نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 نویسنده اول
2 نویسندۀ مسئول
3 نویسنده سوم
4 نویسنده چهارم
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
This main purpose of this study was to investigate the factors that influence the participation in agricultural cooperatives and comparing with industrial cooperatives in Tehran province. Using survey method the data collected by administrating self- constructed questionnaire. The population of this study included all the members of the cooperatives in Tehran province 16,960. Using Multi-stage cluster sampling 400 members were randomly selected to answer the questionnaires. Findings indicated that the mean average of participation for all respondents were 46 on a scale from zero to hundred. Also, mean average of participation for members of agricultural cooperatives was 37. Also it was found that the social capital, the shared beliefs of members of cooperatives, the amount of dividends received from cooperatives, the amount of awareness from cooperative principles, the amount of mental dependence to state union and the social statues had significant relation with participation of all members of productive cooperatives. Also, regression analysis showed that all independent variables had significant effect on the variance of participation for all members of productive cooperatives with 39% coefficient. The results were explained by applying implications of sociological theories of participation and theories of social capital.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
به لحاظ تاریخی، در مناسبات اقتصادی-اجتماعی ایران، شکلهای سنتی همکاریهای تعاونی، به ویژه در بخش کشاورزی، حضور پررنگی داشتند. از سال 1314 اولین اشکال تعاونی مدرن ایران در روستای داورآباد گرمسار شکل گرفت، ولی تا کنون بخش تعاون نتوانسته است جایگاه درخوری در اقتصاد و اجتماع ایران به دست آورد. در واقع، تعاون نتوانسته است عملاً به سامانهای برای جلب مشارکت فعال مردمی در حوزه اقتصادی- اجتماعی بدل شود.
با توجه به این مهم که توسعه و رونق بخش کشاورزی هم به طور مستقیم در توسعۀ اقتصادی کشور تأثیر مثبت دارد و هم با کاهش مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ از مشکلات کلان شهرها میکاهد، اهمیت تعاونیهای کشاورزی به عنوان بستری برای سامان دادن به مشارکتهای مردمی در مسیر توسعۀ اقتصادی بیشتر روشن می شود. نظریهپردازان تعاون نیز گسترش تعاونیهای کشاورزی را یکی از مؤثرترین شیوهها برای کاهش فقر و توسعۀ مناطق روستایی میدانند؛ برای نمونه، کانتورو (Kuntoro, 2006) معتقد است که تعاونیها فرصتهایی را به کشاورزان میدهند که واحدهای کوچک تجاری خود را بهبود بخشند. نادسون و همکاران (Knudson et al., 2004) نیز اعتقاد دارند باید توسعة محصولات نوآورانه و کسب و کار جدید در کشاورزی یک اولویت اساسی در سیاستگذاریها باشد و ایجاد بازارهای جدید و روند رو به رشد نوآوری در محصولات نیز همین ضرورت را ایجاب میکند. بنابراین، با ایجاد و ارتقای تعاونیهای تولیدی و افزایش مشارکت روستاییان در آنها میتوان در راستای توسعه و گسترش محصولات نوآورانه و کسب و کار جدید در روستاها، پیشبرد برنامهای توسعة روستایی، اشتغال پایدار و کنترل مهاجرت اقدام کرد. لیکن موفقیت تعاونی های کشاورزی بستگی زیادی به میزان و عمق مشارکت مردمی در آنها دارد. مطالعات نشان از آن دارند که میزان مشارکت مردمی مهمترین عامل موفقیت و پایداری تعاونیهای کشاورزی است (Shufang & Leonard, 1998 و انصاری، 1383؛ پیش بین، 1391). همچنین این بررسیها حاکی از آن هستند که میزان مشارکت در تعاونیهای کشاورزی ایران کمتر از گذشته شده است.
صاحبنظران معتقدند تعاونیهای کشاورزی ظرفیتهای ارزشمندی برای رونق بخشیدن به بخش کشاورزی دارند. این تعاونیها فرصت مناسبی برای مشارکت کشاورزان، همکاری آنان در زمینه های مختلف، انتقال تجربیات و آموزش شیوه ها و رویکردهای علمی در امر کشاورزی و بازاریابی به وجود می آورند. (بلک برن، 1380؛ شهبازی، 1381 و Roling, 2003). در ایران نیز تعاونیهای کشاورزی فرصتهای مناسبی برای همکاری، آموزش و رونق اقتصادی بخش کشاورزی به وجود آوردهاند، اما پژوهشها دلالت بر این دارند که موانع موجود بر سر راه مشارکت فعال کشاورزان در تعاونیهای کشاورزی شکست یا رکود تعاونیهای کشاورزی را به همراه داشته است. چنین وضعیتی این پرسش را مطرح میسازد که چه مانعی بر سر راه مشارکت مؤثر اعضای تعاونیها و ایفای نقش مؤثرتر بخش تعاون در اقتصاد کشور وجود دارد؟ به عبارتی، چرا بخش تعاون نتوانسته است کانال مناسبی برای هدایت ظرفیتهای اجتماعی و مشارکت مردم در طرح توسعۀ اجتماعی- اقتصادی فراهم نماید؟ این پرسش وقتی برجسته میشود که به این واقعیت توجه شود که با وجود اهتمام دولت به توسعۀ بخش کشاورزی، تأکید بر رونق تعاونی های کشاورزی، وجود ظرفیتهای بالقوه در کشاورزی کشور و وجود زمینههای مناسب برای سرمایه گذاری در این بخش، عملاً مشارکت اعضای تعاونیهای کشاورزی از سطح عضویت ساده و مشارکت انفعالی فراتر نمی رود، در حالی که به دلیل ماهیت مردمی تعاونیها، توسعه تعاونیها بدون مشارکت فعالانه اعضای آنها میسر نمی باشد.
با توجه به مطالب پیشگفته، مقاله حاضر به دنبال بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت اعضای تعاونیهای کشاورزی و مقایسة آن با اعضای تعاونی های صنعتی است.
