نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری توسعه کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی کرمانشاه
2 دانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی کرمانشاه
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Abstract The main purposes of this descriptive- exploratory research were to survey barriers and identify the best solutions for activating frontiersmen cooperatives in Kermanshah Province. The population included board of directors and managers of the cooperatives (N =115). Eighty-five members using simple random sampling method was chosen by the use of Krejcie & Morgan Table. The main tool for data collection was a questionnaire that its validity was conducted through experts from the cooperative and its reliability was using Cronbach's alpha coefficient. Factor analysis was used to elicit the barriers of cooperatives success. Based on results, these barriers are linked to the government, management of cooperatives, situations of education, socio – economic barrier and proficiency. Strategies such as providing suitable infrastructures, increase foreign exchange quota of frontiersmen and more freedom in the import and export are important for the activation of the cooperatives.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
انسان از آغاز پیدایش زندگی اجتماعی، با یاری جستن از مشارکت و تعاون موفق به استمرار حیات و غلبه بر موانع رشد خود شده است. در آغاز، این رویکرد بشر ساده مینمود، اما با گذشت زمان و گسترش ابعاد اقتصادی و اجتماعی زندگی، جلوهای پیچیده به خود گرفت. در عصر حاضر نیز بر گستره، اشکال و کارکردهای تعاون بیش از پیش افزوده شده است.
مقصود اصلی از زندگی مبتنی بر تعاون دستیابی انسان های ذی نفع و مشارکت کننده به رفاه اجتماعی با بهره گیری از رفاه اقتصادی است؛ به دیگر سخن، در این نوع زندگی، انسان محور همه امور است و بنای این زندگی بر وجود نوعی ارتباط متقابل و متعامل پویا و منطقی میان خود مردم و نیز بین مردم و محیط استوار است که در همکاری و مشارکت، نمودهای آن جلوه عینی مییابد. در قلمروی رخدادهای اقتصادی، قالب و تشکیلات سازمانی این همکاری "شرکت های تعاونی" نام گرفته است (ابراهیمی، 1384). از سوی دیگر، از گذشتههای بسیار دور، ساکنان مناطق مرزی به مثابه گروهی متمایز از دیگر عوامل بازرگانی خارجی مطرح بوده اند. آثار اجتماعی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی این گروه بر مناطق مرزی و در نتیجه، آثار آن بر کل کشور را میتوان از دلایل این تمایز دانست. چنان که شواهد نشان می دهد، هرگاه تسهیلات مربوط به این مناطق کاهش یافته و فعالیت بازرگانی در قالب مبادلات مرزی رونق خود را از دست داده است، پدیدههای مهاجرت، قاچاق و گرایش به تجارت غیر رسمی افزایش یافته است (آذری و همکاران، 1388). ناامنیهای مناطق مرزی، قاچاق کالا، پایین بودن سطح توسعه در استان های مرزی و به تبع آن استان های مرزی همسایگان شرقی و غربی و نیاز مبرم به ثبات جمعیت مناطق مرزی، لزوم فعالیت های تجاری در مرزها را افزایش داده است. از دیگر سو، شکل گیری قطب های توسعه در مرکز کشور نباید توجه دولتمردان و برنامه ریزان چه در سطح ملی و چه در سطح منطقه ای را از نواحی پیرامونی، به ویژه نواحی مرزی غرب کشور، باز دارد. وجود نا امنی در این مرزها با توجه به تاریخچه نا امنی در کشور عراق، همگرایی قومیت ها در دو طرف مرز و اهمیت استراتژیک منطقه، خود بحث گسترده و توجه ویژه ای به منطقه را می طلبد. از طرفی، در کشورهای گوناگون، دولتمردان از ادوار گذشته به این فکر افتادهاند که چگونه مرزنشینان نواحی مرز دریایی، آبی و زمینی را از مزیت هایی برخوردار نمایند تا به عنوان مرزبانان غیر رسمی در مرزها با دلگرمی و آرامش بیشتر ماندگار شوند و زندگی نمایند، چرا که اولین تعارض دشمنان خارجی در مرزها متوجه زندگی، دارایی و جامعه مرزنشینان است. در بیشتر ممالک جهان از آمریکای شمالی گرفته تا کشورهای بزرگ و کوچک حوزه دریای کارائیب و آمریکای لاتین، خاورمیانه، آسیای جنوب شرقی و خاور دور، همه جا بیشترین نوع فعالیت ها در مناطق مرزی به فعالیت های غیر مجاز از جمله قاچاق انواع کالا و فرار از قوانین و مقررات جاری در کشور اختصاص دارد (امینی، 1377).
در ایران تعاونی های مرزی ابتدا در استان بوشهر و سپس در استان های هرمزگان، سیستان و بلوچستان، فارس و خوزستان شکل گرفتند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و خروج استان های شمالی کشور از بن بست و نیز بعد از پایان جنگ تحمیلی و برقراری آرامش و ثبات در افغانستان، رفته رفته شکل گیری تعاونیهای مرزنشینان در سایر استانهای مرزی کشور نیز آغاز شد (آذری و همکاران، 1388).
