ارزیابی تطبیقی موفقیت شرکت‌های تعاونی تولید روستایی با دیگر نظام‌های بهره‌برداری کشاورزی (مطالعه موردی: شهرستان‎های کاشان و آران و بیدگل)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه توسعة روستایی، دانشگاه صنعتی اصفهان

2 دانش آموختة کارشناسی ارشد توسعة روستایی، دانشگاه صنعتی اصفهان

3 دانشجوی دکتری توسعة کشاورزی، دانشگاه رازی کرمانشاه

چکیده

چکیده تحقیق کمی حاضر با هدف ارزیابی تطبیقی موفقیت تعاونی‌های تولید روستایی در مقایسه با دیگر نظام‌های بهره‌برداری کشاورزی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق بهره‌برداران بخش کشاورزی شهرستان‎های کاشان، آران و بیدگل بودند(2700=N) که تعداد 486 نمونه به صورت طبقه‌ای تناسبی از بین 5 نوع نظام بهره‌برداری و سه منطقه جغرافیایی انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسش‎نامه محقق‎ساز بود که روایی آن از طریق پانل متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. داده‎ها و اطلاعات به دست آمده از طریق مطالعات میدانی و تکمیل پرسش‎نامه‌ها با استفاده از نرم‎افزار 16SPSS و بهره‌گیری از آماره‌های توصیفی، آزمون ANOVA و دانکن تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تعاونی‌های تولید روستایی از نظر تمام شاخص‌های مورد ارزیابی(اجتماعی، فنی، اقتصادی و مدیریتی) با دیگر نظام‌های بهره‌برداری کشاورزی دارای تفاوت معنی‌داری است به گونه‎ای که از نظر شاخص اجتماعی و فنی در رتبه اول و از لحاظ شاخص اقتصادی و مدیریتی پس از نظام تجاری در رتبه دوم قرار دارد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Comparative Assessment the Success of Rural Production Cooperatives with other Agricultural Utilization Systems (Case study: Townships of Kashan, and Aran Bidgol)

نویسندگان [English]

  • A. M. Amini 1
  • N. Mazini 2
  • S. A. Ghadimi 3
1 Associate Professor, Department of Rural Development, University of Isfahan,
2 Former Master Student, Department of Rural Development, University of Isfahan,
3 PhD. Student, Department of Agricultural Development, Razi University,
چکیده [English]

Abstract This quantitative research was carried out with the aim of comparatively assess the success of rural production cooperatives in comparison with otheragricultural utilization systems. Statistical population of this research were agricultural beneficiaries in Kashan, Aran and Bidgol Townships (N=2700) that 486 Samples were selected through stratified random sampling from three geographical region and five kind of system operation. Data were collected using a questionnaire instrument. Validity of the questionnaire was obtained through a panel of experts and reliability was obtained through Cronbach's alpha. Data were analyzed by using SPSS16 and applying descriptive statistics, ANOVA and Duncan's test. Results revealed that the rural production cooperatives in all evaluated parameters (social, technical, economic and management) has a significant difference with other agricultural operation systems. Rural production cooperatives in comparison with other agricultural operation systems of the social and technical Index in the first place but in economy and management Index is in second place after the trading system.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Agricultural Operation Systems
  • production cooperatives
  • Comparative Assessment

مقدمه

بخش کشاورزی هر جامعه­ای مبتنی بر نظام­های بهره­برداری تشکیل دهنده آن جامعه است. نظام‎های بهره­برداری مانند هر جزء دیگری از سیستم اجتماعی، تابعی از تغییر و تحولات کل سیستم اجتماعی می­باشند. به عبارت دیگر، پیدایش، استحکام و اضمحلال نظام­های بهره­برداری کشاورزی در چارچوب کلی روند توسعه هر جامعه­ای رخ می­دهد(لهسائی زاده، 1372 الف). نظام­های بهره­برداری کشاورزی در ایران، که به نوعی بخشی از الگوهای توسعه روستایی را تشکیل می­دهند با گذشت نزدیک به 40 سال از شکل­گیری شان­، موجب تغییر و تحولاتی در جامعه روستایی کشور بوده­اند. عبداللهی(1377) طبقه­بندی خاصی از نظام­های بهره­برداری موجود در ایران را مطرح کرده است که شامل نظام­های دهقانی(خرد)، نظام­های تعاونی، نظام­های تجاری و شخصی می­باشد.

پس از اصلاحات ارضی، تفکیک و خردشدن اراضی کشاورزی در سطح کشور عملاً استفاده از امکان تکنولوژی جدید و مکانیزه را محدود ­کرد. این مشکل باعث شد تا شرکت­های سهامی زارعی به عنوان یکی از راه­حل­های رفع مشکلات یاد شده مورد توجه قرار گیرند. کشاورزان صاحب نسق در این‎گونه نظام­های بهره­برداری، با واگذاری حق استفاده دائم و مطلق از اراضی تحت تصرف و مالکیت خود به شرکت، تمامی حقوق مربوط به مدیریت را از حالت فردی به صورت جمعی درآوردند. این شرکت­ها که تا سال 1357 در قالب یک نظام بهره­برداری با مدیریت گروهی فعالیت می‎کردند، الگویی جهت توسعه روستایی تلقی می­شدند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تعداد 88 شرکت از مجموع 93 شرکت تشکیل شده، منحل گردیدند و سهام­داران آن­ها مطابق با نسق­های قبل از تشکیل شرکت­ها، به صورت انفرادی به امر کشت و کار پرداختند. از آنجا که محتوای این شرکت­ها و نحوه تشکیل آن­ها با اجبار و ستم همراه بود، دهقانان را از زمین و جامعه روستایی جدا و بیگانه ساخت و آزادی فعالیت کشاورزی را از آن‎ها صلب کرد. از نظر روان‎شناسی اجتماعی، یک احساس ترس، وحشت و گسیختگی اجتماعی بر دهقانان نسق دار حاکم بود. سلب مالکیت از دهقانان، رفتار خشن و بوروکراتیک با آنان و سرانجام فقدان سودآوری شرکت‎ها سبب گردید تا نارضایتی روستاییان تشدید گردد. لذا جهت استفاده بهینه از منابع تولید و تکنولوژی جدید برای افزایش تولید کشاورزی و از طرف دیگر امکان اعمال مدیریت کارآمد و بهینه در فعالیت­های کشاورزی و خروج از اقتصاد معیشتی و برخورداری روستاییان از درآمدهای مناسب، در سال 1349 قانون تشکیل تعاونی­های تولید به تصویب رسید(کلانتری، 1389). بعد از انقلاب، واگذاری اراضی به­صورت تعاونی مشاع مطرح گردید. براین اساس، گروه­های اکثراً ده نفره برای به دست آوردن زمین باید تشکیل می­شدند. زمین­ها قابل واگذاری و فروش نبوده و نمی­بایست بدون استفاده بماند و افراد باید به صورت مشاع شخصاً روی زمین کار می­کردند. در تعاونی مشاع، زمین، آب و وسایل اساسی کشاورزی متعلق به همه اعضاست اما مشاع­گران می‎توانند به طور انفرادی صاحب ابزار جزئی تولید باشند(لهسائی زاده، 1372ب). به­نظر می­رسد که در حال حاضر نظام­های تعاونی مشاع از اهداف و وظایف اولیه خود فاصله زیادی گرفته­اند و عملاً تفاوت محسوسی بین اعضای تعاونی­های مشاع و بهره­برداران نظام­های دهقانی مشاهده نمی‎شود. همچنین مروری بر سیر تاریخی مقوله تعاون و تعاونی در کشورمان نشان می­دهد که جامعه ایرانی از دیرباز بر اساس همکاری و تعاون بنیان­گذاری شده است. مطالعات تاریخی نشان می‎دهد ایرانیان نخستین ملتی بوده­اند که به نظام تعاونی توجه کرده­اند. به­نظر می­رسد که اشکال سنتی تعاونی یا شیوه­های همیاری و اقدام مشترک جمعی در جوامع روستایی ایران، که به منظور کاستن از مشکلات زندگی به وجود می­آمد، سبب تسهیل روند کار گروهی، تقویت روحیه تعاون و همبستگی و کاهش ریسک در تولیدات کشاورزی شده است. این همکاری­های سنتی از زمان­های دور تا کنون نشان دهنده نوعی تحول و دگرگونی در شکل، محتوی و سازمان آن­هاست. در واقع اساس شکل­گیری شرکت‎های تعاونی­های تولید کشاورزی، همکاری­های سنتی در بخش کشاورزی بوده است. تعاونی تولید کشاورزی نوعی نظام بهره­برداری مبتنی بر تعاون است که در آن بهره برداران با کشت یکپارچه و باحفظ مالکیت فردی به تولید و زراعت جمعی می‎پردازند(ازکیا، 1382). این نظام در اوایل دهه 1350 بعد از اصلاحات ارضی در ایران با هدف افزایش تولید، یکپارچه­سازی اراضی کشاورزی، انجام خدمات زیربنایی و استفاده بهینه از نهاده‎های در دسترس شکل گرفت. در این تعاونی­ها، استقلال و انگیزه­های فردی بیشتر مورد توجه قرار گرفته و به همین دلیل با وجود یکپارچه­سازی کشت و بهره­مندی اعضا از خدمات شرکت تعاونی، امکان فعالیت هر عضو روی قطعه زمین خود فراهم شده است. با توجه به اینکه نیرو و توان پراکنده افراد در قالب این شرکت­ها سازمان می­یابد، حس اعتماد به نفس و اعتماد متقابل بین اعضا خلأ ناشی از حذف مدیریت سنتی در روستا را پر می­کند.

