نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموختة کارشناسی ارشد مدیریت کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت
2 دانشیار گروه مدیریت کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت
3 دانشیارگروه باغبانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت
4 عضو باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Abstract In order to evaluate the factors affecting the failure of tea farmer cooperatives in Guilan Province a descriptive-correlation study was designed. The statistical population consisted of tea farmer cooperatives’ members and board of directors (N=38736). According to Kerjci and Morgan’s sample size table for the given population, 400 people selected as statistical sample by using stratified sampling method. The instrument used in this study was a questionnaire whose validity was confirmed by university faculty members and Cooperative Organization experts. The estimated reliability in pilot study, using Cronbach’s Alpha, was 0.904, which was an acceptable reliability. Descriptive and inferential statistics used for data analysis. SPSS16 software was used for data analysis. Results of the factor analysis revealed that seven factors such as educational, participatory, supportive, developmental, managerial, responsibility and governeral affect the failure of tea farmer cooperatives. These factors accounted for 71.034% of variance of effective factors in the failure of tea farmer cooperatives. In general, the main factors affected the failure of the tea cooperatives were: insufficient government support, lack of proper communication between production and marketing, lack of proper marketing of products, improper credit policies, and lack of solidarity among members, lack of familiarity with the principles of cooperative members, non-governmental and non-profit credit facilities due to long-term investment.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
امروزه اکثریت صاحبنظران نهضت تعاونی را دارای وظیفه و مأموریتی میدانند مبتنی بر دو عنصر اجتماعی و اقتصادی (توسلی، 1382). شرکت تعاونی دستگاهی است که قانوناً دارای شخصیت حقوقی و هدف از تشکیل آن پیروی از یک هدف مشترک برای کلیه اعضاست (وزیر، 1387). تعاونیها فرصتهایی را برای کشاورزان فراهم میکنند تا واحدهای کوچک تجاری خود را بهبود بخشند (Kuntoro, 2006). صاحبنظران کشورهای درحال توسعه نیز گسترش و نهادینه کردن فرهنگ تعاون را در باورهای اقشار گوناگون جامعه به شکلی جدی مورد توجه و مطالعه قرار دادهاند (Malcom, 2004). تحولات اوایل هزاره سوم میلادی در عرصه اقتصاد، فرهنگ و روابط اجتماعی تعاونیها را با شرایط جدیدی روبهرو کرده است که بدون سازگاری با آنها امکان حیات میسر نخواهد بود (Crop, 2005).
ایران یکی از کشورهای عمده تولیدکننده و مصرف کننده چای میباشد که بخش اعظم نیاز مصرفی را از بازارهای جهانی تأمین مینماید به طوری که در سال ۲۰۰۵ سهم مصرف چای ایران از مصرف جهانی 3/3 درصد بوده در حالی که فقط 4/1 درصد از تولید جهانی را داشته است (چراغی و قلیپور، 1388). حدود 38 هزار خانوار چایکار در دو استان شمالی کشور از راه تولید چای امرار معاش مینمایند و برگهای برداشت شده از باغهای خود را جهت فروش و فراوری به 135 واحد کارخانه چایسازی واقع در استانهای گیلان (125 واحد) و مازندران (10 واحد) تحویل میدهند (اللهیاری و همکاران، 1391).
پس از گذشت سالها از ورود چای توسط کاشفالسلطنه به ایران، صنعت چای در فراز و فرودهای فراوان قرار گرفت به طوری که اکنون از مجموع 28 هزار هکتار باغهای چای در استان گیلان حدود 21 هزار هکتار بهرهبرداری میگردد (سفردوست، 1382). نبود نهاد مدافع حقوق چایکاران زمینه تأسیس تعاونیهای چایکاری را فراهم کرد. بر این اساس، شرکت تعاونی چای، که قانوناً دارای شخصیت حقوقی است، با پیروی از یک هدف مشترک برای کلیه اعضا تشکیل شد (وزیر، 1387). در واقع با توجه به خرده مالکی بودن اراضی و عدم توجیه اقتصادی تولید برگ سبز برای باغهای مذکور تعاونی های چایکاران در استان گیلان تأسیس شدند (اللهیاری و همکاران، 1391) که از مجموع کل بهره برداران، تعداد 12498 کشاورز به عضویت شرکت های تعاونی به دلایل مختلف درآمدند. تعاونی چایکاری زمینه تصمیمگیری، جلوگیری از افزایش بیاعتمادی در بین چایکاران، امیدواری به آینده و ایجاد بستر مناسب برای بیان مشکلات نزد مقامات دولتی و ارائه خدمات اقتصادی و اجتماعی و فنی مهندسی به چایکاران را فراهم میکند (سفردوست، 1382). لیکن حاصل تشکیل تعاونیهای چایکاری با اهداف تعیین شده قبلی امروزه کاملاً نامشهود بوده و جز نام شرکتها، هیچ اثرگذاری از آنها مشاهده نمیگردد. بر همین اساس، عوامل بسیاری اعم از عدم اجرای تعهدات دولت در قبال تعاونیها (ابراهیمی، 1381)، ناآگاهی از قوانین تعاونیها (سلیمزاده، 1390)، سرمایه اندک اعضای تعاونیها، بیاعتمادی اعضا به بخشهای خصوصی و تعاونی، و عدم موفقیت فرهنگ مشارکتی در کشور در ناکامی تعاونیها نقش دارند (خفایی، 1388).