به طور کلی، عمدهترین اهداف شکلگیری شرکتهای تعاونی مرزنشینان را در ابعاد اقتصادی و اجتماعی میتوان به شرح زیر بیان نمود:
بهره گیری مناسب تر از مبادلات مرزی برای اعمال سیاست توسط دولت، جهتدهی به فعالیت مرزنشینان از قاچاق کالا به سمت تجارت سالم، امکان تأمین مناسب مواد غذایی و کالاهای ضروری در مناطق مرزی، تسهیل در عرضه مایحتاج مورد نیاز به مناطق دورافتاده و مرزی، پیشگیری از مهاجرت و توقف تخلیه جمعیتی این مناطق، بهبود وضع معیشتی مردم از طریق تأمین درآمد برای آنان، استفاده مرزنشینان از مزایای قانون مبادلات مرزی، تجمیع تشکل مرزنشینان و تعاملات درون منطقه ای، مبارزه با تورم و گرانی مواد غذایی به دلیل کمبودهای عرضه این مواد در این مناطق، تنوع بخشی به درآمد افراد و کاهش آسیب پذیری آن ها از وابستگی به کشاورزی یا دامداری، تقویت اعتماد افراد منطقه نسبت به دولت جمهوری اسلامی و خنثی شدن تبلیغات سوء بیگانگان و ایجاد روحیه تعاون و همکاری بین جمعیتهای اقلیت در مناطق مرزی و همگرایی ملی (وزیر، 1387).
از مطالعه روند شکل گیری مبادلات مرزی و ارائه تسهیلات مربوط به مرزنشینان چنین بر می آید که در گذشته، علت اصلی برقراری تسهیلات واردات و صادرات برای ساکنان مرزی نوعی حمایت در راستای جلوگیری از تخلیه جمعیتی این مناطق و پیشگیری از پیامدهای نامطلوب آن بوده است (آذری و همکاران، 1388). اینک با توجه به اهمیت اهداف شکل گیری تعاونی های مرزنشینان و گذشت مدتی مناسب از زمان تأسیس آنها در استان کرمانشاه و همچنین کارکرد این شرکتها در شرایط همجواری این استان با کشور عراق و وجود مرزهای طولانی، انجام پژوهشی در خصوص شناسایی مشکلات این تعاونی ها و فعال سازی آن ها می تواند نقش مؤثری در توسعه استان داشته باشد.
در حال حاضر در استان کرمانشاه 36 شرکت تعاونی مرزنشین وجود دارد که 6 تعاونی از آن ها به صورت غیر فعال هستند و تعداد 30 تعاونی نیز فعال می باشند و به انجام مبادلات مرزی میپردازند (گزارش اداره کل تعاون،کار و رفاه اجتماعی استان کرمانشاه، 1392). لذا شناسایی موانع و ارائه راهکارهای فعالسازی تعاونیهای مرزنشین استان جهت افزایش واردات و صادرات و در کنار آن توسعه این منطقه ضرورت دارد. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش بررسی موانع و راهکارهای فعال سازی تعاونیهای مرزنشین استان کرمانشاه میباشد.
پیشینة تحقیق
تاکنون در زمینه شناسایی مشکلات تعاونی های مرزنشین در استان کرمانشاه مطالعهای صورت نگرفته است، اما در داخل و خارج کشور مطالعات پراکندهای در این باره انجام پذیرفته که در ادامه به بررسی آنها پرداخته شده است.
جمعه پور و طالبی (1390: 65) در تحقیقی با عنوان «بررسی نقش تعاونی های مرزنشین در توسعه مناطق مرزی خراسان جنوبی» با استفاده از روش های کمی و کیفی و آزمون فرضیهها نشان دادند که تعاونیهای مرزنشین مورد بررسی با وجود دخالت عوامل جانبی مانند خشکسالی طولانی مدت در منطقه، بر کاهش مهاجرت، افزایش درآمد و رفاه اقتصادی و توسعه تأثیر مثبتی داشته و فرضیه های پژوهش مورد تأیید قرار گرفته اند. در تحلیل کیفی با استفاده از روش برنامهریزی استراتژیک سوات (SWTO) پیشنهادهایی برای افزایش کارایی تعاونی ها ارائه شده است که سرمایهگذاری بیشتر دولت و کاهش محدودیت های قانونی و کارکردی تعاونی ها از جمله موارد مورد تأکید است.
هوشمند و حسن نژاد (1389) در مطالعه ای با «عنوان بررسی نگرش اعضای شرکت های تعاونی مرزنشین در زمینه عملکرد این تعاونیها» نشان دادند که میزان رضایتمندی اعضای شرکت های تعاونی مرزنشینان از شاخص های اقتصادی در مقایسه با سایر ابعاد عملکردی آن ها در سطح پایین تری قرار گرفته است. این در حالی است که بیشترین میزان رضایتمندی مربوط به عملکرد مدیریتی این شرکت ها می باشد.
آذری و همکاران (1388) در پژوهشی با عنوان «سنجش رضایتمندی از فعالیت شرکت های تعاونی مرزنشینان استان خراسان رضوی» نشان دادند که در عمل، عملکرد اقتصادی این تعاونی ها در میزان تأثیرگذاری بر اقتصاد خانوار چندان موفقیت آمیز نبوده و در مجموع، در مقایسه با سایر موارد و کارکردها، با رضایتمندی کمتر اعضای تعاونی ها همراه شده است.
ابراهیم زاده و بریمانی (1384) در پژوهشی با عنوان «تحلیلی بر تعاونی های مرزنشینان و جایگاه ساختاری و عملکردی آن در سیستان و بلوچستان» نتیجه گرفتند که به منظور توسعه فعالیت و افزایش نقش تعاونی های مرزنشینان در بازرگانی کشور، مهمترین گام برنامه ریزی و سیاست گذاری های لازم به منظور ایجاد تحول ساختاری در این تعاونی ها و سوق دادن آن به تولیدی شدن، به جای توزیعی بودن صرف می باشد. این مهم ضمن ایجاد اشتغال بیشتر، حرکتی مهم در جهت صادرات تعاونی های مرزنشین نیز خواهد بود. کارکردهایی از قبیل افزایش سقف ارز تخصیصی، بهبود روش ها، ثبات و پایداری قوانین و مقررات، کاهش عوارض و مالیات، حذف دیوانسالاری و ایجاد هماهنگی میان سازمانها می تواند به پایداری ساختار و عملکرد اقتصادی – تجاری تعاونی های مرزنشینان و ارتقای جایگاه آن در بازرگانی خارجی منجر گردد.