با الهام از مبانی نظری و تجربی (برای نمونه: Bhuyan , 1998 ؛ John et al., 2001؛ Scrimgeour, 2006 و آذری و همـکاران، 1388؛ نکویی نائینی و همکاران، 1388)، در این مقاله نقش عواملی همچون سرمایۀ اجتماعی، باورهای مشترک، آگاهی، سود دریافتی، پایگاه اجتماعی و برخی متغیرهای زمینهای بررسی شده است. بنابراین، پژوهش حاضر به دنبال بررسی این پرسش است که هر کدام از عوامل مطرح شده به چه میزان و با چه سازوکاری با مشارکت اعضا در تعاونیهای کشاورزی مرتبط و بر آن اثرگذارند؟ همچنین از این نظر، وضعیت تعاونیهای کشاورزی در مقایسه با تعاونیهای صنعتی چگونه است؟
مبانی نظری و مفاهیم
در مبانی نظری، ابتدا مفاهیم اصلی و سپس مهمترین دلالت های نظری به کار رفته ارائه و شرح داده شده است.
تعاونی: در اغلب تمدنها و جوامع قدیمی و سنتی میتوان اشکالی از همکاریهای تعاونی و گروههای یاریگری را پیدا نمود که تا حدودی به تعاونیهای امروزی شبیه هستند. در جامعۀ سنتی ایران نیز می توان اشکال سازمانیافتهای از همکاریهای تعاونی بهویژه در روستاها را مشاهده کرد (کلباسی،1368).
تعاریف متعددی از تعاونی ارائه شده است که با وجود اختلافات، نقاط مشترک زیادی در بین آنها وجود دارد. بیرچال در کتاب «تعاونی و اهداف توسعۀ هزارۀ سوم»، تعاونیها را اساساً سازمانهای عضومحور می داند که نوع متمایزی از سازمان با حقوق ویژه خود هستند. به نظر وی، در تاریخ تکامل سازمانهای مدرن، تعاونیها حداقل دارای قدمتی معادل سایرین بوده و به لحاظ قانونی نیز تفاوتی با بقیۀ سازمانها ندارند (بیرچال، 1378).
مشارکت: به طور کلی، "مشارکت درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیتهای گروهی است که آنان را برمیانگیزد تا برای دستیابی به هدفهای گروهی یکدیگر را یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند" (نوذرپور،1380). در این تعریف، سه جزء مهم وجود دارد: درگیر شدن، یاری دادن و مسئولیت.
در ادامه، خلاصهای از مهمترین قالب های نظری موجود در زمینۀ مشارکت، که در این مقاله از دلالتهای آنها استفاده شده است، ارائه میشود.
نظریۀ انتخاب عقلانی: نظریه انتخاب عقلانی[1]، که داونز و اولسون[2] آن را مطرح کردند، انگیزههای اقتصادی را مورد تأکید قرار میدهد. داونز یک فرد محاسبهگر عقلانی را مطرح میسازد که میکوشد هزینهها را به حداقل و منافع را به حداکثر برساند. اولسن نیز استدلال میکند که نفع شخصی عقلانی، فرد را وادار به تحلیل هزینه - فایدۀ مشارکت در گروه یا عمل جمعی میکند و یادآور میشود که منافعی که از عمل گروهی به دست میآید، لزوماً فقط در دسترس اعضای گروه نیست (راش، 1377).
نظریۀ تعاملی: این نظریه مشارکت را در کنشهای متقابل افراد جستجو می کند و به عواملی مثل عضویت در گروه، درگیری و نقش پذیری توجه می کند (شایان مهر، 1377). تأکید مهم نظریۀ تعاملی بر جامعهپذیری در جریان تعامل فرد با دیگران به یادگیری ارزش هایی همچون روحیۀ همکاری، عام گرایی و کارجمعی کمک می کند که پایه های اجتماعی تعاونی هستند.
نظریۀ سرمایۀ اجتماعی: از نظر کلمن (1377)، سرمایۀ اجتماعی دارای دو جزء اساسی به نام پیوند و اعتماد است که می تواند شامل منابع و امکانات اجتماعی باشد (شارعپور،1386). منظور از پیوند، ارتباطات و بستگیهای فرد با افراد، گروه ها و درگیری در شبکههای مختلف اجتماعی است. اعتماد نیز نشاندهندۀ اطمینان به هنجارهای کنش در روابط اجتماعی است. مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی با فراهم آوردن زمینههای کنش اجتماعی فرد، موجب تسهیل مشارکت اجتماعی وی می شوند.
برخی از صاحب نظران معتقدند که زیباترین جلوۀ سرمایۀ اجتماعی در فعالیتهای تعاونی قابل مشاهده است (اطهری و علی بیگی، 1389). اونیو و جونز (Onyewu & Jones, 2003) بر این باورند که کمرنگ شدن ارزش های تعاونی بیشتر به دلیل کاهش سرمایۀ اجتماعی است، زیرا سرمایۀ اجتماعی به تسهیل مشارکت اعضا در تعاونی، دریافت و ارائۀ اطلاعات، عضویت طولانیتر، پذیرش مسئولیت، نظارت، تعهد و درگیری بیشتر منجر می شود (ضیائی و همکاران، 1390).
دولت و تعاونی: یکی از اصول مهم تعاون استقلال آن از دولت است؛ به عبارتی، تعاونی، بیشتر یک تشکل مدنی است و در جامعۀ مدنی ریشه دارد. نبود جامعۀ مدنی قدرتمند موجب وابستگی تعاونی به دولت و بسط تصدیگری دولتی در آن میشود. از سوی دیگر، وجود روحیۀ دولتگرایی بالا یا ذهنیت وابسته به دولت، عدم استقلال تشکلهای حرفهای و اصناف از دولت و تشکیل تعاونیهای اولیه با فرمان دولتی، از مهمترین عوامل شکست تعاونیها بودهاند.
حاکمیتِ ذهنیت وابسته به دولت به ویژه در بین روستاییان، فرصت مناسبی برای دخالت کارشناسی نشدۀ دولت در بخش تعاون به وجود آورده که این خود به تضعیف خودیاری و مشارکت مردمی در تعاونی ها منجر شده و شرکتهای تعاونی را به دریافت کنندۀ صرف اعتبارات و کمکهای دولتی تبدیل کرده است.