تعاونی­های تولیدی بیش از 45 درصد ظرفیت تعاونی­های کشور را دارند. تا پایان سال 1385، در سراسر کشور تعداد 2937 شرکت تعاونی روستایی با 4570384 نفر عضو و سرمایه­ای بالغ بر 544488 میلیون ریال و تعداد 2008 شرکت تعاونی کشاورزی با بیش از 1010551 نفر عضو و بیش از 404366 میلیون ریال گزارش شده است(بذرافشان و شاهین، 1389). تعاونی­های تولیدی دارای ویژگی­های ارزنده‌ای به دلیل تنوع گرایش­ها و زمینه­های فعالیت به نسبت سایر تعاونی­ها می­باشند که علاوه بر تأمین مایحتاج بخش­های مختلف تولیدی نقش ویژه‌ای در ایجاد فرصت‌های شغلی و کارآفرینی، رشد اقتصادی، تنظیم بازار و مایحتاج مردم، صادرات و غیره دارند. با وجود مشکلاتی که تعاونی­های تولید با آن مواجه بودند، برخی مطالعات انجام گرفته در این زمینه حاکی است که این شرکت­ها در مقایسه با شرکت‎های سهامی زراعی از توفیق نسبی برخوردار بوده­اند. به همین دلیل، در دوران پس از انقلاب، علی‎رغم انحلال تعدادی از این شرکت­ها، تشکیل تعاونی­های تولید روستایی مجدداً مورد توجه قرار گرفت(کلانتری، 1389). لذا این مطالعه به دنبال ارزیابی تطبیقی موفقیت شرکت­های تعاونی تولید روستایی با دیگر نظام­های بهره­برداری کشاورزی در شهرستان­های و کاشان، آران و بیدگل می­باشد که تمام نظام­های بهره‎برداری موجود در این دو شهرستان­ قابل شناسایی و فعال بود.

 

مبانی نظری و پیشینه تحقیق

تعاونی­های تولید روستایی را باید پیشگامان خصوصی­سازی، تولید کننده محصولات جدید و برپاکننده بازارهای تازه دانست(World Bank, 1995). رسالت مهم شرکت­های تعاونی تولیدروستایی، ارتقای سطح دانش روستاییان و بهبود بهره­وری منابع روستایی، جلوگیری از مهاجرت بی‎رویة روستاییان به شهرها و برقراری توسعه مناطق روستایی می­باشد به طوری که نقش تعاونی­های تولید در شکل­گیری توسعه روستایی مهم دانسته شده است. هر برنامه توسعه روستایی باید از دو بعد مورد توجه قرار گیرد: نخست از لحاظ آثار آن بر تولید و دوم از نظر توزیع منافع آن در جامعه روستایی(کرمی و رضایی مقدم، 1384). بنابراین، تعاونی­ها ابزاری مناسب برای همکاری مردم به شمار می­روند و در رسیدن به توسعه پایدار نقشی مهم ایفا می­کنند به گونه­ای که با هم‎فکری مردم می­کوشند توانایی­های آن­ها را در راستای توسعه مناطق روستایی هدایت کنند(طاهر خانی، 1383). تعاونی­های تولید روستایی همچنین زمینه­های مشارکت گسترده روستاییان را در فرایند توسعه روستاها فراهم و مسائل و مشکلات حرفه­ای کشاورزان در زمینه‎های اقتصادی و اجتماعی را از طریق همیاری و اشتراک مساعی حل می­کنند(صدیقی و درویشی نیا، 1381). بویان (Bhuyan, 2007) نیز بر نقش تعاونی­های روستایی در بسیج کردن کشاورزان و اعتباربخشی  به کشاورزان تأکید کرده است.

ژیائو (Xiao, 2000) مزایای این تعاونی­ها را تشویق فعالیت­های اقتصادی بازار محور، توسعه جوامع روستایی، حفظ درآمد روستاییان و افزایش بهره­مندی اعضا دانسته است. تعاونی­های تولید روستایی با توجه به شکل جدید سازماندهی تولید می­توانند استفاده مؤثرتر از نهاده­های تولید را میسر کنند (Arnott and Stiglitz, 1998). موندانی (Monday, 2006) استفاده بهینه از ماشین­آلات و یکپارچه‎سازی اراضی را از فواید شرکت­های تعاونی تولید روستایی می­داند. کاشی(1378) نقش تعاونی­های تولید کشاورزی را در افزایش درآمد روستاییان وتأمین نیازهای فنی و مالی آن­ها درخوراهمیت می­داند.

فعالیت­های زراعی کشاورزان در قالب تعاونی­ها موجب دسترسی بیشتر اعضا به ماشین‎های کشاورزی و این امر سبب بهبود عملکرد زراعی نیز شده است (صدیقی و درویشی نیا، 1381). به نظر می‎رسد که افزایش سطح آگاهی فنی و تخصصی، افزایش دسترسی به نهاده­ها، تسهیل ارتباط روستاییان با مراکز دولتی و توسعه مکانیزاسیون از مهم‎ترین نتایج مثبت تعاونی­های تولیدند(سعدی، 1386).