اونال (Unal, 2008) در تحقیقی با عنوان «مقایسه تعاونیهای موفق و ناموفق» به این نتیجه رسید که مهمترین عوامل تأثیرگذار بر عدم موفقیت این تعاونیها، نبود همبستگی میان اعضا، فقدان سرمایهگذاری، پایین بودن سطح سواد اعضا و مدیران تعاونی، فقدان مدیر واجدالشرایط و ناکافی بودن حمایتهای دولتی بوده است. رینی (Ranney, 2008) بهبود مهارتهای پایه، جلب رضایت اعضا و مدیریت را در موفقیت تعاونی شیلات مؤثر دانسته است. بنتوراکی (Benturaki, 2000) سیاستهای مداخلهگرانة دولت، تخلف و تجاوز از اصول اساسی تعاون، قوانین غیرپیشرفتة تعاونی، عدم استقلال و خودمختاری، نبود دموکراسی، عدم توانمندسازی اعضا و نبود ساختار سازمانی کارآمد را از علل عدم موفقیت تعاونیهای روستایی تانزانیا عنوان و ذکر میکند بین شیوه مدیریت تعاونی و میزان موفقیت تعاونی همبستگی معنیداری وجود دارد. پراکاش (Perakash, 1994) در پژوهشی متغیرهای حمایت مالی دولت، پایین بودن مدت زمان دریافت وام، پایین بودن نرخ سود تسهیلات، ارتباط عاطفی و درونی اعضا، بازاریابی مناسب، تجهیزات و امکانات پیشرفته، جوانی اعضای تعاونی و تعدیل در میزان اقساط وام دریافتی را با انگیزه پیشرفت و موفقیت مدیران تعاونیها دارای ارتباط معنیدار میداند. اللهیاری (Allahyari, 2008) مشارکت اعضا در فرایند مدیریت تعاونی، دسترسی به اعتبارات و وامها و توسعه دورههای آموزشی را از مهمترین عوامل مؤثر بر موفقیت تعاونیهای شیلات دانسته است. ایوانی (1386) عوامل فردی (سابقه عضویت، سن، سواد و درآمد اعضای تعاونی)، جذب مشتری و بازاریابی، تسلط مدیر بر امور مالی و حسابداری را در موفقیت تعاونی مؤثر میداند.آزادی و کرمی (1380) افزایش درآمد، مشارکت روستاییان در جامعه، افزایش برابری و رفاه شغلی را در موفقیت مؤثر میدانند. به اعتقاد اشرفی (1383)، یکی از عوامل مهم در تعاونیهای موفق، توجه دست اندرکاران و برنامهریزان به مسئله آموزش و ترویج است. نجفی (۱۳۸۴) در بررسی خود نشان داد که اعضای تعاونی در رابطه با فروش محصول در بازار با مشکلات زیادی مانند قیمت پایین و بی ثباتی قیمتها، بالا بودن هزینه حمل و نقل، بی اطلاعی کشاورز از وضعیت بازار، افت بیش از اندازه و عدم دریافت بموقع بهای محصول روبهرو هستند. امینی و رمضانی (1385) در مطالعه خود بیان کردند که ارتباط شایسته میان تولید و بازاریابی، انسجام کارکردی مؤثر میان اعضا و شرکت تعاونی از یک سو، و میان شرکت و اتحادیه از سوی دیگر، و تنظیم و برگزاری آموزش منظم تعاونی و برنامههای آموزشی برای اعضای هیئت مدیره و کارمندان تعاونی وجود دارد. درویشینیا (۱۳۷9) موفقیت شرکتهای تعاونی روستایی را به عواملی مانند میزان رضایتمندی اعضا از تعاونی، نگرش اعضا نسبت به تعاونی، آگاهی از شرکت تعاونی و مشارکت اعضا در این شرکتها مرتبط میداند. آقاجانی (۱۳۸۰) عواملی مانند شناخت و باور به تعاون، آگاهیارکان، اعضا و کادر اجرایی از امورشرکت و میزان برخورداری آنها از آموزش های لازم را در موفقیت تعاونیها ضروری برمیشمرد. شکیبامقدم (۱۳۸۱) اعضا را کلید موفقیت تعاونیها میداند و معتقد است که اعضای تعاونی مالک قانونی آن هستند، زیرا اختیار و کنترل شرکت تعاونی در دست هیئت مدیره یا مدیرعامل نیست بلکه در دست اعضاست. شیخ سوینی و قهرمان زاده (1390) گزارش کردند که کمبود سرمایه و تأخیر در پرداخت وام و سایر اعتبارات به تعاونیها اختلافات درون تشکیلاتی و مدیریتی هیئت مدیره و مدیرعامل بی توجهی و یا کم توجهی به نقش مشارکت اعضا در امور تعاونیها، پایین بودن فرهنگ کار جمعی، گردش مالی پایین، سرمایه اندک و ضعف بنیه مالی مهمترین موانع در راه موفقیت شرکتهای تعاونی در دستیابی به توسعه کشاورزی میباشند. با این مقدمه، هدف کلی پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر عدم موفقیت تعاونیهای چایکاران در استان گیلان است
روششناسی تحقیق
این مطالعه در سال 1392 در استان گیلان صورت گرفت. رویکرد غالب این تحقیق کمی و از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ درجه کنترل متغیرها جزء تحقیقات توصیفی- همبستگی میباشد. همچنین از لحاظ نحوه گردآوری دادهها جزء تحقیقات میدانی محسوب میگردد. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه مدیران عامل، کارکنان، اعضای هیئت مدیره و اعضای عادی شرکتهای تعاونیهای چایکاران استان گیلان در سال 1392 (38736N= ) میباشد. در این تحقیق از جدول کرجسی مورگان برای محاسبه حجم نمونه آماری استفاده شد. بر اساس این جدول، از تعداد 38736 نفر افراد تعاونیهای چایکاران استان گیلان در سال 1392، 400 نفر بهعنوان نمونه آماری تعیین شدند که این تعداد با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای (اعضای تعاونی و اعضای هیئت مدیره تعاونی) انتخاب شدند.
با توجه به اینکه تحقیق حاضر در پی بررسی عوامل مؤثر بر عدم موفقیت تعاونیهای چایکاران در استان گیلان است و تحلیل عاملی مورد استفاده جزء روشهای هم وابسته میباشد، در نتیجه متغیر مستقل و وابسته وجود ندارد. در این تحقیق مانند بسیاری از مطالعات توصیفی، به منظور گردآوری دادههای مورد نیاز، از پرسشنامه استفاده شد. این پرسشنامه شامل 42 سؤال (گویه) میباشد و از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول شامل سؤالات جمعیتشناختی همچون سن، جنس، تحصیلات، وضعیت تأهل و غیره است؛ بخش دوم سؤالات مرتبط با بررسی عوامل مؤثر بر عدم موفقیت تعاونیهای چایکاری در استان گیلان میباشد که 34 گویه را شامل میشود. در این پرسشنامه از مقیاس پنج گزینهایلیکرتاستفادهگردید و پاسخگو میزان موافقت یا مخالفت خود را با هر یک از موانعمطرحشده با پنج درجه خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلیزیاد اعلام نمود. در واقع شیوه امتیازدهی در این پرسشنامه از 5 (خیلی زیاد) تا 1 (خیلی کم) میباشد.
در این تحقیق، روایی محتوایی و ظاهری پرسشنامه در مرحله مطالعه مقدماتی بر اساس نظر استادان دانشگاه و کارشناسان سازمان چای مورد تأیید قرار گرفت. جهت سنجش میزان پایایی پرسشنامه نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد و دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند که میزان آلفای کرونباخ 904/0 به دست آمد. با توجه به ضریب آلفای بهدست آمده میتوان از پایایی ابزار سنجش اطمینان حاصل کرد.
در تحقیق حاضر، برای تحلیل دادههای به دست آمده از نمونهها، از آمارههای توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار تحلیلی نیز از روش آماری تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد.