مروری بر پژوهشهای پیشین
انصاری (1381) در پژوهش موردی خود بر تعاونی کشاورزی شباهنگ در شهریار - که با تکیه بر ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی انجام شد- پس از مطالعۀ عمیق به این نتیجه رسید که مشارکت فعال اعضا از مهمترین عوامل موفقیت این تعاونی بوده است. وی متوجه شد عواملی مثل توجه به نیازهای جامعۀ محلی کشاورزان، توانایی مدیران، پویایی سازمانی، و منظم و مشخص بودن فعالیت ها در جلب مشارکت افراد مؤثر بودهاند.
ساریخانی و طه (1382) در بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت زنان در تعاونیهای روستایی استان کرمانشاه به این نتیجه رسیدند که مشارکت زنان در تعاونی ها بیشتر در زمینههای اقتصادی است. عواملی مثل سن، دریافت سود بیشتر، پایگاه اجتماعی، آگاهی و سرمایه گذاری افزونتر به مشارکت بیشتر زنان منجر می شود.
صبوری (1384) نشان داد که تعاونیها نقش مهمی در گسترش دانش و اطلاعات کشاورزی در مناطق روستایی از طریق برانگیختن همیاری و مشارکت بین افراد محلی و استفاده حداکثری از امکانات محلی دارند.
غیاثوند غیاثی (1390) در بررسی موانع توسعۀ اشتغال در تعاونیهای تولیدی کشاورزی در 6 منطقۀ کشور با نمونۀ آماری 300 نفری به این نتیجه رسید که 7 عامل زیربنایی در عدم توسعۀ اشتغال در بخش تعاون عبارتاند از: مشکلات اطلاعرسانی، مشکلات مالی، ساختار نامناسب، ضعف بازاریابی و فروش، مسائل مدیریتی و محدودیت های قانونی.
رحمانی فیروزجاه و سهرابی (1390) در مطالعهای به این نتیجه رسیدند که تعاونیهای کشاورزی نقش مهمی در تشکیل و تقویت سرمایۀ اجتماعی در بین روستاییان استان مازندران دارند. باور به اصول و ارزش های تعاون موجب تقویت سرمایۀ اجتماعی و مشارکت بیشتر اعضا در امور تعاونی می شود.
طلایی (1391) در پژوهشی نتیجه گرفت تعاونیها بستر مناسبی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات در بین کشاورزان به وجود می آورند و تعاونیهایی که به مشارکت در زمینۀ دانش و آموزش توجه دارند موفق ترند.
جان و همکاران (Johen et al. 2001) سه اصل سود و خدمات بهتر، آزادی عضویت و رعایت انصاف و عدالت را از اصول مهم و مؤثر در موفقیت تعاونیها ارزیابی کردند. با توجه به اینکه این سه عامل از عوامل مؤثر در افزایش مشارکت افراد به حساب میآیند، میتوان از آنها در تبیین مشارکت در تعاونیهای تولیدی نیز سود برد.
کارلو و همکارانش (Carlo et al., 2000) عواملی از قبیل روحیۀ فردگرایی، عدم همکاری اعضا، نبود مسئولیت در اعضا، ناآگاهی اعضا، غفلت از اصول تعاون و غیره را از عوامل اصلی رکود و مشارکت پایین در تعاونیها ذکر کردهاند. بویان (Bhuyan, 2000) نیز عدم پایبندی اعضـا بـه تعـاونی را مـوانـع اصـلی تـوسـعۀ تـعاونـیها دانستـه است. در مطالعهای دیگر، بویان
(Bhuyan, 1998) پیروی از اصولاساسی تعاون را عامل مؤثر در موفقیت تعاونی ذکر کرده است.
اسکریمژور و همکاران (Scrimgeour et al., 2006) معتقدند که عوامل کلی و اساسی مؤثر بر موفقیت شرکتهای تعاونی کشاورزی در مشارکت بیشتر اعضا عبارتاند از: عوامل دولتی، عوامل تجاری، عوامل فنی، عوامل ادراکی و عوامل اجتماعی. در میان عوامل اجتماعی متغیرهای اصلیِ هنجارها و انتظارات اجتماعی، تعاملات اجتماعی و ارزشهای اجتماعی بر موفقیت و عملکرد شرکتهای کشاورزی اثرگذار بودند.
کروز و هندفیلد (Krause & Handfield, 2006) در بررسی تعیین مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی اثرگذار بر عملکرد شرکتهای آمریکایی، سرمایة شناختی (آگاهی اجتماعی)، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و افزایش تعاملات اجتماعی را بر بهبود عملکرد (بهبود درآمد، کیفیت فعالیت و ارائه محصول و پیچیدگی کار) شرکت ها اثربخش معرفی دانستهاند.
مطالعات تجربی با الهام گرفتن از اندیشههای تعاون و نظریههای مشارکت به صورت تجربی دریافتند که مشارکت در تعاونیها به عوامل متعددی بستگی دارد. در این بین، نقش عوامل اجتماعی- فرهنگی انکارناپذیر است. عوامل اجتماعی، به ویژه مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی و وجود ارزشهای همیارانه، به مشارکت بیشتر و در نتیجه رونق تعاونیها میانجامد. در کل، موفقیت تعاونیها در اغلب جوامع بستگی به موفقیت آنها در برقراری پیوندهای مستحکم با اجتماع محلی و استفاده از سرمایه و منابع اجتماع محلی برای رونق بخشیدن به مشارکت دارد.
روش تحقیق
مطالعۀ حاضر از نوع مطالعات مقطعی است. با توجه به ماهیت متغیرها و اهداف تحقیق، روش انتخابی تحقیق برای سنجش میزان ارتباط موجود بین متغیرهای مستقل و وابسته (مشارکت در تعاونیهای کشاورزی)، روش پیمایش است که با هدف توصیف و تبیین رابطة مذکور و تعمیم یافتههای تحقیق با سطح اطمینان بالا اجرا میشود. واحد مشاهده و تحلیل در این تحقیق هر یک از اعضای تعاونیهای مورد مطالعه هستند که به عنوان نمونه انتخاب میشوند. ابزار گردآوری داده در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است که برای تأیید روایی آن، پس از مطابقت شاخص ها با نظریه ها و شاخصهای موجود، از نظر استادان و کارشناسان و برای تأیید پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ برای هر یک از شاخص ها استفاده شد.