در ادامه در برخی از پژوهش های انجام شده در داخل کشور، بیان شده است که در تعاونی ها اعضا نقش مهمی در تصمیم گیری، سیاست گذاری و تعیین راهبردها دارند و بنابراین، جلب مشارکت اعضا و تقویت روحیه تعاون و همکاری در میان آن ها تأثیر فراوانی در موفقیت تعاونیها دارد (سلیم، 1371؛ نظام شهیدی، 1378؛ نامغ، 1384). همچنین چنان که در پژوهشهای قبلی نیز نشان داده شده است، علاوه بر نیروی انسانی، عوامل درون سازمانی دیگری که بر موفقیت تعاونی ها تأثیر بسزایی دارند شامل عوامل مالی، مدیریتی، مشارکت، همکاری و رعایت پایبندی اعضا به اصول می باشند. شعبانعلی فمی (1385) نیز مهمترین عامل در موفقیت یک تعاونی را دسترسی به سرمایه مورد نیاز و سازوکار تأمین مالی می داند.
برخی از مطالعات خارجی نیز نشان دادهاند مسائل متعددی در موفقیت یا شکست تعاونیها دخالت دارند. برای مثال هاکیلوس (Hakelius, 1996) اشاره کرده بخش اصلی هر تعاونی، اعضای آن هستند و مشارکت و وفاداری آن ها به تعاونی در موفقیت تعاونی ها نقش اساسی دارد. بروکینگز (Brookings, 2009) افزایش فهم عمومی، گسترش اطلاعات و آموزش و پرورش سهامداران تعاونی ها و توانمندسازی آنان را از طریق تلاش متقابل و تعاونی میسر دانست.
پژوهش بویان (Bhuyan, 2007)نشان داد که حضور فعال و رضایت مردم از تعاونیها نمیتواند در طولانی مدت باقی بماند. وی همچنین ابراز داشت شناخت دقیق از نگرش و رفتار اعضا برای موفقیت تعاونی ها ضروری است.
تحقیق آنال و همکاران (Unal et al., 2009)در ترکیه نشان داد که مسائل مالی، آموزشی و قانونی عوامل اصلی عدم موفقیت تعاونی ها در این کشورند. وی به علاوه نشان داد که انگیزه اعضا برای موفقیت ضروری است. همچنین نیورو و ایساک (Nyoro & Isaac, 2005) نیز در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که دسترسی به اعتبارات و وام های بانکی از عوامل مؤثر بر موفقیت تعاونی ها میباشند.
بنتوراکی (Benturaki, 2000) سیاست های مداخله گرانه دولت، تخلف و تجاوز از اصول اساسی تعاون، قوانین غیرپیشرفته تعاونی، عدم استقلال و خودمختاری، نبود دموکراسی، عدم توانمندسازی اعضا و فقدان ساختار سازمانی کارآمد را از علل عدم موفقیت تعاونی های تانزانیا عنوان می کند. وی موفقیت تعاونی های تانزانیا را منوط به ایجاد تحول در وضعیت رهبری و اصلاح نقش دولت در تعاونی ها می داند و معتقد است با اصلاح در رهبری تعاونی ها و اتحادیه های آن ها، کارایی افزایش می یابد که خود شرط موفقیت در توسعه اقتصادی و اجتماعی است. همچنین وی نقش دولت، وضع قوانین پیشرفته مربوط به تعاونی ها، آموزش اعضا و رهبران تعاونی و ترویج تعاونی و برنامه های مشارکت مردمی در تعاونی ها را از عوامل مؤثر بر موفقیت تعاونیها می داند.
کلسی (Kelsey, 2008) معتقد است برگزاری کارگاه های آموزشی به منظور ارتقای دانش شغلی تعاونیها بخشی از حرفه است که پیامد آن افزایش مهارت ها و خودکارآمدی است و میتوان آن را به نردبان توسعه تشبیه کرد. همچنین اردمن و کواتس(Erdman & Coates, 2005) نیز نشان دادند که کسب آموزش های مورد نیاز در زمینه کار و ارتقای دانش و مهارت شغلی اعضا از مهم ترین عوامل مؤثر بر موفقیت تعاونی ها به شمار میآیند.
با توجه به مطالب پیشگفته و مطالعات انجام شده در خصوص عنوان پژوهش، مشخص گردید که بیشتر موانع تعاونیها مربوط به عواملی مانند آموزش مدیران و اعضای تعاونی ها، مشکلات اقتصادی تعاونیها، و مشکلات دولتی، قانونی و مدیریتی آن ها می باشد. با توجه به اینکه در استان کرمانشاه 30 تعاونی مرزنشین فعال وجود دارد و هر کدام از این تعاونی ها مشکلات خاص خود را دارند، تا کنون مطالعه ای برای شناسایی این مشکلات و ارائه راهکار انجام نگرفته است؛ اما در پژوهش حاضر، با توجه به اهمیت موضوع، به شناسایی مشکلات تعاونی های مرزنشین این استان پرداخته شد. جهت نیل به این هدف، اهداف اختصاصی زیر دنبال شد:
- بررسی ویژگی های فردی مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره تعاونی های مرزنشین استان کرمانشاه؛
- شناسایی موانع موجود در تعاونی های مرزنشین استان کرمانشاه؛
- ارائه راهکار لازم جهت برطرف کردن موانع موجود در تعاونی های مرزنشین استان کرمانشاه.