مطالعات گذشته نشان می‎دهند که تعاونی­های تولید روستایی درکاهش میزان مهاجرت، افزایش مشارکت در امور تولیدی و اجتماعی، جذب نیروی کار خارج از خانوار و تغییر (نگرش از نگاه سنتی به کشاورزی به نگاه تجاری) در بین اعضا و افزایش خودآگاهی اجتماعی نقش مؤثری داشته­اند (باصری و همکاران، 1389). این تعاونی­ها همچنین بر بهبود شاخص­های توسعه، بهبود الگوی مصرف، افزایش درآمد، جلوگیری ازمهاجرت به شهرها، و توانمندسازی معیشت، بهره‎برداری از تسهیلات و اعتبارات برای بهبود کیفیت زندگی و تعامل و اعتمادسازی میان اعضا تأثیر دارند (نصیری، 1389). رویس(Royce, 2004) بر این عقیده است که عضویت در تعاونی‎های تولید باعث افزایش تولید و درآمد اعضا و این امر زمینه­ساز افزایش مشارکت آنان شده است. بیشتر کشاورزان نیز اذعان کرده­اند که تعاونی تولید آن‎ها را قادر به دسترسی بیشتر و استفاده بهینه از منابع مزرعه کرده است(Sadighi and Darvishinia, 2005). با این حال، تحقیقات دیگری هم بر ضعف عملکردی این تعاونی­ها دلالت دارند. به علت ناآشنا بودن کشاورزان و عدم درک صحیح آن­ها از تعاونی تولید و همچنین شرایط نامناسب اقتصادی و اجتماعی، آسیب هایی مانند وابستگی تعاونی‎ها به ارائه خدمات، ضعف آموزش اعضای تعاونی، محدودیت سرمایه، پراکندگی دهات و کاهش جمعیت، گرایش تعاونی­ها به دولت، اعتماد محدود یا عدم اعتماد اعضا به تعاونی، عدم همکاری و قبول مسئولیت اعضا، بی‎توجهی به بازاریابی محصولات کشاورزی و نبود قوانین مشخص در مورد تعاونی­ها، این تعاونی­ها را تهدید می­کند(بذرافشان و شاهین، 1389). کرمی و رضایی مقدم (1384) با ارزیابی عملکرد تعاونی­های تولید به این نتیجه رسیدند که عملکرد این تعاونی­ها در رفع نیازهای کشاورزان در مجموع ضعیف بوده و شاخص کلی عملکرد نیز که حاصل جمع عملکرد تعاونی­های تولید کشاورزی در مراحل پیش از کاشت، داشت، برداشت، پس از برداشت و انجام خدمات ترویجی است، بر این امر تأکید دارد. همچنین آقاجانی ورزنه(1380) با ارزیابی فعالیت­های شرکت­های تعاونی تولیدی چنین نتیجه گرفته است که این تشکیلات در زمینه یکپارچه­سازی اراضی و افزایش کارایی عوامل تولید موفق نبوده­اند اما در زمینه بهبود روش بهره­برداری در جهت اقتصادی کردن فعالیت­ها موفق بوده­اند. روحانی(1378) نیز نشان داد که تعاونی­های تولید روستایی در امر یکپارچه­سازی زمین­های خرد و پراکنده و تغییر نظام بهره­برداری از خرده مالکی به نظام اشتراکی و انجام فعالیت­های گروهی ناموفق بوده ولی در توسعه مکانیزاسیون، بهبود روش آبیاری، افزایش بهره­وری عوامل تولید و رواج بذر اصلاح شده و بهبود روش بهره­برداری به موفقیت­های نسبی دست یافته‎اند. نجفی(1384) دریافت که اعضای تعاونی در مورد فروش محصول در بازار با مشکلات زیادی مانند قیمت پایین و نبود ثبات قیمت‎ها، بالا بودن هزینه حمل و نقل، عدم اطلاع کشاورز از وضعیت بازار، افت بیش از اندازه و عدم دریافت بموقع بهای محصول روبه رو هستند.

هانستاد و ماجومدر ( Hnestad & Majumder, 2002) معتقدند که تعاونی­های تولید کشاورزی ثابت کرده­اند که نسبت به مزارع خانوادگی کم بازده­ترند. اما بر اساس مطالعات وزارت کشاورزی سابق در زمینه میزان موفقیت تعاونی­های تولید، وضعیت این نظام درمقایسه باشرکت­های سهامی زراعی نسبتاً مطلوب­تر ارزیابی شده است(وزارت کشاورزی، 1377). در کل، تحقیقات پیشین نشان می­دهند که در نظام تعاونی تولید بیشترین ارتباط و تعامل بین شاخص­های توسعه روستایی و شاخص­های نظام­های کشاورزی وجود داشته است به گونه­ای که در اکثر شاخص­ها بین دو مؤلفه ارتباط معنی داری مشاهده شده است. نظام بهره­برداری خانوادگی (دهقانی) به لحاظ تعامل با توسعه روستایی، پس از نظام تعاونی تولید قرار گرفته و در نظام تعاونی مشاع، ارتباط بین شاخص­های نظام کشاورزی و توسعه روستایی در رتبه آخر جای گرفته است. همچنین نشان داده شده که میزان پایداری نظام بهره­برداری تعاونی در ابعاد سه‌ گانه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نسبت به نظام بهره‌‌­برداری خانوادگی از وضعیت بهتری برخوردار بوده است(مطیعی لنگرودی و همکاران، 1389).

مطالعات مختلف نشان می‎دهند که درحال حاضر نیز نظام تعاون در کشاورزی از برجسته‎ترین نظام­های بهره­برداری است که این موضوع با مطالعات جهانی درخصوص نظام­های بهره­برداری تطابق دارد(عبدالهی، 1377). بهره­وری سرمایه در شرکت­های تعاونی به مراتب بیش از بخش خدمات و خصوصی براورد شد (معاونت تحقیقات، آموزش، وترویج وزارت تعاون، 1379). همچنین مؤلفه­های مشارکت،  همیاری، تمایل به کار گروهی، نوگرایی و بهره­وری در بهره‎برداران تعاونی به طور معناداری بالاتر از بهره‎برداران در واحدهای خرد و دهقانی به دست آمد (ازکیا و فیروزآبادی، 1387). محمدی و بریم نژاد(1384) نشان دادند که اعضای تعاونی دارای متوسط کارایی فنی بالاتری نسبت به افراد غیرعضوند. صدیقی و درویشی نیا (1381)نمایان ساختند که رضایتمندی اعضا و میزان مشارکت آنان در امور تعاونی با میزان موفقیت تعاونی­ها رابطه مثبت و معنی‎دار دارد که 9/42 درصد از اعضا میزان موفقیت شرکت­های تعاونی را «خوب» و «عالی» و 9/40 درصد از آن‎ها میزان موفقیت را در حد «متوسط» ارزیابی کردند.

با توجه به این ادعا که تعاونی­های تولید روستایی از جمله کارآمدترین و مؤثرترین نظام‎های بخش کشاورزی‎اند که تعداد قابل توجهی از بهره برداران در نقاط مختلف کشور درگیر مسائل آن هستند(سعدی، 1386)، لذا این مطالعه با هدف ارزیابی تطبیقی موفقیت شرکت­های تعاونی تولید روستایی با دیگر نظام­های بهره­برداری کشاورزی در شهرستان­های کاشان و آران و بیدگل انجام شد تا نتایج آن مورد استفادة مسئولان نظام تعاون به منظور راه­اندازی و حمایت بیشتر از این نظام­ها و کاستن از مشکلات آنان در راستای دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی قرار گیرد.

با توجه به آنچه گفته شد،  به طور کلی، چهار شاخص اجتماعی، اقتصادی، فنی و مدیریتی تعیین کننده موفقیت یک نظام بهره­برداری‎اند. شاخص اجتماعی شامل سه عامل فرعی رضایت شغلی، مشارکت اجتماعی و سطح ارتباط اعضا با کانال­های ارتباطی؛ شاخص اقتصادی شامل سه عامل فرعی پس­انداز، بهره­مندی از نهاده و وام، بازاریابی و بیمه؛ شاخص فنی شامل سه عامل فرعی سطح دانش فنی، عملکرد در واحد سطح و بهره­مندی از خدمات زیربنایی و ماشین­آلات؛ شاخص مدیریتی شامل برنامه­ریزی، سازماندهی، نظارت و ارزشیابی، انگیزش و رهبری می­باشد (شکل 1).