جامعۀ آماری تحقیق
جامعۀ آماری این تحقیق 16960 نفر است که در 810 تعاونی تولیدی استان تهران عضویت دارند. از این تعداد، 395 تعاونی کشاورزی (فعال و نیمه فعال) و 415 تعاونی صنعتی (فعال و تقریباً فعال) هستند. تعاونیهای تولیدی کشاورزی در مجموع 7790 عضو دارند که 46% جامعه آماری را شامل می شوند. تعاونیهای تولیدی صنعتی 9170 عضو دارند که 54% جامعه آماری را شامل میشوند. با استفاده از فومول کوکران برای جمعیت بزرگ تعداد نمونه تحقیق 383 نفر برآورد شد ولی با پیش بینی احتمال ریزش بالای نمونه و پراکندگی جغرافیایی، در حدود 5 درصد به این تعداد اضافه شد تا نمونه اصلی به 400 نفر برسد. برای نمونهگیری از روش خوشهای چندمرحلهای استفاده شد به این ترتیب که ابتدا از بین 15 شهرستان استان تهران 10 شهرستان (دو سوم استان) و در مرحله بعد از هر شهرستان دو تعاونی یعنی در مجموع 20 تعاونی برای نمونهگیری انتخاب شدند که شامل 10 تعاونی کشاورزی و 10 تعاونی صنعتی بودند. در مرحله بعد، با رعایت منطق نمونه گیری متناسب با حجم، از هریک از تعاونیهای برگزیدة هر شهرستان، با رعایت سهم شهرستان در جامعه آماری، اعضای نمونه انتخاب شدند.
تعاونیهای گروه کشاورزی از نظر گرایش عبارت بودند از: گیاهان دارویی، زراعت، پرورش گل و گیاه، زنبورداری، باغداری، زراعت، مرغداری و جوجهکشی، پرورش ماهی، مرتعداری، و خوراک دام و طیور.
تعاونیهای گروه صنعتی از نظر گرایش عبارت بودند از: صنایع فلزی، صنایع ماشین سازی، صنایع شیمیایی و سلولزی، صنایع دستی و فرش، صنایع پوشاک، صنایع ساختمانی و عمرانی، صنایع معدنی (تولید شن و ماسه) و صنایع غذایی.
تعریف متغیرهای اصلی تحقیق
متغیر وابسته (میزان مشارکت اعضای تعاونی)
در هر مشارکتی سه عنصر اصلی درگیرشدن، یاریدادن و مسئولیت وجود دارد (نوذرپور،1380). در این تحقیق، مشارکت در تعاونی در دو بُعد ذهنی (گرایشی) و عینی (رفتاری) تعریف شده است.
بعد ذهنی (گرایشی): این بعد به روحیۀ مشارکتی، احساس تأثیرگذاری، آمادگی و علاقهمندی فرد به مشارکت توجه دارد. شاخص بعد ذهنی از 7 گویه در طیف لیکرت 5 گزینهای (کاملاً مخالفم، مخالفم، نظری ندارم، موافقم، کاملاً موافقم) تشکیل شده است. بیشترین نمره در این شاخص 35 و کمترین 7 است (گویه های 1 تا 7 جدول 1). میزان ضریب آلفای کرونباخ برای پایایی این شاخص 70/0 بوده است.
بعد عینی (رفتاری): بر سطح مشارکت فرد که قابلمشاهده است ناظر میباشد. در این تحقیق، برای کمیسازی بُعد رفتاری مشارکت اعضا در تعاونی، از مؤلفه های خاص استفاده شده است که عبارتاند از: تعداد سهام عضو، تعداد جلساتی که عضو شرکت کرده است، تعداد مسئولیت هایی که عضو پذیرفته است، تعداد کارهای اجرایی و تعداد پیشنهادات و تذکراتی که عضو داده است. میزان ضریب آلفای کرونباخ برای پایایی این شاخص 87/0 بوده است.
مجموع نمرة پاسخگو در شاخص های ذهنی و عینی نشان دهنده نمره مشارکت وی در تعاونی است. میزان ضریب آلفای کرونباخ برای پایایی شاخص کلی مشارکت 82/0 بوده است.
جدول 1. گویهها شاخص های هر یک از متغیرهای تحقیق
ابعاد |
گویهها |
ردیف |
بعد ذهنی مشارکت در تعاونی ها |
علاقهمندم در گردهماییها و جلسات تعاونی شرکت کنم. |
1 |
مایل هستم مسئولیتهایی مثل (هیئت مدیره، مدیرعامل و یا بازرس) را بپذیریم. |
2 |
|
تمایل چندانی به پذیریش فعالیتهای اجرایی تعاونی ندارم. |
3 |
|
این تعاونی بدون حضور من هم پیشرفت خواهد کرد. |
4 |
|
به نظارت بر فرایند مدیریت تعاونی علاقه دارم. |
5 |
|
به پیشنهاد دادن، تذکر دادن و مشاوره دادن در امور مختلف تعاونی علاقهمندم. |
6 |
|
معتقدم اگر من در این تعاونی نباشم بسیاری از کارها زمین میماند. |
7 |
|
شاخص باورهای مشترک اعضای تعاونی |
باید فرصتی پیش بیاید که همه اعضای تعاونی در مدیریت تعاونی تأثیر بگذارند. |
8 |
معتقدم که همه اعضا در مدیریت تعاونی باید حضوری فعال داشته باشند. |
9 |
|
همه اعضا باید در نظارت و کنترل تعاونی دخالت فعال داشته باشند. |
10 |
|
دخالت همه اعضا در کارها باعث ایجاد اختلاف و انجام نشدن صحیح امور می شود. |
11 |
|
معتقدم سرمایه و منابع لازم برای فعالیت تعاونی باید توسط خود اعضا تأمین شود. |
12 |
|
گویه های شاخص سرمایه اجتماعی |
به مدیریت تعاونی اعتماد دارم. |
13 |
اطمینان دارم که مقررات در این تعاونی رعایت می شوند. |
14 |
|
به تصمیمهایی که هیئت مدیره می گیرند اطمینان ندارم. |
15 |
|
به کارکنان این تعاونی اطمینان دارم. |
16 |
|
اعتماد کردن به افراد در این تعاونی آسان نیست. |
17 |
|