نتایج و بحث
ویژگیهای جمعیتشناختی
نتایج تحقیق نشان داد که میانگین سن پاسخگویان 25/50 سال میباشد. گروه سنی 41 تا 60 سال با 5/39 درصد دارای بیشترین فراوانی و گروه سنی 61 تا 80 سال با 1/24 درصد دارای کمترین فراوانی میباشد. از نظر متغیر جنس نیز مردان با 9/90 درصد، بیشترین فراوانی را دارند، در حالیکه تنها 1/9 درصد پاسخگویان زن هستند. یافتهها همچنین نشان داد اکثریت پاسخگویان (5/90 درصد) متأهل و تنها 5/9 درصد مجردند. در زمینه سطح تحصیلات، گروه تحصیلی سیکل با 4/40 درصد دارای بیشترین فراوانی میباشد. گروههای تحصیلی لیسانس با 8/29 درصد، فوقدیپلم با 2/26 درصد و فوق لیسانس و بالاتر با 6/3 درصد بهترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. میانگین سابقه فعالیت پاسخگویان در تعاونی 77/11 سال میباشد. همچنین 6/78 درصد آنان سابقه فعالیت 1 تا 15 سال، 7/19 درصد سابقه فعالیت 16 تا 30 سال و 7/1 درصد نیز سابقه فعالیتی بین 31 تا 45 سال در تعاونی دارند. در خصوص سمت پاسخگویان در تعاونی نتایج نشان داد که گروه مدیر عامل با 00/35 درصد دارای بیشترین فراوانی است. 00/30 درصد نیز عضو عادی، 7/26 درصد عضو هیئت مدیره و 2/8 درصد نیز کارخانهدارند. یافتهها در مورد سابقه فعالیت چایکاری پاسخگویان نشان داد که بیشتر آنان (9/44 درصد) دارای سابقه 1 تا 20 سال بوده و تنها 5/3 درصد سابقهای بین 61 تا 80 سال دارند. میانگین سابقه فعالیت چایکاری پاسخگویان 81/27 سال میباشد. 7/77 درصد پاسخگویان اظهار کردند که در دورههای آموزشی و ترویجی چای شرکت کردهاند.
جدول 1 توزیع فراوانی نظرات پاسخگویان را در خصوص 34 گویه مربوط به عدم موفقیت تعاونیهای چایکاری نشان میدهد. با توجه به جدول مربوطه، مشکل ناکافی بودن حمایتهای دولتی با میانگین 56/4 M=رتبه اول را در میان مشکلات پیش روی تعاونی ها از نظر پاسخگویان به خود اختصاص داده است و گویههای عدم ارتباط مناسب بین تولید و بازاریابی، عدم بازاریابی مناسب محصولات و سیاستهای اعتباری نادرست رتبههای بعدی را به خود اختصاص دادهاند. همچنین در این میان، واگذاری وظایف غیرمرتبط به تعاونی ها با میانگین 38/3 در رتبه آخر قرار دارد (جدول 1).
جدول 1. توزیع فراوانی نظرات پاسخگویان درخصوص موانع موفقیت تعاونیهای چایکاری (400=n)
ردیف |
گویه |
خیلی کم |
کم |
متوسط |
زیاد |
خیلی زیاد |
میانگین |
انحراف معیار |
|||||
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
||||
1 |
ناکافی بودن حمایتهای دولتی |
3 |
8/0 |
18 |
9/4 |
29 |
9/7 |
88 |
1/24 |
227 |
2/62 |
56/4 |
84/0 |
2 |
عدم ارتباط مناسب بین تولید و بازاریابی |
9 |
4/2 |
12 |
2/3 |
51 |
5/13 |
128 |
34 |
177 |
9/46 |
20/4 |
95/0 |
3 |
عدمبازاریابیمناسب محصولات |
9 |
4/2 |
18 |
9/4 |
42 |
3/11 |
126 |
34 |
176 |
4/47 |
19/4 |
98/0 |
4 |
سیاستهای اعتباری نادرست |
3 |
8/0 |
12 |
2/3 |
52 |
9/13 |
181 |
4/48 |
126 |
7/33 |
11/4 |
81/0 |
5 |
نبود همبستگیمیان اعضا |
9 |
4/2 |
15 |
1/4 |
46 |
5/12 |
177 |
1/48 |
121 |
9/32 |
05/4 |