 

 

 

 

سطح‎ارتباط اعضا با کانال­های ارتباطی

شاخص مدیریتی

شاخص فنی

شاخص اقتصادی

شاخص اجتماعی

موفقیت نظام بهره‎برداری

 

رضایت شغلی

مشارکت اجتماعی

بهره­مندی از نهاده و وام

سطح دانش فنی

بهره­مندی‎ازخدمات‎زیربنایی وماشین‎آلات

عملکرد در واحد سطح

پس­انداز

بازاریابی و بیمه

برنامه­ریزی

 

انگیزش و رهبری

 

نظارت و ارزشیابی

 

سازماندهی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 1. شاخص­های ارزیابی موفقیت نظام بهره­برداری

روششناسی

تحقیق کمی حاضر با هدف ارزیابی تطبیقی موفقیت تعاونی­های تولید روستایی در مقایسه با دیگر نظام­های بهره­برداری کشاورزی انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق بهره­برداران بخش کشاورزی شهرستان کاشان و آران و بیدگل بودند(2700=N) که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 486 نمونه به صورت طبقه­ای با انتساب متناسب از بین 5 نوع نظام بهره­برداری و سه منطقه جغرافیایی انتخاب شدند(جدول1).در هر دو شهرستان هر 5 نوع نظام بهره­برداری موجود و تعداد بهره­برداران دهقانی(خرد) بیشتر بوده(کاشان 17600 بهره­بردار و آران بیدگل 4238 بهره­بردار) و تعاونی­های تولید و تعاونی مشاع در رتبه دوم و سوم از لحاظ تعداد بهره­بردار قرار دارند.

جدول1. تعداد پاسخ­گویان به تفکیک نوع نظام بهره­برداری

ردیف

نوع نظام بهره­برداری

تعداد(نفر)

درصد فراوانی

درصد تجمعی

1

تعاونی تولید

115

7/23

7/23

2

تعاونی مشاع

90

5/18

2/42

3

مزارع شخصی و تجاری

61

6/12

7/54

4

نظام دهقانی خرد

125

7/25

5/80

5

دهقانی غیر عضو برخوردار از خدمات تعاونی تولید

95

5/19

100

 

جمع

486

100

 

مأخذ: یافته‌های تحقیق

ابزار جمع­آوری داده­ها پرسش‎نامه محقق­ساز بود که در پنج قسمت شامل ویژگی­های فردی و حرفه­ای بهره­برداران و ارزیابی عملکرد نظام­های بهره­برداری در شاخص­های اجتماعی، اقتصادی، فنی و مدیریتی براساس طیف لیکرت 5 گزینه­ای تدوین شد. این شاخص­ها از طریق مصاحبه با صاحب‎نظران نظام‎های بهره­برداری، کارشناسان جهاد کشاورزی و استفاده از نظر استادان دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان و همچنین با بهره­گیری از مطالعات گذشته به دست آمدند. نهایتاً گویه­ها براساس این شاخص­ها تعیین شدند. روایی پرسش‎نامه از طریق پانل متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت(جدول 2). آزمون پیشاهنگ در دو شهرستان مورد بررسی و با استفاده از 30 نفر از افراد عضو جامعه مورد نظر اما خارج از نمونه‎ها انجام شد.

جدول2. ضرایب آلفای کرونباخ به تفکیک بخش­های مختلف

شاخص­های پژوهش

مقدار ضریب

اجتماعی

922/0

اقتصادی

733/0

فنی

775/0

مدیریتی

747/0

     مأخذ: یافته‌های تحقیق

اطلاعات به دست آمده از طریق مطالعات میدانی و تکمیل پرسش‎نامه­ها، با استفاده ازنرم‎افزار spss16 و بهره­گیری از آماره­های توصیفی و آزمون ANOVA و دانکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت استفاده از آزمون­های پارامتری ذکر شده از تکنیک وزن­دهی گویه­ها استفاده گردید و تمامی عوامل و شاخص­ها وزن­دار شده و از حالت رتبه­ای به حالت پیوسته تغییر یافتند(صفری شالی و حبیب پور، 1390)(جدول 3).

جدول3. نتایج محاسبه­ وزن گویه­های شاخص­های فنی، اقتصادی، مدیریتی و اجتماعی به روش

تحلیل عاملی

ردیف

گویه­ها

وزن گویه

شاخص

1

سطح دانش فنی کشاورزی

642/0

فنی

2

عملکرد گندم

586/0

فنی

3

عملکرد جو

588/0

فنی

4

عملکرد ادوات و ماشین­آلات کشاورزی موردنیاز

640/0

فنی

5

عملکرد ایجاد و نگهداری شبکه­های آبرسانی مزرعه

738/0

فنی

6

عملکرد ایجاد جاده دسترسی در داخل مزرعه

668/0

فنی

7

عملکرد یکپارچه­سازی اراضی

660/0

فنی

8

عملکرد کنترل سیلاب، مهار رواناب و ذخیره نزولات

552/0

فنی

9

عملکرد میزان پس­انداز

392/0

اقتصادی

10

عملکرد تسهیل روند فروش گندم مازاد بر نیاز به سیلو

619/0

اقتصادی

11

عملکرد پیگیری وصول مطالبات کشاورزان در خصوص گندم تحویلی به سیلو

636/0

اقتصادی

12

عملکرد آسان­تر کردن روند بازاریابی و فروش سایر محصولات کشاورزی

541/0

اقتصادی

13

عملکرد بیمه محصولات کشاورزی

617/0

اقتصادی

14

عملکرد پیگیری وصول خسارات کشاورزان در خصوص محصولات بیمه شده

544/0

اقتصادی

15

عملکرد تأمین وام­های کم­بهره

495/0

اقتصادی

16

عملکرد تأمین و توزیع کود شیمیایی

456/0

اقتصادی

17

عملکرد تأمین و توزیع سم

467/0

اقتصادی

18

عملکرد تأمین و توزیع بذر اصلاح شده

584/0

اقتصادی

19

عملکرد آموزش کشاورزی

423/0

اقتصادی

20

اهمیتی که به برنامه­ریزی داده می­شود

767/0

مدیریتی

21

اهمیتی که به سازماندهی داده می­شود

743/0

مدیریتی

22

اهمیتی که به نظارت و ارزشیابی داده می­شود

765/0

مدیریتی

23

اهمیتی که به انگیزش داده می­شود

746/0

مدیریتی

 

 

 

 

ادامه جدول 3

 

 

24

علاقه به شغل کشاورزی

433/0

اجتماعی

25

تمایل به حفظ شغل

588/0

اجتماعی

26

علاقه به کار با همکاران

649/0

اجتماعی

27

رضایت از عضویت در تعاونی

729/0

اجتماعی

28

رضایت از سود سهام

729/0

اجتماعی

29

رضایت از درآمد شغل

657/0

اجتماعی

30

رضایت از مسئول (در دسترس بودن)

495/0

اجتماعی

31

رضایت از مسئول (پاسخگو بودن، برخورد مناسب و عدالت)

464/0

اجتماعی

32

رضایت از مسئول (توانایی فنی کشاورزی)

416/0

اجتماعی

33

رضایت از مسئول (شناخت منطقه یا محیط کار)

419/0

اجتماعی

34

پیشرفت گروه هم­چاهی

361/0

اجتماعی

35

پیشرفت در زمینه یکپارچه­سازی اراضی

638/0

اجتماعی

36

آشنایی اعضا با اصول و شیوه­های جدید کاشت، داشت و برداشت

320/0

اجتماعی

37

استفاده بهینه از ماشین­آلات و افزایش مکانیزاسیون

526/0

اجتماعی

38

افزایش درآمد و کاهش هزینه­های تولید اعضا

657/0

اجتماعی

39

ایجاد صنایع تبدیل، بسته­بندی و فراوری محصولات کشاورزی

543/0

اجتماعی

40

بازاریابی و فروش محصولات اعضا

499/0

اجتماعی

41

تهیه و توزیع نهاده­ها(کود، بذر و سم) برای اعضا

567/0

اجتماعی

42

بهره­برداری بهتر از آب و خاک(احداث شبکه­های آبیاری و احیای اراضی موات)

629/0

اجتماعی

43

مشارکت در امور زیربنایی(ایجاد کانال، احداث استخر، تسطیح اراضی)

617/0

اجتماعی

44

مشارکت در برنامه کلی کشت

627/0

اجتماعی

45

مشارکت در آبیاری و تقسیم آب

589/0

اجتماعی

46

مشارکت در مبارزه با آفات و بیماری­ها

621/0

اجتماعی

47

مشارکت در برداشت محصول

565/0

اجتماعی

48

مشارکت در بازاریابی، بازاررسانی و فروش محصول

677/0

اجتماعی

49

مشارکت در  کمک به حل مشکلات زندگی(به جز مسائل تعاونی و کشاورزی)