روش تحقیق
روش این تحقیق از لحاظ پارادایم کمی و از نظر هدف کاربردی است و به لحاظ روشهای دستیابی به حقایق و داده پردازی، از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره 30 تعاونی مرزنشین استان کرمانشاه تشکیل دادند (115 (N=. پس از تهیه فهرست تعاونیهای مرزنشین، که تعداد آن ها 30 تعاونی فعال در سطح شهرستانهای پاوه، جوانرود، ثلاث باباجانی، سرپل ذهاب، قصرشیرین و گیلان غرب بود، به صورت تصادفی در هر شهرستان تعدادی از این تعاونیها انتخاب شدند و مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره این تعاونیها، که 85 نفر بودند، به عنوان نمونه های پژوهش مشخص شدند. برای مشخص کردن حجم نمونه های پژوهش از جدول کرجسی مورگان استفاده گردید. بر این اساس تعداد 85 نمونه تعیین شد. به این ترتیب، میتوان گفت نمونه انتخاب شده معرف جامعه آماری خواهد بود و تعمیم یافتهها از نظر علمی بدون ایراد است.
ابزار اصلی گردآوری اطلاعات از دو بخش اسنادی و میدانی تشکیل شده است که در بخش اسنادی، شامل: بررسی تحقیقات انجام شده در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اسناد و منابع کتابخانه ای و در بخش میدانی تحقیق، پرسشنامه شامل سه قسمت بود: ویژگی های فردی، موانع تعاونیها و راهکارهای فعال سازی این تعاونیها. به منظور اطمینان از روایی (Validity) ظاهری و محتوایی پرسشنامه، این ابزار در اختیار اعضای هیئت علمی و کارشناسان اداره تعاون و تعاونی های مرزنشین قرار داده شد. پس از مطالعة عمیق سؤالات و گویههای پرسشنامه، نظرات اصلاحی اعلام و اصلاحات ضروری انجام شد. به منظور برآورد پایایی (Reliability) پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردید. ضریب این آزمون برای قسمت موانع تعاونیهای مرزنشین برابر با 90/0 و برای راهکارهای فعال سازی تعاونیها برابر با 95/0 به دست آمد که نشان از پایا بودن ابزار تحقیق دارد. محاسبات آماری پژوهش نیز با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گردید و برای استخراج موانع تعاونیها از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد.
نتایج و بحث
به منظور بررسی اطلاعات توصیفی (ویژگی های شخصی) نمونه مورد بررسی، فراوانی و درصد متغیرها در جدول 1 آورده شده است.
جدول 1. ویژگیهای فردی مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره مورد مطالعه تعاونی های مرزنشین
مشخصات |
طبقات |
فراوانی |
درصد |
درصد تجمعی |
سن |
20-30 سال 30-40 سال 40-50 سال 50 سال به بالا |
21 41 15 8 |
7/24 2/48 6/17 4/9 |
7/24 9/72 6/90 100/0 |
تحصیلات |
سیکل دیپلم فوق دیپلم لیسانس فوق لیسانس و بالاتر |
9 34 9 30 3 |
6/10 0/40 6/10 3/35 5/3 |
6/10 6/50 2/61 5/96 100/0 |
سمت |
مدیر عامل عضو هیئت مدیره |
24 51 |
0/32 0/68 |
0/32 100/0 |
شهرستان |
پاوه جوانرود سرپل ذهاب ثلاث باباجانی گیلان غرب قصرشیرین |
29 6 21 12 13 4 |
1/34 1/7 7/24 9/13 3/15 9/4 |
1/34 2/41 9/65 8/79 1/94 100/0 |
رشته تحصیلی |
مرتبط غیر مرتبط |
3 82 |
5/3 5/96 |
5/3 100/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
نتایج ویژگیهای شخصی افراد نشان داد که سن بیشتر افراد مورد مطالعه بین 30 تا 40 سال (2/48 درصد) و تحصیلات بیشتر آن ها دیپلم (40 درصد) است. همچنین 68 درصد از افراد مورد مطالعه عضو هیئت مدیره تعاونیها و 32 درصد افراد هم مدیرعامل می باشند. از 85 نمونه تحقیق بیشترین آن یعنی 29 نمونه از شهرستان پاوهاند. نتایج آمار توصیفی همچنین مشخص کرد که رشته تحصیلی بیشتر افراد غیر مرتبط (5/96 درصد) و فقط سه نفر از نمونه ها رشته تحصیلیشان به نوعی مرتبط با تعاونی است. در کل با توجه به نتایج بخش توصیفی پژوهش میتوان گفت که بیشتر افراد مورد مطالعه میانسال هستند و تحصیلات بیشتر آنها دیپلم و رشته تحصیلی آنها غیر مرتبط با تعاونی می باشد، لذا با این وضعیت مدیریت تعاونیهای مرزنشین دچار مشکل خواهد شد. دارا بودن سطح تحصیلات بالا در مدیریت و اداره شرکت تعاونی بسیار مهم است، زیرا به هیئت مدیره و مدیر عامل این امکان را میدهد که قوانین و اصول تعاون را مطالعه و از بحث قوانین، آیین نامه ها، روش ها و فنون مدیریت و ارتباط با سازمان های دیگر آگاهی کسب کنند.