91/0 |
6 |
نا آشنایی اعضا با اصول تعاونی |
9 |
4/2 |
24 |
5/6 |
61 |
4/16 |
133 |
8/35 |
145 |
39 |
02/4 |
01/1 |
7 |
عدم بهرهمندی از اعتبارات و تسهیلات دولتی |
3 |
8/0 |
18 |
9/4 |
56 |
3/15 |
179 |
49 |
109 |
9/29 |
02/4 |
85/0 |
8 |
بیتوجهی به سرمایهگذاری بلندمدت |
9 |
4/2 |
23 |
2/6 |
73 |
7/19 |
120 |
3/32 |
146 |
4/39 |
00/4 |
02/1 |
9 |
پایینبودنسطح سواد اعضا و مدیران |
9 |
4/2 |
9 |
4/2 |
50 |
5/13 |
216 |
2/58 |
87 |
5/23 |
98/3 |
828/0 |
10 |
عدم اقتدار مدیرعامل |
9 |
4/2 |
9 |
4/2 |
71 |
5/18 |
193 |
9/50 |
96 |
5/25 |
95/3 |
867/0 |
11 |
عدم مهارت و تخصص مدیر |
9 |
4/2 |
18 |
8/4 |
56 |
15 |
192 |
3/51 |
99 |
5/26 |
95/3 |
90/0 |
12 |
نبود روحیة همکاری بین اعضا |
15 |
4 |
0 |
0 |
65 |
5/17 |
206 |
5/55 |
85 |
23 |
93/3 |
87/0 |
13 |
فقدان انگیزه برای کار تولیدی |
15 |
9/3 |
15 |
9/3 |
64 |
8/16 |
180 |
4/74 |
106 |
9/27 |
91/3 |
97/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
ادامه جدول 1 |
|||||||||||||
14 |
عدم تجربة قبلی مدیر |
12 |
3/2 |
15 |
4 |
63 |
17 |
184 |
6/49 |
97 |
1/26 |
91/3 |
93/0 |
15 |
خطرناپذیری مدیریت تعاونی |
12 |
2/3 |
18 |
8/4 |
58 |
5/15 |
195 |
9/51 |
92 |
6/24 |
90/3 |
93/0 |
16 |
عدم مشارکت فعال اعضا در تعاونی |
12 |
2/3 |
15 |
4 |
63 |
7/16 |
211 |
56 |
76 |
2/20 |
86/3 |
89/0 |
17 |
عدم توانایی ابتکار و نوآوری |
15 |
9/3 |
9 |
4/2 |
89 |
4/23 |
194 |
1/51 |
73 |
2/19 |
79/3 |
91/0 |
18 |
نبود روحیة کارآفرینی |
9 |
4/2 |
6 |
6/1 |
90 |
1/24 |
217 |
58 |
52 |
9/13 |
79/3 |
78/0 |
19 |
استفاده نکردن از تجربیات تعاونیهای دیگر |
12 |
3/3 |
9 |
4/2 |
84 |
8/22 |
210 |
9/56 |
54 |
6/14 |
77/3 |
84/0 |
20 |
فقدانروحیة انعطافپذیری در کار |
9 |
4/2 |
9 |
4/2 |
98 |
6/26 |
219 |
5/95 |
33 |
9 |
70/3 |
76/0 |
21 |
عدم پاسخگویی مدیر به اعضای تعاونی |
12 |
2/3 |
12 |
2/3 |
114 |
2/30 |
178 |
2/47 |
61 |
2/16 |
70/3 |
88/0 |
22 |
بهره نبردن از دورههای آموزشی |
12 |
2/3 |
33 |
9/8 |
73 |
7/19 |
194 |
3/52 |
158 |
59 |
69/3 |
95/0 |
23 |
عدم تمایل اعضا به ارتقای دانش کاری |
15 |
4 |
3 |
8/0 |
111 |
6/29 |
208 |
5/55 |
38 |
1/10 |
67/3 |
82/0 |
24 |
اهمیت ندادن به توسعة منابع انسانی |
12 |
2/3 |
12 |
2/3 |
122 |
4/32 |
182 |
3/48 |
49 |
130 |
65/3 |
86/0 |
25 |
عدم توانایی مدیریت تهدیدها و فرصتها |
12 |
2/3 |
18 |
8/4 |
104 |
8/27 |
200 |
5/35 |
40 |
7/10 |
64/3 |
85/0 |
26 |
بهرهنگرفتن از کمک و اطلاعرسانی مهندسان کشاورزی |
3 |
8/0 |
27 |
2/7 |
103 |
5/27 |
210 |
1/65 |
31 |
3/8 |
64/3 |
76/0 |
27 |
عدم اطلاعرسانی در زمینه فناوریها و نوآوریها |
12 |
2/3 |
21 |
6/5 |
129 |
2/34 |
146 |
7/38 |
69 |
3/18 |
63/3 |
95/0 |
28 |
عدم بهره مندی از دورههای آموزشی مهارتهای کارآفرینی |
12 |
3/3 |
24 |
6/6 |
98 |
8/26 |
187 |
2/51 |