579/0

اجتماعی

50

سطح ارتباط با کانال ارتباطی (مروج)

448/0

اجتماعی

51

سطح ارتباط با کانال ارتباطی(رئیس مرکز خدمات و کارشناسان کشاورزی)

570/0

اجتماعی

52

سطح ارتباط با کانال ارتباطی(مدیران جهاد و تعاونی)

504/0

اجتماعی

53

سطح ارتباط با کانال ارتباطی (مدیر عامل مزرعه، کارکنان اداری تعاونی، هیئت مدیره تعاونی)

453/0

اجتماعی

مأخذ: یافته‌های تحقیق

نتایج و بحث

براساس یافته­ها، شغل اصلی 7/81 درصد بهره­بردارن کشاورزی است. 5/35 درصد بهره­برداران  سطح تحصیلات ابتدایی دارند و میانگین سنی بهره­برداران 5/45(انحراف معیار= 09/1) می­باشد. 2/56 درصد آنان دارای سابقه کاری 5/25 سال و 2/61 درصد دارای سطح مالکیت 5/3 هکتار و کمتر می­باشند.

مقایسة تعاونی­های تولید روستایی با دیگر نظام­های بهره­برداری کشاورزی

جهت مقایسه تعاونی­های تولید روستایی با دیگر نظام­های بهره­برداری کشاورزی، باید  در ابتدا وجود یا عدم وجود تفاوت معنی­دار بین نظام­ها مشخص گردد. به همین دلیل، ازآزمون ANOVA بهره گرفته شد(جدول 4).

جدول4. نتایج مقایسه بین نظام­ها از نظر میانگین وزنی شاخص­های پژوهش براساس آزمون F

شاخص­ها

درجه آزادی

F

Sig

اجتماعی

481

637/49

000/0

 فنی

153

949/11

000/0

اقتصادی

307

540/14

000/0

مدیریتی

423

194/30

000/0

مأخذ: یافته‌های تحقیق

جدول 4 وجود تفاوت معنی­دار در سطح 1 درصد خطا بین نظام­ها را از نظر تمام شاخص­های مورد ارزیابی نشان می­دهد.

 

مقایسة نظام­های بهره­برداری از نظر شاخص اجتماعی

به منظور مقایسه میانگین­ها و رتبه­بندی نظام­های بهره­برداری از نظر شاخص اجتماعی کل از آزمون دانکن استفاده شد(جدول 5).

 

جدول5. نتایج مقایسه میانگین وزنی متغیر شاخص اجتماعی براساس آزمون دانکن

نظام­های تولید

تعداد

میانگین

طبقه

رتبه

تعاونی تولید

115

8719/2

A

1

تجاری

61

87.5/2

A

1

دهقانی برخوردار

95

4620/2

B

2

تعاونی مشاع

90

4126/2

B

2

نظام دهقانی خرد

125

1633/2

C

3

مأخذ: یافته‌های تحقیق

تذکر: حروف مشابه درهر ستون فاقد اختلاف آماری معنی­دار براساس آزمون دانکن در سطح خطای 5 درصد می­باشد.

جدول فوق نشان می­دهد که به لحاظ شاخص اجتماعی، نظام­های تعاونی تولید و تجاری با قرار گرفتن در طبقه A برتر از دیگر نظام­های تولید کشاورزی‎اند. برای مقایسه میانگین وزنی مولفه­های مختلف شاخص اجتماعی از آزمون F استفاده گردید(جدول 6).

جدول6. نتایج مقایسه بین نظام­ها از نظر میانگین وزنی مؤلفه­های مختلف شاخص اجتماعی براساس آزمون F

مؤلفه­ها

درجه آزادی

F

Sig

میزان مشارکت

436

498/28

000/0

کانال­های ارتباطی

417

551/11

000/0

رضایت شغلی

481

137/56

000/0

مأخذ: یافته‌های تحقیق

مقایسه نظام­ها نشان می­دهد که بین همه نظام­های تولید از نظر میانگین وزنی مؤلفه­های شاخص اجتماعی اختلاف معنی­داری در سطح 1 درصد خطا وجود دارد. جهت رتبه­بندی نظام­ها از نظر مؤلفه­های مختلف شاخص اجتماعی و تشخیص تفاوت بین نظام­ها از آزمون دانکن استفاده شد(جدول 7).

جدول7. نتایج مقایسه میانگین وزنی متغیر شاخص اجتماعی براساس آزمون دانکن

نظام­های تولید

عامل میزان رضایت شغلی

عامل میزان مشارکت

عامل کانال­های ارتباطی

 

میانگین

طبقه

میانگین

طبقه

میانگین

طبقه

تعاونی تولید

8888/2

A

7370/2

B

0379/3

A-B

تجاری

7740/2

A

1377/3

A

1553/3

A

تعاونی مشاع

3677/2

B

4709/2

C-D

8213/2

B-C

دهقانی برخوردار

3564/2

B

5602/2

B-C

9214/2

A-B

دهقانی خرد

0223/2

C

3559/2

D

5956/2

D

مأخذ: یافته‌های تحقیق

تذکر: حروف مشابه درهر ستون فاقد اختلاف آماری معنی­دار براساس آزمون دانکن در سطح خطای 5 درصد می­باشد.

بر اساس نتایج جدول 7، نظام تعاونی تولید از نظر عامل رضایت شغلی به همراه نظام تجاری در مکان نخست قرار گرفته اند. از نظر دو عامل میزان مشارکت و سطح ارتباط اعضا با کانال­های ارتباطی پس از نظام تجاری در رتبه دوم قرار دارد.

 

مقایسه نظام­های بهره­برداری از نظر شاخص فنی

به منظور بررسی تفاوت نظام­های بهره­برداری از نظر شاخص فنی کل(شامل مؤلفه­های بهره­مندی از خدمات زیربنایی، سطح دانش فنی و عملکرد در واحد سطح) و رتبه­بندی آن­ها از آزمون دانکن استفاده شد (جدول 8).

جدول8. نتایج مقایسه میانگین وزنی متغیر شاخص فنی براساس آزمون دانکن

نظام­های تولید

تعداد

میانگین

طبقه

رتبه

تعاونی تولید

44

5731/4

A

1

تجاری

28

5573/4

A

1

دهقانی برخوردار

30

3095/4

A

1

تعاونی مشاع

18

0967/4

A

1

نظام دهقانی خرد

38

4315/3

B

2

مأخذ: یافته‌های تحقیق

تذکر: حروف مشابه درهر ستون فاقد اختلاف آماری معنی­دار براساس آزمون دانکن در سطح خطای 5 درصد می­باشد.

بر اساس جدول 8، نظام­های تولید تعاونی مشاع، تعاونی تولید، تجاری و دهقانی برخوردار از لحاظ شاخص فنی نسبت به هم برتری و اختلاف معنی­دار نداشته اما از نظام دهقانی ارجح­ترند. با این­حال، آزمون F برای مقایسه میانگین وزنی مؤلفه­های شاخص فنی نتایج دیگری به دست می‎دهد(جدول 9).

جدول9. نتایج مقایسه بین نظام­ها از نظر میانگین وزنی مؤلفه­های شاخص فنی براساس آزمون F

مؤلفه­ها

درجه آزادی

F

Sig

خدمات زیربنایی

322

458/6

000/0

سطح دانش فنی

480

116/17

000/0

عملکرد در واحد سطح

316

820/27

000/0

مأخذ: یافته‌های تحقیق

مقایسه نظام­ها از نظر میانگین وزنی عوامل شاخص فنی نشان می­دهد که بین همه نظام­های تولید اختلاف معنی­داری در سطح 1 درصد خطا مشاهده می­شود. جهت مقایسه میانگین­ها و رتبه­بندی نظام­ها از نظر مؤلفه­های مختلف شاخص فنی آزمون دانکن به کار گرفته شد(جدول 10).