تحلیل موانع مؤثر در تعاونیهای مرزنشین استان کرمانشاه
تحلیل عاملی نامی عمومی است که برای برخی از روش های آماری چندمتغیره با هدف اصلی خلاصه کردن دادهها و ایجاد سهولت در تعداد آزمون ها و ابزارهای اندازه گیری انجام میشود. به این منظور، آزمون بارتلت و ضریب KMO برای موانع تعاونی های مرزنشین محاسبه گردید (جدول 2).
جدول 2. مقدار ضریب KMO و آزمون بارتلت موانع تعاونی های مرزنشین
آماره |
مقدار |
KMO |
7/61 |
آزمون بارتلت |
003/3 |
سطح معنی داری |
000/0 |
منبع: یافته های تحقیق
ضریب KMO (جدول 3) برای موانع تعاونی های مرزنشین برابر با 7/61 و سطح معنیداری آزمون بارتلت برابر با 000/0 به دست آمد که نشان می دهد داده ها برای استفاده از تحلیل عاملی مناسب هستند.
در ادامه، عامل های زمینهای استخراج شده به همراه مقدار ویژه، درصد واریانس و درصد واریانس تجمعیشان در جدول 3 ارائه شدهاند.
جدول 3. مقدار ویژه و درصد واریانس تبیین شده مربوط به موانع تعاونی های مرزنشین
عامل |
مقدار ویژه |
درصد واریانس مقدار ویژه |
فراوانی تجمعی درصد واریانس |
عامل اول: موانع دولتی - حمایتی |
55/9 |
13/25 |
13/25 |
عامل دوم: موانع مدیریتی |
16/6 |
22/16 |
36/41 |
عامل سوم: موانع آموزشی |
02/3 |
97/7 |
33/49 |
عامل چهارم: موانع اجتماعی–اقتصادی |
36/2 |
21/6 |
55/55 |
عامل پنجم: موانع مهارتی - تخصصی |
12/2 |
58/5 |
13/61 |
منبع: یافته های پژوهش
طبق نتایج تحلیل عاملیِ عوامل موانع تعاونی های مرزنشین، 5 عامل مهم و تأثیرگذار استخراج و شناسایی شدند (جدول 3). در این باره، عامل موانع دولتی به تنهایی 13/25 درصد از تغییرات واریانس کل عوامل موانع تعاونی های مرزنشین را تبیین می کند و در اولویت اول قرار دارد. در این عامل 12 متغیر با بار عاملی بیش از 5/0 ایفای نقش می کنند که عبارتاند: از عدم حمایتهای دولتی از تعاونی های مرزنشین؛ تحمیل انبوهی از بدهی ها و جرائم گمرکی سنوات گذشته بر تعاونی؛ پرداخت بخش عظیمی از سرمایه های تعاونی بابت بدهی های مالیاتی و گمرکی سنوات گذشته؛ عدم معافیت مالیاتی بیشتر کالاهای سودآور برای واردات توسط تعاونی که باعث شده است تعاونی فقط به واردات برنج، که معافیت کامل دارند، اقدام کند؛ کمبود زیرساختهای لازم توسعه در منطقه از قبیل گمرک و راه آهن؛ سهمیه پایین مرزنشینان برای مبادلات مرزی؛ عدم همکاری دستگاههای دولتی ذیربط در رفع مشکلات تعاونی؛ قواعد و مقررات دست و پاگیر برای فعالیتهای مرزنشینان در بخشهای گوناگون؛ وجود سقف محدود جهت ارز تخصیصی به تعاونی؛ وجود محدودیت جهت اقلام وارداتی در تعاونی؛ وجود محدودیت جهت اقلام صادراتی در تعاونی؛ وجود دیوان سالاری برای واردات و صادرات در تعاونی (جدول 4). این موارد در حقیقت توان صادرات و واردات تعاونی های مرزنشین را کاهش داده و لذا باید دولت حمایت بیشتری از تعاونی های مرزنشین در این زمینه به عمل آورد.
عامل دوم مانع مدیریتی است که 22/16 درصد از تغییرات واریانس کل موانع تعاونی های مرزنشین را تبیین می کند. در این عامل 7 متغیر با بار عاملی بیش از 5/0 درصد ایفای نقش میکنند که عبارتاند از: نبود نظم و انضباط کاری در تعاونی؛ عدم برگزاری منظم جلسات هیئت مدیره (فوق العاده) تعاونی؛ ضعف مدیران و سلیقه ای برخورد کردن آن ها در فعالیت تعاونیها؛ مسئولیت ناپذیری هیئت مدیره تعاونی؛ عدم اقدام مدیر تعاونی نسبت به صدور برگه سهام برای اعضای خود و ایجاد دلسردی برای ادامه فعالیت در مرزنشینان؛ برگزار نشدن بهموقع مجامع عمومی سالانه در تعاونی بدون توجه به اساسنامه؛ مسئولیت ناپذیری مدیر عامل.
مانع آموزشی 97/7 درصد از تغییرات واریانس کل را تبیین می کند و در اولویت سوم موانع تعاونی های مرزنشین قرار می گیرد. در این عامل 5 متغیر با بار عاملی بیش از 5/90 ایفای نقش می کنند که عبارتاند از: عدم آموزشهای لازم مستمر و سالانه مدیران تعاونی در خصوص قوانین و مقررات مربوط به فعالیتهای صادرات و واردات توسط دستگاههای اجرایی ذیربط، پایین بودن سطح سواد مدیر تعاونی؛ پایین بودن سطح سواد اعضای هیئت مدیره تعاونی؛ بیاطلاعی اعضای تعاونی از قوانین و مقررات تعاونی؛ عدم اطلاع مدیر تعاونی از قوانین و مقررات تعاونی.