من روابط صمیمانه ای با مدیر عامل تعاونی دارم. |
18 |
|
با اغلب کارکنان این تعاونی دوست هستم. |
19 |
|
اگر مشکلی داشته باشم می توانم از کارکنان این تعاونی تقاضای کمک کنم. |
20 |
|
هیئت مدیره از مشکلات کارکنان و اعضای تعاونی اطلاع ندارد. |
21 |
|
گویه های شاخص استقلال تعاونی از دولت |
تعاونی ها به حمایت و نظارت دولت وابسته هستند. |
22 |
روی هم رفته، تعاونی هایی که زیر نظر وزارت تعاون اداره میشوند موفقترند. |
23 |
|
تعاونی های موفق از تسهیلات دولتی بیشتری استفاده کردهاند. |
24 |
|
تعاونی باید با برنامه های اقتصادی دولت هماهنگ شود. |
25 |
|
تعاونی باید از کمکهای فنی و اعتباری وزارت تعاون بهرهمند شود. |
26 |
متغیرهای مستقل
سرمایة اجتماعی: در این تحقیق، سرمایة اجتماعی با تکیه بر مهمترین مؤلفههای آن یعنی اعتماد و روابط اجتماعی درون تعاونی تعریف عملیاتی و سنجیده شده است. شاخص اعتماد از نشانگرهای اعتماد به تعاونی، مقررات و تصمیمگیریها و در نهایت اعتماد به افرادی که عضو با آنها در تماس رودروست تشکیل شده است. روابط اجتماعی عضو با دیگر اعضای تعاونی مؤلفه دوم سرمایه اجتماعی است. شاخص سرمایة اجتماعی از 9 گویه در طیف لیکرت 5 گزینهای یادشده تشکیل گردیده که طبعاً بیشترین نمره در آن 45 و کمترین 9 است (گویه های 13تا 21 جدول 1). میزان آلفای کرونباخ برای پایایی این شاخص 83/0 بوده است.
باورهای مشترک: در این تحقیق، برای تعریف عملیاتی و سنجش باورهای مشترک، به اصول و اهداف تشکیل تعاونی با توجه به وضعیت اجتماعی جامعه توجه شده است گه به این منظور، گویههای مرتبط با موضوعات باور به کار جمعی و گروهی، تأمین منابع لازم به صورت مشترک، باور به نظارت مشترک و باور به مدیریت جمعی مطرح شدند. برای سنجش این مفهوم از شاخصی در طیف لیکرت 5 گزینهای با 5 گویه (گویههای 8 تا 12 جدول 1) استفاده شده است که بیشترین نمره در آن 25 و کمترین 5 است. میزان آلفای کرونباخ برای پایایی این شاخص 75/0 بوده است.
میزان آگاهی از اصول تعاون: مهمترین اصول تعاون عبارتاند از: عضویت اختیاری، کنترل دموکراتیک، پرداخت سود محدود به سرمایه، توزیع سود برگشتی در بین اعضا به نسبت معاملات، بیطرفی سیاسی و مذهبی، فروش نقدی محصولات، عدم قبول وکالت در رأیگیری مجامع عمومی و آموزش مداوم اعضا. برای سنجش میزان آگاهی فرد از اصول تعاونی از وی خواسته شد تا 7 مورد از اصول تعاون را نام ببرند، سپس به هر مورد یک امتیاز داده شد که حداکثر آن 7 به معنی آگاهی بیشتر از اصول تعاون و حداقل آن 0 به معنی آگاهی کمتر از اصول تعاون است.
ذهنیت وابسته به دولت: این مفهومبه معنی وابستگی ذهنی اعضای تعاونی به دولت در تصمیمگیریهای مختلف تعاونی است که در این تحقیق بر اساس ذهنیت حاکم در بین اعضای تعاونی در مورد میزان وابستگی به سازمانهای دولتی بررسی شده است. برای سنجش این شاخص از طیف لیکرت 5 گزینهای یاد شده با 5 گویه (گویههای 22 تا 26 جدول 1) استفاده شد که بیشترین نمره در آن 25 و کمترین 5 است. میزان ضریب آلفای کرونباخ برای پایایی این شاخص 73/0 به دست آمد.
میزان سود دریافتی از تعاونی: یکی از اصول تعاون توزیع عادلانه سود برگشتی از فعالیتهای اقتصادی تعاونی در بین اعضای تعاونی است. تقسیم عادلانه سود نقش مهمی در افزایش مشارکت در تعاونی دارد (John et al., 2001). برای اطلاع از میزان سود از پاسخگویان خواسته شد سود دریافتی خود از تعاونی در سال گذشته را بر حسب تومان در پاسخنامه در محل مخصوص بنویسند.
یافتهها
یافتههای توصیفی متغیرهای زمینههای
میانگین سنی پاسخگویان تعاونیهای کشاورزی 46 سال بوده و اکثر آنها بین 30 تا 50 سال سن داشتند. از نظر پایگاه اجتماعی، که از 4 مؤلفه مدرک تحصیلی، مسکن، منزلت شغلی، و درآمد تشکیل شده بود، نزدیک به 2/59% از پاسخگویان تعاونیهای کشاورزی از پایگاه اجتماعی متوسط، 18% از پایگاه اجتماعی بالا و 3/20% از پایگاه اجتماعی پایین برخوردار بودند.
میانگین سنی پاسخگویان تعاونیهای صنعتی 44 سال و اکثر آنها بین 30 تا 50 سال داشتند. از نظر پایگاه اجتماعی (متشکل از 4 مؤلفة پیشگفته)، نزدیک به 2/51% از پاسخگویان تعاونیهای صنعتی از پایگاه اجتماعی متوسط، 9% از پایگاه اجتماعی بالا و 3/39% از پایگاه اجتماعی پایین برخوردار بودند.
یافتههای توصیفی متغیرهای اصلی تحقیق
برای توصیف متغیرهای اصلی تحقیق از آمارة میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد. میانگینها برای مقایسه بهتر به شاخصی استاندارد از صفر تا صد تبدیل شدند (جدولهای 2 و 3).