44 |
1/12 |
62/3 |
89/0 |
29 |
سازماندهی نامناسب اعضا |
9 |
4/2 |
24 |
5/6 |
115 |
31 |
183 |
3/49 |
40 |
8/10 |
60/3 |
85/0 |
30 |
بیتوجهی به بیمه باغهای چای |
3 |
8/0 |
30 |
9/7 |
150 |
5/39 |
144 |
9/37 |
53 |
9/13 |
56/3 |
85/0 |
31 |
توجه به نظرات جامعه |
12 |
2/3 |
15 |
4 |
130 |
8/34 |
188 |
3/50 |
29 |
8/7 |
55/3 |
82/0 |
32 |
عدم ارتباط با تعاونیهای دیگر |
15 |
4 |
27 |
3/7 |
120 |
3/32 |
172 |
4/46 |
37 |
10 |
51/3 |
91/0 |
33 |
عدم بهرهمندی از دورههای آموزشی مهارتهای ارتباطی |
18 |
8/4 |
24 |
4/6 |
141 |
7/37 |
158 |
2/42 |
33 |
8/8 |
44/3 |
91/0 |
34 |
واگذاریوظایفغیرمرتبطبهتعاونیها |
5 |
3/1 |
59 |
5/15 |
166 |
7/43 |
88 |
2/23 |
62 |
3/16 |
38/3 |
97/0 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
مقیاس اندازهگیری: خیلی زیاد=5 تا خیلی کم=1
به منظور شناسایی خصیصههای زیربنایی و مشترک بین عوامل مؤثر بر عدم موفقیت تعاونیها چایکاران از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. بر اساس نتایج جدول 2، در مجموع کلیه متغیرها در هفت عامل خلاصه شدند که جدول توزیع واریانسها مبین آن است که این هفت عامل در مجموع 034/71 درصد کل واریانسها را تبیین کردهاند (جدول 2).
جدول 2. نتایج توزیع واریانسها
عامل |
کل |
درصد واریانس |
درصد تجمعی |
1 |
614/4 |
570/13 |
570/13 |
2 |
387/4 |
902/12 |
272/26 |
3 |
141/4 |
180/12 |
652/38 |
4 |
482/3 |
242/10 |
894/48 |
5 |
202/3 |
417/9 |
310/58 |
6 |
987/2 |
785/8 |
096/67 |
7 |
339/1 |
938/3 |
034/71 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
جدول 3 نتایج تحلیل عاملی و میزان بار عاملی هریک از متغیرها را نشان میدهد. همانطور که در این جدول مشاهده میشود، 34 گویه در هفت عامل طبقه بندی شدند. در عامل اول، که تحت عنوان عامل آموزشی نامگذاری شد، گویههای "عدم اطلاعرسانی در زمینة فناوریها و نوآوریها، بهره نبردن از دورههای آموزشی، ناآشنایی اعضا با اصول تعاونی، عدم توانایی ابتکار و نوآوری، عدم بهرهمندی از دورههای آموزشی مهارتهای کارآفرینی، عدم بهرهمندی از دورههای آموزشی مهارتهای ارتباطی" قرار دارند که این عامل توانست 57/13 درصد از تغییرات در عوامل مؤثر بر عدم موفقیت تعاونیها را تبیین نماید. در عامل دوم تحت عنوان عامل مشارکت مشکلاتی چون " نبود روحیة همکاری بین اعضا، عدم تمایل اعضا به ارتقای دانش کاری، عدم مشارکت فعال اعضا در تعاونی، استفاده نکردن از تجربیات تعاونیهای دیگر، پایین بودن سطح سواد اعضا و مدیران، عدم ارتباط با تعاونیهای دیگر، فقدان انگیزه برای کار تولیدی و اهمیت ندادن به توسعة منابع انسانی" قرار دارند که در مجموع توانستند 902/12 درصد از عوامل را شناسایی نمایند. عوامل حمایتی سومین عامل مؤثر بر عدم موفقیت تعاونیهای چایکاری در استان گیلاناند که 18/12 درصد از کل تغییرات مربوط به عوامل مؤثر بر عدم موفقیت را تبیین نمودند و مشکلاتی چون "نبود همبستگی میان اعضا، سیاستهای اعتباری نادرست، عدم بهرهمندی