مانع اجتماعی– اقتصادی 21/6 درصد از تغییرات واریانس کل عوامل مشکلات تعاونیهای مرزنشین استان کرمانشاه را تبیین می کند و در اولویت چهارم قرار دارد. در این عامل 6 متغیر با بار عاملی بالای 5/0 درصد ایفای نقش می کنند که عبارتاند از: ضعف مالی و کمبود سرمایه تعاونی، کاهش فعالیت صادراتی تعاونی؛ عدم اشتغال زایی برای افراد بومی منطقه؛ نارضایتی اعضا و مشتریان از کالاها و خدمات تعاونی؛ وجود مبادلات قاچاق کالا در منطقه؛ و عدم ارتقای توان تولیدی منطقه به وسیله تعاونی شد.
عامل پنجم، موانع مهارتی – تخصصی میباشند که 58/5 درصد از تغییرات واریانس کل موانع تعاونی های مرزنشین را تبیین می کند. در این عامل نیز 4 متغیر با بار عاملی بالای 5/0 ایفای نقش می کنند که عبارتاند از: عدم آموزش های لازم مستمر و سالانه مدیران تعاونی در خصوص امور گمرکی، مالی و مالیاتی توسط دستگاه های اجرایی ذیربط؛ عدم آموزش با هدف افزایش سطح مهارت ها و تعهد اعضا؛ بدون مهارت و تخصص لازم بودن اعضای تعاونی از لحاظ صادرات و واردات؛ وجود پیله ورهای فعال در بازارچه های مرزی.
جدول4. عوامل و متغیرهای تشکیل دهنده و میزان بارهای عاملی به دست آمده از ماتریس دوران یافته
عامل |
متغیر ها |
بار عاملی |
مانع دولتی -حمایتی |
عدم حمایت های دولتی از تعاونی های مرزنشین |
684/0 |
تحمیل انبوهی از بدهیها و جرائم گمرکی سنوات گذشته بر تعاونی |
822/0 |
|
پرداخت بخش عظیمی از سرمایه های تعاونی بابت بدهیهای مالیاتی و گمرکی سنوات گذشته |
799/0 |
|
عدم معافیت مالیاتی بیشتر کالاهای سودآور برای واردات توسط تعاونی که باعث شده است تعاونی فقط به واردات برنج، که معافیت کامل دارند، اقدام کند. |
644/0 |
|
کمبود زیرساخت های لازم توسعه در منطقه از قبیل گمرک و راه آهن |
645/0 |
|
سهمیه پایین مرزنشینان برای مبادلات مرزی |
561/0 |
|
عدم همکاری دستگاه های دولتی ذیربط در رفع مشکلات تعاونی |
551/0 |
|
قواعد و مقررات دست و پاگیر برای فعالیت های مرزنشینان در بخش های گوناگون |
655/0 |
|
وجود سقف محدود جهت ارز تخصیصی به تعاونی |
674/0 |
|
وجود محدودیت جهت اقلام وارداتی در تعاونی |
686/0 |
|
وجود محدودیت جهت اقلام صادراتی در تعاونی |
720/0 |
|
وجود دیوان سالاری برای واردات و صادرات در تعاونی |
563/0 |
|
|
|
|
ادامه جدول 4 |
|
|
مانع مدیریتی |
نبود نظم و انضباط کاری در تعاونی |
819/0 |
عدم برگزاری منظم جلسات هیئت مدیره (فوق العاده) تعاونی |
555/0 |
|
ضعف مدیران و سلیقه ای برخورد کردن آن ها در فعالیت تعاونی ها |
758/0 |
|
مسئولیت ناپذیری هیئت مدیره تعاونی |
895/0 |
|
عدم اقدام مدیر تعاونی نسبت به صدور برگه سهام برای اعضای خود و ایجاد دلسردی برای ادامه فعالیت در مرزنشینان |
778/0 |
|
برگزار نشدن به موقع مجامع عمومی سالانه در تعاونی بدون توجه به اساسنامه |
625/0 |
|
مسئولیت ناپذیری مدیر عامل |
597/0 |
|
مانع آموزشی |
عدم آموزش های لازم مستمر و سالانه مدیران تعاونی در خصوص قوانین و مقررات مربوط به فعالیت های صادرات و واردات توسط دستگاه های اجرایی ذیربط |
574/0 |
پایین بودن سطح سواد مدیر تعاونی |
716/0 |
|
پایین بودن سطح سواد اعضای هیئت مدیره تعاونی |
707/0 |
|
بیاطلاعی اعضای تعاونی از قوانین و مقررات تعاونی |
834/0 |
|
عدم اطلاع مدیر تعاونی از قوانین و مقررات تعاونی |
693/0 |
|
مانع اجتماعی - اقتصادی |
ضعف مالی و کمبود سرمایه تعاونی |
546/0 |
کاهش فعالیت صادراتی تعاونی |
514/0 |
|
عدم اشتغالزایی برای افراد بومی منطقه |
535/0 |
|
عدم رضایت اعضا و مشتریان از کالاها و خدمات تعاونی |
678/0 |
|
وجود مبادلات قاچاق کالا در منطقه |
553/0 |
|
عدم ارتقای توان تولیدی منطقه به وسیله تعاونی |
775/0 |
|
مانع مهارتی - تخصصی |
عدم آموزش های لازم مستمر و سالانه مدیران تعاونیها در خصوص امور گمرکی، مالی و مالیاتی توسط دستگاه های اجرایی ذیربط |
552/0 |
عدم آموزش با هدف افزایش سطح مهارت ها و تعهد اعضا |
532/0 |
|
بدون مهارت و تخصص لازم بودن اعضای تعاونی از لحاظ صادرات و واردات |
654/0 |
|
وجود پیلهورهای فعال در بازارچه های مرزی |
717/0- |
منبع: یافته های پژوهش
مطابق یافته های تحقیق، مدل تجربی مشکلات تعاونی های مرزنشین استان کرمانشاه به صورت شکل 1 می باشد.