جدول 2. توصیف آماری متغیرهای اصلی تحقیق برای تعاونی های کشاورزی
متغیر |
میانگین |
انحراف معیار |
درصد توزیع نسبی پاسخگویان |
||
بالا |
متوسط |
پایین |
|||
میزان مشارکت اعضا |
37 |
45/9 |
14 |
51 |
35 |
سرمایة اجتماعی |
62 |
6 |
31 |
55 |
14 |
باورهای مشترک |
65 |
3 |
41 |
47 |
11 |
آگاهی از اصول تعاون |
16 |
6/1 |
5 |
19 |
76 |
ذهنیت وابسته به دولت |
64 |
2/4 |
28 |
55 |
16 |
سود دریافتی از تعاونی |
9 |
2 |
6 |
6 |
88 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
جدول 3. توصیف آماری متغیرهای اصلی تحقیق برای تعاونی های صنعتی
نام متغیر |
میانگین |
انحراف معیار |
درصد توزیع نسبی پاسخگویان |
||
بالا |
متوسط |
پایین |
|||
میزان مشارکت اعضا |
52 |
6/11 |
28 |
52 |
20 |
سرمایة اجتماعی |
66 |
4/6 |
51 |
42 |
7 |
باورهای مشترک |
5/68 |
4 |
45 |
47 |
8 |
آگاهی از اصول تعاون |
25 |
8/1 |
7 |
26 |
67 |
ذهنیت وابسته به دولت |
5/57 |
5/4 |
25 |
58 |
17 |
سود دریافتی از تعاونی |
12 |
20/1 |
9 |
6 |
85 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
توصیف متغیرهای اصلی برای تعاونیها حاکی از آن است که در بین متغیرهای مذکور به طور کلی، پاسخگویان در متغیرهای باورهای مشترک، سرمایة اجتماعی و ذهنیت وابسته به دولت در سطح بالاتر از متوسط؛ در متغیر میزان مشارکت اعضا در سطح متوسط و در متغیرهای آگاهی از اصول تعاون و سود دریافتی در سطح پایین قرار دارند. مقایسه متغیرهای اصلی تعاونی های کشاورزی با صنعتی (جدولهای 2 و 3) نشان از آن دارد که تعاونیهای صنعتی به لحاظ شاخصهای مورد نظر وضعیت بهتری نسبت به تعاونیهای کشاورزی دارند.
یافتههای روابط دو متغیره
برای بررسی روابط فرض شده در سطح دو متغیره از آزمون همبستگی دومتغیره (پیرسون) استفاده شد (جدول 4). برپایة نتایج جدول 4، مشارکت در تعاونیهای کشاورزی به ترتیب با متغیرهای سرمایة اجتماعی، ذهنیت وابسته به دولت، باورهای مشترک، پایگاه اجتماعی، آگاهی از اصول تعاونی و سود دریافتی از تعاونی همبستگی دارد. همبستگی همه متغیرها (به جز ذهنیت وابسته به دولت) با مشارکت در تعاونی مثبت است؛ یعنی، افزایش در میزان آنها موجب افزایش معنی دار مشارکت می شود. ولی همبستگی ذهنیت وابسته به دولت با میزان مشارکت اعضای تعاونی منفی است؛ یعنی، افزایش در میزان این متغیر موجب کاهش معنی دار در میزان مشارکت اعضای تعاونی می شود. مقادیر ضریب همبستگی بین متغیرهای مستقل با میزان مشارکت در دو گروه تعاونی (کشاورزی و صنعت) تقریباً برابر است. در تعاونیهای صنعتی، همبستگی پایگاه اجتماعی با مشارکت بیشتر است و در تعاونی های کشاورزی همبستگی ذهنیت وابسته به دولت با مشارکت بیشتر از تعاونی های صنعتی است.
جدول 4. نتایج آزمون همبستگی میزان مشارکت در تعاونی با متغیرهای مستقل
متغیر مستقل |
مقدار ضریب همبستگی(r) |
جهت همبستگی |
احتمال (p) |
|
||
گروه کشاورزی |
گروه صنعت |
|
||||
سرمایة اجتماعی |
37/0 |
38/0 |
مثبت |
01/0 |
|
|
باورهای مشترک |
32/0 |
31/0 |
مثبت |
01/0 |
||
آگاهی از اصول تعاون |
20/0 |
22/0 |
مثبت |
01/0 |
||
ذهنیت وابسته به دولت |
34/0 |
27/0 |
منفی |
01/0 |
|
|
سود دریافتی |
19/0 |
23/0 |
مثبت |
01/0 |
|
|
پایگاه اجتماعی |
22/0 |
38/0 |
مثبت |
01/0 |
|
|
مأخذ: یافتههای تحقیق
نتایج آزمون مقایسه میانگینها (جدول 5) نشان داد که تفاوت آماری معنیداری بین میانگین مشارکت اعضا در تعاونی برحسب نوع تعاونی تعاونی (کشاورزی یا صنعتی) وجود دارد (01/0P<؛ 8/10=t)؛ یعنی، میزان مشارکت اعضای تعاونیهای کشاورزی و صنعتی در امور تعاونیبا هم تفاوت دارد، بدین صورت که میانگین مشارکت اعضای تعاونیهای صنعتی (70/11=SD؛ 76/51=M) بیشتر از تعاونی های کشاورزی (45/9=SD؛ 8/37=M) است. با توجه به سطح معنی داری، این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار است و مقدار اتا (48/0) نشان میدهد که اختلاف مشاهده شده شدت بالایی دارد.
جدول 5. آزمون مقایسه میانگین متغیر مشارکت اعضای تعاونی های کشاورزی با صنعتی
آماره های توصیفی |
t.test |
مقدار اتا |
|||
گروهها (نوع تعاونی) |
تعداد |
میانگین |
مقدارt |
معنی داری |
|
کشاورزی |
185 |
8/37 |
8/10 |
01/0 |
48/0 |
صنعتی |
215 |
76/51 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
تحلیل رگرسیون چند گانه
برای بررسی روابط متغیرهای مستقل با وابسته (چند متغیره) از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان[3] استفاده شد. نتایج آزمون رگرسیون در جدولهای 6 و 7 گزارش شده است.