از اعتبارات و تسهیلات دولتی و عدم اقتدار مدیرعامل" در به وجود آمدن این عامل نقش داشتند. در عامل چهارم گویههای " سازماندهی نامناسب اعضا، عدم مهارت و تخصص مدیر، بهره نگرفتن از کمک و اطلاعرسانی مهندسان کشاورزی، بیتوجهی به سرمایهگذاری بلندمدت، توجه به نظرات جامعه، عدم بازاریابی مناسب محصولات" در مجموع تحت عنوان عامل توسعهای مورد توجه قرار گرفتند. در عامل پنجم تحت عنوان عوامل مدیریتی، گویههای "نبود روحیة کارآفرینی، عدم تجربة قبلی مدیر، خطرناپذیری مدیریت تعاونی، فقدان روحیة انعطافپذیری در کار، عدم پاسخگویی مدیر به اعضای تعاونی، عدم توانایی مدیریت تهدیدها و فرصتها، عدم ارتباط مناسب بین تولید و بازاریابی" قرار دارند. در عامل ششم، که با توجه به متغیرهای بار شده در آن عوامل مسئولیتی نامگذاری شد، دو گویه "واگذاری وظایف غیرمرتبط به تعاونیها، بیتوجهی به بیمه باغهای چای" وجود دارند و نهایتاً در عامل هفتم تحت عنوان "عوامل دولتی" تنها مشکل ناکافی بودن حمایتهای دولتی در این عامل بار شد (جدول 3).
جدول 3. عوامل موثر بر عدم موفقیت تعاونیهای چایکاری |
|||||||
دولتی |
مسئولیتی |
مدیریتی |
توسعهای |
حمایتی |
مشارکتی |
آموزشی |
گویه |
|
|
|
|
|
|
886/0 |
عدم اطلاعرسانی در زمینة فناوریها و نوآوریها |
|
|
|
|
|
|
771/0 |
بهره نبردن از دورههای آموزشی |
|
|
|
|
|
|
659/0 |
نا آشنایی اعضا با اصول تعاونی |
|
|
|
|
|
|
651/0 |
عدم توانایی ابتکار و نوآوری |
|
|
|
|
|
|
641/0 |
عدم بهره مندی از دورههای آموزشی مهارتهای کارآفرینی |
|
|
|
|
|
|
583/0 |
عدم بهرهمندی از دورههای آموزشی مهارتهای ارتباطی |
|
|
|
|
|
538/0 |
|
نبود روحیة همکاری بین اعضا |
|
|
|
|
|
756/0 |
|
عدم تمایل اعضا به ارتقای دانش کاری |
|
|
|
|
|
687/0 |
|
عدم مشارکت فعال اعضا در تعاونی |
|
|
|
|
|
674/0 |
|
استفاده نکردن از تجربیات تعاونیهای دیگر |
|
|
|
|
|
614/0 |
|
پایین بودن سطح سواد اعضا و مدیران |
|
|
|
|
|
587/0 |
|
عدم ارتباط با تعاونیهای دیگر |
|
|
|
|
|
498/0 |
|
فقدان انگیزه برای کار تولیدی |
|
|
|
|
|
371/0 |
|
اهمیت ندادن به توسعة منابع انسانی |
|
|
|
|
|
|
|
|
ادامه جدول 3 |
|||||||
|
|
|
|
797/0 |
|
|
نبود همبستگی میان اعضا |
|
|
|
|
742/0 |
|
|
سیاستهای اعتباری نادرست |
|
|
|
|
703/0 |
|
|
عدم بهرهمندی از اعتبارات و تسهیلات دولتی |
|
|
|
|
514/0 |
|
|
عدم اقتدار مدیرعامل |
|
|
|
723/0 |
|
|
|
سازماندهی نامناسب اعضا |
|
|
|
649/0 |
|
|
|
عدم مهارت و تخصص مدیر |
|
|
|
604/0 |
|
|
|
بهرهنگرفتن از کمک و اطلاعرسانی مهندسان کشاورزی |
|
|
|
594/0 |
|
|
|
بیتوجهی به سرمایهگذاری بلندمدت |
|
|
|
562/0 |
|
|
|
توجه به نظرات جامعه |
|
|
|
553/0 |
|
|
|
عدم بازاریابی مناسب محصولات |
|
|
671/0 |
|
|
|
|
نبود روحیة کارآفرینی |
|
|
619/0 |
|
|
|
|
عدم تجربة قبلی مدیر |
|
|
584/0 |
|
|
|
|
خطرناپذیری مدیریت تعاونی |
|
|
579/0 |
|
|
|
|
فقدان روحیة انعطافپذیری در کار |
|
|
493/0 |
|
|
|
|
عدم پاسخگویی مدیر به اعضای تعاونی |