شکل 1. مدل مشکلات تعاونیهای مرزنشین استان کرمانشاه
نتیجهگیری و پیشنهادها
در این پژوهش بررسی مشکلات تعاونی های مرزنشین استان کرمانشاه و ارائه راهکارهای فعالسازی این تعاونیها انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تحصیلات بیشتر اعضای هیئتمدیره و مدیران عامل تعاونی ها دیپلم و لیسانس است، اما رشته تحصیلی آن ها مرتبط با تعاونی نمیباشد که این مسئله میتواند یکی از مشکلات اصلی مدیریتی تعاونی ها به حساب آید. از سویی آشنا نبودن آن ها با اصول تعاونی نیز باعث بروز مشکلاتی در تعاونی ها شده است.
نتیجه تحلیل عاملی تحقیق نشان داد که بیشترین و مهمترین مشکلات تعاونیها مربوط به مانع دولتی - حمایتی میباشد، در این عامل مهمترین متغیرها عبارت بودند از:تحمیل انبوهی از بدهی ها و جرائم گمرکی سنوات گذشته بر تعاونی، پرداخت بخش عظیمی از سرمایه های تعاونی بابت بدهیهای مالیاتی و گمرکی سنوات گذشته و وجود محدودیت جهت اقلام صادراتی و وارداتی در تعاونیها. این نتیجه با نتایج مطالعات بنتوراکی (Benturaki, 2000) و آنال و همکاران (Unal et al., 2009) همخوانی دارد.
عامل بعدی که استخراج گردید مربوط به موانع مدیریتی تعاونیها بود که از مهمترین متغیرهای آن میتوان مسئولیتناپذیری هیئت مدیره تعاونی و عدم نظم و انضباط کاری در تعاونیها را بر شمرد.
عامل سوم مانع آموزشی بود که از مهمترین متغیرهای آن می توان به بیاطلاعی اعضای تعاونی از قوانین و مقررات تعاونی و پایین بودن سطح سواد مدیر و اعضای هیئت مدیره اشاره کرد.
مانع اقتصادی – اجتماعی عامل چهارم بود که متغیرهای ضعف مالی و کمبود سرمایه تعاونی، کاهش فعالیت صادراتی تعاونی ، عدم اشتغالزایی برای افراد بومی، نارضایتی اعضا از کالا و خدمات تعاونی، وجود مبادلات قاچاق کالادر منطقه و عدم ارتقای توان تولید منطقه به وسیله تعاونی این عامل را تشکیل دادند. این نتیجه با نتایج مطالعات فمی (1385)، آنال و همکاران
(Unal et al., 2009)، نیرو و ایساک (Nyoro& Isaac, 2005) و ابراهیم زاده و بریمانی (1386) همسویی دارد.
در نهایت، موانع مهارتی- تخصصی تعاونی های مرزنشین استخراج گردید که متغیرهای عدم آموزشهای لازم مستمر و سالانه مدیران تعاونیها در خصوص امور گمرکی، مالی و مالیاتی توسط دستگاه های اجرایی ذیربط، عدم آموزش با هدف افزایش سطح مهارتها و تعهد اعضا، بدون مهارت و تخصص لازم بودن اعضای تعاونی از لحاظ صادرات و واردات و وجود پیلهورهای فعال در بازارچههای مرزی آن را تشکیل دادند. این یافتهها با نتایج مطالعات هوشمند و حسن نژاد (1389)، ابراهیم زاده و بریمانی (1384)، صفری شالی (1384)، فمی (1385)، بروکینگز (Brookings, 2009) ، آنال و همکاران (Unal et al., 2009) و ایردام و کواتس (Erdman & Coates, 2005) همخوانی دارد. در کل، نتایج مصاحبههای به عمل آمده با اعضای تعاونی ها مشخص کرد که اعضای تعاونی ها رضایتی از عملکرد تعاونی ها نداشتند و اصلاً از وظایف این تعاونی ها هم هیچ اطلاع و آگاهی نداشتند. این نتیجه با نتیجه پژوهش هوشمند (1389)، آذری و همکاران (1388)، هالیکوس (Hakelius, 1996) و بویان (Bhuyan, 2007) همسویی دارد.
با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادهای زیر ارائه می گردد:
- با توجه به اینکه یکی از مشکلات از نگاه افراد مورد مطالعه کمبود زیرساخت های مناسب مانند گمرک و جادههای مناسب برای انجام صادرات و واردات تعاونی ها بود، لذا پیشنهاد میگردد و در شهرستانهای دارای تعاونی مرزنشین فعال استان این امکانات زیرساختی مهیا شود تا صادرات و واردات تنها از طریق مرز خسروی انجام نگیرد و هر شهرستان مرزی، خودش امکانات زیر ساختی جهت صادرات و واردات تا حد ممکن داشته باشد.
- برای بهبود در وضعیت موجود باید در صورت امکان سهمیه ارزی افزایش یابد و در فهرست اقلام بازنگری صورت پذیرد و منابع مالی به تعاونیها تزریق گردد و از طرحهایی که قادر به افزایش صادرات و اشتغال میباشند حمایت شود.