جدول10. نتایج مقایسة میانگین وزنی متغیر شاخص فنی براساس آزمون دانکن

نظام­های تولید

عامل خدمات زیربنایی

عامل سطح دانش فنی

عامل عملکرد در واحد سطح

 

میانگین

طبقه

میانگین

طبقه

میانگین

طبقه

تجاری

5660/4

A

8837/2

A

5970/2

A

تعاونی تولید

0049/5

A

6182/2

B

9178/1

B

دهقانی برخوردار

8309/4

A

5748/2

B

8522/1

B

تعاونی مشاع

6341/4

A

5323/2

B-C

5487/1

C

دهقانی خرد

8622/3

B

4075/2

C

5249/1

C

مأخذ: یافته‌های تحقیق

تذکر: حروف مشابه درهر ستون فاقد اختلاف آماری معنی­دار براساس آزمون دانکن در سطح خطای 5 درصد می­باشد.

نتایج جدول فوق نشان می­دهد که نظام تعاونی تولید از نظر عامل زیربنایی بالاترین میانگین را به خود اختصاص داده است و در دو عامل سطح دانش فنی و عملکرد در واحد سطح پس از نظام تجاری در رتبه دوم قرار دارد.

مقایسه نظام­های بهره­برداری از نظر شاخص اقتصادی

به منظور مقایسه و رتبه­بندی نظام­های بهره­برداری از نظر شاخص اقتصادی کل(شامل مؤلفه­های پس­انداز، بازاریابی و بیمه و همچنین برخورداری از نهاده­ها، خدمات فنی و وام) از آزمون دانکن استفاده شد(جدول 11).

جدول11. نتایج مقایسه میانگین وزنی متغیر شاخص اقتصادی براساس آزمون دانکن

نظام­های تولید

تعداد

میانگین

طبقه

رتبه

تجاری

49

1129/3

A

1

تعاونی تولید

74

9924/2

A-B

2

دهقانی برخوردار

65

8781/2

B-C

3

تعاونی مشاع

55

7394/2

C-D

4

نظام دهقانی خرد

69

5554/2

D

4

مأخذ: یافته‌های تحقیق

تذکر: حروف مشابه درهر ستون فاقد اختلاف آماری معنی­دار براساس آزمون دانکن در سطح خطای 5 درصد می­باشد.

نتایج جدول فوق حاکی از این است که در مقایسه دو به دو، بین نظام­های دهقانی-مشاع، مشاع- دهقانی برخوردار، دهقانی برخوردار- تعاونی تولید و تعاونی تولید- تجاری از نظر شاخص اقتصادی تفاوت معنی­داری مشاهده نمی­شود. با توجه به اینکه نظام تعاونی تولید در بین طبقات A و B قرار گرفته است، پس از نظام تجاری، در رتبه دوم قرار می­گیرد. برای مقایسه میانگین وزنی مؤلفه­های مختلف شاخص اقتصادی از آزمون F بهره گرفته شد(جدول 12).

 

 

جدول12. نتایج مقایسه بین نظام­ها از نظر میانگین وزنی مؤلفه­های شاخص اقتصادی براساس آزمون F

مؤلفه­ها

درجه آزادی

F

Sig

پس­انداز

471

064/42

000/0

بازاریابی و بیمه

374

761/8

000/0

نهاده­ها، خدمات فنی و وام

383

582/15

000/0

مأخذ: یافته‌های تحقیق

مقایسه نظام­ها از نظر میانگین وزنی عوامل اقتصادی نشان می­دهد که بین همه نظام­های تولید اختلاف معنی­داری در سطح 1 درصد خطا مشاهده می­شود. جهت مقایسه و رتبه­بندی نظام­ها از نظر مؤلفه‎های مختلف شاخص اقتصادی از آزمون دانکن استفاده شد(جدول 13).

جدول13. نتایج مقایسه میانگین وزنی متغیر شاخص اقتصادی براساس آزمون دانکن

نظام­های تولید

عامل پس­انداز

عامل بازاریابی و بیمه

عامل نهاده­ها، خدمات فنی و وام

 

میانگین

طبقه

میانگین

طبقه

میانگین

طبقه

تجاری

4021/1

A

0326/3

A

1648/3

A

تعاونی تولید

9141/0

B

9352/2

A-B

1173/3

A

تعاونی مشاع

7914/0

B-C

7525/2

B-C

7642/2

B

دهقانی برخوردار

7573/0

C

8347/2

B

0080/3

A

دهقانی خرد

6611/0

C

5037/2

C

6526/2

B

مأخذ: یافته‌های تحقیق

تذکر: حروف مشابه درهر ستون فاقد اختلاف آماری معنی­دار براساس آزمون دانکن در سطح خطای 5 درصد می­باشد.

نتایج جدول بالا مبین این است که نظام تعاونی تولید از نظر مؤلفه­های مختلف شاخص اقتصادی رتبه بالایی را به خود اختصاص داده که در مؤلفه برخورداری از نهاده­ها، خدمات فنی و وام به همراه نظام تجاری در رتبه اول و در دو مؤلفه دیگر یعنی پس­انداز و بازاریابی در رتبه دوم قرار دارد.

مقایسه نظام­های بهره­برداری از نظر شاخص مدیریتی

جهت مقایسه و رتبه­بندی نظام­های بهره­برداری تولید کشاورزی از نظر شاخص مدیریتی(شامل مؤلفه­های برنامه­ریزی، سازماندهی، انگیزش و رهبری، و نظارت و ارزشیابی) از آزمون دانکن استفاده شد(جدول 14).

جدول14. نتایج مقایسه میانگین وزنی متغیر شاخص مدیریتی براساس آزمون دانکن

نظام­های تولید

تعداد

میانگین

طبقه

رتبه

تجاری

59

2235/3

A

1

تعاونی تولید

85

5436/2

B

2

دهقانی خرد

110

5396/2

B

2

تعاونی مشاع

73

3679/2

B

2

دهقانی برخوردار

101

3370/2

B

2

مأخذ: یافته‌های تحقیق

تذکر: حروف مشابه درهر ستون فاقد اختلاف آماری معنی­دار براساس آزمون دانکن در سطح خطای 5 درصد می­باشد.

از نتایج جدول فوق چنین استنباط می­شود که از نظر شاخص مدیریتی بین نظام­های بهره­برداری تعاونی تولید، تعاونی مشاع، دهقانی برخوردار و دهقانی خرد تفاوت معنی­داری وجود ندارد و به طور مشترک در رتبه دوم قرار می­گیرند و نظام تجاری با کسب میانگین بالاتر در رتبه اول قرار می­گیرد. آزمون F برای مقایسه میانگین وزنی مؤلفه­های شاخص مدیریتی نتایج نسبتاً متفاوتی را ارائه می­دهد(جدول 15).

جدول15. نتایج مقایسه بین نظام­ها از نظر میانگین وزنی مؤلفه­های شاخص مدیریتی براساس آزمون F

مؤلفه­ها

درجه آزادی

F

Sig

برنامه­ریزی

453

225/18

000/0

سازماندهی

448

845/20

000/0

نظارت و ارزشیابی

441

643/13

000/0

انگیزش و رهبری

451

378/15

000/0

مأخذ: یافته‌های تحقیق

نتایج جدول 15 نشان می­دهد که از نظر میانگین وزنی مؤلفه­های شاخص مدیریتی، اختلاف معنی‎داری در سطح 1 درصد خطا بین نظام­ها وجود دارد. جهت بررسی اختلاف­ها در هریک از مؤلفه­های شاخص مدیریتی از آزمون دانکن استفاده شد(جدول 16).

