرکت در کارگاههای آموزشی؛ چرا که این حسموجب میشود اعضاخود را آغازگری بدانند که توانایی شناخت و ترسیم راههای جدید برای یادگیری را دارند و قادر به فعالیتهایی ابتکاری بوده و حق دارند فکرهای جدید را بیازمایند و به عبارتی، حق انتخاب دارند. براین اساس به عقاید جدید و ابتکاری اعضای تعاونی اطمینان میشود.
6. راهاندازی شبکههای اجتماعی ابزار قدرتمندی را در اختیار اعضای تعاونیها قرار میدهد که بتوانند به همکارانی دسترسی یابند که میان آنها نیازها و علایق مشترک وجود دارد و تجربههای خود را در کمترین زمان ممکن مبادله نمایند. این ارتباط در فعالیت تعاونیها میتواند بسیار کارساز باشد.
7. ارتباط با همکاران از طریق شبکههای اجتماعی این امکان را به اعضای تعاونیها میدهد که به فرصتهای جدید در رابطه با فعالیت تعاونی خود دسترسی آسان داشته باشند.
منابع
1. احسن،ک. (1385).تحلیلمقدماتیازطرح مقولهیمشارکت.تهران:سازمانبرنامهوبودجه.
2. امینی، ا. و رمضانی، م. (1385). بررسی علل و میزان موفقیت شرکتهای تعاونی مرغداران تهران در استانهای مازندران و گلستان. علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی، 13 (52)، 123-133.
3. امینی، ا.، زینل همدانی، ع. و رمضانی، م. (1387). ارزیابی مهمترین مؤلفههای درون سازمانی در موفقیت شرکتهای تعاونی مرغداران تهران. علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی، 12(43)، 285-295.
4. ایمانیجاجرمی،ح. (1380).سرمایهاجتماعیومدیریتشهری.فصلنامهمدیریتشهری،شماره 7.
5. پاتنام، ر. (1377). دموکراسیوسنتهایمدنی. ترجمه محمدتقیدلفروز. تهران: دفترمطالعات سیاسی وزارتکشور.
6. دیویس ، پ. (1385). مدیریت منابع انسانی در تعاونیها- نظریه، فرآیند و اجرا. ترجمه اصغر بیات. تهران: انتشارات پایگان.
7. رستمی شهربابکی، ح. (1388). تعاون و سرمایه اجتماعی. تهران: فرهنگ دهخدا.
8. سنگه، پ.) 1388).پنجمینفرماندرمیدانعمل.ترجمه مهدیخادمیگراشیو مسعودسلطانیوعباسرستگار. تهران:انتشاراتآسیا.
9. سیلواراجو، آر. (1384). بیتفاوتی اعضا و عوامل مؤثر بر عدم مشارکت آنها در فعالیت تعاونی. ماهنامه تعاون، شماره 173، 30-32.
10. شعبانعلیفمی، ح.، چوبچیان، ش.، رحیمزاده، م. و رسولی، ف. (1385). شناخت و تحلیل سازههای موفقیت شرکتهای تعاونی زنان در ایران. مطالعات زنان، 4(2)، 89-109.
11. شیخی، م. (1382). بررسی عوامل مؤثر در مشارکت اعضای تعاونیهای کشاورزی. ماهنامه تعاون، شماره 147، 42-46.
12. طالب،م. (1384). اصولواندیشههایتعاونی. تهران: انتشارات دانشگاهتهران.
13. علوی تبار، ع. (1379). مشارکت در اداره امور شهرها، بررسی الگوی مشارکت شهروندان در اداره امور شهرها ( تجارب جهانی و ایران). انتشارات سازمان شهرداریهای کشور.
14. قاسمی، و. (1389). مدلسازی معادله ساختاری در پژوهشهای اجتماعی با کاربرد Amos Graphics. تهران: انتشارات جامعهشناسان.
15. کرمی، ش. (1389). واکاوی عوامل تأثیرگذار بر موفقیت شرکت تعاونی برتر سال 1388 تعاونی 942 شفق (نهالستان سلیمی) شهرستان صحنه. میکروپروژه وزارت تعاون، اداره کل تعاون استان کرمانشاه.
16. کرمی، ش. و آگهی، ح. (1392). تحلیل اثر عوامل فرهنگی_ اجتماعی بر موفقیت تعاونیهای تولیدی محصولات خارج از فصل استان کرمانشاه. فصلنامه تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران، ۴۴(2)، 259-269.
17. کرمی، ش. و علیبیگی، ا. ح. (1392). شناسایی و اولویتبندی عوامل تأثیرگذار بر توسعه تعاونیهای تولیدی کشاورزی. فصلنامه تعاون و کشاورزی، 3(10)، 111-141.
18. کیمبرلی، ز. و کراپ، ر.(1385)، اصول و رویکردهای تعاون در قرن بیست و یکم. ترجمه مرجانه سلطانی. تهران: انتشارات پایگان.