جدول 6. مشخصکنندههای کلی تحلیل رگرسیون چندگانه
نوع تعاونی تولیدی |
ضریب همبستگی چندگانه |
ضریب تعیین |
ضریب تعیین تعدیلشده |
خطای استاندارد |
مقدار F |
معنیداری مدل Sig. |
کشاورزی |
64/0 |
41/0 |
39/0 |
45/7 |
18 |
001/0 |
صنعنی |
60/0 |
38/0 |
35/0 |
16/8 |
26 |
001/0 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
جدول 7. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه
مدل |
مقادیر گروه صنعت |
مقادیر گروه کشاورزی |
||||
مقدار بتا |
t |
(p) |
مقدار بتا |
t |
(p) |
|
عدد ثابت |
- |
08/1 |
26/0 |
- |
05/1 |
3/0 |
سرمایة اجتماعی |
35/0 |
9/5 |
01/0 |
422/0 |
25/6 |
01/0 |
ذهنیت وابسته به دولت |
09/0- |
4/1 |
17/0 |
246/0- |
51/4 |
01/0 |
باورهای مشترک |
21/0 |
5/3 |
01/0 |
249/0 |
8/3 |
01/0 |
سود دریافتی از تعاونی |
142/0 |
5/2 |
016/0 |
160/0 |
45/2 |
01/0 |
پایگاه اجتماعی |
325/0 |
4/5 |
01/0 |
121/0 |
2 |
01/0 |
آگاهی از اصول تعاونی |
07/0 |
02/1 |
32/0 |
05/0 |
97/0 |
48/0 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
مؤلفههای کلی آزمون رگرسیون نشان از برازش بالای مدل دارند بدین معنی که مجموع متغیرهای مستقل وارد شده در مدل توانستهاند تبیین مناسبی از پراکندگی مشارکت در تعاونیهای کشاوری و صنعتی ارائه دهند. در تعاونیهای کشاورزی مقدار ضریب همبستگی چندگانه برای رابطة همه متغیرهای مستقل با مشارکت بیشتر از 64 است. همچنین مقدار 18= F در سطح معنیداری 01/0 نشان دهنده برازش بالای مدل در تبیین تغییرات متغیر وابسته است. ضریب تعیین استاندارد شده برای این مدل 39 است؛ به عبارتی، متغیرهای مستقل توانستهاند 39% تغییرات متغیر وابسته یعنی مشارکت در تعاونیهای کشاورزی را تبیین نمایند. مقدار ضریب همبستگی چندگانه برای مشارکت اعضای تعاونی های صنعتی 60 و مقدار ضریب تعیین 35 میباشد مقدار F برای تعاونیهای صنعتی (26) در سطح 01/0 معنیدار است که این امر نشان از ارزش بالای مدل در تبیین میزان مشارکت در تعاونیهای صنعتی دارد. در کل، مدل توانسته است 35 درصد مشارکت در تعاونیهای صنعتی را تبیین نماید. در مقام مقایسه باید گفت که متغیرهای منتخب توانستهاند درصد بالایی از پراکندگی میزان مشارکت در تعاونیهای کشاورزی نسبت به تعاونیهای صنعتی را برآورد کنند.
بررسی ضرایب رگرسیونی برای متغیرهای مستقل وارد شده در مدل رگرسیون نشان میدهد که در بین متغیرهای مستقل، سرمایه اجتماعی بیشترین تأثیر مثبت و معنی دار را در مشارکت اعضای تعاونی های کشاورزی و صنعتی دارد بدین معنی که یک واحد تغییر در شاخص سرمایه اجتماعی باعث 422/0 واحد تغییر در متغیر مشارکت در تعاونی های کشاورزی و 350/0 واحد تغییر در تعاونی های صنتعی می شود. بیشترین مقدار t نیز برای این متغیر به دست آمد که نشان دهنده اهمیت بیشتر حضور سرمایة اجتماعی در مدل و در مقایسه با متغیرهای دیگر است، ضمن اینکه مقدار 9/5 و 25/6 = t در سطح خطای 01/0 معنی دار است. پس از متغیر سرمایة اجتماعی، متغیرهای ذهنیت وابسته به دولت، باورهای مشترک اعضای تعاونی، میزان سود دریافتی اعضا از تعاونی، و پایگاه اجتماعیاقتصادی بیشترین سهم معنی دار و مثبت را در تبیین تغییرات مشارکت در تعاونیها کشاورزی استان تهران دارند. در مورد تعاونیهای صنعتی نیز چنان که اطلاعات جدول نشان میدهد، وضعیت چندان متفاوت نیست. در این گروه، پس از متغیر سرمایة اجتماعی، متغیرهای پایگاه اجتماعی، باورهای مشترک، سود دریافتی از تعاونی و ذهنیت وابسته به دولت و ذهنیت وابسته به دولت به ترتیب بیشترین تأثیر را در میزان مشارکت در تعاونی های صنعتی دارند. بنابراین، تفاوت عمده در بین دو گروه در تأثیر معنی دار متغیر ذهنیت وابسته به دولت در تعاونی های کشاورزی است که در تعاونی های صنعتی این متغیر تأثیر معنی داری ندارد.
نتیجهگیری
در این تحقیق مشاهده شد که مشارکت در تعاونیهای کشاورزی استان تهران رضایتبخش نیست و در کل این مشارکت چه در بخش صنعت و چه در بخش کشاورزی در حد پایینتر از متوسط است و قابل تأملتر اینکه در تعاونیهای کشاورزی مشارکت بسیار کمتر از تعاونیهای صنعتی میباشد.
با توجه به تأثیر مثبت و تعیین کنندة عوامل اجتماعی و به ویژه مؤلفههای سرمایه در مشارکت در تعاونیهای کشاورزی میتوان اذعان داشت که آن دسته از نظریه های مشارکت که بر نقش سرمایه اجتماعی در مشارکت تأکید دارند در تبیین یافتههای تحقیق حاضر کاربرد خواهند داشت. مؤلفههای سرمایه اجتماعی، یعنی روابط اجتماعی و اعتماد، در تشکیل گروههای انسانی و ایجاد و تداوم تعامل اجتماعی نقش اساسی دارند و به طور سنتی، کشاورزی نیازمند وجود چنین تعاملات و روابطی است.