|
|
492/0 |
|
|
|
|
عدم توانایی مدیریت تهدیدها و فرصتها |
|
|
412/0 |
|
|
|
|
عدم ارتباط مناسب بین تولید و بازاریابی |
|
898/0 |
|
|
|
|
|
واگذاری وظایف غیر مرتبط به تعاونی ها |
|
773/0 |
|
|
|
|
|
بیتوجهی به بیمه باغهای چای |
784/0 |
|
|
|
|
|
|
ناکافی بودن حمایتهای دولتی |
مأخذ: یافتههای تحقیق
نتیجهگیری و پیشنهادها
به طور کلی، در این مطالعه متغیرهای عدم اطلاعرسانی در زمینة فناوریها و نوآوریها، عدم تمایل اعضا به ارتقای دانش کاری، نبود همبستگی میان اعضا، سازماندهی نامناسب اعضا، نبود روحیة کارآفرینی، واگذاری وظایف غیرمرتبط به تعاونیها و ناکافی بودن حمایتهای دولتی بهترتیب مهمترین متغیرها در هر یک از عوامل مذکور بودند. این یافته با بخشی از یافتههای اونال (Unal, 2008)، بنتوراکی (Benturaki, 2000)، اللهیاری (2008)، ازکیا (۱۳۷۴)، آقاجانی (۱۳۸۰)، شیخ سوینی و قهرمانزاده (1390) همخوانی دارد.
بر اساس نتایج تحقیق حاضر، پیشنهادهای زیر ارائه میگردد:
-با توجه به اینکه متغیر واگذاری وظایف غیرمرتبط به تعاونی در شرکت تعاونی چایکاران استان گیلان پایینترین اولویت بود و از آنجا که هدف از تشکیل اتحادیههای تعاونی تمرکز قوا برای فعالیت اقتصادی بهتر و ارائه خدمات آموزشی، فرهنگی و اجتماعی گستردهتر است، بایستی تدابیری اتخاذ گردد تا با شناساندن این بخش و اهداف و وظایف اصلی آن در جهت تثبیت جایگاه تعاونیها در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور تلاش و از هرگونه تداخل وظایف جلوگیری شود.
- از آنجا که متغیر عدم اطلاعرسانی در زمینة فناوریها و نوآوریها یکی از عوامل تأثیرگذار بر عدم موفقیت تعاونیهای چایکاران بود، پیشنهاد میشود به بستر سازی در سطوح مختلف پژوهشی و علمی در رابطه با فناوریهای ارتباطی و نوآوری مرتبط با شرکتهای تعاونی توجه شود.
- با توجه به اینکه نبود روحیة کارآفرینی یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر عدم موفقیت تعاونیهای چایکاران بود، پیشنهاد میشود کارگاهها و دورههای آموزشی در رابطه با مهارتهای کارآفرینی در شرکتهای تعاونی بهطور مستمر برگزار شود و بهبود انگیزه کارکنان در بهکارگیری این مهارتها در شرکت تعاونی مورد توجه جدی قرار گیرد.
-از آنجا که نبود همبستگی میان اعضا و سازماندهی نامناسب اعضا بر عدم موفقیت تعاونیهای چایکاران تأثیرگذار است، اعضای تعاونیها بایستی برای مقابله با دشواریها و حفظ منافع سهامداران، همبستگی و همکاری بیشتری از خود نشان دهند. مدیران نیز باید همکاری تمام اعضا را در راه رسیدن به اهداف تعاونی جلب کنند و از طریق سازماندهی و ایجاد روابط مناسب بین اعضا در جهت بالا بردن اعتبار و حیثیت شرکت تعاونی تلاش کنند.
- از آنجا که ناکافی بودن حمایتهای دولتی نیز از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر عدم موفقیت تعاونیهای چایکاران است، دولت باید با پرداخت وام و اعتبارات لازم و با اتخاذ تصمیماتی جهت پایین آوردن مدت زمان دریافت وام، کاهش نرخ سود تسهیلات و تخفیف مالیاتی زمینههای توسعه شرکتهای تعاونی را فراهم سازد.