جدول16. مقایسه میانگین وزنی متغیر شاخص مدیریتی براساس آزمون دانکن

نظام­های تولید

عامل برنامه­ریزی

عامل نظارت و ارزشیابی

عامل سازماندهی

عامل انگیزش

 

میانگین

طبقه

میانگین

طبقه

میانگین

طبقه

میانگین

طبقه

تجاری

4700/2

A

6431/2

A

6431/2

A

2869/2

A

تعاونی تولید

0453/2

B

0364/2

B

0364/2

B

6802/1

B

دهقانی برخوردار

9349/1

B-C

0180/2

B

0180/2

B

7616/1

B

دهقانی خرد

8216/1

C

9124/1

B

9124/1

B

6347/1

B

تعاونی مشاع

7927/1

C

9082/1

B

9082/1

B

5354/1

B

مأخذ: یافته‌های تحقیق

تذکر: حروف مشابه درهر ستون فاقد اختلاف آماری معنی­دار براساس آزمون دانکن در سطح خطای 5 درصد می­باشد.

بر مبنای نتایج جدول 16، نظام تعاونی تولید از نظر شاخص­های مدیریتی برنامه­ریزی، سازماندهی، نظارت و ارزشیابی،  و انگیزش و رهبری در رتبه دوم قرار می­گیرد.

 

نتیجه­گیری و پیشنهادها

هدف تحقیق حاضر ارزیابی تطبیقی موفقیت تعاونی­های تولید روستایی در مقایسه با دیگر نظام‎های بهره­برداری کشاورزی بود. یافته­های پژوهش نشان داد که در مجموع شاخص­های مورد ارزیابی، نظام بهره­برداری تعاونی تولید در رتبه اول و یا دوم قرار می­گیرد. این نتایج با یافته‏های تحقیقات پیشین (هانستاد و ماجومدر، 2002؛ وزارت کشاورزی، 1377؛ عبدالهی، 1377)، که نظام تولید تعاونی در کشاورزی را از جمله برجسته­ترین نظام­های بهره­برداری معرفی ­کرده‎اند، هم‎خوانی دارد. این امر می­تواند به دلیل افزایش سطح آگاهی فنی و تخصصی، افزایش دسترسی به نهاده­ها، تسهیل ارتباط روستاییان با مراکز دولتی و توسعه مکانیزاسیون باشد(سعدی، 1386). برخی مطالعات نشان می­دهند که تعاونی­های تولید در مقایسه با شرکت‎های سهامی زراعی از توفیق نسبی برخوردار بودند(کلانتری، 1389). همچنین واحدهای تعاونی تولید در ایجاد درآمد بیشتر برای کشاورز، همکاری افراد روستایی در سطح جامعه، افزایش برابری و رفاه شغلی در مقایسه با دیگر تشکل­های تولیدی موفقیت بیشتری داشته­اند (آزادی و کرمی، 1380).

میزان پایداری نظام بهره­برداری تعاونی از لحاظ  اقتصادی و اجتماعی از نظام بهره‌‌‎برداری خانوادگی بهتر بوده است(مطیعی لنگرودی و همکاران، 1389).همچنین نظام تعاونی تولید بیشترین ارتباط و تعامل را با شاخص­های توسعه روستایی دارد.

نتایج نشان داد که به لحاظ شاخص اجتماعی، نظام­های تعاونی تولید و تجاری با قرار گرفتن در رتبه اول برتر از دیگر نظام­های تولید کشاورزی می­باشند. بر اساس نتایج، نظام تعاونی تولید از نظر عامل رضایت شغلی به همراه نظام تجاری در رتبه نخست قرار گرفته و در دو عامل میزان مشارکت و سطح ارتباط اعضا با کانال­های ارتباطی پس از نظام تجاری در رتبه دوم قرار دارد. تحقیقات گذشته نیز مؤید این امر است که تسهیل ارتباط روستاییان با مراکز دولتی از مهم‎ترین نتایج مثبت تعاونی­های تولید کشاورزی بوده است(سعدی، 1386).همچنین بر اساس مطالعات گذشته، تعاونی­های تولید در افزایش مشارکت و خودآگاهی اجتماعی نقش مؤثری داشته­اند(باصری و همکاران، 1389).رویس (2004) دلیل افزایش مشارکت روستاییان در تعاونی‎های تولید را افزایش تولید و درآمد اعضا دانسته است.

نظام­های تعاونی تولید، تعاونی مشاع، تجاری و دهقانی برخوردار از لحاظ شاخص فنی کل نسبت به هم برتری و اختلاف معنی­دار نداشته‎اند اما نظام تعاونی تولید از نظر عامل زیربنایی بالاترین میانگین را به خود اختصاص داده است. نظام تعاونی تولید در دو عامل سطح دانش فنی و عملکرد در واحد سطح پس از نظام تجاری در رتبه دوم قرار دارد. تحقیقات پیشین نیز نشان از افزایش تولید در تعاونی­های تولید داشته­اند(رویس، 2004).

نتایج نشان داد  که از نظر شاخص اقتصادی، نظام تعاونی تولید پس از نظام تجاری، در رتبه دوم قرار می­گیرد. نظام تعاونی تولید از نظر مؤلفه­های مختلف شاخص اقتصادی رتبه بالایی را به خود اختصاص داده که در مؤلفه برخورداری از نهاده­ها، خدمات فنی و وام به همراه نظام تجاری در رتبه اول و در دو مؤلفه دیگر یعنی پس­انداز و بازاریابی در رتبه دوم قرار دارد. در تحقیقات پیشین نیز بر نقش تعاونی‎های تولید کشاورزی در افزایش درآمد روستاییان و بهره­مندی اعضا (ژیائو، 2000؛ نصیری، 1389)،افزایش دسترسی به نهاده­ها و توسعه مکانیزاسیون (سعدی، 1386)و همچنین تأمین نیازهای فنی و مالی روستاییان(کاشی، 1378) تأکید شده است که با تحقیق حاضر هم­خوانی دارند.

از نظر شاخص مدیریتی بین نظام­های بهره­برداری تعاونی تولید، تعاونی مشاع، دهقانی برخوردار و دهقانی خرد تفاوت معنی­داری مشاهده نمی­شود و به طور مشترک در رتبه دوم جای می­گیرند و نظام تجاری با کسب میانگین بالاتر، در رتبه اول قرار می­گیرد. نظام تعاونی تولید به طور کلی از نظر مؤلفه­های شاخص مدیریتی شامل برنامه­ریزی، نظارت و ارزشیابی، سازماندهی، و انگیزش و رهبری در رتبه دوم قرار می­گیرد.

به نظر می­رسد که شرکت­های تعاونی تولید، به عنوان نوعی از مالکیت اراضـی، به منـزله یک پایه برای سـاختمان توسـعه کشاورزی به شمار می­روند. باتوجه به مشکلاتی که درروستاها و در بخش کشاورزی کشورمان وجود دارد، این نظام می­تواند بسیاری از مشکلات کشاورزان را حل کند و در توسعه مناطق روستایی مؤثر واقع شود. بنابراین، تعاونی تولید روستایی ضمن حداکثر بهره­برداری از منابع آب و خاک کشور، سبب آشنا ساختن اعضا با روش­های نوین کشاورزی، استفاده صحیح از ماشین­آلات کشاورزی متناسب با شرایط محلی، فراهم نمودن امکانات و تسهیلات بیشتر برای توسعه و بهبود صنایع دستی و فعالیت­های غیرکشاورزی می­گردد. ارتباط و همبستگی شرکت­های تعاونی تولید با سایر اقدامات اساسی تولید به حدی مهم تلقی می­شود که انجام امور زیربنایی شامل تجهیز و نوسازی اراضی، یکپارچه­سازی و تجمیع اراضی، توسعه شبکه‎های آبیاری،گسترش آبیاری­های مدرن و تحت فشار، توسعه مکانیزاسیون و ... بدون وجود و ایفای نقش این شرکت­ها تقریباً ناممکن است. به دلیل ایـن نقش اساسی و اهمیت شرکت‎های تعاونی تولید در تولید محصولات اساسی، پیشنهاد می‎شود حمایت­های مناسبی به شرح زیر از این شرکت­ها به عمل آید:

- با توجه به اینکه تعاونی تولید از نظر عامل میزان مشارکت و سطح ارتباط اعضا با کانال­های ارتباطی پس از نظام تجاری در رتبه دوم قرار دارد، لازم است مدیران تعاونی­های تولید هرچه بیشتر روحیه تعاون وهمکاری را بین اعضای شرکت­های تعاونی ترویج دهند.