به علت پراکندگی جغرافیایی و قوم گرایی، جوامع روستایی به طور سنتی تمایل زیادی به قطاعی شدن دارند. تعاونیهای کشاورزی با افزایش سرمایه اجتماعی فراگروهی بین کشاورزان و مشارکت بیشتر آنان به صورت غیرمستقیم می توانند از چنین وضعیتی جلوگیری نمایند. قطاعی بودن جوامع روستایی و نبود مشارکت فعال در آنها، ذهنیت وابسته به دولت و به تبع آن تصدیگری دولتی را تقویت میکند. همچنین همانطور که یافته ها نشان داد، ذهنیت وابسته به دولت نقشمهمی در کاهش مشارکتهای مردمی در تعاونی ها دارد. چنین وضعیتی در تعاونیهای کشاورزی، که در مناطق روستایی هستند، بیشتر به چشم می خورد تا در تعاونی های صنعتی که بیشتر در مناطق شهری هستند. بالا بودن سطح ذهنیت وابسته به دولت در بین روستاییان در کنار عوامل دیگری مثل ضعف روابط اجتماعی، خویشاوندگرایی، پراکندگی جغرافیایی، موفق نبودن بسیاری از تعاونیهای کشاورزی و نبود جامعه مدنی نقش مهمی در بیمیلی اعضای تعاونی ها به مشارکت فعالانه در امور تعاونی دارد. نکته دیگر اینکه دریافت سود بیشتر به افزایش مشارکت منجر میشود. این یافته از دلالتهای نظریه انتخاب عقلانی حمایت میکند، چرا که افراد وقتی پاداش بیشتری از مشارکت به دست میآورند به ادامة آن تمایل فراوانتری مییابند.
در کل میتوان چنین گفت که مشارکت در تعاونیهای تولیدی کشاورزی و صنعتی بهطور هم زمان و بهصورت تعاملی از چند دسته عوامل تأثیر می پذیرد: دستۀ اول عوامل ساختاری کلان هستند، دستۀ دوم عوامل سطح میانه یا سازمانی هستند و دستۀ دیگر عواملی هستند که در حوزۀ فردی کنشگر میتوان در مورد آنها بحث نمود. در حوزۀ ساختاری، وجود شبکۀ روابط و پیوند ها به عنوان عوامل عینی و اعتماد و باورهای مشترک بهعنوان عوامل ذهنی قابل بحث هستند. درواقع، چنان که یافتههای تحقیق نشان می دهد، پدیدۀ مشارکت در تعاونیهای تولیدی بیشتر از عوامل دیگر تحت تأثیر عوامل ساختاری است که این عامل خود به دو گروه عوامل عینی و ذهنی تقسیم شده است.
دستۀ دوم عوامل سازمانی یا میانه هستند. در این گروه، عوامل عینی مثل سبک مدیریت و رابطه با دولت و عوامل ذهنی مثل ادراک عدالت، آگاهی از اصول تعاونی و میزان ذهنیت وابسته به دولت اعضای تعاونی، جای میگیرند.
دستۀ سوم عوامل فردی یا سطح خرد هستند. این عوامل شامل متغیرهای روان شناختی اجتماعی مثل روحیۀ کارآفرینی، مسئولیتپذیری، سن، جنسیت، مدت عضویت و سود دریافتی از تعاونی هستند. یافتههای حاصل از آزمونهای دو متغیره، چندمتغیره و تحلیل مسیر نشان داد در بین عوامل مذکور، محوریت بر شبکۀ پیچیده ای از پیوندها، روابط، اعتماد و باورهای مشترک استوار است که در قالب عوامل اجتماعی-فرهنگی از آنها بحث شد. هستۀ اصلی این عوامل را سرمایۀ اجتماعی می سازد. سایر عوامل با اینکه بهصورت مستقیم بر میزان مشارکت در تعاونیهای تولیدی اعم از کشاورزی و صنعتی تأثیر می گذارند، ولی بهصورت پیچیده ای در تعامل با این عامل اصلی هستند.
پیشنهادها
مهمترین یافته ارزشمند مقاله حاضر این بود که مشارکت در تعاونیهای کشاورزی و به طبع، موفقیت آنها از عوامل اجتماعی (مثل سرمایه اجتماعی، باورهای مشترک و پایگاه اجتماعی) تأثیر زیادی میپذیرد و شایسته است با توجه به نقش ارزشمند تعاون در رونق بخش کشاورزی، به بررسی علمی عوامل مذکور توجه شود. بدین منظور پیشنهاد میگردد در سیاستهای کلان کشور در زمینة تناسب برنامههای اقتصادی دولت با بخش تعاون بازاندیشی شود و بخش تعاون به عنوان زمینهای برای تقویت روحیه مشارکت و سرمایه اجتماعی در روستاهای کشور در نظر گرفته شود. همچنین از ظرفیتهای علمی و پژوهشی نهادهای مختلف در زمینه تعاون استفاده گردد و به نقش آموزشهای نوین در تعاونیها توجه شود. از آنجا که سامانه واحد و جامعی برای جمعآوری، انتقال، انتشار و اشتراک اطلاعات در بین تعاونیهای کشور وجود ندارد، تجارب اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی تعاونیهای موفق به سختی در اختیار دیگر تعاونیها قرار میگیرد و پژوهش در زمینه تعاون دشوارتر میگردد. همچنین پیشنهاد میگردد به تعاونیها در زمینة هماهنگی با اجتماع محلی کشاورزان و چگونگی بهرهبرداری از ظرفیتها و سرمایههای اجتماع محلی آموزشها و حمایتهای لازم ارائه شود.
تأثیر مثبت باورهای مشترک و آگاهی از اصول تعاون نشان داد که افزایش آگاهی کشاورزان و روستاییان از فلسفه و اصول تعاونی می تواند به شکل گیری باورهای مشترک در مورد کارآمدی و قابلیت مشارکت های تعاونی در بخش کشاورزی در بین روستاییان منجر شود. از این رو، پیشنهاد می شود نسبت به افزایش اطلاعات روستاییان از تعاون از طریق برنامه های مختلف و رسانه ها اقدام شود.