19. مبینی دهکردی، ع.(1386). متدولوژی طراحی و تدوین چشمانداز ایران 1404. دومین کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک. تهران: گروه ناب و مؤسسه مدیریت و توسعه . 22 و 23 آبان.
20. محمدی الیاسی، ق.، رکنی، ن. و طیبی، ک. (1390). نقششبکههایاجتماعیدرتشخیصفرصتهای کارآفرینی. فصلنامه توسعهکارآفرینی،3(11)، 7-26.
21. مستعانی، م. (1378). رضایت اعضا کلید موفقیت تعاونیها. ماهنامه تعاون، دوره جدید، 98، 4-5.
22. مطلبی قمی، م. (1387). ارزیابی سرمایه اجتماعی در شرکتهای مستقر در مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری دانشگاههای دولتی شهر تهران. پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران. دانشکده مدیریت. گروه مدیریت.
23. نظامشهیدی، م. علیزاده اقدم، ر. (1378). اصول مدیریت تعاونیها. تهران: نشر لادن.
24. Agahi, H., & Karami, Sh. (2012). A study of factors effecting social capital management and its impact on success of production cooperatives. Annals of Biological Research,3 (8), 4179-4188.
25. Blanchard, J., & Stoner, J. (2004). The vision thing: Without it you’ll never bوe a world-class organization. Leader to Leader, 31, 21-28.
26. Bruynis, C., Goldsmith, P. D, Hahn, D. E. & Taylor, W. J. (2001). Critical Success Factors for Emerging Agricultural Marketing Cooperatives. Journal of Cooperatives, 16, 14-24.
27. Field, J (2007). Social capital. Translated by Gholamreza Ghaffari and Hossein Ramezani. Tehran: Kavir Publications.
28. Fukuyama, F. (2000). Social capital and maintain appropriate. Translated by Gholamabbas Tavassoli. Tehran: Iranian Society.
29. Hakelius, K. (1996). Cooperative Values–farmer's Cooperatives in the Minds of the Farmers. Unpublished doctoral dissertation, Swedish University of Agricultural Sciences.
30. Hau, Y. S., Kim, B., Lee, H., & Kim, Y. G. (2013). The effects of individual motivations and social capital on employees’ tacit andexplicit knowledge sharing intentions. International Journal of Information Management, 33, 356– 366.
31. James, K. N., & Isaac, K. (2005), An analysis of Success,failure and demand factors of agricultural cooperatives in Kenya, Strategies and Analysis for Growth and Access. A project of cornell and Clark-Atlanta Universities for Research and technical assistance in Africa, funded by a cooperative agreement with USAID. SAGA brief 9. Pmd.
32. Josef, E., & Winston, B. E. (2005). A correlation of servant leadership, leader trust, and organizational trust. Leadership and Organization Development Journal, 26(1), 6-22.
33. Lutz, M. B. (2011). Trust-based social capital, institutions, and development. The Journal of Socio-Economics, 40 (2011), 335- 346.
34. Molleman, E., & Broekhuis,M. (2001). Socotechnical systems: Towards an organizational Learning approach. Journal of Engineering and Technology Management, 18, 271-294.
35. Nahapiet, J., & Ghoshal, S. (1998). Social capital, intellectual capital, and the organizational advantage, The Academy of Management Review, 23(2), 242- 266.
36. Prell, C., Hubacek, K. & Reed, M. (2007). Stakeholder analysis and social network analysis in natural resource management. Sustainability Research Institute (SRI), School of Earth and Environment, the University of Leeds, Leeds, LS2 9JT, United Kingdom. August, 2007. No. 06.
37. Putenam, R. (1993). Making democracy work –civic traditions in modern Italy. Princeton: Princeton University Press.
38. Putnam, R.D., & Goss, K.A. (2001). Introduction In: Putnam (ed.), Democracies in Flux, The Evolution of Social Capital in Contemporary Society. Oxford University Press.
39. Robertson, M., Collins, A., Medeira N., & Slater, J. (2003). Barriers to start-up and their effect on aspirant entrepreneurs. Education & Training, 45(6), 308-316.
40. Steam, W., Arzlaninan, S., & ELfring, T. (2013). Socialcapitalofentrepreneursandsmallfirmperformance:Ametaanalysisofcontextualandmethodologicalmoderators.JournalofBusinessVenturing, 29: 152-173.
41. Todman, J., & Dugard, P. (2007).Approaching multivarile analysis an introduction for psychology. First published. New York: Psychology Press.
42. Tumbo, S. D., Mutabazi, K. D., Masuki, K. F. G., Rwehumbiza, F. B., Mahoo, H. F., Nandi, S. J., & Mowo, J.G. (2013). Social capital and diffusion of water system innovations in the Makanyawatershed, Tanzania. The Journal of Socio-Economics, 43, 24-36.
43. Wandersman, A., & Florin, P. (2000). Citizen participation and community organizations. In J. Rappaport &E. Seidman (Eds.). New York: Handbook of Community Psychology.
44. Yu, S. H. (2013). Socialcapital,absorptivecapability,andfirminnovationSocialcapital.Technological Forecasting & Social Change, 80(7),1261-1270.