- از فعالیتهای غیر رسمی و قاچاق کالا ممانعت شود و دولت بهرهبرداریهای بهینه از اراضی مناطق مرزی در زمینه کشاورزی و صنعتی کند.
- سازماندهی خاص در خصوص پیلهوران برای دستیابی به آمار دقیق و نظارت صحیح بر آنان باید صورت پذیرد.
- نظارت بیشتری در انتخابات این تعاونیها باید به عمل آید و نامزدهای آنان از میان فارغالتحصیلان دانشگاهی و یا حتی المقدور دارای رشته تحصیلی مرتبط برگزیده شوند.
- ایجاد هماهنگی بین وزارت بازرگانی، تعاون، گمرک و سازمان استاندارد برای توسعه امر صادرات و واردات الزامی میباشد.
- پیگیری و بررسی فعالیت های گذشته مدیران قبلی تعاونی ها که باعث به وجود آمدن بدهی هایی برای مدیران فعلی و تعاونی های موجود شده است.
- سختگیری در امر قاچاق کالا یکی دیگر از الزامات است که باید صورت گیرد. برای اینکار میتوان جریمههای سنگین تری برای قاچاقچیان در نظر گرفت.
- برگزاری کلاسهای آموزشی برای کارکنان تعاونیهای مرزنشین یکی از پیشنهادهای دیگر میباشد.
- ارائه خدمات آموزشی به مدیران تعاونیها در زمینههای بازاریابی و آشنا نمودن آنان با مقررات واردات و صادرات.
- با توجه به پتانسیلهای موجود در منطقه، این تعاونی ها را باید به سمت تولیدی شدن نیز سوق داد و از توزیعی بودن صرف آنها جلوگیری کرد.
سپاسگزاری
از اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کرمانشاه، که هزینه انجام این پژوهش را متقبل شدند، کمال تشکر و قدردانی به عمل میآید.
منابع
1. آذری، ل.، هوشمند، م. و نقوی، س. س. (1388). سنجش رضایتمندی از فعالیت شرکت های تعاونی مرزنشینان استان خراسان رضوی. فصلنامه روستا و توسعه، 12 (2)، 87-111.
2. ابراهیم زاده، ع. و بریمانی، ف. (1384). تحلیلی بر تعاونی های مرزنشینان و جایگاه ساختاری و عملکردی آن در سیستان و بلوچستان. پژوهش های جغرافیایی، شماره 51، 107-123.
3. ابراهیمی، م. (1384). بررسی تأثیر کیفیت خدمات بانک کشاورزی بر میزان رضایت مشتریان هدف در منطقه غرب استان مازندران. فصلنامه بانک کشاورزی شمارة 7، 201-237.
4. امینی، ا. ه. 1377. تعاونی های مرزنشینی، ماهنامه تعاون، ش 23.
5. جمعه پور، م. و طالبی، م. (1390). بررسی نقش تعاونی های مرزنشینان در توسعه مناطق مرزی خراسان جنوبی (مطالعه موردی: تعاونی مرزنشینان شهرستان درمیان). فصلنامه برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی، شماره 10، 65- 102.
6. سلیم، غ. (1371). اصول مدیریت در تعاونیها. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور.
7. شعبانعلی فمی، ح. (1385). شناخت و تحلیل سازه های موفقیت شرکت های تعاونی زنان در ایران. مجله مطالعات زنان،4(2)، 89-109.
9. نامغ، پ. 1384. مدیریت تعاونی ها. تهران: نشر هستان.
10. نظام شهیدی، م. ا. (1378). اصول مدیریت تعاونیها. تهران: نشر لادن.
11. وزیر، م. 1387. روند پیدایش و گسترش شرکت تعاونی های مرزنشین. تهران: نشر پایگان.
12. هوشمند، م. و حسن نژاد، م. (1389). بررسی نگرش اعضای شرکت های تعاونی مرزنشینان در زمینه عملکرد این تعاونی ها (مطالعه موردی: استان خراسان رضوی). نشریه اقتصاد و توسعه کشاورزی (علوم و صنایع کشاورزی)، 24(3)، 297-288.
13. Benturaki, J. (2000). Cooperatives and poverty allevation. England: IDS TEMA.
14. Bhuyan, S. (2007). The "people" factor in cooperatives: An analysis of members' attitudes and behavior. Canadian Journal of Agricultural Economics, 55:275-298.
15. Brookings, D. (2009). South Dakota cooperative fish and wildlife plains. biostress laboratory 138, SD 57007.
16. Erdman, D., & Coates, D. E. (2005). The genesis of train-to-ingrain. Interview (Audio). Retrieved from http://www.train- to- ingrain.com/ resources/ genesis.asp.
17. Hakelius, K. (1996). Cooperative values-farmers' cooperatives in the minds of farmers. Dissertation 23. Uppsala: Swedish University of Agricultural Sciences.
18. Kelsey, K. D. (2008). Do workshops work for building evaluation capacity among cooperative extension service faculty?. Journal of Extension, 46 (6), Article Number 6RIB.
19. Nyoro, J., & Isaac, K. (2005). An analysis of success, failure and demand factors of agricultural cooperatives in Kenya. In: Strategies and Analysis for Growth and Access. A Project of Cornell and Clark-Atlanta Universities for Research and Technical Assistance. Ithaca: Cornell University.
20. Unal, VU., Guclusoy, H., & Franquesa, R. (2009). A comparative study of success and failure of fishery cooperatives in the Aegean, Turkey. Journal of Applied Ichthyol. 25, 349-400.