- نظر به اینکه تعاونی تولید در عامل سطح دانش فنی در رتبه دوم قرار دارد، ترویج و آموزش کشاورزی می‎تواند ارائه­دهنده انواع آموزش­ها با هدف تقویت سطح دانش فنی اعضا در این تعاونی­ها باشد.

- عامل بازاریابی تعاونی­های تولید رتبه دوم را در شاخص­های اقتصادی دارد،  لذا  ارائه آموزش جهت بهبود مهارت­های بازاریابی برای مدیران تعاونی­ها پیشنهاد می­شود.

- بهتر است مدیران مسلط­تر و باتجربه­تر در حوزه فعالیت شرکت­های تعاونی تولید به کار گرفته شوند تا مؤلفه­های برنامه­ریزی، نظارت و ارزشیابی، سازماندهی و انگیزش در این شرکت­ها به سطح مطلوبی برسند و تعاونی­های تولید در رسیدن به اهداف خود بهتر عمل نمایند.

منابع
1. آزادی، ح. و کرمی، ع.(1380). مقایسه موفقیت واحدهای مکانیزه تعاونی­های روستایی، تعاونی تولید و شرکت­های مکانیزه استان فارس. علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی، 5(3)، 33-47.
2. آقاجانی ورزنه، م.(1380). ارزیابی عملکرد شرکت­های تعاونی تولید روستایی استان اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان.
3. ازکیا، م. (1382). تحلیل مبانی و نظریه­های نظام بهره­برداری و روند تحول آن­ها با تأکید بر جامعه روستایی. مجموعه مقالات اولین همایش نظام­های بهره­برداری کشاورزان در ایران، چالش­ها و چاره­ها، وزارت جهاد کشاورزی، 9 و 10 دی ماه.
4. ازکیا، م.، و فیروز آبادی، س.ا.(1387). بررسی سرمایه اجتماعی در انواع نظام­های بهره‏برداری از زمین و عوامل مؤثر بر تبدیل بهره‏برداری­های دهقانی به تعاونی. نامه علوم اجتماعی، شماره 33، 76-97.
5. باصری، ب.، صادقی، ح.، و خاکسار، غ.ر .(1389). بررسی عملکرد تعاونی­های تولید در کشاورزی ایران.فصلنامه پژوهش­های اقتصادی، 20(3) 1-24.
6. بذرافشان، ج. و شاهین، ح.(1389). آسیب‌شناسی تعاونی­های تولید روستایی در ایران. چهارمین کنگره بین­المللی جغرافیدانان جهان اسلام.
7. روحانی،س.(1378). بررسی عملکرد شرکت­های تعاونی تولید روستایی استان همدان. فصلنامه اقتصاد کشاورزی و توسعه، 7(5)، 187-209.
8. سعدی، ح.ا.(1386).ارزیابی تعاونی­های تولید کشاورزی در استان همدان(شهرستان کبودرآهنگ). فصلنامه روستا و توسعه، سال 10، شماره 2.
9. صدیقی، ح. و درویشی نیا، ع.ا.(1381). بررسی میزان موفقیت شرکتهای تعاونی تولید روستایی استان مازندران. علوم کشاورزی ایران، 33(2)، 313-321.
10. صفری شالی، ر. و حبیب­پور، ک.(1390). راهنمای جامع کاربرد spss در تحقیقات پیمایشی. تهران: انتشارات متفکران.
11. طاهرخانی، م.(1383). نقش تعاونی­های تولیدی در توسعه مناطق روستایی: مطالعه موردی شهرستان مشکین­شهر. فصلنامه پژوهش­های جغرافیایی، 30(49)، 115-126.
12. عبدالهی، م. (1377). نظام­های بهره­برداری. تهران: معاونت امور نظام بهره­برداری. وزارت کشاورزی.
13. کاشی، م.(1378). نقش شرکت­های تعاونی در فعالیت­های زراعی. مجله جهاد، 10(168)، 17-24.
14. کرمی، ع.ا.، و رضایی مقدم، ک.(1384). آثار تعاونی­های تولید کشاورزی در فرایند تولید، اقتصاد کشاورزی و توسعه (ویژه نامه بهره‏وری و کارایی). سال سیزدهم، 1-30.
15. کلانتری، خ.(1389). جامعه شناسی روستایی. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور.
16. لهسایی زاده،  ع.(1372 الف). نظام­های بهره­برداری کشاورزی پس از انقلاب در ایران. مجموعه مقالات سمینار ملی بررسی سیاست­ها و روش­های بهره­وری بهینه از اراضی.
17. لهسایی زاده، ع.(1372ب). جامعه شناسی کشاورزی. تهران: انتشارات موسسه اطلاعات.
18. محمدی، ه. و بریم نژاد، و.(1384). مطالعه کارایی فنی، اقتصادی، تخصیصی و مقیاس در مورد در تعاونی­های تولید با استفاده از دو روش مرز تصادفی و تحلیل فراگیر داده­ها(مطالعه موردی دشت قمرود استان قم. مجموعه مقالات پنجمین کنفرانس اقتصاد کشاورزی ایران، شهریور 1384، انتشارات دانشگاه سیستان و بلوچستان. زاهدان.
19. مطیعی لنگرودی، س.ح.، رضوانی، م.ر.، فرجی سبک بار، ح. و خواجه شاهکوهی، ع.ر.(1389). تحلیل پایداری نظام‌ های بهره ‌‌برداری زراعی خانوادگی و تعاونی­‌های تولید روستایی (مطالعه موردی: شهرستان آق‌ قلا). تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران، 2-41(3)، 323-333.
20. معاونت تحقیقات، آموزش، و ترویج وزارت تعاون.(1379). سهم اقتصادی شرکت­های تعاونی در تولید ناخالص ملی، ماهنامه تعاون، شماره 103.
21. نجفی، ب.(1384). بررسی امکانات توسعه خدمات بازاریابی شرکت­های تعاونی روستایی در ایران. مجموعه مقالات پنجمین کنفرانس اقتصاد کشاورزی ایران، شهریور 1384،انتشارات دانشگاه سیستان و بلوچستان. زاهدان.
22. نصیری، ا.(1389). آثار تشکیل تعاونی­های تولید کشاورزی بر بهبود شاخص­های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اعضا: مطالعه موردی روستاهای شهرستان زنجان. فصلنامه روستا و توسعه، 13 (3)، 127-145.
23. وزارت کشاورزی (1377). نظام­های بهره­برداری کشاورزی. تهران: وزارت کشاورزی.
24. Arnott, R., & Stiglitz, J. E.  (1988). The basic analytics of Moral Hazrad. Scandinavian Journal of Economic, 90 (3), 383-413.
25. Bhuyan, S. (2007). The people factor in cooperatives: An analysis of members. Canadian Journal of Agricultural Economics, 55(3), 275-298.
26. Hnestad, T., & Majumder, P.(2002). Small is not necessarily bad. Retrieved from http://search.yahoo.com/search?p%22Small+ is+not+necessarily+ bad %22&fryfp-t-501&togglel&copmss&eiUTF-8
27. Mondany, K. (2006). Cooperative and Agricultural Development. London: Routledge.
28. Royce, F.(2004). Agricultural production cooperative in Cuba toward sustainability. Revised version of a paper presented at the whither goes Cuba symposium. Iowa University.
29. Sadighi, H., & Darvishinia, A. A.(2005). Farmers’ professional satisfaction with the rural production cooperative approach. J. Agric. Sci. Technol, 7: 1-8.
30. World Bank. (1995). Cooperatives face the future. Rural development, 6:14.
31. Xiao, S. (2000). Recent development of transitional rural cooperative in china. Retrived from http://ftp.fao.org/sd/sda/sdaa/IR99/z3720.